نمايش پست تنها
قديمي February 15th, 2007, 05:49   #6
Mohsen
مدیر ارشد
 
Mohsen's Avatar
 
تاريخ عضويت: Jan 2006
محل سكونت: تهران
ارسالها: 3,128
تشکر: 2,195
تشکر از ايشان: 12,833 بار در 2,939 پست
Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)Mohsen (سطح 9)
گزارشی از رفتار سرمایه داران در بورس اوراق بهادار ایران

0

'از سال ۷۸ با ۵ میلیون تومان وام شروع کردم و الان ۲۵۰ میلیون تومان سرمایه در بازار سهام ایران دارم. در حال حاضر هم چون اعتقاد دارم باید بر اساس شرایط زمانی عمل کرد، بخشی از سهام ام را که می توانستم، نقد کردم و منتظر مشخص شدن اوضاع سیاسی ام. باید مشخص شود که اوضاع کنونی به بحران می رسد یا آرامش. بعد از این، ممکن است مجبور باشم سهم ها را گران تر بخرم، ولی ریسک کمتری را تحمل خواهم کرد.'
اینها را محسن، سهامدار- کارگزار سی ساله بورس تهران، درحالی می گوید که اخبار نگران کننده ای از اوضاع آتی سیاسی ایران به گوش می رسد. این وضعیت، شاخص کل بازار بورس تهران را با کاهش جدی مواجه کرده است.
برای موفق بودن در بازار بورس اوراق بهادار تهران، مانند هر بازار سهام دیگری، دسترسی به اطلاعات مختلف از وضعیت داخلی سهام و روند حرکت قیمت سهم آن از یک طرف و تسلط بر شرایط عمومی بازار از طرف دیگر لازم است. داشتن اطلاعات داخلی، هنوز در بازار ایران به طور رسمی ممنوع نشده و به همین دلیل عده ای، ‌با وجود داشتن تسلط بر این موارد، باز هم نمی توانند در کوتاه مدت، برنده واقعی بورس ایران باشند. بسیاری از کسانی که طی چند سال اخیر در بورس ایران با شکست مواجه شده اند، بدون آگاهی و عجولانه وارد آن شده اند.
برای منصوره، سهامداری که از سال ۸۴، یعنی دوران رکود بازار بورس تهران، خرید و فروش سهام را شروع کرده، موفقیت در بازار بورس ایران یعنی: "انتخاب سهم خوب و تشخیص زمان ورود و خروج مناسب به آن سهم. یعنی این که خرید به موقع انجام بدهیم و فروش به موقع داشته باشیم."
او با تعریفی که از موفقیت دارد، خود را موفق نمی داند و اضافه می کند: "معمولا زمان ورود و خروج مناسب را درست انتخاب نمی کنم، چون اطلاعات، در زمان مناسب به دستم نمی رسد. معمولا دیر وارد سهم می شوم، در موقع فروش هم، وقتی متوجه می شوم که صف فروش تشکیل شده. در کل دچار تاخیر زمانی هستم."
نوید، ۲۲ ساله که تا حدودی خود را آدم موفقی در بازار بورس می داند، عامل موفقیتش را "از روی آگاهی و دانش" پیش رفتن، می داند: "در حال حاضر تلاش می کنم تا بتوانم به بازار تسلط پیدا کنم."
برای علی، کارگزار ۳۰ ساله ای که نماینده یکی از ارگان های دولتی به شمار می رود، موفقیت، تنها در "رسیدن به بالاترین ارکان اجرایی موجود در بازار" خلاصه می شود: "یعنی رسیدن به سمت عضويت در هیات مدیره سازمان بورس و عضویت در شورای بورس. خود من از ۱۰ پله، ۳ پله را برای رسیدن به این هدف، طی کرده ام."
اما شکست خورده ها چه کسانی اند؟ رحیم، سهامدار ۴۲ ساله ای که از اواسط سال ۸۳، مصادف با آغاز رکود در بازار بورس تهران، در این بازار حضور داشته، نه تنها خود را که اغلب سهامداران حاضر در بازار را شکست خورده می داند. او درباره علت این شکست معتقد است: "از سال ۸۳ به این طرف که من شاهد بودم، موفقیت در این بازار معنا نداشته است. علت این موضوع هم به وجود صف های فروش زیاد که سرمایه ها را از بین می برند، باز می گردد."
