![]() |
ما یک اقتصاد بیمار داریم و حذف یارانه ها دردی را دوا نمیکند.اساسا مقایسه اقتصاد ایران با سایر کشورها درست نیست.
به چند دلیل: 1-نبودن رقابت سالم اقتصادی در بسیاری کالاها و خدمات.(قیمت ها بوسیله رقابت و بالانس عرضه و تقاضا تعیین نمی شود.) 2-عدم وجود قوانین کارآمد و شفاف و دادگاههای سالم که از حقوق تولید کننده و مصرف کننده حمایت کند. به نظر من اصولا بوجود آمدن یک نهادی مثل دولت در ایران که برای کسب درآمد به مالیات مردم محتاج نیست و خودش درآمدش را از چاهای نفت کسب می کند موجب فساد گسترده در همه ابعاد می شود.(قدرت نظامی + قدرت اقتصادی متمرکز) دولت نفت می فروشد و درآمد کسب می کند.بخشی از این درآمد در قالب سوبسید خرج زندگی مردم می شد.حالا حکومت با حذف سوبسید درآمد خودش را بالاتر برده است.ثروتمند تر شدن یک قدرت متمرکز غیر پاسخگو منجر به فساد بیشتر قدرت و در نتیجه بدتر شدن وضع عموم مردم می شود. خیلی ساده با حذف یارانه ها حکومت منابع مالی بیشتری برای کارهای دلخواه خود از قبیل صدور انقلاب و برنامه هسته ای و تجهیز نیروهای نظامی و... پیدا می کند و به نظر من هدف اصلیش همین بوده است. -------------------------- پ.ن. مفهوم اقتصاد آزاد بر پایه حقوق بشر و دموکراسی است.تا زمانی که دو مفهوم اول پیاده نشوند امکان پیاده سازی اقتصاد آزاد (بدلیل اختلال در مکانیزم تعیین قیمت بوسیله عرضه و تقاضا ) وجود ندارد. |
بنظر من فقط وقتی این طرح یارانه ها عملی و مفید خواهد بود که ما برای آینده برنامه ریزی داشته باشیم، من در طی این مدت که صحبت از این مساله هست فقط از مفید بودنش و اینکه عدالت اجرا می شه شنیدم، تقریباً هیچی از برنامه های دولت و اینکه چه طرحهایی برای ایجاد کارخانه های جدید و صنایع جدید داره نشنیدم، فقط یک مشت صحبتهای تکراری که قبل از این هم چه در دولت های قبلی و چه در این دولت زده می شد.
با توجه به این اوصاف هدف از این طرح فقط دادن یک مقدار پول بدون خاصیت به اقشار فقیرتر جامعه هست (که تازه اونهم شناسائی این اقشار کار بسیار مشکلی خواهد بود) بدون توجه به این مساله که افراد پولدار یا تولید کننده هستند یا فروشنده به هر صورت جزو عناصر کلیدی و تاثیر گذار اقتصاد جامعه ما هستند که زمانی که بهشون فشار بیاد قیمت محصولاتشون رو می برند بالاتر و چند صد برابر فشار رو به اقشار فقیرتر وارد خواهند کرد. |
سلام
در این چند سال دولت به شدت با کسری بودجه مواجه شد و اگر همینطور پیش بره با ورشکستگی روبه رو میشه برای خلاصی از این شرایط دولت سه ضلع مثلثاتی برای نجات خود داشت که یک ضلع آن چاپ اسکناس بود که این امر باعث نقدینگی خیلی شدید در جامعه شد افزایش نقدینگی مساوی است با تورم و تورم مساوی است با افت ارزش پول ملی و فقیر تر شدن دهک های پایین راه دوم برای خروج از این بحران بالا بردن ارزش نرخ برابری ارز هست که هر از گاهی دولت با شیوه هایی این افزایش را صورت میدهد و دلار ها ی خود را با قیمت بالا تر به فروش میرساند مثل چند وقت پیش که با شایعاتی از این دست قیمت دلار را تا 1200 بالا برد و دلار هایی را که روی دستش باد کرده بود را فروخت و مقطعی جبران کسری بودجه را کرد این کار باعث تورم در جامعه خواهد شد چون قدرت ریال را کاهش داده و به ارزش واقعی ان نزدیک میکند . سومین راه برای دولت همین مسیری هست که در آن قرار داریم یعنی حذف یارانه ها البته اسمش هدفمند سازی هست مطمین باشید در اینده کل یارانه ها حذف خواهند شد و این مواردی که گفته میشه ما در اینده دو برابر این مبلغ را پرداخت میکنیم تنها جنبه عوام دارد هدفمند سازی باعث کاهش کسری بودجه اما افزایش تورم خواهد شد نتیجه این سه عامل فشار مضاعف به مردم که تک تک افراد جامعه آن را با گوشت پوست خود لمس کرده اند و احتیاج به توضیح اضافه ندارد براساس اعتقاد بسیاری از کارشناسان، میان بحران اقتصادی در جوامع مختلف با افزایش ناآرامیها و اعتراضهای اجتماعی و همچنین گسترش جرائم مختلف و بیقانونیها در آن جوامع، رابطه مستقیمی وجود دارد و در عینحال یکی از بدیهیترین پیامدهای رکود اقتصادی در یک جامعه را میتوان کاهش انگیزه و در عین حال، توانمندی دولتها در تأمین اهداف اقتصادی و گسترش هرچه بیشتر فقر در خانوادههای فقیر برشمرد. در چنین شرایطی است که بسیاری از کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه در جهان به اجرای طرحهایی چون «حذف یارانهها» با تصور تأمین منابع اقتصادی بیشتر روی میآورند که این امر خود به طور مستقیم، مجددا همان مردم فقیری که دولت آن کشور آنها را محور اجرای طرح مذکور قرار داده، تحت تأثیرات و تبعات فراوان قرار میدهد که از جمله آن میتوان به افزایش و بحران بیکاری، گسترش مهاجرت افراد فاقد تمکن مالی از روستاها به شهرها که خود پدیدآورنده بسیاری از چالشهای اجتماعی است، ظهور مشاغل کاذب و فاقد جایگاه اجتماعی و روی آوردن بسیاری از افراد به این مشاغل صرفا با هدف دریافت دستمزدهای روزانه اندک، گسترش مفاسد و جرایم اجتماعی و شدت گرفتن فاصله طبقاتی میان فقیر و غنی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. این طرحی تجربه شده در بسیاری از کشورهای جهان محسوب میشود که به موجب آن، پیامدهای قابل توجهی نیز برای آن کشورها به همراه داشته است. 1. اجرای طرح حذف یارانههای سوخت در اندونزی؛ سقوط چندباره دولت و اوج گرفتن اعتراضهای مردمی با اجرای «طرح حذف یارانههای سوخت» در کشور اندونزی، بهای انواع سوخت در آن کشور بهطور متوسط تا 7/28 درصد افزایش یافت که این امر ضمن اینکه تبعات فراوانی در بودجهریزی سال 2008 دولت اندونزی به همراه داشت، موجب بروز اعتراضهای پراکنده و تظاهرات درچندین نقطه از این کشور در ماه مه 2008 نیز شد. این در حالی است که اندونزی بهعنوان چهارمین کشور پرجمعیت جهان و ضرورت تأمین ارزان مقتضیات سوختی مردم این کشور، از جمله کشورهای آسیایی است که از کمترین بهای سوختی برخوردار بوده؛ اما اجرای طرح حذف یارانههای سوخت که به اصرار دولت این کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و مجلس صورت گرفت، موجب شد که دولت اندونزی تحت فشاری دوچندان بهویژه در فصل بودجهریزی دستگاهها قرار گیرد. در عینحال رخدادهای دیگری نیز در پی اجرای طرح حذف یارانههای سوخت در کشور اندونزی که از سال 1998 همزمان با افزایش حداکثر 71 درصدی بهای سوخت توسط دولت وقت کلید خورده بود، به وقوع پیوست که هر یک از آنها تبعات سنگینی برای این کشور در پی داشت. از جمله آن میتوان به افزایش اغتشاشات و درگیریهای خیابانی، گسترش بمبگذاریها در مناطق مختلف جاکارتا و کشته شدن بیش از1200 نفر در جریان این اغتشاشات، افزایش درخواستهای مردمی برای برکناری سهباره روسای جمهور وقت اندونزی در عرض سالهای 1998 تا 2008 بهدلیل بروز معضلات دیگری چون ادامه افزایش قیمتها و ایجاد چالشهای جدیتری چون کمبود مواد غذایی، بروز درگیریهای گسترده میان دانشجویان و کارگران اندونزیایی و پلیس آن کشور بهدلیل افزایش فشارهای اقتصادی وارد بر خانوادههای فقیر و نهایتا گستردهتر شدن اعتراضات و ناآرامیها در اغلب شهرهای اندونزی متأثر از سهمیهبندی سوخت برای مالکان خودورها اشاره کرد. همه این موارد در شرایطی رخ داد که بخش کثیری از مردم اندونزی دارای درآمدهای متوسط و پایین هستند و این نیز در حالی است که اندونزی به رغم برخورداری از ذخایر عظیم نفتی، پس از اجرای طرح حذف یارانههای سوخت به کشوری وارد کننده بهجای صادر کننده سوخت تبدیل شده است. ضمن اینکه دولت این کشور همچنان مجبور به بالا بردن بهای سوخت برای جلوگیری از ورشکستگی و ناکامی بودجهای است و این امر فشار روزانه بیشتری را بر مردم آن کشور تحمیل میکند. افزون براین، ناکامی اقتصادی اندونزی پس از اجرای طرح حذف یارانههای سوخت، بر رشد اقتصادی آسیای جنوب شرقی نیز تبعات دوچندانی بر جای گذاشته که بر این اساس، حتی در دو راهی ترک بازار اُپک برای ساماندهی بهای سوخت خود بدون تأثیرپذیری از بازار جهانی قرار گرفته است. 2. تبعات اقتصادی حذف یارانههای اقلام غذایی در بنگلادش از دیگر کشورهایی که طرح حذف یارانهها را در بخشهایی از اقتصاد خود به اجرا درآورد و تحت تأثیر آن دچار مشکلات عدیدهای در اقتصاد کلان خود شد، کشور بنگلادش است. آنگونه که حذف یارانههای غذا در این کشور در سال 2008 منجر به وارد آمدن فشار سنگین