نمايش پست تنها
قديمي June 9th, 2009, 13:12   #1566
بهزاد اقبالی
مدیر تالار تحلیل بنیادی - کاربر برگزیده شهریورماه 87
 
بهزاد اقبالی's Avatar
 
تاريخ عضويت: Dec 2006
محل سكونت: سرزمین همیشه جاویدان ایران
ارسالها: 2,697
تشکر: 6,744
تشکر از ايشان: 24,431 بار در 2,729 پست
بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)بهزاد اقبالی (سطح 9)
ارسال پيغام بوسیله Yahoo به بهزاد اقبالی
0

نقل قول:
نوشته اصلي بوسيله clyde_barrow نمايش نوشته ها
همیشه عمر در این فکر بودم و هستم علت این بیچارگی و عقب موندگی این همه سالیان برای من و جامعه ای که درش بودم چیه؟؟؟...همیشه به این اندیشیدم که چه شد ایران اینطور شد و در پی این اندیشه هی خوندم و خوندم و خوندم و شنیدم و شنیدم و شنیدم و پرسیدم و پرسیدم و بحث کردم.....در اوایل مثل اکثر مردم فکر میکردم که این مشکل از افرادی غیری ایرانی و از بیرون بما تحمیل شده وگرنه ایران الان باید مثل خیلی خیلی وقت پیش ها دراوج شکوفایی و حتی بهتر می بود...با بیشتر شدن تجربم دریافتم که باید علت در خودمون جستجو کنم نه فقط در بیرون...فهمیدم که علت اینها همش خودمم و خودمونیم.....فهمیدم که خودم چیزی رو رعایت نمی کنم و لی انتظار بیش از بیجا دارم تا دیگران رعایت کنند...دیدم که در عین اینکه داد می زنم دموکراسی با این حال در وجودم و در فتارم شخصی بشدت دیکتاتور هستم.....دیدم که هر چه به دیگران خرده می گیرم و بعنوان عیبشون سر پرچم میکنم و نشون بقیه میدم خودم دارم بدتر از طرف مقابل انجامش میدم.


در تمام مدتیکه این رو فهمیدم همیشه سعی کردم این اخلاق رو از خودم دور کنم ،سعی کنم اگر میخوام دیکتاتوری نباشه اول از خودم شروع کنم..... در تمام مدتیکه در سایت فعالیت کردم هم رویه ام همین بوده و همواره سعی کردم با این نوع کژاندیشی رایج مبارزه کنم و این نوع کژاندیشی رو برای همه روشن و اشکار کنم.

در تمام مدت سعیم این بوده و میدونم در طی این مدت و این تلاشم خطا هم بسیار داشتم ولی هر خطایی که داشتم این خطاهاییکه در بالا گفتم و گریبانگر جامعه شده رو مرتکب نشدم.


نه جناب اقبالی......مطمئن باش که من اصلا و عمرا دیگه دم از شرافت نخواهم زد اونم در جاییکه شرافت فقط حرفه و مزاح....اونم در جاییکه شرافت کلمه ایست برای بهره بردای.....من اشتباه کردم این کلمه نا اشنا رو اینجا بکار بردم و به اشتباه خودم اعتراف میکنم.


جناب اقبالی من در پستهایی که زدم و شما ناراحت کرده هیچ وقت و هیچ وقت اصلا و ابدا نه کنایه ای به شخص شما زدم و نه خواستم با شما دشمنی(یا یقول خودتون از در رقابت) وارد بشم.....من اگر در پستم در تاپیک "امار های اقتصادی" حرفی زدم قصدم اعتراض به رویه یک بام دوهوایی بود که توسط مدیران در تصمیم گیری برای عدم بحث سیاسی در سایت ،اتخاذ شده بود......من اگر به اقای البرز گفتم درود بر شرافتت معنی حرفم این نبود که بهزاد اقبالی بی شرفه،بلکه حرفم این بود که می بینم کس دیگه ای هم به این رویه معترضه و در این روند اعتراضش از تهمتا نمی ترسه...من اگر گفتم که کسانی تهمت حق دوستی رو ادا نکردن می زنند منظورم افرادی بود که در اون تاپیک اومدن دقیقا این حرف رو زدند...منظورم دقیقا شخصی بود که اومده در پروفایل شما پیغام گذاشته:

"حیف شما که یکسال وقتت رو اینجا تلف کردی"


منظورم شما نبودی و نمی دونم که چرا بخود گرفتی .....ولی مهم نیست.....مهم می دونی چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟



مهم اینه که من زاویه ای از شخصیتت برام رو شد که تا حالا مخفی بود ....زاویه ای که اگر کسی حتی قسم میخورد من باورم نمیشد که اینجوری باشی.


جناب اقبالی و بقیه دوستان و افراد حاضر در سایت
من صد در صد اشتباه کردم...من معترفم که طرز تفکرم اشتباهه.....من الان در پیشگاه شما می پذیرم که پست زدنم در اون تاپیک اشتباه بوده ...می پذیرم که دستخوش احساسات و تب انتخابات شدم و بخاطر همین دوستان رو از خوندم رنجوندم....ولی.....ولی......ولی


یکی بیاد بمن بگه ایا در اثبات حرفام(حتی اشتباه) به هرکاری دست زدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایا برای اینکه ناراحتیم رو از کسی نشون بدم به هر روش ضد دموکراتیک و غیر انسانی دست زدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


اگر کسی نمونه ای سراغ داره بیاد بگه و اصلا و ابدا رو در وایسی نکنه....ولی ...ولی ....همزمان هم برید و پست جناب اقبالی رو دوباره بخونید و قضاوت کنید ......دوباره بخونید و ببنید که کسیکه دم از اصلاحات و طرفداری از دموکراسی و انسانیت می زنه به چه روشی داره با یک فردی که بقول خودش دوست قدیمی و محترمی بوده چگونه حسابش رو تصفیه میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟....چگونه با روشی که اتفاقا و از قضا چند روز پیش یک فرد در مناظره با رقیبش انجام داد میخواد حقانیت خودش و پس بودن و بی شرف بودن من رو ثابت کنه؟؟؟


اصلا گیریم من لجن...گیریم که من پست...گیریم که من بی شرف ....ولی ایا با این همه صفات من در برخورد با مسایل روش رو کردن مسایل خصوصی دیگران رو در پیش گرفتم؟؟؟؟؟...یا جناب اقبالی؟؟؟؟؟






دیگه اهمیت نداره در موردم چی فکر میکنید....اصلا برام اهمیت نداره که اثبات بشه من در همه موارد اشتباه کردم...اصلا من بدون تلاش شما برا اثبات اینها خودم می پذیرم که اشتباه کردم ...می پذیریم لایق صفاتی هستم که ممکنه بهم بدید...ولی..ولی:


فقط همین موضوعی که گفتم رو قضاوت کنید برام کافیه.....قصاوت کنید که ایا بیان مسایل خصوصی (تاره اونهم به تعبیر خودت و به سود خود بصورت یکطرفه) در مواجهه و مقابله با یک فرد کار درستیه یا نه؟؟؟؟؟





با احترام



کلاید
در نوشته های شما جز مظلوم نمایی و سفسطه چیز دیگری نمیبینم.شما اگر صادق بودی و به رفاقت پایدار جواب پست های خصوصی رو میدادی.و بعد از این مدت رفاقت های گذشته یادت نمیرفت.شایدم کلاید پیر شده و گذشته ها یادش نمیاد.ولی قبول کن که کلاید اون کلاید قدیم نیست.اصلا معرفت گذشته رو نداره.

در ثانی یه جوری میگی من از مسایل خصوصی حرف زدم انگار من اومدم از خانواده شما در این تاپیک نوشتم خنده داره. من تنها واقعیت ها رو عنوان کردم ولی شما اصلا معلوم نیست دلیل این رفتارت چیه؟خوب تو هم بگو.نه اینکه بشینی به ریش همه بخندی.اقا من بد ،امیر بابک هم بد بود؟؟؟؟اقای کلاید جواب ندادن به پست های خصوصی دیگران نهایت بی ادبیست.این رو بدون.

شما میفرمایید که منظورتون من نبودم اما دقیقا برداشت من این هست که منظور شما من بوده ام.در جای جای پست هایتون این رو میتونم تشخیص بدم.
شما با قوانین سایت مشکل دارید؟؟؟خوب این به من چه ربطی داره؟؟چرا باید میومدی توی تاپیک من اون جور ننه من غریبم بازی در میاوردی؟؟مگر این سایت بخش پیشنهاد و انتقاد نداشت؟؟

جالب اینجاست که من اصلا نمیدونم چرا شما از در دشمنی با من در اومدی؟؟؟؟
فقط یه کلمه بگو چرا جواب پیام های خصوصی رو نمیدی؟؟؟؟

فرمودی زاویه پنهان من رو شد...خوب خدا رو شکر میکنم که شما بالاخره ما رو شناختی و همه اون چه که در گذشته بود رو فراموش کردی و حالا چسبیدی به این زاویه پنهان که من خودم نمیدونم کجام هست.
ولی من در مورد شما این چنین قضاوتی ندارم.زاویه پنهان هم در شما نمیبینم.ممکن است در این مدت اتفاقی افتاده باشه که من و بقیه از اون بی خبریم.
تو مطالب من رو میزاری به زاویه پنهانم که رو شده.اما نشد برادر یه طرفه به قاضی نرو.امیر بابک هم گفت امیر هم گفت: که تو عوض شدی.حرفایی که من زدم یا امیر زد یا امیر بابک فقط به خاطر اینکه همه در حد کلاید سابق ازت انتظار دارن نه این کلاید.کلاید سابق مهربان بود و صمیمی.برای من سخت هست که ببینم بدون هیچ دلیلی چنین برخوردی رو داری.ببین تمام بچه هایی که من رو از نزدیک دیدم میدونن که همیشه ازت تعریف کردم.یک بار هم پشت سرت بد نگفتم.وقتی هم که ازت گله مند شدم بهت پیام خصوصی زدم ولی تو جواب ندادی.دیگه چه انتظاری داری؟
حداقلش من حرفامو زدم که شما زاویه پنهان ما رو کشف کنی.اما تو هم بیا دلایلت رو بگو تا ما هم حداقلش به اشتباهات خودمون پی ببریم کلاید خان.
بهزاد اقبالی آفلاين است پاسخ با نقل قول
تشکر کننده از بهزاد اقبالی: