انجمن‌های سرمایه

انجمن‌های سرمایه (https://forum.sarmaye.com/index.php)
-   کامپیوتر و اینترنت (https://forum.sarmaye.com/forumdisplay.php?f=43)
-   -   افسانه قمارباز (https://forum.sarmaye.com/showthread.php?t=5695)

Kasra August 27th, 2010 04:25

خواستم نکته ای را خدمت دوستان عرض کنم که با اینکه به موضوع تاپیک زیاد مربوط نمی شود ولی بدون شک برای بسیاری از دوستان جالب خواهد بود .
همانطور که شاید در جریان باشید شرکت کردن ایرانی ها در کازینوها و میزهای پوکر که به صورت آنلاین فعالیت میکنن به خاطر تحریم ممنوع است (یاد آور ممنوعیت معامله ایرانیان در بروکرهای درست حسابی) .
اما نکته تاسف انگیز این است که اصولا این بازی ریشه کاملا ایرانی دارد و دنیای غرب این بازی را از ما به ارث برده است .

به قسمتی از متن دایره المعارف Wikipedia در مورد تاریخچه پوکر توجه کنید :

Poker closely resembles the Persian game of As Nas, though there is no specific description of nas prior to 1890.[2] In the 1937 edition of Foster's Complete Hoyle, R. F. Foster wrote: "the game of poker, as first played in the United States, five cards to each player from a twenty-card pack, is undoubtedly the Persian game of as nas."


تاریخ نویسان غربی معتقدند که این بازی از ریشه بازی ناس ایرانیان است که توسط دریانوردان ایرانی در نیواورلئان به دریانوردان آمریکایی و انگلیسی تعلیم داده شد و از آن زمان روند تکاملی خود را طی کرد و به شکل فعلی آن درآمد .
بازی پوکر که اکثرا معتقدند یکی از پر استراتژی ترین بازی های ابداع شده برای کارت هست در حقیقت ورژن تغییر یافته بازی آس ناس بوده که قبل از قرن هیجدهم در ایران که اون موقع پرشیا شناخته می شده، بین مردم متمول و اشرافی مخصوصا درباریان رایج بوده.
این بازی بعدا به غرب منتقل می شه و به نام پوکر معروف می شه. در قرن هیجدهم بازی آس ناس یکی از رایج ترین بازی های کارتی در غرب میشه و به دلایلی که خیلی مشخص نیست برای حدود صد سال از رواج می افته ولی با شروع قرن بیستم رونق خودشو بیشتر از قبل پیدا می کنه و مخصوصا بین مردم کوچه بازار آمریکا بسیار مرسوم میشه.
نمونه ی کارتهای اون زمان ایران رو در زیر می بینید :


ashkan63 August 29th, 2010 17:57

دوست عزیز برخلاف صحبت های شما ، اتفاقآ پسر آقای گن خودش یکی از تریدرهای برجسته اون زمان شد که به کار تالیف چند کتاب هم دست زد . آقای گن در نوشته هایش تاکید داشت که فرزندش به بسیاری از موارد روش ترید اصولی دست یافته هرچند هنوز راه زیادی را برای موفقیت دارد .
به هر حال اینکه ما به خاطر عدم مطالعه صحیح نسبت به افرادی برتری آنها را زیر سوال ببریم روش صحیحی نیست . پیشنهاد می کنم کتاب های زیر را مطالعه و در آن خوب بنگرید :
"45 year is wall street"
"how to make profits in commodities"
"my forcasting method"
سه کتاب فوق از تالیفات آقای گن هستند .
پیشنهاد میکنم کتاب عظیم آقای جان مورفی را نیز مطالعه کنید "Technical Analysis of the Financial Markets"
ان شاالله که ایشان رو حداقل به عنوان یک تریدر برتر قبول دارید که تاریخچه تریدهای همین اواخر ایشان نیز در دسترس است . ببینید ایشان در مورد روش اصولی کار و مخصوصآ آقای گن چه گفته اند .
اگر اقناع نشدید به مطالعه دو جلد کتاب آقای میکولا با عنوان "Gann's Scientific Methods Unveiled" بپردازید . این دو کتاب عظیم حاصل سالها تلاش در بررسی روش کار آقای گن در شاخه نجومی آن می باشد که با نمودار قیمت ارزها به ارایه نمونه های بدیعی پرداخته است.
دوست عزیز عدم رسیدن به جایگاه دیگران دلیل بر تاختن به آنها نیست . باید از آنها آموخت .
برای دوستان دیگر هم مطالعه کتب فوق را برای ترید موفق تر پیشنهاد می کنم .
اگر این کتب دیدتان را به ترید و از آن عظیم تر زندگی بهبود بخشند مایه خوشحالی است.

ashkan63 August 29th, 2010 18:18

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله FARIDIRANIAN (پست 425720)
نكته اي به ذهنم رسيد كه براي تكميل صحبت هاي اين دوست عزيز بگويم من با كليات صحبت ايشان موافقم ولي بنظرم در مقدمات صحبتهايشان اطلاعاتي را گفته اند كه غلط است
در مورد گن حرف و حديث فراوان است واقعيت اين است كه همانطور كه مي گوييد او تريدري افسانه اي بود بسياري نيز خلاف اين مي گويند از جمله پسرش كه بطور كل منكر درامد داشتن پدرش از بازارهاي مالي شد و گفت كه پدرش تنها از طريق آموزش ونوشتن كتاب گذران زندگي مي كرده است. مدركي نيز دال بر اثبات افسانه اي بودن گن نيست غير از صحبتهاي شفاهي تعدادي از دوستانش كه ناشران كتابهايش نيز بوده اند.
گن نيز هيچوقت سقوط وال استريت را پيشبيني نكرد تنها كسي كه به صراحت اين سقوط و تاريخ دقيق ان را پيشبيني كرد راجر بابسون استاد آلن اندري بود. اليوت نيز صعود بازارهاي مالي بعد از 1933 را پيشبيني كرد ( در اين باره به كتاب جان كنت گالبرايت بنام سقوط بزرگ مراجعه كنيد )
در ضمن براي اثبات افسانه اي بودن افراد لازم نيست افسانه نيز ببافيم كه گن آغاز ورود آمريكا به جنگ جهاني دوم و انتخابات رياست جمهوري را نيز پيشبيني كرد. اين صحبت خيلي خيلي خيلي باورنكردني و عجيب است. :oالبته جاي بحث در اين مورد اين تايپك نيست وگرنه در مورد روزولت و ترومن بيشتر توضيح مي دادم

اولين كسي كه با مدارك روشن درامد مليون دلاري وي از بازارهاي سهام روشن است آلن اندري است و اين افراد زياد هستند . از جمله نيكولاس دارواس با كتاب خاطرات معروفش
ولي چرا بايد براي اثبات سود ده بودن بازارهاي مالي سراغ اين افراد و يا حتي افرد مطرحي مثل مورفي ،‌ نيسون ، ديمارك ،‌ ماينر و ... برويم كه تريد شغل اول آنها نيست؟
شواهد روشن تري وجود دارند : در بين 100 نفر ثروتمند اول دنيا تنها خانواده والتون است كه ثروتش را از راهي غير از سهام بدست اورده است.
در بين 10 نفر ملياردر اول جهان نيز تنها 3 نفر هستند كه قبل از سرمايه گذار بودن كارافرين هستند و 7 نفر ديگر تمامي ملياردها دلار ثروت خود را از طريق سرمايه گذاري در بازارهاي مالي كسب كرده اند از جمله كارلوس اسليم ثروتمندترين مرد جهان
بيل گيتس مشهور نيز كه كارافرين است ثروت خود را مديون رشد 100 برابري سهام مايكروسافت در بين سالهاي 1984 تا 1994 است.

غیر از پاسخی که برای این توضیحات دوستم ارایه کردم در مورد عدم توان پیشگویی ریزش عظیم سال 1929 فراموش کردم به این نکته اشاره کنم که غیر از آقای گن ، شخصی به نام Jesse L. livermore نیز بهاین نتیجه رسیده بود که بازار در شرف سقوطی عظیم است . متاسفانه با وجود اینکه ایشان به بسیاری از اصول ترید علمی دست یافته بودند به دلیل عدم درک صحیح از بدیهیات مدیریت سرمایه بارها سرمایه چند صد هزار دلاری خود را از دست داده و دوباره جمع کردند . ایشان در هتل محل اقامت خود در میان سالی به دلیل مسایل خانوادگی خود کشی کردند . با جستجوی ساده ای در ویکیپدیا میتوانید زندگینامه مختصری از ایشان بیابید .
"بازار در دستان آنهایی است که علم دارند همانند زندگی ."

goodgirles August 29th, 2010 18:18

وقت سحر رسيده و مردي قمار باز-
از «برد و باختگاه» سوي خانه ميرود
اين بي ستاره مرد-
وين پاكباخته-
اندوهگين و مست بكاشانه ميرود
دلمرده ميخزد
ديوانه ميرود
***
يكماه پيش دختر مرد قمار باز-
همراه اشكها-
با حالتي نژند-
ميگفت:اي پدر!
هر روز در حياط دبستان ميان جمع-
ياران همكلاس بمن طعنه ميزنند
كاين ژنده پوش دختر غمگين چه بينواست
كس با خبر نشد
او كيست از كجاست
***
ياران همكلاس من از ساغر غرور
مستند،مست ناز
اما نصيب دختر تو سر فكند گيست
واي اين چه زندگيست؟
***
آن بي ستاره مرد
در چشمهاي دختر اندوهگين خويش-
لختي نگاه كرد
اشكي زديده ريخت
گفتا كه:اي شكوفه ي اميد وآرزو
بس كن،سخن مگو
اندوهگين مباش
دردانه دخترم
ماه دگر بجامه ي نو پيكر ترا-
زيبنده ميكنم
وين چشمهاي غمزده را چون ستارها-
تابنده ميكنم
***
ماه دگر رسيد و پدر باهزار اميد-
با دسترنج خويش-
ميرفت تا به وعده ي پيشين وفا كند
اما ميان راه-
لختي درنگ كرد
باخويش جنگ كرد
افسوس عاقبت-
انديشه اي سياه،پدر را زراه برد
در عالم خيال-
انديشه كرد تاكه فزوني دهد به مال
ميخواست تا كه خانه ي دولت بنا كند
وز رنج بيشمار-
خود را رها كند
***
ابليس در روان و تن مرد،كار كرد
وآن بي ستاره مرد-
عزم قمار كرد
***
در ساعتي دگر
آن مرد خود فريب-
چشمش بخالهاي ورق بود و هر زمان-
در خاطرش ز غصه ي دختر حكايتي
رنگش پريده بود وزهر باخت در عذاب
وز بخت واژگون بزبانش شكايتي
***
آن بي ستاره مرد
در رنج بود و درد
بس باخت،پشت باخت
با ناله هاي سرد
***
يكبار دچار«دام» ورق را بدست داشت
در چشمهاي «دام» به حسرت چو ديده دوخت
چشمان مات دختر خود را خيال كرد
گوئي كه دام در كف آن مرد جان گرفت
يكباره دختري شد و باز اين سخن سرود:
هر روز در حياط دبستان ميان جمع
ياران همكلاس بمن طعنه ميزنند
كاين ژنده پوش دختر غمگين چه بينواست
كس با خبر نشد
او كيست؟ از كجاست؟
ياران همكلاس من از ساغر غرور
مستند،مست ناز
اما نصيب دختر تو سرفكندگيست
واي اين چه زندگيست؟
***
آمد بياد مرد،دروغين نويد خويش:
اندوهگين مباش
دردانه دخترم!
ماه دگر بجامه ي تو پيكر ترا-
زيبنده ميكنم
وين چشمهاي غمزده را چون ستاره ها-
تابنده ميكنم
***
همراه برق اشك كه در ديده ميدواند
آهسته ناله كرد
گنگ و پريده رنگ-
خاموش مانده بود
ناگاه بانگ غرش رعب آور حريف-
در جان او دويد:
-خوابي؟ بگو،جواب بده،وقت ما گذشت
بيچاره مرد گفت: «سه پت» ليكن آن حريف
گفتا كه:«رست» گفت كه:-ديدم-سپس زشوق
بيتاب و بيقرار-
روكرد دست خويش وبگفتا كه:چار «آس» ديد
***
آن پاكباخته
ناگاه صيحه زد
تابش زدست رفت وتنش سنگواره شد
مار سياه غم-
در خاطرش خزيد
يكباره آسمان دلش بي ستاره شد
در لحظه اي دگر
سيماي دخترش كه به اميد مانده بود
باچشم منتظر
در پيش ديدگان پدر رنگ ميگرفت
و آن گفته ها كه از سر حسرت سروده بود
آن عرصه را براي پدر تنگ ميگرفت
***
آن بي ستاره مرد
اشكي زديده ريخت
با چشم اشكبار-
ديوانه وش زحلقه ي بدگوهران گريخت
***
در راه ميخزيد
ميرفت بي اميد
كاخ اميد دختر خود را خراب ديد
با چشم بي فروغ بهرجا نظر فكند
درياي زندگاني خود را سراب ديد
***
آن گفته هاي شاد
باز آمدش بياد:
اندوهگين مباش
دردانه دخترم
ماه دگر بجامه ي نو پيكر ترا
زيبنده ميكنم
وين چشمهاي غمزده را چون ستارها
تابنده ميكنم!
***
وقت سحر رسيده و مردي قمار باز
از «برد و باختگاه» سوي خانه ميرود
اين بي ستاره مرد
وين پاكباخته
اندوهگين و مست بكاشانه ميرود
دلمرده ميخزد
ديوانه ميرود.

FARIDIRANIAN August 30th, 2010 11:36

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله ashkan63 (پست 428148)
دوست عزیز برخلاف صحبت های شما ، اتفاقآ پسر آقای گن خودش یکی از تریدرهای برجسته اون زمان شد که به کار تالیف چند کتاب هم دست زد . آقای گن در نوشته هایش تاکید داشت که فرزندش به بسیاری از موارد روش ترید اصولی دست یافته هرچند هنوز راه زیادی را برای موفقیت دارد .
به هر حال اینکه ما به خاطر عدم مطالعه صحیح نسبت به افرادی برتری آنها را زیر سوال ببریم روش صحیحی نیست . پیشنهاد می کنم کتاب های زیر را مطالعه و در آن خوب بنگرید :
"45 year is wall street"
"how to make profits in commodities"
"my forcasting method"
سه کتاب فوق از تالیفات آقای گن هستند .
پیشنهاد میکنم کتاب عظیم آقای جان مورفی را نیز مطالعه کنید "Technical Analysis of the Financial Markets"
ان شاالله که ایشان رو حداقل به عنوان یک تریدر برتر قبول دارید که تاریخچه تریدهای همین اواخر ایشان نیز در دسترس است . ببینید ایشان در مورد روش اصولی کار و مخصوصآ آقای گن چه گفته اند .
اگر اقناع نشدید به مطالعه دو جلد کتاب آقای میکولا با عنوان "Gann's Scientific Methods Unveiled" بپردازید . این دو کتاب عظیم حاصل سالها تلاش در بررسی روش کار آقای گن در شاخه نجومی آن می باشد که با نمودار قیمت ارزها به ارایه نمونه های بدیعی پرداخته است.
دوست عزیز عدم رسیدن به جایگاه دیگران دلیل بر تاختن به آنها نیست . باید از آنها آموخت .
برای دوستان دیگر هم مطالعه کتب فوق را برای ترید موفق تر پیشنهاد می کنم .
اگر این کتب دیدتان را به ترید و از آن عظیم تر زندگی بهبود بخشند مایه خوشحالی است.

واقعن از اينكه من را به راه راست و صراط مستقيم هدايت كرديد تشكر مي كنم
جواب هاي تند و ناشي از تعصب شما كسي را كه معتقد است "نقد و توهين مرز چندان مشخصي ندارند" ناراحت نمي كند ، و البته اين اعتقاد برخلاف اعتقاد مرسوم و مخصوصن مسئولين مملكتي است و ناشي از درك علوم انساني است.
از اين رو مي گويم جواب هاي تند و ناشي از تعصب كه معلوم است كه حتي متن چيزي را كه من نوشتم كامل نخوانده ايد يعني تند خواني كرده ايد و نه عميق خواني ، من نگفتم گن افسانه اي نيست و يا هست. گفتم شك و شبهه وجود دارد
اشاره من به مصاحبه ي دكتر الدر با پسر گن بود كه در همين انجمن روانشناسي مي توانيد ان را ببينيد راستش حوصله گشتن ندارم ولي اگر مطالب وايپر عزيز را دنبال كنيد ايشان بسيار به اين مساله اشاره كرده اند
در ضمن گفتم پسر ايشان مي گويند كه ايشان از طريق نوشتن كتاب در مورد تريد و اصول سرمايه گذاري روزگار مي گذرانده اند كه حرف هاي شما هم در اوردن نام اين كتاب ها خود صدق اين گفتار
در ضمن من با كليات صحبت شما موافقت كردم و گفتم تريدرهاي افسانه اي در بازار وجود دارند و تعداد زيادي هم نام بردم ، شما فقط با گن ظاهرن حال مي كنيد
راستي متاسفانه من هم چون شما فقط نام اين كتاب ها را خوانده ام و نه خود اين كتاب ها را غير از كتاب مورفي
در مورد سقوط بزرگ 1929 و پيشگويي كنندگان ان كتاب خطوط روند به روش الن اندري نوشته ميكولا همان بخش مقدماتي را ببينيد.
من با كليات حرف شما موافقت كردم ولي گفتم براي اينكه بگوييم افسانه هاي وجود دارند لازم نيست قديس سازي كنيم و خرافه پروري نماييم
برفرض كه گن افسانه اي سقوط بزرگ را پيشبيني كرد و در كتاب سقوط بزرگ جان كنت گالبرايت اسم او را جا انداخت ، چرا بايد براي نشان دادن افسانه اي بودن گن بگوييم او جنگ جهاني دوم و انتخابات رياست جمهوري را پيشبيني كرد؟ ( اگر مي خواهيد ادامه دهيد ادعاي خود در اين مورد را بيشتر در اين مورد توضيح دهيد تا من هم مستندات خود را رو كنم )
در پايان :
من يك سوال مشخص دارم :
شما با اين بينش من كه فاركس فعاليتي قمارگونه است مشكلي داريد؟
يعني نمي توان كاملن ان را قمار دانست ولي شباهت هاي انكارناپذيري به قمار دارد
يعني فاركس را يك كار علمي مي دانيد كه رعايت دقيق قواعد علمي اثبات شده - البته اگر چنين چيزي وجود داشته باشد - در ان مي تواند شما را به موفقيت برساند؟

ممنون
فريد

FARIDIRANIAN August 30th, 2010 11:50

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله ashkan63 (پست 428153)
غیر از پاسخی که برای این توضیحات دوستم ارایه کردم در مورد عدم توان پیشگویی ریزش عظیم سال 1929 فراموش کردم به این نکته اشاره کنم که غیر از آقای گن ، شخصی به نام Jesse L. livermore نیز بهاین نتیجه رسیده بود که بازار در شرف سقوطی عظیم است . متاسفانه با وجود اینکه ایشان به بسیاری از اصول ترید علمی دست یافته بودند به دلیل عدم درک صحیح از بدیهیات مدیریت سرمایه بارها سرمایه چند صد هزار دلاری خود را از دست داده و دوباره جمع کردند . ایشان در هتل محل اقامت خود در میان سالی به دلیل مسایل خانوادگی خود کشی کردند . با جستجوی ساده ای در ویکیپدیا میتوانید زندگینامه مختصری از ایشان بیابید .
"بازار در دستان آنهایی است که علم دارند همانند زندگی ."

در مورد Jesse L. livermore تنها اسمش برايم آشنا است ولي چيزي يادم نمي ياد
ولي مهم نيست
مهم اين است كه با ظهور دنياي اينترنت نوشتن در مورد هر چيزي كه تا قبل از ان برعهده ي نخبگان بود به دست ديگران نيز افتاد - اين هم خوب است و هم بد - و اين باعث شد كه انسان لازم باشد در مورد سند و مدارك حرف هايش مجبور به تحقيقات بيشتري گردد و از جمله در مورد سايت ويكي پديا كه هر كسي در ان مي تواند بنويسد

در اخر : رفرنس دادن به يك مطلب يعني باز كردن مسئوليت آن سخن از خود و اينكه تو البته بر صدق ان سخن فعلن اعتماد كرده اي و پذيرفته اي
اگر در معرض شك باشي مي تواني سخنان از دو جناح را نقل كني كه نشان دهي كه تو هنوز به اين درجه از اطمينان نرسيده اي كه به يكي از جناحين بپيوندي
فقط نتايج يك گفتار كه بر مقدماتي سوار مي شود بر عهده خود فرد است و در ان مي توان مناقشه كرد

من در مورد گن صرفن در مرحله شكم و نيازي هم به اينكه مطمئن بشم نمي بينم حالا افسانه اي بود يا نبود من رو سنن؟ ولي براساس شكم رفرنس دادم
لطفن اگر مي خواهيد مناقشه كنيد نتايج من را زير سوال ببريد
در مورد دوستان ديگر هم همين درخواست را دارم

FARIDIRANIAN August 30th, 2010 11:53

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله ashkan63 (پست 428148)

عدم رسیدن به جایگاه دیگران دلیل بر تاختن به آنها نیست . باید از آنها آموخت .

اين جمله شما رو خيلي دوست دارم
ممنون

ashkan63 August 30th, 2010 17:34

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله FARIDIRANIAN (پست 428289)
واقعن از اينكه من را به راه راست و صراط مستقيم هدايت كرديد تشكر مي كنم
جواب هاي تند و ناشي از تعصب شما كسي را كه معتقد است "نقد و توهين مرز چندان مشخصي ندارند" ناراحت نمي كند ، و البته اين اعتقاد برخلاف اعتقاد مرسوم و مخصوصن مسئولين مملكتي است و ناشي از درك علوم انساني است.
از اين رو مي گويم جواب هاي تند و ناشي از تعصب كه معلوم است كه حتي متن چيزي را كه من نوشتم كامل نخوانده ايد يعني تند خواني كرده ايد و نه عميق خواني ، من نگفتم گن افسانه اي نيست و يا هست. گفتم شك و شبهه وجود دارد
اشاره من به مصاحبه ي دكتر الدر با پسر گن بود كه در همين انجمن روانشناسي مي توانيد ان را ببينيد راستش حوصله گشتن ندارم ولي اگر مطالب وايپر عزيز را دنبال كنيد ايشان بسيار به اين مساله اشاره كرده اند
در ضمن گفتم پسر ايشان مي گويند كه ايشان از طريق نوشتن كتاب در مورد تريد و اصول سرمايه گذاري روزگار مي گذرانده اند كه حرف هاي شما هم در اوردن نام اين كتاب ها خود صدق اين گفتار
در ضمن من با كليات صحبت شما موافقت كردم و گفتم تريدرهاي افسانه اي در بازار وجود دارند و تعداد زيادي هم نام بردم ، شما فقط با گن ظاهرن حال مي كنيد
راستي متاسفانه من هم چون شما فقط نام اين كتاب ها را خوانده ام و نه خود اين كتاب ها را غير از كتاب مورفي
در مورد سقوط بزرگ 1929 و پيشگويي كنندگان ان كتاب خطوط روند به روش الن اندري نوشته ميكولا همان بخش مقدماتي را ببينيد.
من با كليات حرف شما موافقت كردم ولي گفتم براي اينكه بگوييم افسانه هاي وجود دارند لازم نيست قديس سازي كنيم و خرافه پروري نماييم
برفرض كه گن افسانه اي سقوط بزرگ را پيشبيني كرد و در كتاب سقوط بزرگ جان كنت گالبرايت اسم او را جا انداخت ، چرا بايد براي نشان دادن افسانه اي بودن گن بگوييم او جنگ جهاني دوم و انتخابات رياست جمهوري را پيشبيني كرد؟ ( اگر مي خواهيد ادامه دهيد ادعاي خود در اين مورد را بيشتر در اين مورد توضيح دهيد تا من هم مستندات خود را رو كنم )
در پايان :
من يك سوال مشخص دارم :
شما با اين بينش من كه فاركس فعاليتي قمارگونه است مشكلي داريد؟
يعني نمي توان كاملن ان را قمار دانست ولي شباهت هاي انكارناپذيري به قمار دارد
يعني فاركس را يك كار علمي مي دانيد كه رعايت دقيق قواعد علمي اثبات شده - البته اگر چنين چيزي وجود داشته باشد - در ان مي تواند شما را به موفقيت برساند؟

ممنون
فريد

دوست عزیز ؛
به نظر شما من نیازی به تایید کردن خودم یا آقای گن یا هر کس دیگری دارم ؟!
برخلاف ادعا و تهمت شما من همه کتاب های معرفی شده در پاسخ به شما را که به زبان انگلیسی هم بود مطالعه کردم . شما می توانید تصور کنید من نام آنها را فقط می دانم .
من نه نیازی به آغاز برنامه های بچه گانه ای مانند رو کردن مستندات و از این قبیل مسایل که فقط در انتخابات کاربرد دارد دارم و نه چیز دیگر . وقت آدم با ارزش تر از دعوا بر سر مسایلی است که ارزش دعوا هم ندارند .
به هر حال شما ادعا کردید تنها نام آقای لیورمور را شنیده اید . آیا ارزش ندارد کمی هم بگردیم و ببینیم آیا این شخص بوده قبل از اینکه انکارش کنیم ؟
آیا ارزش ندارد کتاب های معرفی شده را نیم نگاهی بیاندازید و بعد به من بتازید ؟
من صرفآ دوست دارم موفقیت دیگران را شاهد باشم اما از راه های علمی و تحقیقی .
شما هر تفکری در مورد تعصب من دارید با ارزش است اما معرف واقعیات الزامآ نیست.
موفق باشید.
نکته آخر در مورد پیش گویی ورود ایالات متحده به جنگ و سایر موارد ؛ خواهش میکنم ، اگر وقت دارید به جای پاسخ گویی و پرخاش گری کتاب "45 years in wallstreet" از ایشون رو مطالعه کنید .
من نه علاقه دارم و نه عادت دارم کاری رو بدون اینکه برام اثبات بشه انجام بدم .
بازم موفق باشید.

FARIDIRANIAN August 30th, 2010 17:59

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله ashkan63 (پست 428365)
دوست عزیز ؛
به نظر شما من نیازی به تایید کردن خودم یا آقای گن یا هر کس دیگری دارم ؟!
برخلاف ادعا و تهمت شما من همه کتاب های معرفی شده در پاسخ به شما را که به زبان انگلیسی هم بود مطالعه کردم . شما می توانید تصور کنید من نام آنها را فقط می دانم .
من نه نیازی به آغاز برنامه های بچه گانه ای مانند رو کردن مستندات و از این قبیل مسایل که فقط در انتخابات کاربرد دارد دارم و نه چیز دیگر . وقت آدم با ارزش تر از دعوا بر سر مسایلی است که ارزش دعوا هم ندارند .
به هر حال شما ادعا کردید تنها نام آقای لیورمور را شنیده اید . آیا ارزش ندارد کمی هم بگردیم و ببینیم آیا این شخص بوده قبل از اینکه انکارش کنیم ؟
آیا ارزش ندارد کتاب های معرفی شده را نیم نگاهی بیاندازید و بعد به من بتازید ؟
من صرفآ دوست دارم موفقیت دیگران را شاهد باشم اما از راه های علمی و تحقیقی .
شما هر تفکری در مورد تعصب من دارید با ارزش است اما معرف واقعیات الزامآ نیست.
موفق باشید.
نکته آخر در مورد پیش گویی ورود ایالات متحده به جنگ و سایر موارد ؛ خواهش میکنم ، اگر وقت دارید به جای پاسخ گویی و پرخاش گری کتاب "45 years in wallstreet" از ایشون رو مطالعه کنید .
من نه علاقه دارم و نه عادت دارم کاری رو بدون اینکه برام اثبات بشه انجام بدم .
بازم موفق باشید.

هرچند شما جواب هيچ كدام از سوال هاي مرا نداديد ولي
من از شما معذرت مي خواهم
بحث دعوا نيست ،‌ مناقشه هم چيز منفي اي نيست باعث پيشرفت و يادگيري است
ولي خود را محور حقيقت دانستن مانعه يادگيري است از اين رو من باز هم معذرت مي خواهم
دوست عزيز حال كه شما خواهان موفقيت ديگران هستيد كه احتمالن من را نيز در بر مي گيرد
در خواستي دارم
با توجه به اينكه شما بر گن و روشش دستي داريد و كتابهايش را خوانده ايد
جاي يك بحث درست در مورد گن در ايران خالي است
يك بحث فارغ از تمام تعصبات و كليشه ها
گن خوب در ايران معرفي نشده
و تنها از او نام هايي هست
اين كتاب 45 سال در وال استريت را هم من ديدم از مترجمش خيلي جالب نمي گن
البته من هيچ شناختي واقعن ندارم فقط در همين تايپك ها خوانده ام
من درخواستي دارم
آستين ها را بالا بزنيد و گن را در يك انجمن معرفي نماييد
من قول مي دهم يكي از اعضاي فعال ان انجمن باشم
من واقعن دوست دارم از اين ازار گن استفاده كنم
انجمن هاش رو هم خوندم چيز دندون گيري نداره
با تشكر
فريد

در مورد جنگ جهاني دوم رييس جمهور آمريكا از 1931 روزولت بود كه تنها رييس جمهور آمريكا هم هست كه بخاطر جنگ جهاني 4 بار رييس جمهور شد و اين خلاف قانون اساسي امريكا بود و البته با برنامه هاي نيو ديل رييس جمهور موفقي هم محسوب مي شود چون آمريكا را از ركود اقتصادي نجات داد
ورود امريكا به جنگ جهاني هم بخاطر حمله به پرل هاربر بود كه در 1943 رخ داد
يعني دلايل فاندامنتال داشت
در سال 1945 روزولت بدليل كهولت سن در 1945 در گذشت و معاون وي هري ترومن رييس جمهور آمريكا گشت
در اين بازه انتخاباتي برگزار نشد

FARIDIRANIAN August 30th, 2010 18:01

كسري جان معذرت اصلي را از تو مي خواهم كه تايپك فوق العاده و بحث شيرينت محل بحثي شد كه چندان ربطي هم به بحث شما نداشت
واقعن از بحث شيرينت من لذت مي برم
و بينش خود را براساس ان شكل مي دهم

ashkan63 August 30th, 2010 18:37

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله FARIDIRANIAN (پست 428375)
هرچند شما جواب هيچ كدام از سوال هاي مرا نداديد ولي
من از شما معذرت مي خواهم
بحث دعوا نيست ،‌ مناقشه هم چيز منفي اي نيست باعث پيشرفت و يادگيري است
ولي خود را محور حقيقت دانستن مانعه يادگيري است از اين رو من باز هم معذرت مي خواهم
دوست عزيز حال كه شما خواهان موفقيت ديگران هستيد كه احتمالن من را نيز در بر مي گيرد
در خواستي دارم
با توجه به اينكه شما بر گن و روشش دستي داريد و كتابهايش را خوانده ايد
جاي يك بحث درست در مورد گن در ايران خالي است
يك بحث فارغ از تمام تعصبات و كليشه ها
گن خوب در ايران معرفي نشده
و تنها از او نام هايي هست
اين كتاب 45 سال در وال استريت را هم من ديدم از مترجمش خيلي جالب نمي گن
البته من هيچ شناختي واقعن ندارم فقط در همين تايپك ها خوانده ام
من درخواستي دارم
آستين ها را بالا بزنيد و گن را در يك انجمن معرفي نماييد
من قول مي دهم يكي از اعضاي فعال ان انجمن باشم
من واقعن دوست دارم از اين ازار گن استفاده كنم
انجمن هاش رو هم خوندم چيز دندون گيري نداره
با تشكر
فريد

در مورد جنگ جهاني دوم رييس جمهور آمريكا از 1931 روزولت بود كه تنها رييس جمهور آمريكا هم هست كه بخاطر جنگ جهاني 4 بار رييس جمهور شد و اين خلاف قانون اساسي امريكا بود و البته با برنامه هاي نيو ديل رييس جمهور موفقي هم محسوب مي شود چون آمريكا را از ركود اقتصادي نجات داد
ورود امريكا به جنگ جهاني هم بخاطر حمله به پرل هاربر بود كه در 1943 رخ داد
يعني دلايل فاندامنتال داشت
در سال 1945 روزولت بدليل كهولت سن در 1945 در گذشت و معاون وي هري ترومن رييس جمهور آمريكا گشت
در اين بازه انتخاباتي برگزار نشد

بله . من هم کتاب ترجمه شده آقای گن رو دارم اما با نظر شما موافقم . ترجمه کتاب خوب هست اما نه برای کسانی که تازه دوست دارند مطالبی راجع به آقای گن یاد بگیرند .
روش کار آقای گن بر مبنای تلفیقی از روش های میانگین 3 و 9 روزه ، مبانی ریاضیات قدیم ، اصول هندسه اقلیدس ، و کمی هم حرکت سیارات ، به همراه روانشناسی بازار با بررسی آمای بازار بود . از زیبایی های کار ایشان بررسی حرکات روزانه ، هفتگی ، ماهانه و سالیانه بازار کالا مانند سویا و عیره بود . اما نه یک سال و دو سال . ایشان چارت بازارها رو تا عقبه بیش از 100 سال در پاره ای موارد بررسی کردند . واضح است که 100 سال قبل از ایشان بازار بورسی نبوده اما بازار کالا که عبارت است از عرضه و تقاضا همواره موجود بوده . طبق گفته خودشون در بعضی موارد به سختی تونستن برخی کالا ها رو تا 500 سال قبل ، عرضه و تقاضاشون رو به صورت فصلی و ماهی بررسی کنند . ده سال زمان برای بررسی این میزان عظیم داده گذاشتن و مسلمآ نتیجه کار چیز کمی نیست . از خودم بگم خداییش روزی چند ساعت حاضرم بازار رو کندل کندل و ساعت ساعت حرکاتش رو بررسی کنم تا نظمی توش پیدا کنم؟!!!
حاصل دسترنج این زمان زیاد ترید هایی با بیش از 80 درصد موفقیت بود .
تاکید بر یادگیری ایشان تا حدی بود که بعد از سالها تلاش موفق بازهم هواپیمایی تهیه کردند تا به طور مستقیم به مطالعه و دیدن مزارع کالاهای مختلف و ثبت تغییرات آنها در سراسر ایالات متحده بپردازند . من ادعا نمی کنم روش ایشون رو بلدم که اگه بودم الان میلیاردر بودم! اما با بررسی های شخصی که کردم دیدم واقعآ کارشون زیبا بوده .
یک نمونه بگم تا ببینید کار تا کجا ممکنه بره تا برسیم به پیش بینی جنگ!
حتمآ شروع ریزش بازار رو یادتونه ؟ آغاز رکود جهانی حدود 2سال پیش . برید چارت رو باز کنید . همون روزا رو ببینید . بعد بررسی کوچیکی از نحوه حرکت سیاره اورانوس انجام بدید تو اون روزا . از دید زمین مرکزی سیاره اورانوس قبل از اینکه برسه به زاویه 360 دقیقآ چند روز قبلش شروع به حرکت بازگشتی میکنه . یعنی برگشت . تفسیری زیباتر از این میتونید بگید ؟ ممکنه به من خورده بگیرید که اینا خرافاته . من باها گفتم تا چیزیو برام اثبات علمی نکنن قبول نمیکنم . پس رفتم و کتاب "فوق طبیعت " اثر "لیال واتسن" که ترجمه شده "شهریار بحرانی" هست رو به طور اتفاقی پیدا کردم . حتمآ دوستان این کتاب رو بخونند . یکم زیاده حدود 300 صفحه . اما همه با دلیل و مدرک . از بررسی حرکت سیارات بر جانوران ، انسان ، گیاهان . همه تحقیقاتیه که مدارکشم هست . علاوه بر اینکه در بسیاری موارد رجوع داده به مجلات علمی . بعضی از این تحقیقات واقعآ آدمو حیرت زده میکنه . واقعآ بعد از خوندن این کتاب به خودم گفتم من هیچی نمی دونم . صفر .
موفق باشید .

FARIDIRANIAN August 30th, 2010 18:51

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله ashkan63 (پست 428386)
بله . من هم کتاب ترجمه شده آقای گن رو دارم اما با نظر شما موافقم . ترجمه کتاب خوب هست اما نه برای کسانی که تازه دوست دارند مطالبی راجع به آقای گن یاد بگیرند .
روش کار آقای گن بر مبنای تلفیقی از روش های میانگین 3 و 9 روزه ، مبانی ریاضیات قدیم ، اصول هندسه اقلیدس ، و کمی هم حرکت سیارات ، به همراه روانشناسی بازار با بررسی آمای بازار بود . از زیبایی های کار ایشان بررسی حرکات روزانه ، هفتگی ، ماهانه و سالیانه بازار کالا مانند سویا و عیره بود . اما نه یک سال و دو سال . ایشان چارت بازارها رو تا عقبه بیش از 100 سال در پاره ای موارد بررسی کردند . واضح است که 100 سال قبل از ایشان بازار بورسی نبوده اما بازار کالا که عبارت است از عرضه و تقاضا همواره موجود بوده . طبق گفته خودشون در بعضی موارد به سختی تونستن برخی کالا ها رو تا 500 سال قبل ، عرضه و تقاضاشون رو به صورت فصلی و ماهی بررسی کنند . ده سال زمان برای بررسی این میزان عظیم داده گذاشتن و مسلمآ نتیجه کار چیز کمی نیست . از خودم بگم خداییش روزی چند ساعت حاضرم بازار رو کندل کندل و ساعت ساعت حرکاتش رو بررسی کنم تا نظمی توش پیدا کنم؟!!!
حاصل دسترنج این زمان زیاد ترید هایی با بیش از 80 درصد موفقیت بود .
تاکید بر یادگیری ایشان تا حدی بود که بعد از سالها تلاش موفق بازهم هواپیمایی تهیه کردند تا به طور مستقیم به مطالعه و دیدن مزارع کالاهای مختلف و ثبت تغییرات آنها در سراسر ایالات متحده بپردازند . من ادعا نمی کنم روش ایشون رو بلدم که اگه بودم الان میلیاردر بودم! اما با بررسی های شخصی که کردم دیدم واقعآ کارشون زیبا بوده .
یک نمونه بگم تا ببینید کار تا کجا ممکنه بره تا برسیم به پیش بینی جنگ!
حتمآ شروع ریزش بازار رو یادتونه ؟ آغاز رکود جهانی حدود 2سال پیش . برید چارت رو باز کنید . همون روزا رو ببینید . بعد بررسی کوچیکی از نحوه حرکت سیاره اورانوس انجام بدید تو اون روزا . از دید زمین مرکزی سیاره اورانوس قبل از اینکه برسه به زاویه 360 دقیقآ چند روز قبلش شروع به حرکت بازگشتی میکنه . یعنی برگشت . تفسیری زیباتر از این میتونید بگید ؟ ممکنه به من خورده بگیرید که اینا خرافاته . من باها گفتم تا چیزیو برام اثبات علمی نکنن قبول نمیکنم . پس رفتم و کتاب "فوق طبیعت " اثر "لیال واتسن" که ترجمه شده "شهریار بحرانی" هست رو به طور اتفاقی پیدا کردم . حتمآ دوستان این کتاب رو بخونند . یکم زیاده حدود 300 صفحه . اما همه با دلیل و مدرک . از بررسی حرکت سیارات بر جانوران ، انسان ، گیاهان . همه تحقیقاتیه که مدارکشم هست . علاوه بر اینکه در بسیاری موارد رجوع داده به مجلات علمی . بعضی از این تحقیقات واقعآ آدمو حیرت زده میکنه . واقعآ بعد از خوندن این کتاب به خودم گفتم من هیچی نمی دونم . صفر .
موفق باشید .

