هر سرمايهگذاري سعي دارد تا بازدهي خود را حداكثر و ريسكش را حداقل كند، به خبرنگار «سرمايه» گفت: «سرمايهگذاران در اولين گام به دنبال پاسخ اين پرسش هستند كه آيا ميتوانند بازدهي خود را بدون افزايش ريسك بالا ببرند يا ريسك خود را بدون كاهش در بازدهي كم كنند. در اين رابطه رفتارشناسي بازار سرمايه و مطالعهء جنبههاي رفتاري بازار نيز بسيار مهم است در اين ميان يكي از مباحث جالب و جذاب، «اثرات تقويمي» است كه ناهمساني رفتار و عملكرد بازار را در اوقات مختلف روز، هفته، ماه و سال معطوف ميكند.»
وي ادامه داد: «توزيع نامتقارن بازدهي در روزهاي مختلف هفته كه در تقابل با كارآيي بازار قرار ميگيرد، سالهاست كه در بازارهاي كشورهاي توسعه يافته مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته است و چند سالي است كه در كشورهاي در حال توسعه نيز مورد توجه قرار گرفته است براي علتيابي اين پديده، روشهاي متعددي به كار گرفته شده است و بروز اين پديده به عوامل مختلفي نسبت داده شده است. بعضي از افراد آن را تصادفي و برخي ديگر ناشي از دادهپردازي ميدانند. گروهي نيز آن را بعد از تعديل هزينهء معاملات و ريسك، غيرسودمند و كم اهميت جلوه ميدهند دلايل ديگري نيز نظير روند و دورهء تسويه، نيازهاي متفاوت نقدينگي در روزهاي مختلف هفته _و ... نيز عنوان شده است.
جالب اينجاست كه نتايج در كشورها و شرايط مختلف، آثار مختلفي را بر جاي ميگذارد و تنها چيزي كه به يقين ميتوان گفت اين است كه اثر روزهاي مختلف هفته، دليل جامع و منحصربه فردي ندارد. بلكه ميتواند دلايل متعددي داشته باشد و علل بروزش نيز در كشورهاي مختلف متفاوت باشد.»
وي در ادامه در تعريف تئوري «اثر ژانويه» خاطر نشان كرد: «در اثر ژانويه )January effect( ، قيمت سهام گرايش دارد كه در روزهاي معاملاتي آخر سال يعني دسامبر كاهش يابد و در روزهاي معاملاتي ابتداي سال، يعني هفتههاي اول ژانويه بالا رود. يكي از دلايل احتمالي اين امر، فروش سهام در دسامبر و خريد مجدد آن در ژانويه به منظور كاهش ماليات بر سود سرمايهاي است. يك توضيح براي بازدهي كمتر در آخر سال، گرايش براي شناسايي زيان در دسامبر به منظور كاهش سودهاي ايجاد شده كه داراي اثر مالياتياند، است. علت ديگر نيز حسابآرايي )Window Dressing( است كه مرتبط با معاملات موسسات است. سرمايهگذاران نهادي به منظور اجتناب از گزارش بسياري از بازندگان در پرتفوي خود در پايان سال، سعي ميكنند كه سهام بازندهء خود را در آخر سال بفروشند و پس از تاريخ گزارش پرتفوي خود در ژانويه، مجدد اقدام به خريد آن بكنند تا ساختار مطلوبي را براي پرتفوي خود شكل دهند. بنابراين در ژانويه نيز بازدهي بالاتري اعلام ميشود.»
اين كارشناس بازار سرمايه با عنوان اينكه بيشترين و كاملترين توضيحات دربارهء اثر آخر سال و اثر ژانويه مربوط به بحث ماليات بر سود سرمايهاي است، بيان كرد: «در ژانويه وجوه قابل سرمايهگذاري و وجوه بعد از معاملات نيز مشخص ميشود.جالب توجه است كه به طور عموميتر، آثار ديگري نيز در بازارهاي دنيا و در ماههاي ديگر سال نيز مشخص شده است.» به عنوان مثال در بورس لندن ضربالمثل «در مه فروش و فرار كن» نشان ميدهد كه قيمتها عمومائ در مه و آگوست با افت مواجه ميشود. البته بررسيها نشان ميدهد كه دلايل وجود اين بينظميها در ماههاي مختلف سال متفاوت است و به ميزان تعطيلات در هر ماه، تعداد روزهاي كاري در ماه و نيز دورهاي بودن اعلام سودها و ارايهء اطلاعات و در نهايت محدودهء زماني پرداخت و واريز مالياتها نيز بستگي دارد.