اقتصادی بر خانوادههای محروم و اجبار آنها حتی به فروش مایحتاج منزل برای تهیه غذا شد. به اعتقاد کارشناسان، فشارهای اقتصادی ناشی از حذف یارانههای اقلام غذایی در کشور بنگلادش تاحدی است که متأسفانه امکان خدشهدار شدن ثبات این کشور نیز با توجه به اینکه جمعیت زیادی از مردم بنگلادش فاقد تمکن مالی هستند، بهوجود آمده است؛ بهطوری که برای مثال، اجرای طرح حذف یارانهها، افزایش اعتراضات گروههای مختلف مردم از جمله 20 هزار نفر از کارگران، برای افزایش دستمزدها وکاهش بهای مواد غذایی بهویژه «برنج» که قیمت آن ظرف یک سال دو برابر شد جمعی از تظاهرکنندگان و معترضان بنگلادشی با ترک کارخانهها و افزایش اعتراضات خیابانی خود شعار «این انقلاب برنج است!» را خطاب به پلیس آن کشور سر دادند را در پی داشته است. بر این اساس، کارشناسان معتقدند در صورت ادامه افزایش بهای مواد غذایی، کشور بنگلادش با بیثباتی شدید سیاسی روبهرو خواهد شد. این امر وضعیت این کشور را به چالشی بزرگ برای جهان تبدیل خواهد کرد. این نیز در حالی است که به تبع حذف یارانهها و افزایش بهای اقلام ضروری چون مواد غذایی در کشور بنگلادش، شمار زیادی از فقرای این کشور با مهاجرت از روستاها به شهرهای بزرگتر، به انجام مشاغلی چون نظافت خیابانها و سرویسهای بهداشتی عمومی روی آوردهاند. 3. حذف یارانههای سوخت در مالزی و بیثباتی سیاسی در این کشور در کشور مالزی نیز، طرح حذف یارانههای سوخت به دلیل ناتوانی دولت در ساماندهی بهای رو به افزایش سوخت به اجرا گذاشته شد که این اقدام بیش از هر چیز، تأثیرات خود را بر بخشهای سیاسی این کشور بر جای گذاشت و این کشور را با نوعی چالش جدی روبهرو ساخت؛ چراکه هماکنون اختلاف نظرهای سیاسی فراوانی در این کشور بر سر نحوه جبران هزینههای ناشی از اجرای این طرح بهوجود آمده است. تبعاتی که از جمله آن میتوان به افزایش اعتراضهای مالکان خودرو و موتورسیکلت به دولت مالزی، چرخش بودجهای به مفهوم سوق دادن بودجه درنظر گرفته شده برای بسیاری از پروژههای در حال اجرا به جبران تبعات ناشی از افزایش قیمتها و افزایش هزینههای حملونقل عمومی و افزایش بهای مواد غذایی اشاره کرد. تأثیراتی که شاید بروز و ظهور آنها در کشورهای پیشرفتهای که از ثبات سیاسی و اقتصادی بیشتری برخوردارند نظیر ایالات متحده، انگلیس، آلمان، فرانسه و ژاپن، به نسبت کشورهای در حال توسعه آسیایی کمتر باشد. 4. تبعات اجتماعی ناشی از حذف یارانهها در پاکستان پاکستان نیز همچون سایر کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه که در این گزارش عنوان شد، تحت فشار بحران اقتصادی جهانی، اجرای طرح حذف یارانههای ضروری از جمله برق و یارانههای سوختی نفت و گاز را در دستور کار خود قرار داد که این تصمیم با واکنش بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددانان مواجه شده است؛ چراکه به اعتقاد آنان، اجرای طرح حذف یارانههای اقلام ضروری، با توجه به فقیربودن شمار زیادی از مردم پاکستان، این کشور را با ناآرامیهای اجتماعی و نابهسامانیهای اقتصادی بیشتری مواجه خواهد کرد. همچنین تحلیلگران سیاسی معتقدند که جلوگیری از شدیدتر شدن بیثباتی سیاسی پاکستان نیز پس از اجرای طرح حذف یارانهها اقدامی نسبتا غیرممکن خواهد بود که در این زمینه هشدارهای جدی مطرح شده است. 5. افزایش شدید تورم در چین با اجرای طرح حذف یارانهها با توجه به نابهسامانی قیمتها در بازار نفت در آسیا که بسیاری از خانوادههای فقیر آسیایی به تبع این موضوع تحت فشارهای اقتصادی قرار گرفتند، برخی دولتهای آسیایی بهرغم وجود تبعات فراوان برای جوامع خود، حذف یارانههای سوخت را در دستور کار خود قرار دادند که از جمله آن میتوان به اجرای این طرح در کشور چین اشاره کرد. به موجب آن، بهای گازوییل و گاز با افزایش10 درصدی مواجه شد که این اقدام اعتراض بسیاری از کامیونداران چینی را در پی داشت. متأسفانه این تجربه ناگوار در کشورهای برمه و نپال نیز تبعات فراوانی را بر جای گذاشت. تجربهای که به موجب آن، خانوادههای فقیر حتی از انجام برخی ضروریات زندگی از جمله مصرف برق و رفتن به سفر نیز محروم شدند و این درحالیست که به اعتقاد برخی کارشناسان اقتصادی سازمان ملل، این قبیل دولتهای آسیایی که برای تأمین پشتوانه مالی خود دست به حذف یارانهها بردهاند، میتوانند بهجای اجرای این طرح، به اجرای طرحهای دیگری چون جایگزینی کارتهای هوشمند یارانهای بهجای یارانهها بپردازند که از این طریق، هم نقدینگی بازار در آن کشورها با توجه به کاهش گرایش به فروش اقلام از جمله سوخت در بازار سیاه، بهسامان خواهد شد و هم حیات خانوادههای فقیر بیش از پیش در معرض تهدید قرار نخواهد گرفت. سیستمی که کشور مالزی پس از تجربه پیامدهای ناگوار از اجرای طرح حذف یارانهها، آن را در بخشهایی به اجرا درآورده و تا حدی در آن موفق بوده است. 6. بالا رفتن شدید هزینههای زندگی با حذف یارانههای اقلام ضروری در برونئی و سوریه کشور فقیر برونئی نیز از دیگر کشورهایی است که سیاست حذف یارانههای سوخت را با توجه به نامتعادل بودن قیمتها در این کشور نسبت به بازار جهانی، در دستور کار خود قرار داد. اقدامی که به گفته کارشناسان، هزینههای زندگی را برای اغلب مردم فقیر این کشور بسیار افزایش داد و اعتراضهای مردمی نیز در پی این موضوع رخ داد. همچنین سوریه بهرغم اعلام هشدارهای جدی از سوی کارشناسان اقتصادی و سیاسی نسبت به وارد آمدن شوک شدید اقتصادی به مردم این کشور، حذف یارانهها را با هدف تأمین کمبود بودجهای، در دستور کار خود قرار داد و این در حالیست که این اقدام تهدیدی جدی برای امرار معاش مردم این کشور ارزیابی شده است. در مجموع مواردی که عنوان شد، اغلب کارشناسان و تحلیلگران جهانی در حوزههای مختلف بر این اعتقادند که اگرچه سیستمهای فعلی یارانهای از پشتوانه علمی نوین مطابق با مقتضیات روز مردم برخوردار نیستند، اما اجرای طرح حذف یارانهها که هماکنون در بسیاری از کشورهای فقیر یا در حال توسعه با هدف تامین کسریهای بودجهای در دستور کار قرار گرفته و یا به اجرا درآمده است، اقدامی است که تبعات ناخوشایند آن برای مردم، بیش از منافع آن بوده و عمدهترین آن، فقیرتر شدن مردم فقیر و شدت گرفتن فاصله طبقاتی فقرا و اغنیاء بوده که خود نارضایتیها و ناآرامیهای اجتماعی فراوان و به خطر افتادن ثبات سیاسی و اقتصادی کشورها را در پي داشته است صاحبنظران بر این اعتقادند که این طرح تا زمانیکه از پشتوانه کارشناسی علمی لازم برخوردار نیست، یا نباید به اجرا گذاشته شود یا بهجای آن باید طرحهای علمیتر جایگزین که کمترین فشار اقتصادی را بر مردم وارد میآورند |
ولی یه مطلبی رو هم من کوتاه بگم:
ظاهرا ماهایی که با مقوله اقتصاددرگیریم بیشتر اذیت میشیم.امروز من با هر کی حرف میزدم انگار نه انگار اصلا خیالی نبود واسش.حد اکثر یه ابراز تاسف نمایشی میکرد. ظاهرا ما داریم اتفاقاتی که در آینده اونها و خودمون میافته الان می بینیم و بیشتر اذیت میشیم.خدا به خیر بگذرونه |
نقل قول:
کلاً ایرانی جماعت از همه چیز دنیا فقط اظهارنظر کردن رو یاد گرفته، مگه می شه در مورد مساله به این مهمی اظهار نظر نکنه. |
بجای اینهمه منفی بافی بیایم به دولت محترم کمک کنیم
من پیشنهاد میدم خیابونها رو کلا واسه ماشین ممنوع کنن و محل عابر پیاده بشه راست مال اقایون و چپ مال خانوما البته چپ رو نصف کنن که یه طرفش مخصوص خانواده ها بشه (حالا راست کدوم وره چپ کدوم وره نمیدونم) بعدش دولت بیاد یه جفت کتانی با حال ازون خوباش به مردم بده و یه موزیک ... بذاره تا مردم با فراموش کردن غصه ها شون تو هوای ازاد بدون دود ماشین پیاده روی کنن تا هم جسمشون هم جنسشون هم روحشون رو بنوازن فکرشو بکنید چقدر صرفه جویی میشه از واردات بنزین بینیاز میشیم سلامتی جسمی برمیگرده کار خونه های کتانی سازی راه میوفته تمام بی کارها میرن سرکار عوامل زلزله از هم جدا میشن هر کی راه خودشو میره تازه اگه بخوان با هم راه برن باید مدرک رو کنن اصلا اگه ماشین خوب بود چرا خدا اسب و خر و یابو خلق کرده ! گذشته از شوخی واقعا یه یه نهاد قدرمتند نظارتی نیاز هست باید جلوی یه سری زالو رو بگیرن که منتظر همچی روزایی هستن تا خون مردمو بمکن خلاصه کلام که اقایون دولتمدار دود همه اینا به چشم مردم فقیر میره به چشم کارگر میره اون کارخونه دار اون سرمایه دار با بنزین خیلی هزار تومنی هم ککش نمیگزه فقط اه ونفرین مردم بیشتر میشه حالا خدا بدونه کی و کجا گریبانشونو بگیره وقتی یه کارخونه دار با یارانه های دولتی تمام حقوق کارگرشو ضایع میکنه و واسه خودش ثروت اندوزی میکنه حالا با حذف یارانه چیکار میکنه شما کی و کجا از زحمت کش ترین قشر جامعه حمایت کردید شاید با این جریان باید منتظر موج بیکاری بود کار خونه دارها هم تعطیل میکنن بعد وام کم بهره به عنوان جذب کارگر میگیرن بعد دوباره اخراج میکنن بعد از سپرده های بانکیشون روزگار طی میکنن |