ممنون دوست عزيز اينكه آموخته هاي خود را به اشتراك بگذاريد لذت بخشه البته براي ما كه استفاده مي كنيم
ولي من واقعن فكر نمي كنم ادامه اين بحث در اين تايپك مناسب باشه
بحثي كه الان مطرح كرديد بحث جالبي است و
من واقعن دوست دارم در مورد اين مواردي كه شما مي فرماييد چيزهايي بدانم
ولي لطفن اين كار را در يك تايپك ديگر شروع كنيد و با پشتكار ادامه بدهيد تا ما هم بياموزيم
مطمئنم محسن عزيز هم كه خيلي روي گن و ابزارش كار كرده اند مي توانند در اين مسير كمك كنند
چون واقعن حيفه كه از گن فقط يك نام در ايران مطرح باشه و ما در مورد روشش چيزي ندونيم
هركسي هرچقدر بلد باشه وسط بذاره بلاخره به يه جايي مي رسيم
فكر كنم چند تا تايپك نصفه نيمه در مورد گن هست مي شه يكيش رو فعال كرد

Kasra September 11th, 2010 14:52

اندکی تاخیر در ادامه مبحث افسانه قمارباز ایجاد شد ولی این بدین معنا نیست که آن را پایان یافته تلقی کنیم ، چرا که قصد دارم این تاپیک را تا هر زمانی که در سرمایه حضور دارم ادامه بدهم .
یکی از اهداف اولیه من در مورد این تاپیک تغییر فرهنگ جامعه فارکس و نوع دیدگاه آنان است . همیشه برای من جای سوال بوده است که چرا آموزشگران و مدرسان فارکس در کلاسهای خود قماربازی را میکوبند ، هر کجا که میخواهند کلاس فارکس را بالا ببرند پشت سر هم از قمار بد میگویند و توصیه میکنند که در ترید به هیچ وجه قمار باز نباشید و ....
در همین سایت سرمایه هم اینقدر این مطالب در گوش کاربران تکرار شده ، هر کجا که بحث ریسک به میان می آید ، میگویند مدیریت سرمایه را رعایت کنید و قمار نکنید و .....
پس هدف اولیه این تاپیک این است که شما خواننده این سطور اگر دفعه آینده در کلاسی شرکت کردید یا در سمیناری شرکت کردید که معمولا آی بی ها سمینارهای مختلف فارکس برگزار میکنند ، و مدرس شروع به اظهار فضل نمود و از مدیریت سرمایه و قمار صحبت کرد ، شما بلند شوید و به مدرس پیشنهاد کنید قبل از اظهار نظر ، اطلاعات خود را بالا ببرد .
وقتی شما را از قمار منع میکنند ، مطمئن باشید شما را از دریایی از اطلاعات و تجربیات مدیریت ریسک ، مدیریت سرمایه و کنترل روحی روانی محروم میکنند .
ببینید ، ته ریسمان هر کلاس آموزشی و هر سمینار فارکس را بگیرید متوجه می شوید یا از طرف بروکری تغذیه می شود یا از آی بی یا از فروشندگان تحلیل و سیگنال . همه فقط پول را می شناسند . در نهایت ته تمام ریسمانها به بروکرها میرسد که کازینوهایی در لباس جدید هستند و به هیچ وجه علاقه ندارند شما مجهز به تجربیات گذشتگان به جنگ آنها بروید . آنها ترجیح میدهند فارکس ظاهری مدرن و جدید داشته باشد و شما با آزمون و خطا راه 200 ساله قماربازان کازینوها را تکرار کنید ...

بگذریم ،

چرا شروع این تاپیک با جمله ای از یک قهرمان پوکر بوده است ؟ ایشون 30 سال پیش اینطور بیان کرده است (که به نظر من کل موفقیت در فارکس یا بازارهای لوریج دار در گرو فهم دقیق همین یک جمله است ) :

"مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند ، اما اگر برنده شوند فقط در حدی بازی را ادامه میدهند که پولی برای یک شام خوب و یک نمایش برای آن شب برنده شوند و در همین حد قانع می شوند و از بازی دست می کشند. قماربازان بزرگ همیشه به این موضوع واقف هستند "

[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

در پست بعدی میرویم سر این موضوع که چرا از بین تمام انواع قمار ، بر پوکر تاکید کردیم ؟

چرا پوکر؟

"افسانه قمارباز"

mommed September 11th, 2010 17:29

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله Kasra (پست 432202)

"مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند

"افسانه قمارباز"

سلام جناب کسری و دوستان

در تائید جمله بالا خاطره ای رو نقل کنم که خالی از لطف نیست.

شبی در کازینو با مردی اشنا شدم به نام الکسی در حدود 50 ساله سخن از کار و زندگی و خانواده و البته تبادل تجربیات در بازی که یکباره متوجه شدم غم و اندوهی چشمان الکسی را فرا گرفت و شروع کرد به اصطلاح خودمان درد و دل کردن .
الکسی تعریف میکرد که حدود 25 سال است که هفته ای یکی دو بار به کازینو امده و چند ساعتی زا در انجا به بازی پوکر میپردازد و از این طریق فارغ از مسائل کاری و خانواده استراحت مینماید و حتی در مجموع و با نگاه مخصوص خود به قمار کردن پولی را در کازینو نگذاشته است . با تعجب بعد از بیان این مطالب از طرف الکسی سئوال کردم پس این اندوهی که بنده در چشمان شما میبینم از کجاست چرا که خود میدانی که اکثریت قمار بازان بازنده اند ؟

در پاسخ سئوال من الکسی گفت
دلیل نگرانی من پسر من است پسر بنده نیز بازی در کازینو را دوست دارد و من هیچ مشکلی با این موضوع ندارم ولی اختلاف من با پسرم در این است که
پسر من بعد از باختن پولهایش در کازینو به خانه برگشته و با برداشتن پول دوباره در همان شب راهی قمار خانه میگردد.
و همین مورد باعث فلاکت او خواهد گشت.

ارادتمند-محمد

..... September 11th, 2010 18:04

کسری جان لازم دونستم چند سطری بنویسم .
چرا قمار در ترید جایز نیست ؟:o
دوست دارم اول این نکته رو مطرح کنم که هر مدیریتی به علم احتیاج دارد و برای پیشرفت در هر کاری به علم و ابزار احتیاج هست لذا آموزش در هر کاری اولویت اهمیت را داراست .( حتی در خود قمار).
پس به هیچ عنوان نمیشه توصیه کرد که به جای اصول فارکس بیایید قمار یاد بگیریم.
فارکس نوعی قمار ؟
بله فارکس نوعی قمار هست !! یعنی به ذاته قماره ...چون با تمام تحلیل ها و تاکتیکها نهایتا به صورت دقیق نمیشه تشخیص داد و پیشبینی کرد که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد چه برسه به اینکه دقیقا چه نقاطی رو طی خواهد کرد و در چه نقاطی متوقف خواهد ماند.
پس تا اینجا باید اینطور مساله رو باز کنیم که فارکس به دانشمندی قمارباز احتیاج داره !!
قمار ابزاری در دست تریدر.
صد البته به این اصل واقفیم که حتی در قمار هم شانس حرف اول رو میزنه و قمار باز معجزه نمیکنه ...بهتره اینطور بگم قمار علم مدیریت شانسه !!!مدیریت بحرانه !!
یعنی وقتی که ورق خوب نیست و وقتی که شرایط جالب نیست چه حرکتی ضرر ما رو کم میکنه . به هر حال برگ برنده از پیش برنده است و پوزیشن خوب از پیش سود ده و نیازی به مدیر برای هدایت نداره .

فرق فارکس با قمار بازی ؟ من از شما میپرسم : آیا در فارکس بلوف داریم ؟
نداریم . در فارکس حریف ترسو نیست . فارکس به قماربازی ترسو احتیاج دارد که فقط فلوش و کاره وارد بازار میشود و شاید تمام حقیقت قمار فارکس در همین اصل خلاصه شود که تا از برگهای دستتون مطمین نیستید پولی نگذارید و اگر گذاشتید اضافه نکنید و اگر اضافه کردید اضافه تر نکنید و اگر اضافه تر کردید منتظر نباشید تا حریف بلوف بخوره !!:whoow:
نه گاوها و نه خرساها پوکر بازی نمیکنند!!

فارکس نقطه مشترکی با قمار ورق دارد و آن اینکه در هر دوی آنها قمار باز عموما قمار نمیکند!!قمار باز تا مطمین نباشد که برگه های دستش برنده اند هیچ بانکی اضافه نمیکند و اگر مطمین بود و یا ضریب اطمینان بسیار بالایی داشت آیا میتوان اسم این کار او را قمار گذاشت ؟! قمار باز کسی است که بردش از پیش مشخص و نزدیک به یقین نیست ! کسی که برد برد بازی میکن قمار باز نیست مدیری کارآ و کار کشته است که منابعش را به درستی مدیریت میکند.او بازیگر یکدست نیست و به بخت خوب خودش نمیبالد و از بخت بد شکایتی ندارد .
حرفه ای ها خود را بازیگر میدانند نه شرایط را .

Kasra September 11th, 2010 22:13

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله ..... (پست 432234)
کسری جان لازم دونستم چند سطری بنویسم .
چرا قمار در ترید جایز نیست ؟:o
دوست دارم اول این نکته رو مطرح کنم که هر مدیریتی به علم احتیاج دارد و برای پیشرفت در هر کاری به علم و ابزار احتیاج هست لذا آموزش در هر کاری اولویت اهمیت را داراست .( حتی در خود قمار).
پس به هیچ عنوان نمیشه توصیه کرد که به جای اصول فارکس بیایید قمار یاد بگیریم.
فارکس نوعی قمار ؟
بله فارکس نوعی قمار هست !! یعنی به ذاته قماره ...چون با تمام تحلیل ها و تاکتیکها نهایتا به صورت دقیق نمیشه تشخیص داد و پیشبینی کرد که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد چه برسه به اینکه دقیقا چه نقاطی رو طی خواهد کرد و در چه نقاطی متوقف خواهد ماند.
پس تا اینجا باید اینطور مساله رو باز کنیم که فارکس به دانشمندی قمارباز احتیاج داره !!
قمار ابزاری در دست تریدر.
صد البته به این اصل واقفیم که حتی در قمار هم شانس حرف اول رو میزنه و قمار باز معجزه نمیکنه ...بهتره اینطور بگم قمار علم مدیریت شانسه !!!مدیریت بحرانه !!
یعنی وقتی که ورق خوب نیست و وقتی که شرایط جالب نیست چه حرکتی ضرر ما رو کم میکنه . به هر حال برگ برنده از پیش برنده است و پوزیشن خوب از پیش سود ده و نیازی به مدیر برای هدایت نداره .