اما به طور كلي ميتوان گفت;« افزايش جريانات نقدي به دليل افزايش پاداشهاو مستمريهاي آخر سال، فروش سهام غيرسودآور براي مقاصد مالياتي در آخر سال و خريد مجدد آنها در ژانويه، تلاش مديران پرتفوي به منظور نشان دادن پرتفوي خود و اجتناب از گزارش سهام بازنده در پايان سال و تعيين بودجهء موسسات، شركتها و دولت در ژانويه از مهمترين دلايل اساسي ارايه شده در توضيح اثر ماههاست.»صادقي با بيان اين كه بازدهي سهام در مواقع و زمانهاي مختلف متفاوت است، تصريح كرد: «بررسيها نشان ميدهد كه در نزديكي اوايل ماه، بازدهء بالاتر و در اواخر ماه بازدهي كمتر است كه دلايل مختلفي نيز براي آن مطرح شده است. از جمله اين كه، نقدشوندگي در زمانهاي مختلف ماه متفاوت است يا اينكه اعلام سودها در مواقع معيني از سال اتفاق ميافتد.»
وي در پاسخ به اين سوال خبرنگار «سرمايه» كه آيا تعطيلات نيز ميتواند روي بازدهي تاثيري داشته باشد يا خير، اظهار داشت: «بله، تعطيلات نيز سبب ميشود كه بازدهي در روزهاي قبل و بعد از تعطيلات متفاوت باشد. شواهد تجربي نشان ميدهد كه در روزهاي قبل از تعطيلات، بازدهي بالاتري از حد معمول رقم ميخورد. در حالي كه در روز بعد از تعطيلات بازدهي كمتري مشاهده ميشود. برخي علت اين امر را فعاليت بالا و بالا رفتن سطح فعاليتها قبل از تعطيلات و تجمع اطلاعات در روز بعد از تعطيلات ميدانند.»
صادقي با اشاره به «اثر روزهاي هفته» بر بازدهي عنوان كرد: «در اثر روزهاي هفته عنوان ميشود كه بازده داراييها، گرايش دارد كه در روزهاي مختلف هفته متفاوت باشد. اين اثر، نهتنها بيان ميكند كه بيشترين زيانها در روز دوشنبه اتفاق ميافتد، بلكه ادعا ميكند كه بيشتر اين زيانها نيز قبل از ظهر رخ ميدهد. همچنين آخرين روز معاملاتي هفته يعني جمعه نيز با بازدهي مثبت مشخص ميشود.
تغييرپذيري بازدهء سهام در روزهاي مختلف هفته، يكي از اثرات دورهاي يا تقويمي است كه سرمايهگذاران باهوش ميتوانند با طراحي استراتژيهايي براي زمان خريد و فروش خود براساس روزهاي مختلف هفته، بازدهي بالاتري نسبت به بازدهء تعديل شده و براساس ريسك مورد انتظار خود ايجاد كنند. اما نبايد فراموش كرد كه اين موارد در بازارهاي نوظهور و كشورهاي در حال توسعه قابل تسري نيست.»
اين كارشناس بازار سرمايه با ارايهء يك مثال از اثر روزهاي هفته ادامه داد: «موضوع جالبي در قالب اين اثر به چشم ميخورد و آن اين است كه بازار سهام آمريكا اثر قوياي روي بازارهاي سهام ژاپن از دوشنبه تا جمعه دارد كه اين اثرگذاري بازار آمريكا در روز دوشنبه بسيار قويتر است و اثر خود را در روز سهشنبه در ژاپن نشان ميدهد.»
به طور كلي اثر روزهاي هفته ميتواند براي سرمايهگذاران مفيد باشد تا در پايان روزهايي كه بازدهي اضافي مثبت وجود دارد، بفروشند و در پايان روزهايي كه بازدهي منفي يا پايين است بخرند و به اين ترتيب بازدهي مثبت اضافه كسب كنند.
صادقي در پايان به بررسيهاي انجام شده در بازار ايران اشاره كرد و گفت: «براساس مطالعات انجام شده و تحقيقات صورت گرفته، بازدهي، نوسانپذيري و حجم معاملات در روزهاي مختلف هفته در بورس تهران متفاوت است.
براساس اين تحقيقات كه در حدود يك هزار و 690 روز را مورد بررسي قرار داده است بيشترين ميانگين بازدهي روزانه در روزهاي چهارشنبه و شنبه و كمترين آن در يكشنبه و دوشنبه به دست ميآيد به طوري كه بازدهي روزانه چهارشنبه حدود 5/4 برابر يكشنبههاست .همچنين بيشترين ريسك مربوط به روز يكشنبه و كمترين مقدار ريسك نسبي در روز چهارشنبه است.
بيشترين حجم ريالي روزانهء معاملات نيز در روز شنبه و كمترين آمار حجم روزانهء معاملات در روز يكشنبه است