اول خدمت آقاي كاشاني عزيز بگم :
دوست عزيز لطفا فارسي تايپ كنيد ! باور كنيد خواندن پينگليش كار سختيه.رشته كلام از دست آدم در ميره. در ضمن اينهمه امكانات اينجا ريخته. من قبل هم ازتون خواهش كردم فارسي تايپ كنيد ولي شما هنوزم داريد پينگليش تايپ ميكنيد.
با زدن دكمه
SCROLL LOCK ميتونيد صفحه كليد رو فارسي كنيد !
بسيار هم ساده است.
درباره موضوع تاپيك :
كلا سرمايه گذاري(Investment) با نوسان گيري(Swing Trading) دو تا موضوع متفاوت هستند. تعاريف خاصي دارند و رفتارشون هم متفاوته نسبت به بازار. اين حرف آقا مجتبي درسته.اينكه چه اسمي هم روي هر كدوم بزاريم فرقي نداره.هيچكدوم هم ترجيح ماهيتي نسبت به ديگري نداره. دلالي كردن چيز بدي نيست. شايد اسمش بد در رفته باشه تو ايران
چيز ديگه اينه كه تو ايران تعريفي شده بنام ميان مدت كه چيزيست بين نوسانگيري و سرمايه گذاري. كه شايد بشه گفت اكثر سرمايه گذاران بازار تو اين طبقه جا ميگيرن !
درباره اينكه چرا نميشه به اميد EPS بالاي بعضي شركتها موند :
اين رو از فاندامنتالي ها بپرسيد بهتره. چون همه حرف اونا اينه كه بايد ارزش ذاتي و حقيقي سهم را مشخص كرد(NAV = Net Asset Value) و زير قيمت خريدش. سود تقسيمي شركت ميتونه دليل بعضي چيزها باشه غير از پيشرفت شركت تو صنعت خودش :
۱- موفقيت شركت در يك چيز جديد :سرمايه گذاري در بورس - سرمايه گذاري غير بورسي - زمينه هاي كاري جديد در صنعتي جديد ......
۲ - عدم مديريت سالم و درست در شركت يا توانايي پايين شركت در گسترش و توسعه. و بجاي طرح توسعه پخش نقدي سود ميكنه
۳ - و هزار و يك حالت ديگه !
خدمت آقاي كاشيان هم اينكه اسم كار مهم نيست. همونطور كه ره هر كس بگي تو بورس كار ميكنم فرضش اينه كه بايد تريپ بازاري باشي. در حاليكه از نسل جديد سرمايه گذاران بورس بي خبرن. اسم كه مهم نيست! مهم اينه كه از توش پول در بياد