فرق فارکس با قمار بازی ؟ من از شما میپرسم : آیا در فارکس بلوف داریم ؟
نداریم . در فارکس حریف ترسو نیست . فارکس به قماربازی ترسو احتیاج دارد که فقط فلوش و کاره وارد بازار میشود و شاید تمام حقیقت قمار فارکس در همین اصل خلاصه شود که تا از برگهای دستتون مطمین نیستید پولی نگذارید و اگر گذاشتید اضافه نکنید و اگر اضافه کردید اضافه تر نکنید و اگر اضافه تر کردید منتظر نباشید تا حریف بلوف بخوره !!:whoow:
نه گاوها و نه خرساها پوکر بازی نمیکنند!!

فارکس نقطه مشترکی با قمار ورق دارد و آن اینکه در هر دوی آنها قمار باز عموما قمار نمیکند!!قمار باز تا مطمین نباشد که برگه های دستش برنده اند هیچ بانکی اضافه نمیکند و اگر مطمین بود و یا ضریب اطمینان بسیار بالایی داشت آیا میتوان اسم این کار او را قمار گذاشت ؟! قمار باز کسی است که بردش از پیش مشخص و نزدیک به یقین نیست ! کسی که برد برد بازی میکن قمار باز نیست مدیری کارآ و کار کشته است که منابعش را به درستی مدیریت میکند.او بازیگر یکدست نیست و به بخت خوب خودش نمیبالد و از بخت بد شکایتی ندارد .
حرفه ای ها خود را بازیگر میدانند نه شرایط را .

سلام خدمت کمیل عزیز ،
با تمام فرمایش شما موافقم ، فقط فکر میکنم اندکی تعریف من و شما در مورد کلمه "قمارباز" با هم فرق می کند .
از آنجا که قانون 95 درصد ضررده و 5 درصد سود ده در قمار و به طور خاص در پوکر نیز صدق میکند ، هدف از این تاپیک الگو گیری روحی روانی از اقلیت برنده در پوکر می باشد . در اینجا منظور ما از قمار باز ، آن انسان مست و ثروتمندی نیست که آخر هفته ها برای خوش گذرانی در کازینو های لاس وگاس وقت میگذراند .
منظور ما بررسی خط فکری قمار بازانی است که حتی با ورود به دنیای ترید ، بدون سابقه معامله گری ، تریدرها را به تعظیم وا داشتند .
چه فارکس را قمار بدانید و چه قمار ندانید ، شاید به این بهانه اندکی در مسائل روحی روانی تأمل نمایید ، از قدیم گفته اند : به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو .

با تشکر

Kasra September 11th, 2010 22:50

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله Kasra (پست 432202)
...
چرا شروع این تاپیک با جمله ای از یک قهرمان پوکر بوده است ؟ ایشون 30 سال پیش اینطور بیان کرده است (که به نظر من کل موفقیت در فارکس یا بازارهای لوریج دار در گرو فهم دقیق همین یک جمله است ) :

مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند ، اما اگر برنده شوند فقط در حدی بازی را ادامه میدهند که پولی برای یک شام خوب و یک نمایش برای آن شب برنده شوند و در همین حد قانع می شوند و از بازی دست می کشند. قماربازان بزرگ همیشه به این موضوع واقف هستند

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله mommed (پست 432232)
سلام جناب کسری و دوستان

در تائید جمله بالا خاطره ای رو نقل کنم که خالی از لطف نیست.

شبی در کازینو با مردی اشنا شدم به نام الکسی در حدود 50 ساله سخن از کار و زندگی و خانواده و البته تبادل تجربیات در بازی که یکباره متوجه شدم غم و اندوهی چشمان الکسی را فرا گرفت و شروع کرد به اصطلاح خودمان درد و دل کردن .
الکسی تعریف میکرد که حدود 25 سال است که هفته ای یکی دو بار به کازینو امده و چند ساعتی زا در انجا به بازی پوکر میپردازد و از این طریق فارغ از مسائل کاری و خانواده استراحت مینماید و حتی در مجموع و با نگاه مخصوص خود به قمار کردن پولی را در کازینو نگذاشته است . با تعجب بعد از بیان این مطالب از طرف الکسی سئوال کردم پس این اندوهی که بنده در چشمان شما میبینم از کجاست چرا که خود میدانی که اکثریت قمار بازان بازنده اند ؟

در پاسخ سئوال من الکسی گفت
دلیل نگرانی من پسر من است پسر بنده نیز بازی در کازینو را دوست دارد و من هیچ مشکلی با این موضوع ندارم ولی اختلاف من با پسرم در این است که
پسر من بعد از باختن پولهایش در کازینو به خانه برگشته و با برداشتن پول دوباره در همان شب راهی قمار خانه میگردد.
و همین مورد باعث فلاکت او خواهد گشت.

ارادتمند-محمد

ممنون محمد جان ، خاطره جالبی مطرح کردید . آن جمله که از آن قهرمان پوکر نقل قول کرده بودم شاید آنقدر عمیق باشد که بتوان برای هر پوزیشن آن را سر لوحه خود قرار داد .
شاید برای دوستانی که در تاپیک های SSI شرکت داشتند جالب باشد که به نوعی این جمله بیانگر خلاصه کل صفحات تاپیک SSI از آغاز تا اکنون باشد .

دوستان سنتیمنت کار یک بار آن جمله را بخوانید و به نمودار SSI چند ماه گذشته نگاهی بیاندازید :

[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

قطعا کلمه کلمه آن جمله را در این نمودار به وضوح مشاهده میکنید و تمام بدبختی و فلاکت جماعت فارکس کار از همین است .

با تشکر

mojiba September 11th, 2010 23:21

دوست مي دارم آن را كه چون تاس به سودش افتد؛ شرمسار شود و پرسد: نكند قماربازي فريبكار باشم؟ زيرا كه خواهان فناست.

sasanp September 24th, 2010 14:04

ادامه این تاپیک میتونست جذاب باشه ولی انگار فراموش شده...

Dr_Kiyan December 20th, 2010 02:26

سلام و خسته نباشید به همه دوستان بابت مطلبهای جالبتون و تشکر از کسری عزیز به خاطر تاپیک و مطلبای جالب و بحث برانگیزی که واقعا در دراز مدت میتونه مفید باشه.


منم سعی کردم خلاصه تجاربم و چندتا مقاله رو اضافه کنم به مطالب قبلی دوستان.


همه ما میخواهیم از ترید پول در بیاریم و همه سرمایه گذاران دنبال میلیونر شدن در بازار بورس یا فارکس هستند.با اینحال این یک موضوع روشنه که بیش از 90% سرمایه گذاران ضرر ده هستند!!! بنابراین اگه به کسایی که موفق بودند نگاه کنیم مسلما شانس ضرر ندادنمون بیشتر میشه.تعداد زیادی از این گروه خوش فکر سود ده نه ریاضیدان هستند نه تحصیلات دانشگاهی اقتصاد دارن و نه در کلاسهای آشنایی با مدیریت سرمایه شرکت کردند...اونها پوکربازای حرفه ای هستن!!
http://www.bestonlinepokertips.net/w...Money-Tips.jpg



اغلب این بازیکن ها یک شاخص مشترک دارند اونا میدونند که نمیتونند همه دستها برنده باشند .و ما هم اگه به عنوان یک تریدر این موضوع رو باور کنیم شانس بردمون رو بیشتر کردیم.


ما باید بدونیم که روزهای بعد و معاملات بعدی هم هستند همانطور که ورقهای دیگه ای واسه پوکرباز وجود داره.پس اگه یک ترید جواب نداد فقط برای اینکه ترید کرده باشین دوباره ترید نکنین (البته این نکته تجربه شخصی من از پوکر هست مخصوصا وقتی ضرر میدم ناخواسته دستای بعد رو هم می خونم که معمولا باخته) .


موفقیت تو بازار فارکس تحصیلات دانشگاهی,یک استراتژی پیچیده و یا یک ریاضیدان نمیخود ,ما آدمها دوست داریم مسائل رو پیچیده کنیم و فکر می کنیم که هرچه موضوع رو پیچیده تصور کنیم زرنگتریم. تجربه ثابت کرده که پافشاری رو روشهای ساده میتونه آدم رو به سود برسونه پس سعی کنید که استراتژی ساده ای داشته باشید.


نکته قابل یاد گرفتنی تو بازار نیست و شما باید مثل یک پوکرباز فقط با احتمالاتی بجنگید که غیر قابل محاسبه هستند,و این دلیلی هست که بازیکنهای پوکر رو تو بازار فارکس موفق میکنه.



دلایل اصلی 4 تا مورد هستند:
http://images.inmagine.com/img/image...z197730005.jpg



1.صبر


اونها صبر می کنند تا دستی که مد نظرشون هست بیاد ,بر عکس این قضیه تو فارکس معامله گرایی هست که همیشه تو بازار هستند یا استراتژی اسکالپینگ دارن.این نکته رو بدونین که تو فارکس برای ترید کردن به سود نمی رسید بلکه برای درست ترید کردن به پاداش میرسید ,درست مثل پوکر.


2.توانایی فولد کردن(ریختن دست)


یک بازیکن حرفه ای در دو حالت خوشحاله یکی زمانی که دست خوبی داره و بت میکنه(افزایش شرط بندی) و زمان دیگه وقتی یک دست معمولی با احتمال کم برد رو فولد میکنه(دست رو میریزه و وارد شرط بندی نمیشه).این بازیکنها میزان باختشون رو کم نگه میدارند و این نکته رو میدونند که همه بازیکن ها می بازند!!! و این گروه میزان باختشون رو کنترل می کنند.


در بازار فارکس اغلب تریدرها خیلی احساسی با این مواقع برخورد میکنند به قول یک دوست عزیز"آلوده میشن" و ترید رو ادامه میدن و این موضوع به یک باخت عظیم تبدیل میشه..........که همه تجربه این حالت رو داریم!!!!!!!!


3.شجاع بودن در زمان مناسب


بازیکن حرفه ای این نکته رو میدونه که وقتی یک دست عالی داره باید پتانسیل بردش رو به حداکثر برسونه تا جایی که میتونه از این موقعیت پول میسازه این گروه بقیه بازیکن ها رو تا جایی که میتونن وارد شرط بندی میکنن (به قول همون دوست: پا میکننشون) و با دیسیپلین (نظم) به برد میرسن.


در مقایسه با فارکس تریدرهای متوسط وقتی سود کمی میکنن قانع میشن یا حداکثر صبر میکنن تا 2% دیگه سود کنن و فکر میکنن که سود خوبی کردن اما این گروه پوکربازها در فارکس موقعیت رو حفظ میکنند تا از شیب طولانی مدت به سود زیاد برسند.


4.دیسیپلین دیسیپلین دیسیپلین!!!!!!!


مسلما ضرر کردن متوالی خیلی سخته و روح آدم رو آزرده میکنه این موضوع اغلب تریدرها رو مجبور میکنه دوباره ریسک کننن تا باختشون رو جبران کنن اما پوکربازها ی حرفه ای ردیف باختن یا همون بد دست آوردن پشت سرهم رو یک موضوع عادی میدونن و این گروه صبر می کنن و تحت فشار روحی تسلیم نمیشن و با دیسیپلین عمل میکنن.کلید موفقیت این نکته هست که اونا روحا آمادگی چند ضرر کوچیک پشت سر هم رو دارن تا به یک برد بزرگ برسن و ضربه آخر رو بزنن!!


در مجموع باید گفت که موضوع ساده هست تفاوت بین بازنده و برنده یک چیزه توانایی کم نگه داشتن ضرر و در عین حال استفاده حداکثری از موقعیتها با ریسک بیشتر و این دلیلیه که پوکربازها اغلب در فارکس به میلیونرها تبدیل میشن اونا جو زده نمیشن تا ادامه بدن....اونا نمی خوان زرنگ بازی در بیارن و اونا نمیخوان پیچیده ترید کنن اما اونا ایمان دارن که می خوان پول بسازن!!!


Goodluck!!!!!!!!!!!!!


کیان


Kasra January 23rd, 2011 15:14

یک روز بعد از ظهر بود که جوانی 30 ساله در دفتر کمپانی Toro Trading نشسته بود و زیر لب به خودش و دوستش فحش می داد . نام این جوان Chris Fargis بود.
ماجرا از این قرار بود که دوستش چند روز پیش گفته بود با مدیران این شرکت آشنایی دارد و به او گفته بود برای مصاحبه استخدامی با آنها هماهنگ کرده است . با این که این موضوع برای Chris Fargis که سالهای اخیر را فقط صرف پوکر کرده بود مبهم بود ولی با خودش گفت سنگ مفت ، گنجشک مفت . برای مصاحبه میروم شاید فرجی شد.
ولی وقتی به دفتر این شرکت برای مصاحبه شغلی مراجعه کرد و عظمت آنرا مشاهده کرد دچار تردید شد . Toro Trading یکی از بزرگترین بازار سازهای فیوچرز و آپشن بود و جوان نمیدانست اصلا چرا حماقت کرده است و برای مصاحبه پا به آنجا گذاشته است .
فرمهای استخدامی را یکی یکی پر کرد در حالی که در پاسخ به سوالاتی که در زمینه تجربه ترید بود ، چیزی نداشت که بنویسد .به عنوان کسی که برای شغل ترید میلیون دلاری در بازارهای آپشن داوطلب شده بود ، وقتی حتی اقرار کرد که در عمرش حتی یک کتاب در مورد ترید و بازارهای مالی نخوانده است ، عرق سردی بر پیشانی اش نشست و احساس کرد با طناب دوستش به جایی رفته است که جز تحقیر شدن چیزی عایدش نشده است .
فرمها را تحویل داد و احساس کرد که زمان پایان مصاحبه فرا رسیده است .
مصاحبه کننده ، یکی از مدیران شرکت بود . ناگهان اتفاق عجیبی افتاد .
مصاحبه کننده خم شد از کشوی میزش یک دست ورق بیرون آورد با تعدادی ژتون پوکر . رو به جوان کرد و گفت :
"آقای Fargis ، می تونم از شما درخواست کنم که چند دست پوکر بازی کنیم ؟ "
چشمان جوان برقی زد و .....

http://static.businessinsider.com/im...ris-fargis.jpg
Chris Fargis بازیکن حرفه ای پوکر

ماجرای استخدام Fargis در لوس آنجلس تایمز نیز انعکاس یافت . او در 6 سال گذشته تمام هزینه های زندگی اش را از راه بازی پوکر آنلاین به دست آورده بود .
یکی از مدیران Toro Trading می گوید : "بلد نبودن پوکر برای تریدرهای ما یک نکته منفی است و مساوی با این است که وال استریت ژورنال را مطالعه نکنند."
او ادامه می دهد : " من فکر میکنم پوکر بازی کردن ترجمان کامل ترید کردن است و بازیکنان پوکر به خوبی دانش ریسک و ریوارد و size management (پیاده سازی بهترین سایز پوزیشنها برای برنده بودن ) را دارا هستند."
آنها در Troro Trading فقط کسانی را استخدام میکنند که با سرعت بالا فکر و تصمیم گیری کنند : دقیقا ویژگی های بازیکنان حرفه ای پوکر آنلاین.

پس از وقفه ای که در این تاپیک به وجود آمد ، در پست های بعدی توضیح میدهیم که چرا از بین تمام انواع قمار بر پوکر تاکید میکنیم ؟

isar January 23rd, 2011 15:42

کسرا خان من خیلی وقته دوست دارم پوکر یاد بگیرم.
مقداری آموزش در اینترنت هست اما نامفهومه.

پ.ن : مثلا غیرمستقیم گفتم که پوکرم یادمون بدی :p

daivid January 23rd, 2011 18:33

یک تاپیک چندین روز پیش تو سایت همسایه زده بودم یه جورایی به این تاپیک مربوط میشه.الان که این تاپیکو دیم یادش افتادم.اگه خواستید میتونید از [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]ببینیدش.

johntaylor January 23rd, 2011 21:15

درود دوستان

بعد از تاپیک های مسعود و فرشاد این بهترین تاپیکی بود که مطالعه کردم. البته تاپیکهای کسری عزیز همیشه خوندنی هستن و نکات آموزنده زیادی توشون هست. خیلی خوب و تمیز ارائه میده مطلبو. ممنون.
نمیدونم الان چند نفر از بچه های سرمایه بعد از خوندن این به این نتیجه رسیدن پوکر یاد بگیرن :laugh:. بوش میاد که به زودی شاهدش باشیم! :p:rolleyes:

adel222 January 27th, 2011 13:23

به نام خدا
من این بست ها را تا اینجا دقیق مطالعه کردم . به عنوان شاگرد کلاس از اساتید اجازه می گیرم و یک جمع بندی و تلخیص می کنم .وجه اشتراک موفقیت در هر بازی یا تریدی که ریسک و بازده بالایی دارند . وقطعیت و یقین در انها نیست مثل قمار و بازارهای مالی وغیره :
1-بازی ها فقط دو حالت دارد 1-برنده 2- بازنده
2- بازی ها مدام تکرار می شوند.یکی بس از دیگری . و در هر کدام یکی از دو متغیر (برنده -بازنده) هست.
3-با بررسی و مطالعه می توانیم تا حدودی شانس خود در رسیدن به بازی برنده را بالا ببریم.
4-هر کدام از موقعیت برنده یا بازنده امکان رشد دارد.
5-می توانیم از موقعیت بازنده خارج شویم (درصد مشخصی از ریسک)
6-می توانیم به موقعیت برنده اجازه دهیم که رشد کند .تا حدی که نشانه ای از کندی و به دنبال ان توقف و برگشت دیده شود.
7- می توانیم به موقعیت برنده اضافه کنیم.
8- هیچ تعصبی روی یک موقعیت نداشته باشیم .بازی تکرار می شود.
9- میزان اسبرید را در همه حال به به حساب بیاوریم .در بورس اسبرید می شود کارمزد کارگذار و مالیات بر فروش سهم.
10- بازی تنها بازی است نه چیزی دیگر.تعصب یعنی قطعیت .اعتماد به نفس زیاد یعنی قطعیت .طمع یعنی قطعیت .ترس زیاد یعنی قطعیت .درصورتی که هر بازی دوباره و دوباره تکرار می شود هر کدام امکان یکی از دو حالت وجود دارد برنده - بازنده .
از اینکه در این سایت که جمعی دوست صمیمی که همدیگر را خوب می شناسند و با هم تعامل می کنند . من به عنوان یک بیگانه هر از گاهی سرک می کشم و مزاحم جمع دوستانه می شوم معذرت می خواهم .
یا حق

ravanshenas February 3rd, 2011 20:14

تشکر
 
در مجموع باید گفت که موضوع ساده هست تفاوت بین بازنده و برنده یک چیزه توانایی کم نگه داشتن ضرر و در عین حال استفاده حداکثری از موقعیتها با ریسک بیشتر و این دلیلیه که پوکربازها اغلب در فارکس به میلیونرها تبدیل میشن اونا جو زده نمیشن تا ادامه بدن....اونا نمی خوان زرنگ بازی در بیارن و اونا نمیخوان پیچیده ترید کنن اما اونا ایمان دارن که می خوان پول بسازن!!!


جناب دکتر کیان ممنون بابت پست زیباتون..پاراگراف آخر متنتون واقعاً زیبا و تأثیر گذاره..
خیلی استفاده کردم از مطلبتون و پیگیر نوشته هاتون هستم..
خسته نباشید...

daivid February 6th, 2011 18:33

خوب همانطور که انتظارشو داشتیم بالاخره تاپیک پوکر قفل شد.دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره.البته راستش نمیشه نه به جناب کسری و نه به اقا رضا خرده گرفت.اینجا ایران است.نه ایران 2500 سال پیش.ایران سال 1389.با اینکه من زیادم رابطم با اقا رضا خوب نیست و یکبار هم خصوصی با هم بگو مگو داشتیم ولی نباید از حق گذشت که حداقل تو این فرومهای فارکسی کسی همچین کاری نمیکرد .حتی یک تاپیک خیلی خفیف تر در قیمتها زدم که کلی کلماتش دستکاری شد و یه جورایی هم معلوم بود که تمایلی برای ادامه تاپیک وجود ندارد .بگذریم من هم هر چی گشتم همانطور که جناب کسری گفتند هیچ منبع فارسی در این زمینه پیدا نکردم البته من به صورت پیشرفته دارم از منابع انگلیسی به مرور استفاده میکنم.این منابع با اینکه با ارزشن ولی تجربیات شخصی در انها نیست و به صورت اکادمیک است.البته هنوز به فروم خوانی نرسیدم.ولی حالا تا بیام افرادی مثل دوستان در تاپیک پوکر پیدا کنم احتمالا طول خواهد کشید.چه برسه به یک کلوپ درست و حسابی.که با این وقتی که ما واسه فارکس میزاریم...