او کسانی را در بازار بورس ایران موفق می داند که "از رانت های اطلاعاتی برخوردارند که اغلب هم افراد دولتی یا وابسته به دولت اند."
کمی دانش، اطلاعات و تجربه
کم نیستند کسانی که در بورس تهران، به ظاهر موفق بوده اند اما به دلیل نداشتن تجربه یا استفاده نکردن از تجربیات گذشته، آورده های خود را در شرایط ویژه، به باد داده اند. تصمیم گیری درست و به موقع، از مهمترین عواملی است که سهامداران را به موفقیت نزدیک می کند.
نوید، امیدوار است تا ۵ سال دیگر، ۳۰۰ درصد روی سرمایه اش سود کرده باشد. او برای این کار، برنامه ریزی کرده است: "قصد دارم دائما سطح دانش خودم را بالا ببرم، برای کاری که انجام می دهم، وقت بگذارم و طبق هدفم، پیش بروم."
منصوره، تشکیل سبد سرمایه گذاری را عامل موفقیت در این بازار می داند و می گوید: "در این دو سال به این نتیجه رسیدم که باید سبدی از سهام تشکیل داد و از هر صنعت، مقداری سهم در آن نگاه داشت. به این ترتیب اگر اتفاقی برای یکی از بخش های بازار بیافتد، سبد سهام شما کمتر آسیب می بیند."
مهدی، سهامدار ۳۵ ساله ای که از ۱۲ سال پیش در بازار به کار مشغول است، درباره موفقیت و عوامل آن در بازار سهام می گوید: "بازار بورس، خشک و منطقی است، اما روش های موفقیت در آن، بسیار گسترده و منعطف است. باید به همه ابزارهای علمی و مالی و تکنیکی مسلح شد. حتی ابزارهای سیاسی که بتواند تحلیل درستی از مسایل ارایه دهد، مهم است. اما در آخر می توان به این نتیجه رسید که تجربه است که باعث تصمیم گیری درست می شود."
رحیم، نه تنها برای دیگر سهامداران، که برای خودش هم راهی برای موفق شدن در بازار بورس نمی شناسد: "موفقیت ممکن است مقطعی باشد، اما بعد از مدتی، مجددا بیشتر از قبل بازنده هستیم". او معتقد است: "چون همه چیز در این بازار سیاسی است و رانتهای اطلاعاتی (دسترسی به اطلاعاتی که در اختيار عموم قرار ندارد) مطرح است، برای افراد عادی، همه چیز به باخت منجر می شود".
شهرام، سهامدار – تحلیلگر ۳۶ ساله، عوامل موفقیت خودش در بازار بورس تهران را عاقلانه رفتار کردن اش می داند: "احساسی تصمیم نمی گیرم، هر روز برای بازار وقت می گذارم. ساعت ها جلوی تابلوی معاملات می نشینم و بازار را بررسی می کنم. اما با همه علاقه ای که به بازار داشتم و سودی که عایدم شده، اعتقاد دارم در این شرایط باید از بازار بیرون رفت، چون الان همه چیز فرمایشی است".
شب های ناآرام سهامداران
بسیاری معتقدند برای موفق شدن باید وقت زیادی گذاشت، اما تنها جنبه مالی کار نیست که منجر به موفقیت می شود. کم نیستند سهامدارانی که با وجود کسب موفقیت های مالی، به دلیل از بین رفتن تعادل زندگی شخصی خود، با نارضایتی در بازار حضور دارند یا آن را ترک کرده اند.
منصوره، درباره تاثیر فعالیت در بازار سهام بر زندگی خصوصی اش می گوید: "اوایل، هم وقتم را می گرفت و هم اثر منفی زیادی در زندگی ام می گذاشت، اما الان اینطور نیست."
او که از سال ۸۴، یعنی اوج رکود اخیر بورس تهران، به معامله روی سهام دست زده است، می گوید: "در سال گذشته، از نظر روحی، لطمه خوردم. اما به مرور با صحبت با دیگران متعادل تر شدم و پذیرفتم که این بازار، ریسک بالایی دارد و باید بتوانم تاثیر کمتری از اتفاقات بگیرم. امروزه یاد گرفته ام که دیگر روی پولی که وارد بازار می کنم، خیلی حساب نکنم و برای گرفتن سود، صبور باشم."