نقل قول:
دقيقا، بنده زياد از مسائل فاندامنتال نمي دانم ولي با پيگيري تحليل هاي دوستان، بيش از پيش به عمق فاجعه اي كه قرار است رخ دهد پي مي برم. واقعا يك فاجعه در پيش است كه همه را به طور ناخودآگاه به سمت يك گرداب سوق مي دهد. ما از رفتن به سمت گرداب از هم اكنون آگاهيم ولي آيا اكثر مردم هم مي دانند؟ به نظر بنده، حذف يارانه ها در اقتصاد سرطاني، فقط راه را براي مرگ سريع اقتصادي هموارتر مي كند و جدال مردم با نظام حاكم را در پي خواهد داشت زيرا فشار روز به روز افزايش مي يابد. بنده چندين سال در يك شركت قطعات خودرو به صورت نيمه وقت كار مي كردم، متاسفانه چند ماه پيش، شركت كلا ورشكست شد و تمامي دستگاه ها و حتي زمين شركت فروخته شد. حدود 20 كارگر به طور مستقيم بي كار شدند كه معلوم نيست الان مشغول كار هستند يا خير. خدا مي داند كه با اين شرايط آنها ديگر مي خواهند چگونه با زنگيشان كنار بيايند. موفق باشيد. |
برای رسیدن به ایرانی که می تواند از خودش دفاع کند به این نیاز است این همون تئوری ادام اسمیت است
دست کشیدن دولت از اقتصاد و این یعنی شروع نظام سرمایه داری که تنها نظامی است که می تونه در مقابل نظام سرمایه داری امریکا ایستادگی کند درسته مخالف این هستم ولی چه می تونیم بکنیم حاج اقا دیروز با پیرهن سفید در روز محرم اومد جلو تلویزیون و با صدایی ارام درد مندانه شروع به گدایی کردن نمود و فرمودن مردم روتون گلاب به دستشویی نروید که گرسنه می شوید:huh: قبل اون هم یکی از حاج اقا یون چاقو را برابر تفنگ کرد برای چه اگر ناارامی شد وقتی یکی را گرفتن خیلی راحت همون جا .... خیالتان را راحت کنم ما نسل فدا شده هستیم مثل موش های ازمایشگاهی روی ما همه چیز را امتحان خواهند کرد اما نگران نباشید چون قرون وسطا یک بار رخ داده برای همین خیلی سریع به عصر رونسانس وارد خواهیم شد تقریبا 100 سال دیگر :p |
از همه اين بحث ها گذشته يك سيكل جالب در ايران بوجود امده
اعتراضات مردمي - انقلاب سفيد - در نهايت دگرگوني كامل ! اعتراضات مردمي - طرح هدفمند يارانه ها - در نهايت ... در ادامه اين سيكل ، افسوس مردمان ان زمان بعد از دگر گوني! پدر بزرگ من هنوز از خوبي هاي انقلاب سفيد مي گويد و افسوس مي خورد ! و من مي ترسم كه يك روز هم من از خوبي هاي اين طرح بگويم و افسوس بخورم ! اميدوارم كه براي يك بار هم كه شده همه چيز و همه كس در جاي خودشان باشند! بشوند ! بروند ! |
نقل قول:
نمیدونم چرا . . . |
کل یارانه پرداختی به مردم: 70میلیون نفر * 40$=2.8 میلیارد دلار
درآمد نفت سال 88=66 میلیارد دلار واردات سال 88=66 میلیارد دلار(عموما واردات اقلام مصرفی است) |
نقل قول:
البته یه سری تولید کننده هم دور برم هستند که شب سخنرانی این ...تا حد سکته هم پیش رفتند.تا صبح خوابشون نبردو صبح فاجعه پشت فاجعه.تمام قراردادهاشون معلق شده بود با قرص و آمپول الان زنده اند:cry: اونها که دیگه وضعشون اسف بار شده بهشون اجازه نمیدن قیمتها رو افزایش بدن از یه طرف هم هزینه ها داره پدرشون رو در میاره فکر کنم اصلا خیلیهاهنوز نفهمیدند چی شده.چون هنوز بنزین توی کارتشون هست و افزایش قیمت حاملهای انرژی خودش رو توی قیمت کالاها نشون نداده. فکر کنم یک ماهی طول بکشه که مردم بفهمند چی شده |
بنزین یارانه ای شده 400؟ولی من دیروز لیتری 100 زدم؟از سر ماه اجرا میشه ؟من پمپ گاز نرفتم یعنی رفتم وقتی دیدم گرون شده رفتم بنزین زدم فکر کنم بنزین از گاز بیشتر بصرفه گاز یه مخزن حدود 4000 تومن شده چرا اینو نذاشتن واسه ماه بعد:mad:
|
نقل قول:
اما بنزینی که هنوز در کارت شما موجوده، طبق گفته رئیس جمهور، با همون لیتری 100 تومان حساب میشه. همچنین 50 لیتر دی ماه به کارت میریزن که اون رو هم 100 حساب میکنن. اگر تمام این بنزین رو مثلا در اواسط دی ماه تموم کنید، باید لیتری 700 آزاد بزنید. تا در دوره بعد که شارژ میشه، لیتری 400 بزنید. گاز که قیمتش 10 برابر شده. گازوئیل هم با کارت تقریبا 10 برابر شده و بدون کارت بیشتر از 20 برابر. بنزین با کمترین افزایش با کارت 4 برابر و بدون کارت 7 برابر شده. حالا شب یلدا میادو خوش میگذرونیم یادمون میره تا دفعه بعد که گرون کنن :p |
با سلام
بدون شرح رئوس گفتگوی تلویزیونی رئیس جمهور درباره هدفمندی یارانهها درخواست دکتر احمدی نژاد از مشارکت مردم در هدفمندی یارانهها مردم تا شش ماه یارانهها را به بازار وارد نکنند و با مشارکت خانوادگی به مدیریت آن بپردازند. آقای رئیس جمهور واقعا یارانه نقدی دو برابر می شود؟ احمدی نژاد: اگر ابرازهای قانونی اجازه بدهند، در کوتاهترین زمان ممکن یارانه ها را بیش از دو برابر میکنم. رسانه های غربی بر روی افزایش فقر پس از هدفمندی یارانهها مانور میدهند. پاسخ رئیس جمهور به غربیها: ما در هدفمندی یارانهها الگوی بدون فقر را پیگیری میکنیم. چه کسانی از اصلاح قیمتها آسیب میبینند؟ احمدی نژاد: همه برندهایم و با مدیریت مصرف، هیچ کس ضرر نمیکند، چرا که طرح هدفمندی یارانهها طرحی ملی است و انشاءالله اثر ماندگاری خواهد بود. واکنش رئیس جمهور به برخی شایعات با 5 سال صرفه جویی، ایران گلستان میشود. چرایی ضرورت اجرای هدفمندی یارانه رئیس جمهور: نظام فعلی پرداخت یارانهها 50 سال است که ناعادلانه توزیع میشود و ما می خواهیم از این پس عدالت را برقرار کنیم. آیا هدفمندی یارانهها قابل اصلاح خواهد بود؟ احمدی نژاد: قطعا نواقص اجرای هدفمندی یارانهها در گام دیگر اجرای این طرح برطرف خواهد شد و حتی حاضرم شخصا سئوالات مرتبط با هدفمندی یارانهها را پاسخ دهم. تشکرهای متفاوت از هدفمندی یارانهها رئیس جمهور: از مردم تشکر می کنم، از نمایندگان مجلس تشکر میکنم، از دولتمردان تشکر میکنم و تشکر آخر از مقام معظم رهبری است که از هدفمندی یارانهها حمایت همه جانبه کردند. ابتدای سال 90 چه اتفاقی در اقتصاد ایران میافتد؟ اصلاح نظامهای بانکی و مالیاتی و همچنین ایجاد اشتغال برای جوانان از ابتدای سال آینده آغاز میشود. پایان دولت دهم چه خبر خواهد بود؟ رئیس جمهور: در پایان دولت دهم، یارانهها هدفمند شده، معضل مسکن و بیکاری حل شده و نظامهای مالیاتی، بانکی و گمرکی نیز اصلاح شدهاند. باشد برای عبرت [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...] یک منبع آگاه جزئیاتی از جلسه میان منوچهر متکی وزیر خارجه سابق ایران و عبدالله واد رئیس جمهوری سنگال را در اختیار ایران دیپلماتیک قرار داد. این منبع آگاه به خبرنگار ایران دیپلماتیک گفت: در میانه جلسه میان متکی به عنوان فرستاده محمود احمدی نژاد و عبدالله واد، منشی عبدالله واد وارد جلسه شد و یادداشتی را به واد داد که در آن یادداشت برکناری منوچهر متکی توسط رئیس جمهوری به اطلاع واد می رسد. به گفته این منبع آگاه عبدالله واد بلافاصله پس از دیدن یادداشت خطاب به متکی می گوید شما توسط پرزیدنت احمدی نژاد برکنار شده اید و بنده از الان به عنوان یک مهمان با شما سخن می گویم |
ماهانه 100 هزارتومان از یارانه نقدی خانوارها پس انداز می شود