خوب اول از همه تجربه خودمو در زمینه ریسکی که پوکر به شما میدهد و ربطش به بازارهای مالی میگم و بعد باقی ماجرا.

چیزی که پوکر در این مدت برای من داشت این بود که ریسک پذیری من رو بیشتر کرد.اگر عمقی به این قضیه نگاه کنید و جدی به پوکر فکر کنیم این مطلب را بیشتر میفهمیم.همیشه قرار نیست شما ببرید.اگر در زمانهای درست و با ریسک معقول ببرید برنده اید.

مثلا خود من یک استراتژی ثابت بعد از چند سال تست و تحقیق در بازار پیدا کردم.بارها تستش کردم.ریسک به ریواردشو درست کردم.نقطه ورود و خروجشم معلومه.و اتفاقا برعکس چیزی که خیلی ها تصور میکنند که سود در فارکس وجود ندارد باید عرض کنم که سود ده هم هست.و من فقط اون اوایل یعنی یکسال بعد ازاشنایی با فارکس یکبار کال شدم. و دوباره یکسال تحقیق کردم و .....اما از انجایی که من ادم خیلی منطق پذیر و دو دو تا چهار تایی هستم خیلی از زمانها نمیتوانستم ریسک بعضی از پوزیشنها را با اینکه با مانی منجمنته سیستم هم هماهنگ بود رو بپذیرم.و فرصت رو از دست میدادم.این داستان یک سال است که به همین صورت است.یعنی با این که سود میکنم ولی جلوی خیلی از سودهای من رو هم گرفته بود.

اما در این چند وقت خیلی ریسک پذیریم بالا رفته و در این چند هفته با این که کلی از وقتمو به پوکر اختصاص میدم بازم تمام پوزیشنهایی که بر طبق سیستم پیش میاد رو به راحتی و با قبول ریسک میگیرم.البته تمام اینها زمانی است که شما استراتژی دارید.ان را با دقت تست کردید و نفاط ضعف و قوتش رو میدونید و...فقط بحث روانشناسی مطرحه.این از قضیه اول


و اما دومین قضیه مربوط به بسته شدن تاپیک هست.بنده از جناب کسری درخواست دارم که اگر امکانش هست با اعمال شرایطی بتوانیم از پستهای دکتر کیان و اقا امید استفاده کنیم.من قبلا با این 2 عزیز هم صحبت کردم و ایشان هم ابراز تمایل کردند که اگر بشود در این تاپیک مطالبشان را پست خواهند کرد. و همچنین قرار برای بازی در کلوپها بین دوستان که مطالب رو دنبال میکنند.فقط میمونه شرایطش که باید ببینیم ایا جناب کسری میتوانند شرایط یا محدودیتهایی اعمال کنند که بشود در این تاپیک فعالیت داشت.(متنفرم از این که این جمله رو نوشتم یعنی خودمون داریم خودمونو سانسور میکنیم ولی اینجا ایران است).

با تشکر

پ.ن:راستی دوستان میتوانند با تشکر زیز این پست تایدد خودشون رو اعلام کنند.

Kasra April 12th, 2011 14:14

تعدادی از پست های آموزشی و ارزشمند جناب Daivid و جناب امید صفری به تاپیک "آموزش " انتقال داده شد و متاسفانه ناگزیر بودیم تمامی بقیه پست ها را حذف کنیم .
با توجه به اینکه سرمایه وب سایتی در زمینه بازارهای مالی می باشد ، امیدوارم دوستان در نظر داشته باشند فقط پست هایی در این تاپیک ارسال نمایند که برای تریدرهای بازارهای ارز و سهام کارایی داشته باشد و به این مسایل مرتبط باشد و لطفا از مطرح کردن قرار برای بازی های پولی در سایت های قمار آنلاین خود داری فرماید.
در پست آینده نگاهی می اندازیم به ماجرای مدیریت سرمایه آقای کریس فرگوسن و تبدیل 1 دلار به هزاران دلار ....

افسانه قمارباز

Dr_Kiyan May 4th, 2011 11:10

با سلام و عرض خسته نباشید و تشکر از کسری عزیز و بقیه دوستان


بعد از یک وقفه تقریبا طولانی به ادامه صحبتها درباره رابطه بین فارکس و پوکر میپردازیم .

شاید فکرشو هم نکنید اما شباهتهای بین پوکر و بلک جک و ترید در فارکس ، حرفه ای های این دو زمینه رو تبدیل کرده به انسانهایی موفق و مدیرانی قابل تحسین اما بحث امروز راجب رابطه فارکس و پوکره .



صفت بسیار مهمی که در پوکر بازها وجود داره اتکا به خودشونه اونا می دونن که فقط خودشون رو دارن و مهارتاشون هیچ کس و هیچ چیز دیگه ای در میز پوکر نمیتونه کمکشون باشه .


پوکربازها اعتماد به نفس فوق العاده ای دارن که مسلما بهترین همراه یک تریدره .


وقتی یک بازیکن حرفه ای پشت میز پوکر میشینه میدونه که باید با تکیه بر مهارتهاش ببره همین و بس و این درست مثل فارکسه...تو باید خودتو موفق کنی هیچکس نمیتونه کمکی کنه ،خودتی و خودت و اینو یک پوکر باز با تمام وجودش لمس کرده..




اغلب تریدر ها در فارکس کمبود 3 چیز دارن یکی اطلاعات یا علم، دوم اعتماد به نفس و سوم دیسیپلین و نظم..به خاطر اینکه دنبال کسایی هستن تا کمکشون کنه تا ادوایس بده راهنمایی و ایده و هزاران جور کلک و بیراهه یا جاده خاکی... اما یک پوکر باز تنهایی رو احساس کرده از همون ابتدا و میدونه خودشه و خودش و مهارتهاش.....


بحث رو تا همینجا نگه میدارم و ادامه صحبت رو به پست بعد موکول میکنم.





شاد باشین تا پست بعد بدرود.....

moj88 May 4th, 2011 12:36

اقای دکتر کیانی از تمام اموزش های قبلی شما واقعا لذت بردم فشردن دکمه تشکر را کم دونستم از بودن در جمع شما بزرگوار بسیار خورسندم
تشکر

bbabareza May 7th, 2011 05:08

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله Kasra (پست 475729)
تعدادی از پست های آموزشی و ارزشمند جناب Daivid و جناب امید صفری به تاپیک "آموزش " انتقال داده شد و متاسفانه ناگزیر بودیم تمامی بقیه پست ها را حذف کنیم .
با توجه به اینکه سرمایه وب سایتی در زمینه بازارهای مالی می باشد ، امیدوارم دوستان در نظر داشته باشند فقط پست هایی در این تاپیک ارسال نمایند که برای تریدرهای بازارهای ارز و سهام کارایی داشته باشد و به این مسایل مرتبط باشد و لطفا از مطرح کردن قرار برای بازی های پولی در سایت های قمار آنلاین خود داری فرماید.
در پست آینده نگاهی می اندازیم به ماجرای مدیریت سرمایه آقای کریس فرگوسن و تبدیل 1 دلار به هزاران دلار ....

افسانه قمارباز

همچنان منتظر اين پست آينده .. :blush:

daivid May 8th, 2011 23:33

نقل قول:

نوشته اصلي بوسيله bbabareza (پست 477160)
همچنان منتظر اين پست آينده .. :blush:

مدیریت سرمایه اش به این صورت است:

حداکثر buy-in برایring برابر 5 درصد از کل سرمایه است.هرگاه 10 درصد از کل سرمایه رو در میز از دست دادید باید از سر میز بلند شید و بای این جدید رو بر طبق کل سرمایه تایین کنید.یا همون مقدار قبلی و یا کمتر.

برای تورنومنتهای sit&go معمولی 5 درصد کل سرمایه .

برای sit&goهای مولتی تیبل و تورنومنتهای مولتی تیبل 2 درصد از کل سرمایه.

فرگوسن تاکید میکنه که یک مدیریت سرمایه هر چقدر هم خوب باشه نمیتونه یک بازیکن بد یا بازنده رو تبدیل به برنده کنه ولی نداشتن مدیریت سرمایه یک بازیکن خوب رو میتونه ورشکست کنه.

برای بدست اوردن پول اولیه هم از همون تورنومنتهای فری رولی که در فول تیلت برگزار میشه استفاده کرده.

مقدارbuy-inها هم بر مبنای موجودی کلی در هر زمان تایین میشه و هیچگاه نباید از ان عدول کرد.که برای ان باید علاوه بر بازیکن خوب بودن دیسیپلین هم داشته باشید.وبرای امتحان این کار این پروژه رو انجام داده.

برای دیدن کل صحبتها هم میتونیداگر عضو فول تیلت هستید در قسمتcashier/my promotions/my academy/lessons برید و ببینید.زمانش کوتاهه و به زبان ساده هم توضیح داده.یا اینکه از این ادرس که قبلا گذاشتم ببینی

[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

اینم یک ویدیو دیگه که همینا رو توضیح داده:

[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]

bbabareza May 10th, 2011 03:57

چه جالب

تقريباٌ من هم همين راه رو داشتم پيش ميرفتم

يعني فقط تورنمت فري رول 0.1 فول تيلت رو هر شب بازي مي كنم كه پولش رو از فري رول بدست آوردم

و تصميم اين بود هر زمان 200 دلار رو برنده شدم به همين روش پيش برم

البته چون ايران هستيم بعد از يك مرحله اي بايد تو هرايستگاه 50% پول رو به خاطر اين كه ايران هستيم خارج كنيم كه خوب سرعت

رشد رو كاهش ميده ولي بهتر از اينه كه 10 سال ديگه حساب اگه سنگين شد بعد بفهميم كه نمي تونيم خارج كنيم


ساعت جاري 10:06 با تنظيم GMT +4.5 مي باشد.

Powered by vBulletin Version 3.8.10
Copyright ©2000 - 2025, Jelsoft Enterprises Ltd.

تمام حقوق براي سايت سرمايه دات کام محفوظ می باشد.
نقل مطالب بدون کسب اجازه از مدیران سایت ممنوع است.