علی، کارگزار بورس تهران، همه چیزش را در بورس خلاصه کرده است: "به این دلیل که مجردم و از ۱۸ سالگی هم در جامعه به کار مشغول بوده ام، نوع دیگری از زندگی را تجربه نکرده ام و اوقات فراغت زیادی نداشته ام. الان هم احساس می کنم زندگی ام در همین خلاصه شده و باید هم اینطور باشد."
مهدی هم که قبل از ورود به بازار سهام، ۵ سال معلم بوده، درباره اثر بازار بر زندگی شخصی اش می گوید: "از وقتی وارد بازار سرمایه شدم، آرامش زندگی ام به هم ریخت، طوری که بعد از چند سال، از پا افتادم و بیمار شدم . بعد از آن، کم کم به خودم مسلط شدم و حالا به آرامش نسبی رسیدم."
محسن، سهامدار- کارگزار سی ساله، درباره زندگی و شرایط روحی اش در بازار بورس، می گوید: "از سال ۷۸ تا ۸۱ که در بازار به صورت حرفه ای کار نمی کردم، نگرانی زیادی داشتم و فشار روانی زیادی را تحمل می کردم. اما از وقتی به صورت حرفه ای به کار ادامه دادم و به آن، به عنوان یک شغل نگاه کردم، آرامش بیشتری دارم و دیگر کم و زیاد شدن سودهایم، چندان در زندگی ام تاثیر ندارد."
جعفر، کارگزار سابق، که از سال گذشته، تنها به ارایه آموزش های تخصصی در بازار مشغول است و به طور مستقیم با بازار در ارتباط نیست، در باره اثر فعالیت در بورس اوراق بهادار بر زندگی خصوصی افراد معتقد است: "ارتباط با بازار و سهامداری برای حرفه ای های بازار، اصلا کار سختی نیست و مخل آسایش و آرامیش آنها نمی شود. آن ها حتی از منزل هم می توانند کار خود را انجام دهند. يک فرد حرفه ای، تنها چند ساعت در هفته برای بررسی عملکرد سهام در بازار وقت صرف می کند."
آتش به مال دیگران
گرچه بازار سهام، یکی از معدود موارد سرمایه گذاری است که سرمایه اولیه چندانی نمی خواهد، اما بسیاری از افرادی که مایلند در این بازار موفق عمل کنند، حاضر نیستند با سرمایه کم شروع کنند. برخی از جدال های روحی این افراد یا بی قیدی آنها در از دست دادن یا حفظ کردن سرمایه، ناشی از احساس باختن مالی است که به خودشان تعلق نداشته است. برخی که مسئولیت مالی دیگران را به عهده گرفته اند، با مسایل روحی متعددی مواجه شده اند.
حال ببینیم این افراد سرمایه ورود به بازار بورس را از کجا آورده اند.
"سال ۸۲ با حدود ۲ میلیون تومان سرمایه اولیه شروع کردم و با آن، یک سهم خریدم. از آن زمان، کم کم به سرمایه ام اضافه کردم و حالا حدود ۷ میلیون تومان دارم." نوید بعد از گفتن این جمله می افزاید: "قسمتی از سرمایه ام را از خانواده ام گرفتم و قسمتی دیگر را از پس اندازهایی که داشتم تامین کرد".
حمید که محل تامین درآمد ماهانه اش، شغل کارگزاری است، سرمایه شخصی اش در بازار بورس را از پس انداز شخصی و کمک پدرش فراهم کرده است. او تمام سرمایه اش را وارد بازار بورس کرده است.
مهدی اولین بار با توصیه و سرمایه پدرش وارد بازار سهام شده است: "کلا با سرمایه دیگران کار کرده ام و از خودم سرمایه ای جز آنچه از پدرم گرفتم، ندارم."
محسن هم در حال حاضر، ۲۵۰ میلیون تومان سرمایه در بازار سهام دارد و در سال ۸۳، بخشی از پول موجود در بازارش را به ملک تبدیل کرده است.
شهرام که به کار خرید و فروش ملک مشغول است، می گوید: "ابتدا قسمتی از سرمایه ام را که از محل فعالیت شغلی ام تامین شده بود، وارد بازار کردم و الان حدود ۴۰ درصد از سبد دارایی هایم، سهام است." او همچنین یک کارگاه تولیدی دارد که قسمتی دیگر از سرمایه اش، در آنجا جریان دارد.
