قسمت پنجم
بنابراین، کسی که بیش از دو دهه است، به پیروی از نقطهنظر اقتصادانان ایران، مخالف فاصلهگرفتن قیمتهای کنترلشده از قیمتهای واقعی بوده است، و بر ضرورت اصلاح این شکافهای قیمت اصرار داشته است، نمیتواند مخالف واقعیسازی نظام قیمتی کشور باشد. ترس از عقبنشینی دولت و به فراموشی سپردهشدن برنامه هدفمندکردن یارانههاست که صاحب این قلم را ناچار کرده است خطر اجرای طرح در این شرایط نامتعادل را گوشزد کند.
واقعیسازی قیمتها نباید به اصلاح قیمت حاملهای انرژی محدود شود. همراه این تعدیل، آزادسازی قیمت ارز و ریال ضرورت دارد. البته، در شرایط فعلی که کشور حتی برای اصلاح یکی از این قیمتها بسترسازی نکرده است، صحبت از تعدیل همه قیمتها نمیتواند برنامه روز باشد. برای آن جراحی بزرگ، میباید مناسبات بینالمللی ایران بهبود یابد، و برنامه فقرزدایی عمدهای که معطوف به یاریرساندن به اقشار کمدرآمد کشور است همزمان اجرایی شود. چنین بسته جامعی طی برنامهای جامع و با آمادهسازی بسترهای یادشده میباید در فرصت مناسب به اجرا درآید.
با این همه، اگر مقرر باشد به هر دلیل رفع عدمتعادل کلی مدنظر نباشد، و صرفاً واقعیسازی یکی از سه قیمت یادشده در کانون توجه باشد، فازبندی صحیح موضوع ایجاب میکند که تعیین قیمت مناسب برای نرخ ارز مقدم بر آزادسازی نرخ حاملهای انرژی باشد. افزایش قیمت ارز متناسب با نرخهای تورمی (یک سال اخیر) اقتصاد ایران را به حرکت درمیآورد، و صنایع داخلی را زنده میکند. تولید بسیاری از کالاها دیگر صرف خواهد کرد (به ویژه اینکه قیمت حاملهای انرژی پایین است)، ادامه کار برای کارگران خارجی کمتر به صرفه خواهد بود، صادرات رونق خواهد گرفت، از شدت واردات کاسته خواهد شد، و اشتغال بیشتر در دسترس خواهد بود. بیشک تورم پاشنه آشیل چنین جراحیای از اقتصاد است. اما در مجموع، چنین فازبندیای صحیحتر از آزادسازی قیمت حاملهای ارزی خواهد بود. این موضوعی است که در مقالهای مستقل به آن خواهیم پرداخت.
اعتقاد اینجانب از حدود چهار سال قبل که دولت نهم مدعی اجرای برنامه هدفمندکردن یارانهها شد، آن بوده که دولت چنین کاری را نخواهد کرد. امروز نیز که برای چنین تعدیلی قانون داریم، و مجلس و دولت و اراده سیاسی دایر بر اجرای آن است، پیشبینی اینجانب آن است که برنامه هدفمندکردن یارانهها که ضرورتی قانونی هم هست، به اجرا درنخواهد آمد.
در این زمینه، دولت هرگز تلاش نکرد طرحهای بدیل و از جمله طرح تشکیل صندوق نفت و گاز را که توسط پارهای از اقتصاددانان قبل ازانتخابات مطرح شد، مورد بررسی قرار دهد.
--------------------------------------------------------------------------------
1. چهار رویکرد بالا عیناً برگرفته از مقاله استاد دکتر مسعود نیلی است. ر.ک. به مقاله زیر:
« بررسی یارانه نقدی در گفتوگو با دکتر مسعود نیلی،» چهارشنبه 12 آذرماه 1388، صنعت و توسعه
*این متن از نوار سخنرانی آقای دکتر عبدهتبریزی که در سالن الغدیر دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سمینار «فرصتها و چالشهای بازار سرمایه پس از اجرای طرح هدفمندکردن یارانهها» در تاریخ 12/12/1388 ایراد شده است، پیاده و توسط سخنران ویرایش شده است.