یک خانواده 4 نفره در صورت آنکه الگوی مصرف را رعایت کند می تواند از یارانه نقدی واریز شده به حساب خود (81 هزار تومان برای هر نفر در هر دوماه) بیش از 210 هزار تومان پس انداز کند. آذرجزایری: براساس برآوردهای صورت گرفته نسبت به میزان افزایش هزینه ها ، به حساب یک خانواده چهار نفره هر دو ماه 324 هزار تومان یارانه نقدی و 32 هزار تومان یارانه نان واریز می شود که از این رقم تنها 145 هزار و 380 تومان آن شامل افزایش هزینه های ناشی از اصلاح قیمت ها در بخش بنزین،آب،برق،گاز و نان می شود. این محاسبات با در نظر گرفتن میانگین مصرف یک خانوار چهار نفره صورت گرفته و در صورتی محقق خواهد شد که خانواده فرضی در این گزارش در حد الگو مصرف کند. در این بین باید بر این نکته نیز تاکید کرد که در شرایطی یک خانواده 4 نفره در هر دو ماه می تواند 210 هزار و 620 تومان پس انداز کند که تنها از یک خودرو استفاده کند. در غیر اینصورت به ازای هر خودروی مازاد در خانواده فرضی باید 72 هزار تومان به رقم هزینه ها در هر دو ماه افزود. بنزین چه بود و چه شد به طور میانگین هر خودرو در هر ماه 120 لیتر بنزین مصرف می کند که تا پیش از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها 60 لیتر این میزان به صورت سهمیه بندی و با نرخ 100 تومان عرضه می شد و رانندگان خودروهای شخصی بیش از این میزان را با نرخ نیمه یارانه ای و 400 تومان می خریدند.در اینصورت با احتساب مصرف دو ماهه بنزین برای هر خودرو در یک خانواده حدود 240 لیتر و محاسبه 120 لیتر آن به نرخ 100 تومان و مابقی با نرخ 400 تومان،تا پیش از اصلاح قیمت ها ، هر خودرو شخصی هر دو ماه حدود 60 هزار تومان برای خرید بنزین هزینه کرده است.در شرایطی که دیروز اعلام شد که از این پس بنزین سهمیه ای به نرخ 400 تومان و مازاد این میزان به نرخ 700 تومان محاسبه خواهد شد که در اینصورت از این پس در هر دوماه یک خودروی شخصی 120 لیتر بنزین 400 تومانی و 120 لیتر بنزین 700 تومانی مصرف خواهد کرد.براین اساس هزینه ای که یک خانواده برای مصرف بنزین خودروی خود باید کنار بگذارد به طور میانگین برای دو ماه حدود 132 هزار تومان خواهد بود که در اینصورت هزینه مصرف بنزین یک خانواده برای یک خودرو در هر دو ماه از این پس نسبت به گذشته حدود 72 هزار تومان افزایش خواهد یافت. براساس این گزارش در صورت آنکه یک خانواده از بیش از یک خودرو استفاده کند طبعا هزینه های محاسبه شده به ازای هر خودرو در هر دو ماه حدود 72 هزار تومان بیشتر خواهد شد. 30 هزار تومان قبض گاز تا پیش از این هر متر مکعب گاز خانگی 10 تومان محاسبه می شد که قرار است از این به بعد هر متر مکعب گازی که در خانه ها سوزانده می شود 70 تومان محاسبه شود.در عین حال تاکید می شود هر خانوار چهار نفره در صورت آنکه طبق الگو،مصرف کند در هر دو ماه 500 متر مکعب گاز می سوزاند که هزینه این مصرف تا پیش از اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها ،حدود 5 هزار تومان بوده است که در شرایط فعلی و با اصلاح قیمت ها این خانواده فرضی باید منتظر قبض گازی با نرخ 35 هزار تومان باشد. البته باید تاکید کرد رقم های مذکور تنها با احتساب مصرف 250 متر مکعب گاز در هر ماه محاسبه شده که در صورت افزایش مصرف این رقم با افزایش چشمگیری مواجه خواهد شد.چرا که در حال حاضر نرخ گاز به صورت پلکانی محاسبه می شود که بیش از رقم مذکور با شیب افزایش قیمت مواجه می شود. قیمت برق و وعده ها قرار بود پس از اصلاح قیمت ها در دور اول اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها قیمت برق برای خانواده هایی که طبق الگو مصرف می کنند در هر ماه 4 هزار تومان افزایش یابد.این وعده ای بود که بارها وزیر نیرو و معاون برقی وی بر آن تاکید کردند.تا پیش از این قیمت هر کیلووات ساعت برق برای بخش خانگی 162ریال بود که قرار است از این پس این رقم به 43 تومان افزایش یابد.براین اساس میانگین مصرف هر خانوار چهار نفره را اگر 250 کیلووات ساعت در هر ماه بگیریم تا پیش از این قبض برق این خانواده فرضی حدود 8 هزار تومان بوده در حالیکه از این پس این خانواده باید آمادگی ارسال قبوض برقی حدود 21 هزار و 500 تومان را به درب خانه خود داشته باشد.یعنی افزایشی حدود 13 هزار و 500 تومان در هر قبض برقی که پیش از این بر افزایش 8 هزار تومانی آن در هر دو ماه تاکید می شد. هزینه آب قرار نبود اصلاح شود اما شد براساس اظهارات اخیر وزیر نیرو قرار بود قیمت آب در دور اول اجرای قانون هدفمند کردن یارانه اصلاح نشود و به دور دوم موکول شود .این در حالی است که قیت آب نیز در میان لیست اصلاح شده ها به چشم می خورد و بر این اساس قیمت هر متر مکعب آب از 92 تومان برای مصرف خانگی به 250 تومان افزایش یافت. براین اساس با احتساب مصرف 60 متر مکعب آب در هر دو ماه برای یک خانواده چهار نفره ، قبوض آب این خانواده فرضی از 5 هزار و 520 تومان به 15 هزار تومان افزایش خواهد یافت. نان هم قصه ای با حدس و گمان هنوز مشخص نیست قیمت هر قرص نان لواش و ... چقدر خواهد بود اما آنچه از برآوردها بر می آید با توجه به قیمت آرد و گندم اعلام شده قطعا قیمت هر نان لواش به بیش از 200 تومان افزایش خواهد یافت.البته به گفته وزیر بازرگانی ریز قیمت ها بزودی اعلام می شود اما به دلیل آنکه این گزارش ناتمام نماند قیت میانگین هر قرص نان لواش 200 تومان مورد محاسبه قرار گرفت.چرا که در حال حاضر میانگین قیمت هر کیلو آرد 290 تومان اعلام شده که با توجه به آنکه 7درصد هر قرص نان را آرد تشکیل می دهد افزایش قیمت نان تنها از محل افزایش بهای آرد حدود 75 تومان خواهد بود که بر این اساس قیمت یک قرص نان لواش تنها از این محل حدود 100 تومان خواهد شد که در صورت اختصاص 100 تومان به افزایش قیمت آب و برق و هزینه های جانبی این احتمال می رود که قیمت هر قرص نان لواش به بیش از 200 تومان افزایش یابد. در اینصورت قیمت یک قرص نان لواش از 30 تومان به 200 تومان افزایش می یابد که با مصرف میانگین 120 قرص نان در هر خانواده 4 نفره ظرف دو ماه این خانواده فرضی باید 24 هزار تومان برای خرید نان کنار بگذارد.رقمی که بیش از این حدود 3 هزار و 600 تومان بوده است.البته این نکته شاید به جا باشد که قرار است براساس وعده وزیر بازرگانی ماهانه حدود 4 هزار تومان به ازای هر نفر بابت یارانه نان به حساب خانوارها واریز شود که در صورت واریز این رقم این خانواده فرضی هر دو ماه حدود 32 هزار تومان از هزینه نان خود را از دولت دریافت می کند.رقمی که بیش از محاسبه کنونی در این گزارش است. |
نقل قول:
مبنای محاسبات غلط است در صورتی دورست بود که موارد بالا ایزوله بود سوخت.برق.نان. اساس تولید و خدمات در کشور را نشکیل میدهند من دیروز مسیری که کرایه ان 1700 تومان بود با خجالت 2500 تومان دادم(طول مسیر 70 کیلومتر است) قرار است حداقل دوبرابر یارانه نقدی را از من شما بگیرند 80 هزار دادند 160 می خواهند همان خانواده با در امد 600 و یارانه ماهی 160 هزار اگر بخواهد با وضع قبلی زندگی کند یک میلیون تومان حداقل نیازمند است تمام اینها داستان است[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...] توكلي در ادامه، لازمه اجراي صحيح برنامه هاي بلند مدت را سلامت سيسم دانست و در تشريح ضرورت پالايش سيستم حكومتي از فساد، از تعلل در برخورد با فساد در دولت مدعي مبارزه با فساد انتقاد كرد و با اشاره به پرونده مهمي كه رئيس قوه قضائيه شخصاً پيگيري ميكنند، گفت وقتي متهم اين پرونده در اين دولت به معاونت رئيسجمهور منصوب مي شود، دانه درشتي كه در اين پرونده متهم است ... |
این هم از نون
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...] حالا ارزش جمله بابا نان داد رو میشه فهمید کاهش قیمت ماکارونی، کیک و کلوچه و...جناب فرانکشتاین راست میگن اینها؟ |
نقل قول:
|
قیمت جدید برق:
تا 100 کیلو وات در ماه 27 تومان از 100 کیلو وات تا 200 کیلو وات 32 تومان از 200کیلو وات تا 300 کیلو وات 72 تومان از 300 کیلو وات تا 400 کیلو وات 130 تومان از 400 کیلو وات تا 500 کیلو وات 150 تومان از 500 کیلو وات تا 600 کیلو وات 190 تومان بعد از 600 کیلو وات 210 تومان به عنوان مثال 900 کیلووات مصرف متوسط خودمه برای 2 ماه یک ماهه اش میشه 450: بنابر این قبض برق من که 23000 تومان بوده میشه: 30900= 100*( 1/2*150+130+72+32) برای دو ماهه اش میشه 61800 تومان. بنابراین حدود 20000 تومن ماهیانه تنها به هزینه برق من اضافه شده:( درست حساب کردم یا نه؟باید 900 رو در 210 ضرب کنم؟189000 تومن؟ |
nahamahngy , adam tavanayy dar kontorole qeimatha, gerehkhordegie moshkelate mojood. . . . .
hame bar doshe mellat . . . che tolid konande va che masraf konande . . . . age mikhahid bar in sarzamin hokumat kony = bayad mardom ra , , , ,va , , , , , negah dash |
نقل قول:
یارانه پرداختی به مردم در سال=2.8 میلیارد دلار *12=33.6 میلیارد(تقریبا نصف درآمد نفت در سال 88) |
نقل قول:
تعداد افرادی که یارانه میگیرند کمتر نیست؟ظاهرا دو دهک نمیگیرند |
دو ماه يكبار مي دهند نه هر ماه
تازه اگر بدهند |
چون خیلی طولانی بود چند بخشش کردم.
تاملاتی درباره هدفمند کردن یارانه ها دکتر حسین عبده تبریزی عمده اقتصاددانان کشور با برنامه هدفمندکردن یارانهها به مثابه بخشی از سیاستهای تعدیل اقتصادی موافقاند. در واقع، اجرای این برنامه اکنون دو دهه به تأخیر افتاده است. دولت آقای احمدینژاد مدعی است که میخواهد این مهم را در قالب قانون مستقل ونیز لایحه بودجه 1389 به اجرا درآورد. اما از این امر غفلت می شود که واقعیسازی قیمتها نباید به اصلاح قیمت حاملهای انرژی محدود شود. همراه این تعدیل، آزادسازی قیمت ارز و ریال ضرورت دارد. البته، در شرایط فعلی که کشور حتی برای اصلاح یکی از این قیمتها بسترسازی نکرده است، صحبت از تعدیل همه قیمتها نمیتواند برنامه روز باشد. برای آن جراحی بزرگ، میباید مناسبات بینالمللی ایران بهبود یابد، و برنامه فقرزدایی عمدهای که معطوف به یاریرساندن به اقشار کمدرآمد کشور است همزمان اجرایی شود. چنین بسته جامعی طی برنامهای جامع و با آمادهسازی بسترهای یادشده میباید در فرصت مناسب به اجرا درآید. عمده اقتصاددانان کشور با برنامه هدفمندکردن یارانهها به مثابه بخشی از سیاستهای تعدیل اقتصادی موافقاند. در واقع، اجرای این برنامه اکنون دو دهه به تأخیر افتاده است. دولت آقای احمدینژاد مدعی است که میخواهد این مهم را در قالب قانون مستقل ونیز لایحه بودجه 1389 به اجرا درآورد. هدف از اجرای چنین برنامهای بیشتر ایجاد فضای رقابتی در کشور و تکیه افزونتر بر سازوکارهای بازار است. این برنامه به طور خلاصه به دنبال آزادسازی قیمت حاملهای انرژی است، و میخواهد 50% از عواید حاصل از آزادسازی را بین خانوارها تقسیم کند؛ 30% عواید را به بنگاهها بدهد، و 20% آن نیز عاید دولت شود. ضرورت آزادسازی را از دیدگاههای مختلف میتوان مورد بررسی قرارداد. از منظر اقتصاد خرد، مشکل آن است که در شرایط فعلی، تولیدکنندگان مصرف انرژی را جایگزین نوسازی ماشینآلات تولیدی میکنند. یعنی، انرژی بیشتر جایگزین سرمایه میشود. خانوارها نیز به دلیل ارزانی انرژی خودروهای فرسوده و لوازم منزل فرسوده و پرمصرف را حفظ میکنند. نتیجه کار کاهش بهرهوری عوامل تولید، افزایش ضایعات و افزایش بیرویه مصرف انرژی است. از این دیدگاه، بنگاههای تولیدکننده انرژی نیز به دلیل قیمتهای نازل حاملهای انرژی، منابع مالی کافی کسب نمیکنند، برای نوسازی و بازسازی امکانات تولیدی خود سرمایهگذاری نمیکنند و با تجهیزات فرسوده به تولید ادامه میدهند. حاصل کار کمیت و کیفیت نامناسب تولیدات آنهاست: با تکنولوژی قدیمی، راندمان کم، و آلایندگی زیاد مشغول به کاراند. ضرورت آزادسازی قیمتها را از منظر اقتصاد کلان نیز میتوان توضیح داد. قیمت پایین حاملهای انرژی به مصرف روزافزون انرژی میانجامد. بنابراین، میزان خالص صادرات نفت خام کشور کاهش مییابد، و درآمد ارزی دولت دچار مشکل میشود. از طرف دیگر، با کاهش سود شرکتهای تولیدکننده انرژی، امکان نوسازی و توسعه ظرفیت صنعت از بین میرود، و به ناچار دولت از بودجه عمومی، تولید بیشتر انرژی را تأمین مالی میکند و در عین حال، مالیات کمتری را از این شرکتها دریافت میکند. بدینترتیب، هزینههای دولت افزایش و درآمد مالیاتی آن کاهش مییابد. عدم توازن بودجه وآثار تورمی بروز میکند. از منظر اقتصاد سیاسی، اعطای یارانهها قیمت حاملهای انرژی را پایین نگاه میدارد، و طبقه اجتماعیِ به لحاظ اقتصادی قویتر را که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند، منتفع میسازد. طبقات ضعیفتر شهرهای کوچک و روستاها، از این یارانهها کمتر استفاده میکنند. بدینترتیب، برعکس آنچه انتظار میرود، هزینههای بیکاری و تورم بیشتر بر طبقههای ضعیفتر اجتماعی تحمیل میشود. |
قسمت دوم
از منظر محیطزیست نیز آزادسازی قیمت حاملهای انرژی قابل تبیین است. انرژی یکی از مهمترین آلایندههاست. زمانی که مصرف افزایش مییابد، محیطزیست بیشتر آلوده میشود. این مسئله بر سلامتی مردم تأثیر میگذارد، و زیربناهای طبیعی کشور را تخریب میکند. به لحاظ این آثار است که در اروپا بر مصرف انرژی مالیات بستهاند، چرا که مصرفکنندگان انرژی لازم است برای تخریب محیطزیست جریمه شوند. (1) به عدم تعادل کلی به وجودآمده، در هیچ رویکردی به جز رویکرد اقتصاد خرد، پاسخ داده نمیشود. ایجاد تعادلهای جزئی در سایر رویکردها، عدم تعادل کلی را به تعادل کامل نمیکشاند. بیشتر اقتصاددانان اصلاح قیمت انرژی در چارچوب اقتصاد خرد را دنبال میکنند، چرا که معتقدند تنها در این روش است که از متن نردبان به سوی بام میرویم: مصرف تصحیح، تولید ترغیب و اقتصاد کارا میشود. آنچه ما از سیاستهای دولت در مییابیم آن است که بیشتر به رویکرد اقتصاد سیاسی مایل است. این شائبه که قبل از انتخابات دولت علاقهمند بود وجوهی را بین مردم توزیع کند، قانون نباید وجود داشته باشد. اما چانهزنی دولت با مجلس که به جای سقف 000ر20 میلیارد تومان قانون هدفمندکردن یارانهها، 000ر40 میلیارد تومان وجوه بین مردم توزیع کند، دوباره بیانگر آن است که تمامی مساعی دولت معطوف به توزیع درآمدهای حاصل از آزادسازی قیمت حاملهای انرژی است. مشکل دولت آن است که پارادایم اقتصادی روشنی ندارد. دولتی که به دنبال اجرای برنامه هدفمندکردن یارانههاست، علیالاصول میباید به اقتصاد رقابتی و مبانی اقتصاد بازار معتقد باشد. دولت فعلی با صراحت اعلام میکند که چنین باوری ندارد. میباید در همه زمینهها به سمت آزادسازی حرکت کند، اما شاهدیم که وزیر بازرگانی آن از چند میلیون مراجعه مأموران دولت برای کنترل قیمتها سخن به میان میآورد. آزادسازی قیمتها به مثابه بخشی از برنامه تعدیل نیازمند به رسمیت شناختن حقوق و آزادیهای فردی است، لیکن حرکتی مبتنی بر این سیاست در عملکرد دولت مشاهده نمیشود. به نظر میرسد که رویکرد برتر در برنامه آزادسازی قیمت حاملهای انرژی، رویکرد اقتصاد خرد است. در این رویکرد، منابع حاصل از فروش حاملهای انرژی دراختیار شرکتهای تولیدکننده آن قرار میگیرد. تولید انرژی تقویت میشود: قسمتی از این انرژی صرف ارضای تقاضای داخلی و بقیه صرف پاسخگویی به تقاضای خارجی میشود. با اخذ مالیات از تولیدکنندگان پردرآمد انرژی، به رفع مشکل کسری بودجه کمک میشود. مازاد منابعی باقی نمیماند که گروههای هدف برای دریافت آن صف بکشند. مصرف تصحیح، تولید ترغیب و اقتصاد کارا میشود. در رویکرد اقتصاد کلان، منابع حاصل از فروش حاملهای انرژی از بازار انرژی خارج میشود، و وارد بودجه دولت میشود. بودجه متوازنتر به کاهش تورم هم کمک میکند. چون مصرف انرژی کم میشود، از واردات آن نیز کاسته میشود، و فشار بر تراز پرداختها نیز کاهش مییابد. به رغم همه این نکات مثبت، چون تولید انرژی تقویت نمیشود، این رویکرد محرک رشد اقتصادی نخواهد شد. |
قسمت سوم
در رویکرد اقتصاد سیاسی که به نظر میرسد رویکرد دولت جاری ایران به مسئله است، منابع جدیدی از فروش حاملهای انرژی ایجاد میشود. اما، سیاستگذار روی بازگشت منابع به شرکتهای تولیدکننده انرژی، برخلاف رویکرد اقتصاد خرد، اصراری ندارد، و همچنین دولت نسبت به عدم تعادلهای اقتصاد کلان نیز حساسیت از خود نشان نمیدهد. تمام منابع در اختیار دولت قرار میگیرد، و از این پس مردم میباید در صف بایستند تا روشن شود که دولت به کدام یک از گروهها پول خواهد داد. همه توجه متوجه برنامهریزی برای توزیع منابع جدید است. دیگر بازتوزیع درآمدهاست که اهمیت دارد. چنین است که دکتر مسعود نیلی، در مقاله 12 آذر 1388 میپرسد، «سؤال اساسی این است که چرا دولتی که بارها مخالفت خود را با اقتصاد آزاد اعلام کرده است، و اقتصاد آزاد را با برچسب غربی و سرمایهداری به بیعدالتی متهم میکند، میخواهد در پروژهای تاریخی به آزادسازی یکی از حساسترین قیمتها، یعنی قیمت حاملهای انرژی بپردازد. اقدامی که بیشتر در مسیر آزادسازی اقتصاد و در چارچوب اقتصاد آزاد معنا و مفهوم دارد.» تنها طرح این مسئله که دولت فعلی فقط از چارچوب اقتصاد سیاسی به مسئله میپردازد، میتواند پاسخی ناقص به پرسش این اقتصاددان برجسته باشد. البته، آزادسازی قیمت حاملهای انرژی تنها عامل عدم تعادل در اقتصاد ایران نیست. در کنار این آزادسازی، قیمت پول و نیز قیمت ارز هم باید آزاد شود. افزایش قیمت حاملهای انرژی به افزایش تورم میانجامد، و فشار برای افزایش قیمت پول، فشار برای افزایش قیمت ارز را به دنبال دارد. توضیح این مسئله چندان دشوار نیست که این سه آزادسازی لازم و ملزوم یکدیگرند. اصرار دولت بر تثبیت قیمت ریال ونیز ارز به تعدیل اقتصادی نمیانجامد، و اقتصاد را تخریب میکند. این اصرار مشکل را جفت و جلا میدهد، ریش و گیس را به هم میبافد، و چاره درد نیست. همه میدانند که قیمت ارز سالهای طولانی است که به طور تصنعی پایین است، و با تورم ریال تعدیل نشده است. با چنین نرخ نازل دلار، کاهش بیشتر صادرات و افزایش روزافزون واردات که به تضیف تراز تجاری میانجامد، در راه است. سهم 7 درصدی صادرات غیرنفتی از تولید ناخالص داخلی (وزیر بازرگانی، 27/7/88) کاهش بیشتری خواهد یافت. با این قیمت ارز، صادرکنندهای که 8 سال قبل 60% سود میکرده است، حتی اگر سالانه 5/2 درصد رشد در مقدار فروش داشته باشد، به دلیل افزایش هزینه های ریالی، و بالانرفتن متناسب قیمت دلار، امروز با زیان مواجه میشود. با این دلار ارزان، آب بطریشده، سینک، دیوار پیشساخته، تیرآهن، مبلمان و لوازم اداری هم وارد میشود. حتی دور از ذهن نیست که در سال 1389، با دلار حدود 000ر1 تومان، مواد پتروشیمی نیز وارد کشور شود. نرخ پایین ارز شرکتها نه تنها ما را به واردکنندگان محصولات کشاورزی از قبیل سیب، سیر، مرکبات، و برنج تبدیل کرده است، بلکه حتی محصولات صنعتیای که 60 سال قبل در کشور تولید میشد، اکنون به محصولات وارداتی تبدیل شده است. با این قیمت دلار، نه تنها صرف میکند که کارگر افغانی در ایران کار کند، بلکه اگر اوضاع سیاسی اجازه میداد، حتی کارگران آلمانی و امریکایی نیز آماده بودند تا در کشور ما کار کنند. در واقع، با این قیمت دلار، تولید آنقدر غیررقابتی شده که صرف نمیکند کالایی در داخل کشور از صفر تولید شود، و به همین دلیل هم تولیدکنندگان به نوعی مونتاژکار بدل شدهاند (پویا دبیری مهر، رئیس خانه صنعت و معدن کشور، 15 آذر 1388). |
قسمت چهارم
سابقه جهانی بیانگر آن است که واقعیکردن قیمتها در ایران نیازمند عوامل چندگانهای است: (1) توجیه گسترده افکار عمومی؛ (2) هماهنگی ارگانها و نهادهای دولتی؛ (3) بهبود مناسبات بینالمللی و (4) پیادهسازی برنامه فقرزدایی. هیچ یک از این پیشزمینهها، آماده نیست. توجیه گسترده افکار عمومی انجام نشده است. رسانه ملی و روزنامههای دولتی و ملی به تشریح ضرورتهای واقعیکردن قیمتها نپرداختهاند. در شرایط جاری که سرمایه اجتماعی بسیار پایین است، حتی توضیح گسترده رسانهها نیز در میان مردم ضرورت امر را به باور عمومی بدل نمیکند. در شرایط دشوار سیاسی جاری، همه ارگانها و نهادهای حکومت برای اجرای این برنامه هماهنگ نیستند؛ حتی میتوان گفت که بسیار ناهماهنگاند. فراموش نکنیم در کشورهایی که همه عناصر حکومت با صدای واحد از چنین برنامههای دشواری حمایت کردهاند، باز هم آزادسازی قیمتها به شورشهای خیابانی انجامیده است. بنابراین، این زمینه نیز برای اجرای برنامه واقعیکردن قیمتها فراهم نیست. اجرای آزادسازی قیمتها، به ویژه اگر بخواهیم بسته کامل آن را به اجرا درآوریم، و آزادسازی قیمت حاملهای انرژی را با آزادسازی قیمت ریال و ارز همراه کنیم، نیازمند پیادهسازی برنامه فقرزدایی است. چنین اقدامی برای بهویژه طبقات کمدرآمد قابلتحمل نخواهد بود. توزیع درآمدها از طریق توزیع یارانهها و روشهای دیگر کفایت نمیکند. باید خط فقر را در نظر داشت و به شدت از کسانی که زیر آن خط قرار میگیرند، حمایت کرد. میباید برنامه فقرزدایی گستردهای را به مرحله اجرا درآورد. چنین پیشزمینهای نیز آماده نشده است. و بالاخره، زهر آزادسازی و واقعیکردن قیمتها را که در کوتاهمدت فشار طاقتفرسایی بر مردم وارد میکند، میتوان تا حدودی با سرمایهگذاری خارجی گرفت، و این نیازمند بهبود مناسبات بینالمللی ایران است. در شرایطی که دنیا بر ایران سخت گرفته است، اجرای سیاستهای تعدیل اقتصادی بر مردم سخت خواهد گرفت. بنابراین، روشن است که پیشزمینه دیگری هم برای اجرای طرح واقعیکردن قیمتها غایب است: مناسبات جاری بینالمللی ایران برای این اقدام مناسب نیست. عمده اقتصاددانان ایران ضرورت واقعیکردن قیمتها را دریافتهاند. میدانند که این امر به اصلاح قیمتهای نسبی، علامتدهی بهتر قیمتها، و شفافیت بیشتر قیمتها در بازار میانجامد که نهایتاً باعث کارایی تخصیص منابع میشوند. میدانند که رقابت و کارایی بیشتر حاصل کار است. اما، در شرایطی که پارادایم اقتصادی دولت روشن نیست، هماهنگی ارگانهای دولتی زیر سؤال است، مناسبات بینالمللی خدشهدار است، سرمایه اجتماعی به سطح نازلی سقوط کرده است، تنشهای بعد از انتخاب فضای سیاسی را آلوده است، افکار عمومی آمادگی ندارد، و طبقه ضعیف تحمل ندارد، چه اصرار به اجرای برنامههای تعدیل اقتصادی و از جمله هدفمندکردن یارانههاست. خانه پرشیشه را سنگی بس است. شاید اصرار دولت به اجرای این برنامه در این مقطع و بدون ایجاد پیشزمینههای ضروری یادشده به شرایط فعلی نظام یارانهها برمیگردد که در آن تداوم وضعیت جاری غیرممکن شده است. اصلاح قیمتها میباید در طی 20 سال گذشته انجام میشد تا اجرای آن امروز چنین فوریت نمییافت. اگر این اصلاح 10 سال قبل انجام میشد، هزینههای آن به مراتب کمتر میشد. به نظر میرسد که دولت فعلی مصمم است این برنامه را به اجرا درآورد، زیرا دیگر منابعی برای تداوم پرداخت یارانهها وجود ندارد. همانطور که شکلگیری مدارس غیرانتفاعی در زمانی که 280 نوزاد در ساعت متولد میشود، و دولت توان ساخت یک مدرسه در هر ساعت را نداشت، به دولتهای قبلی تحمیل شد، و همچنین در زمانی که در پایان جنگ دولت دیگر ارزی نداشت که عرضهکند، قیمت ارز از 80 ریال به ناچار به 800 ریال افزایش داده شد، و این افزایش به دولت تحمیل شد، به نظر میرسد که آزادسازی قیمت یارانهها نیز به دولت فعلی در این برهه زمانی تحمیل میشود، و دولت دیگر منابعی برای پرداخت یارانهها ندارد. یعنی، این اقدام حاصل بررسی جامعی از موضوع نیست، بلکه از روی ناچاری و کسری بودجه به دولت تحمیل شده است. با این همه، و با توجه به حساسیت شرایط جاری، دولت مجبور نیست به آزادسازی در این روزها اقدام کند. هرچند همه میدانیم هر روز که واقعیسازی قیمتها به تأخیر افتد، هزینههای بیشتری به کشور تحمیل میشود، اما به نظر میرسد اجرای آن در این روزها، همراه با هزینههای مکان و ریسکهای غیرقابل پیشبینی است که تعویق حداقل چند ماهه را قابلتوجیه میکند. فارغ از موضع آنان در قبال دولت فعلی، کم نیستند کارشناسانی که معتقدند اکنون که به هر دلیل دولت در پی اجرای برنامه هدفمندکردن یارانههاست، و مجلس نیز از این طرح حمایت میکند، و اراده سیاسی نیز برای اجرا پشت طرح است، میباید از آن حمایت کرد تا هزینههای بیشتری از مجرای پرداخت یارانهها به کشور تحمیل نشود. موضع نویسنده این سطور چنین نیست، چرا که پیشبینی این جانب آن است که برنامه هدفمندکردن یارانهها در شرایط فعلی به اجرا در نمیآید. اگر این برنامه به هر قیمت اجرایی میشد، بازهم مصائب اجرای آن قابلتحمل میبود. اما، پیشبینی این است که این برنامه اجرا نشود. یعنی، با اولین مخالفتها با اجرای آن، برای دولتی که ناچار نیست این تعدیل را امروز انجام دهد، و هنوز حدود 100 میلیارد دلار ارز نزد بانک مرکزی دارد که میتواند آن وجوه را قرض گیرد و نیز حدود 70 میلیارد دلار در سال 1389 درآمد ارزی حاصل از نفت خواهد داشت که به اتکای آنها به سیاستهای ناکارآمد گذشته ادامه دهد، اجرای طرح متوقف میشود. نگاهی به موضع عقبنشینی دولت در امر ساده خوشهبندی خانوارها خود گویای این مسئله است. واقعیت این است که دولت فعلی هیچ برنامه استراتژیک برای هدفمندکردن یارانهها ندارد. در مورد جزئیات نیز برنامهای تفصیلی ندارد. معلوم نیست چگونه میخواهد وجوه درآمدی را توزیع کند. در لایحه بودجه فقط میگوید که به جای 000ر20 میلیارد تومان، به دنبال کسب 000ر40 میلیارد تومان درآمد است. بحث دیگری در بودجه از این مقوله نمیکند. دولت صرفاً از دیدگاه توزیع این وجوه به موضوع علاقهمند است. تمام عواقب اجرای برنامه هدفمندکردن یارانهها را نمیداند. به همان سادگی که به مشکل سیاسی فعلی کشور دامن زده شده، از مجرای اقتصاد، با اجرای برنامه هدفمندکردن یارانهها، مشکلات بزرگتر اجتماعی و سیاسی میتواند ایجاد شود. چنین دولتی که فاقد نیروهای کارشناسی در بدنه دیوانسالاری خود نیز هست، به محض بروز اولین مقاومتهای اجتماعی، عقبگرد خواهد کرد، و آن زمان است که ممکن است برنامه ضروری هدفمندکردن یارانهها به جای چند ماه یا یکسال، دهسال به عقب بیفتد و اقتصاد ایران در مدار تخریب و ناکارآمدی عظیمتری قرار گیرد. |
قسمت پنجم
بنابراین، کسی که بیش از دو دهه است، به پیروی از نقطهنظر اقتصادانان ایران، مخالف فاصلهگرفتن قیمتهای کنترلشده از قیمتهای واقعی بوده است، و بر ضرورت اصلاح این شکافهای قیمت اصرار داشته است، نمیتواند مخالف واقعیسازی نظام قیمتی کشور باشد. ترس از عقبنشینی دولت و به فراموشی سپردهشدن برنامه هدفمندکردن یارانههاست که صاحب این قلم را ناچار کرده است خطر اجرای طرح در این شرایط نامتعادل را گوشزد کند. واقعیسازی قیمتها نباید به اصلاح قیمت حاملهای انرژی محدود شود. همراه این تعدیل، آزادسازی قیمت ارز و ریال ضرورت دارد. البته، در شرایط فعلی که کشور حتی برای اصلاح یکی از این قیمتها بسترسازی نکرده است، صحبت از تعدیل همه قیمتها نمیتواند برنامه روز باشد. برای آن جراحی بزرگ، میباید مناسبات بینالمللی ایران بهبود یابد، و برنامه فقرزدایی عمدهای که معطوف به یاریرساندن به اقشار کمدرآمد کشور است همزمان اجرایی شود. چنین بسته جامعی طی برنامهای جامع و با آمادهسازی بسترهای یادشده میباید در فرصت مناسب به اجرا درآید. با این همه، اگر مقرر باشد به هر دلیل رفع عدمتعادل کلی مدنظر نباشد، و صرفاً واقعیسازی یکی از سه قیمت یادشده در کانون توجه باشد، فازبندی صحیح موضوع ایجاب میکند که تعیین قیمت مناسب برای نرخ ارز مقدم بر آزادسازی نرخ حاملهای انرژی باشد. افزایش قیمت ارز متناسب با نرخهای تورمی (یک سال اخیر) اقتصاد ایران را به حرکت درمیآورد، و صنایع داخلی را زنده میکند. تولید بسیاری از کالاها دیگر صرف خواهد کرد (به ویژه اینکه قیمت حاملهای انرژی پایین است)، ادامه کار برای کارگران خارجی کمتر به صرفه خواهد بود، صادرات رونق خواهد گرفت، از شدت واردات کاسته خواهد شد، و اشتغال بیشتر در دسترس خواهد بود. بیشک تورم پاشنه آشیل چنین جراحیای از اقتصاد است. اما در مجموع، چنین فازبندیای صحیحتر از آزادسازی قیمت حاملهای ارزی خواهد بود. این موضوعی است که در مقالهای مستقل به آن خواهیم پرداخت. اعتقاد اینجانب از حدود چهار سال قبل که دولت نهم مدعی اجرای برنامه هدفمندکردن یارانهها شد، آن بوده که دولت چنین کاری را نخواهد کرد. امروز نیز که برای چنین تعدیلی قانون داریم، و مجلس و دولت و اراده سیاسی دایر بر اجرای آن است، پیشبینی اینجانب آن است که برنامه هدفمندکردن یارانهها که ضرورتی قانونی هم هست، به اجرا درنخواهد آمد. در این زمینه، دولت هرگز تلاش نکرد طرحهای بدیل و از جمله طرح تشکیل صندوق نفت و گاز را که توسط پارهای از اقتصاددانان قبل ازانتخابات مطرح شد، مورد بررسی قرار دهد. -------------------------------------------------------------------------------- 1. چهار رویکرد بالا عیناً برگرفته از مقاله استاد دکتر مسعود نیلی است. ر.ک. به مقاله زیر: « بررسی یارانه نقدی در گفتوگو با دکتر مسعود نیلی،» چهارشنبه 12 آذرماه 1388، صنعت و توسعه *این متن از نوار سخنرانی آقای دکتر عبدهتبریزی که در سالن الغدیر دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سمینار «فرصتها و چالشهای بازار سرمایه پس از اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها» در تاریخ 12/12/1388 ایراد شده است، پیاده و توسط سخنران ویرایش شده است. |
سر کلاس معارف واخلاق اسلامیمون استاد داشت صحبت از عدل وعدالت و اخرت میکرد یه دانشجوی دختر برگشت به استاد گفت استاد ببخشیدا شما که اینهمه از عدالت صحبت میکنید خودتون مصداق بی عدالتی هستید بعد استاد خواست که کم نیاره خیلی اروم دلیل رو پرسید و دانشجو گفت برای اینکه شما کارمند رسمی ... هستید و اینجا هم تدریس میکنید اینهمه تحصیلکرده بیکار تو این مملکت هست ولی شما با رابطه اومدین اینجا تدریس در واقع شغل دوم شما باعث بیکاری یه جوان شده استاد هم ماست مالی کرد وکلاس یه جوری تموم شد
امیدوارم طرح فقط تو اب وبرق و گاز خلاصه نشه دولت یه تکونی به خودش بده دو شغله ها رو تک شغله کنه یه نظارتی به دستگاههای دولتی بکنه و برای اینکه یه عده رو با خودش همراه کنه و هم عقیده حق عده دیگری رو ضایع نکنه واقعا خیلی بی انصافیه طرف با اینکه شغل رسمی داره و از تمام مزایای دولتی بهترین استفاده رو میکنه ولی بازم قانع نیست پی نوشت قابل توجه باندهای مخوف منفیایی یه طرف ایبیها و سیگنال فروشها و... به پستهای مخالف خودشون منفی میدن اینجا هم احتمالا دو شغله های سایت یه باند مخوف منفیایی درست میکنن و اینو میحذفن |
نقل قول:
نقل قول:
خوب آخه کجای دنیا می آد یه مقام مرتفع اعلام صعود قیمت پله کانی می کنه بعد هم می گه هر کی بکنه خیلی بده و دعواش می کنیم خوب مگه این مملکت کم احتکار کننده داره فقط کلیشونو به اسم می شناسم که سر دوتا حرکت اینجوری از فرش به عرش اعلا رسیدن. در کل این استرسی که الان در این جهت به مردم داره وارد می شه از همه چیز بدتره. چون هنوز نمی شه پیش بینی کرد که ته داستان چی می شه: شاید اولش همه راضی باشن بعد از یه مدت بدشون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت تکان دهنده صورت گرفته شاید اولش همه ناراضی باشن بعد از یه مدت خوششون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت کاملاً ضرر زننده به کشور صورت گرفته شاید اولش همه راضی باشن بعد از یه مدت بدشون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت کاملاً ضرر زننده به کشور صورت گرفته شاید اولش همه ناراضی باشن بعد از یه مدت خوششون بیاد و بعد از مدت زیادی تاریخ ثابت کنه که یک حرکت تکان دهنده صورت گرفته . . . در کل طرح طرح خوبی است اما در اجرا باید سنجید که چگونه انجام شده. |
خواهش ميكنم اسم طرح رو اين كار نزارين
رها سازي قيمتها ازادي قيمتها پرواز قيمتها حيف از اسم طرح مطالعه صورت گرفته اما در چه موضوعي در چه جهتي ؟؟ در جهت كنترل مردم يگان وي....ژه جلوگيري از اشوب اعد |
پیشاپیش سال فشار مضاعف و تحمل ملی مبارک
|
نقل قول:
سلام والله چی بکم،فعلا از هر چی بگذریم جو روانی که ایجاد شده از همه چیز بدتر هست. ولی چون سعی میکنم تو زندگیم منصف باشم(البته اگر بتونم)خود به خود تعداد لامپ های روشن خانه کم شده،برای خرید ضروری و دور از خانه ماشین بیرون میبرم،سعی میکنم نان رو فریز کنم و دور نریزم،نمیزارم تو خانه برنج اضافی پخته بشه،اگر بشه میبرم فردا ظهر تو دفترم میخورم!!خلاصه ی اینها یعنی اینکه شدیدا حواسم جمع شده این 1-2 روز!!! شاید حالا چندان هم نیاز نداشته باشم به اینها ولی خوب میخوام خودم رو وقف بدم با دوران پیش رو،و امید به موفقیت طرح دارم،باید اینکار میشد،حالا چه جوریش بحث هست،ولی باید میشد. من قد چهارتا کتابی که خوندم در ضمینه ی اقتصاد و هر مقاله و چیزی که تابحال یاد گرفتم،میگم باید میشد.ولی چه جوریش رو من اینکارش نیستم نظر بدم.انشاالله که خوب بشه(کلا آدم مثبت گرایی هستم) در مورد اینکه میخوان از تولید کننده حمایت کنند،راستش شاید درست نباشه گفتن این چیز،ولی ما یک کارخونه ی اتوکلاو سازی داریم(دستگاه پزشگی)و یکی هم گیگ و .......تو اولیش که رسما با تحریم ها و ال سی های باز نشده و .....اوضاع فقط گلاب به روح هست. اما در مورد موارد خوراکی شدیدا گیر دادن به همه ی واحد های تولید مواد غذایی که ما آره ما حمایت میکنیم و این حرفها،ولی چیزی که من فکر میکنم اینه که فکر کنم کاری که میکنند نهایت آرد با نرخ دولتی میدن ولی با سهمیه بندی ،یعنی مثلا ما هیچ وقت نمیتونیم تولیدمون رو در روز فلان مقدار افزایش بدیم ،مگر اینکه آرد آزاد و شکر و.... بخریم. اگر هم بخوایم بکشیم رو محصول ،میگن به اندازه ی کافی بهتون دادیم و سودتون رو کردید.بس تون هست. ولی همه ی اینها هیچی ،رسما من نمیدونم چه بلایی سر کارگرهامون میاد،به خصوص کارگرهای خانممون!!! |
آخجون یه تاپیک قفل شده دیگه تو راهه.
فقط تا قفل نشده... قبلا بی هدف میکردن از این به بعد هدفمند .....;):whoow: |
اگه اقتصاد سالم یک مملکت مثل یک اتومبیل سالم باشه حذف یارانه مثل رنگ بدنه اتوموبیله!
حالا اقتصاد ایران نه موتور داره (خصوصی سازی) نه شاسی داره (سرمایه گزاری) نه بدنه داره (نیروی کار پر انگیزه و توانا) این آقایون به فکر رنگ و لعابشن (کلمات دهان پر کن و عامه فریب قیمتهای جهانی!!) خانه از پای بست ویران است/ خواجه به فکر نقش ایوان است |
نگران نباشید
به قول خود شون اقا زاده ها تمام پول مملکت را بردن تو امارات سر ما یه گذاری کردن. 12000 هزار شر کت ایرانی در امارات. هر کجا را تو امارات سوال می کنی می گن مال یه ایرانیه . |
با دورود فراوان
دندان که در دهان نبود خنده بی معناست دکان بی متاع ، چرا وا کند کسی -------------------- خدا کنه این طرح با موفقیت انجام بشه که اگر خدایی ناکرده موفق نشه ، فشار روی قشر فقیر جامعه صد چندان میشه ------------------- پیروز باشید و هدفمند |
جنبه هایی ترسناک از افزایش قیمت حاملهای انرژی:
اولیش رو من میگم : 1-واحد پرورش سیفیجات گلخانه ای (کلا گلخانه ای ها)که هزینه سوخت مصرفی اش تا دیروز سالیانه 5 میلیون تومان بود حالا میشه:9*5=45 میلیون با احتساب گازوییل 150 تومانی که مسلما تا مین کل سوخت بصورت یارانه ای سخت خواهد بود. |
این هم قیمت انواع نان:
نوع نان----------------وزن چانه/گرم-----------------قیمت نان/ریال لواش --------------------- 160 ------------------------- 1000 سنگک--------------------- 650 ------------------------- 4000 تافتون---------------------- 300 ------------------------- 2000 بربری---------------------- 600 ------------------------- 3500 [Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...] |
نقل قول:
|
با سلام خدمت دوستان
همان طور که بعضی از دوستان مطرح کردن به نظر طرحی که الان در کشور اجرا شده باید خیلی زود تر از این ها اجرا میشد , و میتونه یه تحول اقتصادی در مملکت باشه .البته این طرح اگر بدون نظارت بر افزایش قیمت ها اجرا شود مصداق ضرب المثل اومدیم ابروهاش رو درست کنیم زدیم چشم رو کور کردیم میشود .ما میتونیم درست مصرف کردن را به معنی واقعی درک کنیم اگر مسائل سیاسی رو بزاریم کنار و احساسی برخورد نکنیم .و با دید مثبت به قضیه نگاه کنیم درسته فشار 1-2 سال روی همه اقشار جامعه هست ولی بلاخره که باید اجرا میشد یا نه ؟! شاید با این طرح اصل 44 درست تر اجرا بشه (از این جیب به ایون یکی جیب نره) خیلی از قسمت های مملکت هست که هنوز وابسته هستن در دست مردم قرار بگیره و بازار رقابتی شود در این صورت کیفیت بالاتر قیمت کاهش پیدا میکنه به نظر من نرخ بیکاری بالاتر میره چون بعضی شغل های کاذب از بین میره , خیلی از جوان های ما چه تحصیل کرده چه تحصیل نکرده با یک ماشین مثلا شغل دارن که با این وضعیت بنزین دیگه بازارشون افت میکنه چرا که مردم برای مسیر های کوتاه سوار تاکسی نمیشم یا از وسایل نقلیه دیگر استفاده میکنند و در اخر دولت مجبور به ساخت کارخانه جات و ایجاد شغل میشود همه این مراحل زمان میبره امیدوارم برای یک بار هم که شده هماهنگی بین مردم و دولت پیش بیاد . و رفاه واقعی در زندگی مردم جاری بشه من کلا به این طرح خوش بین هستم پیشاپیش یلدای همه ی دوستان مبارک شاد موفق باشید! |
ابعاد كلان اقتصادي اجراي طرح در كوتاه مدت: 1- گسترش فقر در سطح جامعه: حذف سوبسيد از کالاهاي عمومي چون برق، آب و گاز که توليدو عرضه همگي آنان دولتي است، مشکلات جدي به وجود ميآورد، زيرا فرآيند دولتي توليداينگونه کالاها و خدمات عموما با عدم کارآيي همراه است و قيمت تمام شدهواقعي آنان بسيار بالا است. بنابراين حذف سوبسيد از کالاها و خدمات عمومي بايد با فعال کردن بخشخصوصي در آن زمينهها همراه گردد تا مصرفکنندگان حق انتخاب داشته باشند و علاوه برآن، محيط رقابتي به وجود آمده موجبات افزايش کارآيي در توليد واحدهاي دولتي رافراهم آورد. 1-1-خانوارها: حذف يارانه يا تغيير بدون برنامه آن از كالاها و خدمات اساسي ديگر نظير گندم، برنج، شير، شير خشك، دارو و نهاده هاي كشاورزي نظير پنير، گوشت، روغن، قند و شكر به معناي پذيرش ابعاد و عمق فقر اقشار ضعيف جامعه خواهيم بود. امروزه حتي كشورهايي با ساختار اقتصاد بازار با ممانعت از واردات بي رويه كالاها ، وضع تعرفه هاي حمايتي و پرداخت يارانه از توليد محصولات كشاورزي خود حمايت مي نمايند. 1-2-شركتهاي دولتي: شركتهاي دولتي همواره داراي مشكلات نظير بالا بودن قيمت تمام شده محصولات ، عدم كارايي و وجود ظرفيتهاي خالي توليد هستند. هدفمند كردن يارانه ها به معني افزايش مشكلات اين شركتها مي باشد ولي افزايش درآمدهاي دولت ناشي از آزادسازي قيمتهاي انرژي مي تواند بخش عمده اي از اين چالشها را پوشش دهد. 1-3-شركتهاي خصوصي: اجراي طرح هدفمند كردن يارانه ها با افزايش قيمت تمام شده محصولات توليدي آنها و كاهش سود شركت سبب كاهش سرمايه درگردش و اصطلاحا فقر مالي در شركت مي گردد كه پيامد آن كاهش توليد و توان رقابت پذيري شركت مي باشد. 2- افزايش تورم از طريق افزايش قيمت نهاده هاي توليد: برق، گاز، آب، نفت و بنزين علاوه بر آنكه توسط خانوارها مصرف مي شوند نهاده توليد هم هستند و به تبع آن هرگونه افزايش قيمت آن ها موجبات افزايش هزينه هاي توليد مي شود. به عبارت ساده تر علاوه بر تاثير مستقيم قيمت انرژي در افزايش بهاي توليد تمامي شركتها، افزايش قيمت انرژي بصورت غير مستقيم با افزايش قيمت كالاهاي واسط سبب افزايش بهاي تمام شده كالاهاي نهايي مي گردد. همانطور كه مشاهده مي شود اجراي اين طرح در كوتاه مدت بدليل مهيا نبودن زير ساختهاي اقتصادي كشور مي تواند با تاثيرات مستقيم و غير مستقيم سبب افزايش قيمت محصولات توليدي شركتها و نهايتا رشد نرخ تورم گردد. 3- افزايش تورم از طريق افزايش تقاضا: با توجه به مفاد اين لايحه مقرر شده تا 50 درصد از وجوه حاصل از اجراء اين قانون بهپنج دهك به صورت نقدي اختصاص يابد كه قاعدتا جز اقشار آسيب پذير جامعه مي باشد ( در حال حاضر با توجه به اطلاعات موجود، حدود 9 ميليون خانوار معادل 36 ميليون نفر از جمعيت کشور واجد شرايط دريافت يارانه نقدي هستند ). اين امر موجبات افزايش امكان خريد توسط آنان را فراهم مي سازد و از آنجا كه اين مجموعه داراي نيازهاي اشباع نشده فراواني مي باشند، سبب افزايش تقاضاي كل مي شود. افزايش تقاضاي كل در مقابل ضعف عرضه با ايجاد مازاد تقاضا سبب ايجاد افزايش قيمت محصولات نهايي و درنهايت افزايش نرخ تورم مي گردد. 4- افزايش كسري تراز تجاري: 4-1- كاهش صادرات: افزايش قيمت حاملهاي انرژي با افزايش بهاي تمام شده محصولات توليدي سبب كاهش توان رقابت پذيري محصولات داخلي در مقايسه با محصولات مشابه توليدي خارج ازكشور مي گردد. به عبارتي قيمت نسبي كالاها و خدمات توليدي داخل در مقايسه با خارج افزايش مي يابد كه اين امر در نهايت منتهي به كاهش صادرات مي گردد. 4-2- افزايش واردات: بديهي است افزايش بهاي تمام شده محصولات توليدي و كاهش توان رقابت پذيري محصولات داخل نسبت به خارج بدليل قيمتهاي نسبي بالاتر آنها سبب افزايش واردات مي گردد. 5- افزايش كسري بودجه دولت: 5-1- افزايش مخارج دولتي: دولت خود از بزرگترين مصرف كنندگان حاملهاي انرژي است و افزايش قيمت اين حاملها موجبات افزايش هزينه بسيار زيادي را براي دولت فراهم مي آورد و درصورت عدم اصلاح ساختار خود به تبع آن كسري بودجه شديدتري را شاهد خواهيم بود. 5-2- كاهش درآمدهاي مالياتي: افزايش قيمت حاملهاي انرژي با افزايش قيمت تمام شده محصولات توليدي شركتهاي خصوصي سبب كاهش سود آنها و در نهايت سبب كاهش درآمدهاي مالياتي دولت مي گردد. 5-3- تثبيت سوبسيدها ( يارانه ها ): با فرض اجراي طرح هدفمند كردن يارانه ها مطابق با ضوابط مندرج در پيوست، قاعدتا نبايد تغييري در حجم يارانه ها صورت پذيرد. چراكه اجراي اين طرح با فرض هدفمندسازي يارانه ها صورت پذيرفته و قاعدتا نبايد تغييري در حجم يارانه ها ايجاد نمايد. 6- كاهش سرمايه گذاري كوتاه مدت: تورم با افزايش هزينه هاي سرمايه گذاري امكان سرمايه گذاري خصوصي و دولتي را مي كاهد و در نتيجه نرخ رشد توليد را كاهش مي دهد و بديهي است در شرايط اقتصادهائي همچون اقتصاد ايران بقاي مشكل بيكاري از پي آمدهاي اجتناب ناپذير كاهش سرمايه گذاري است. 7- افزايش هزينه حمل و نقل: اجراي طرح هدفمندسازي قيمت حاملهاي انرژي با افزايش قيمت سوخت تاثير مستقيمي بر روي افزايش هزينه حمل و نقل دارد. افزايش قيمت اين متغير تاثير بسزايي در رشد بهاي تمام شده تمامي محصولات توليدي داراست. 8- اثرات تركيبي بر روي صنايع مختلف: اجراي اين لايحه بسته به نوع صنعت، آثار مختلفي داردشركتهاي نيروگاهي و فرآوردههاي نفتي شركتهايي هستند كه اين لايحه اثر مثبتي بر روي آنها ميگذارد. صنايع سيمان، فولاد و آلومينيوم كه مصرف برق و گاز آنها بالا است با اجراي لايحه هدفمند كردن يارانه ها اثر منفي از اين لايحه خواهند گرفت. صنايع مختلف هر يك با ساختارهاي خاص خود تاثيرپذيري متفاوتي از اجراي اين طرح خواهند داشت كه بايد مورد مطالعه قرار گيرد. بعنوان مثال شركتي را در نظر بگيريد كه با استفاده از يارانه موجود بر نهاده هاي توليد و به تبع آن كاهش بهاي تمام شده محصولات توليدي خود توان رقابت پذيري در عرصه هاي جهاني را يافته است. چنين شركتي در صورت اجراي اين قانون مطمئنا بسياري از مزايا را از دست مي دهد. ولي نكته حائز اهميت اين است كه در بلندمدت شركت مجبور مي شود براي تداوم فعاليت به سمت اصلاح ساختار مديريتي و توليدي خود برود تا بتواند با بهره گيري از آن در بازار جهاني به رقابت بپردازد. بعنوان مثالي ديگر شركتي را در نظر بگيريد كه كالاها و خدمات توليدي آن در ارتباط مستقيم يا غير مستقيم با نهاده هاي توليدي باشد كه قيمت آن افزايش يافته است. بديهي است اجراي اين طرح با اثرات درآمدي كه به همراه دارد باعث ايجاد بستر رشد براي شركت مذكور مي باشد. ابعاد كلان اقتصادي اجراي طرح در بلند مدت: 1- کاهش مداخلات دولت در نظام قيمت ها و عبور از اقتصاد دولتي به اقتصاد بازار آزاد 2- کاهش نابرابري هاي اقتصادي ( هم اکنون سه دهک بالاي جامعه بيش از 70 درصد يارانه ها را در اقتصاد تصاحب مي کنند ) 3- کاهش قاچاق کالاهاي يارانه اي که به علت تفاوت قيمتي به وجود مي آيد. 4- کاهش هزينه هاي نظارتي و اجرايي دولت كه در مورد يارانه هاي غير مستقيم وجود داشته است. 5- افزايش قدرت بخش خصوصي به علت کنار رفتن دولت از توليد اين اقلام. 6- افزايش بهره وري توليد و اصلاح ساختارهاي مديريتي 7- افزايش سرمايه گذاري در کالاهاي خارج شده از مشمول يارانه 8- اصلاح الگوي مصرف کالاهاي مشمول يارانه 9- افزايش کيفيت کالاهاي خارج شده از سبد حمايتي. 10- بكارگيري تكنولوژي جديد و كارامد بجاي تكنولوژيهاي انرژي بر موجود در كشور كه به نوبه خود باعث افزايش بهره وري و استفاده بهينه از عوامل توليد مي گردد. |
ظاهرا مرغداریها هم بله:
قیمت جوجه یک روزه از حدود 1200 به 300 کاهش پیدا کرده به دلیل اینکه مرغداریها از جوجه ریختن امتناع میکنند.بنابراین منتظر جهش قیمت گوشت مرغ باید باشیم. در دوره سرما هستیم .هزینه گرمایش مرغداریها توی این دوره به شدت افزایش پیدا میکنه |
:blink: :blink: :blink: :blink: :blink:
بی خیال |
1 ضميمه
نقل قول:
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...] |
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
|
[Only registered and activated users can see links. Click Here To Register...]
|
یه راننده کامیون میگفت مسیری که با 10 هزار تومن گازوئیل میومدم، حالا باید 100 هزار تومن پول گازوئیل بدم.
حالا میدونید همین مسیر رو چقدر کرایه میگرفته ؟ 95 هزار تومن. یعنی الآن 5 هزار تومن ضرر هم میکنه. حالا بنظر شما کرایه بار چقدر میشه ؟ البته اصلا گرون نمیشه ها ;) |
نقل قول:
من هم نظرم همینه حالا اینها این نرخها رو از کجاشون درآوردن نمیدونم.:laugh: ضمنا شایعه شده که میخوان نرخ گازوییل رو تغییر بدن |
ساعت جاري 05:04 با تنظيم GMT +4.5 مي باشد. |