مریم نیز بخشی از سرمایه اش را از محل دریافت اجاره از ملکی که دارد، تامین کرده و بخش دیگر را هم از همسرش گرفته است.
سود های وسوسه انگیز، زیان های خانمانسوز
بازار بورس اوراق بهادار، در کنار همه نا آرامی ها و نابسامانی ها، محل سرمایه گذاری کسانی است که به سرمایه گذاری بلند مدت اعتقاد دارند. در این میان سودهای کوتاه مدت، عده زیادی را وسوسه می کند تا در این بازار بخت خود را بیازمایند. اما با ملتهب شدن شرایط، خیلی از این افراد، حتی قادر به بیرون کشیدن اصل سرمایه خود از بازار هم نخواهند بود. برای همین هم هست که سرمایه گذاران حرفه ای، سرمایه گذاری در بورس را سرمایه گذاری بلند مدت بر روی پول هایی که نیاز فوری به آن نداری تشخیص داده اند.
"یک بار در عرض یک شب، سهام ام ۱۵% افت کرد و بخشی از کل سرمایه ام را روی یک سهم از دست دادم؛ بلافاصله آن سهم را فروختم." علی در حالی از زیانش صحبت می کند که یک بار هم قیمت یکی از سهامش "از ۱۵۰ تومان، شد ۲۸۰ تومان" که بازهم بلافاصله، آن را فروخت.
مهدی، که در هر دو دوره رکود بزرگ بازار بورس ایران در سال های ۷۵ و ۸۴ حضور داشته، در این باره می گوید: "تا به حال، آنچه داشتم را از دست داده ام، اما همچنان در بازار هستم." او البته سود زیادی هم در این مدت نصیبش شده: "در سال ۷۳-۷۵، روی یکی از سهام خودرویی سود زیادی کردم و ۵۰۰ درصد سود بردم. بعد از آن، همه آن سود را به بازار برگرداندم و این، اشتباه ترین کاری بود که انجام دادم."
محسن مدعی است از سال ۷۸ تا ۸۲ سود کرده است: "ریسک زیان من کم است وفقط چند بار دچار زیان آنی شدم. یکی از آن ها در دی ماه ۸۳ برایم اتفاق افتاد که معاملات تعدادی از سهامم ناگهان متوقف شد و بعد از مدتی، با نصف قیمت باز شد."
شهرام که سود امسالش را منوط به اوضاع سیاسی دو ماه مانده به آخر سال می داند، درباره زیان هایی که تا کنون متحمل شده می گوید: "اوایل ورودم به بازار، سرمایه ام را در اختیار فردی قرار داده بودم تا اداره کند. در همان سال، روی یک سهم، ۷۰ میلیون ضرر کردم. از همان زمان تصمیم گرفتم خودم وارد بازار شوم. بالاخره هم توانستم ضررهایم را در سال جاری جبران کنم."
اشرف هم که برای حد زیان اش روی هر سهم، استراتژی خاصی دارد، می گوید: "تا به حال دچار زیان شدید نشده ام، چون تنها تا ۱۰ درصد ریسک زیان می پذیرم. چند بار هم روی معاملاتم سود زیاد کردم و مجددا آن را در بازار به جریان انداختم."
مدیریت سود و زیان، از مهم ترین مسایلی است که بسیاری از سهامداران را به خود مشغول می کند. یکی از درس های مهم سرمایه داری، نگهداری سود و پول است، نه به دست آوردن آن. به همین دلیل است، در شرایطی که بازار روند مناسبی را طی می کند، بسیاری از افراد غیر حرفه ای و بی تجربه سودهای زیادی می کنند که در شرایط ناآرام سیاسی و اقتصادی، قادر به حفظ آن نیستند.
اوضاع کنونی بورس تهران،‌ شرایطی را فراهم کرده که سهامداران حرفه ای یا به سود های اندک قانع شده اند یا نگهداری سهام در دراز مدت را توصیه می کنند. بسیاری از آنها سودهای کلان گذشته را از دست داده اند و برخی ضررهای کلانی را متحمل شده اند.
منبع
Mohsen آفلاين است پاسخ با نقل قول
3 تشکر کننده از Mohsen: