بازار سرمايه بازار پژوهشها، آزمون و خطاها، بيم و اميدها، گذشتهء نگري و آيندهنگري و علم و خرافه است. سرمايهگذاران به منظور اقناع خود براي خريد يا فروش اوراق بهادار از روشها و ابزارهاي گوناگوني استفاده ميكنند. ارزشيابي علمي سهام مستلزم دانش، صرف وقت و جمعآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات است. از آن جا كه غالب معاملهگران بورس اوراق بهادار از دانش كافي براي بهكارگيري روشهاي ارزشيابي بيبهرهاند يا فرصت كافي براي جمعآوري و تجزيه و تحليل اطلاعات ندارند و در بسياري از موارد اطلاعات پايهاي مدلهاي ارزشيابي به سهولت در دسترس قرار ندارد، اقدام به استفاده از روشهاي ساده، سريع و در دسترس ميكنند. يكي از روشهاي اخير زمانبندي روزها يا ماههاي معاملاتي بر مبناي تجارب گذشته است.
تعيين زمانبندي روزهاي معاملاتي يا اثر روزهاي هفته يا ماهها براي استفاده در خريد و فروش سهام از سال 1987 در بورس نيويورك جنبهء مقبولي يافت. در اين سال شخصي به نام ييل هيرچ )yale Hirch( بر مبناي تجارب حاصل از معاملات بورس سهام نيويورك كتابي به نام «دوشنبهها سهام نفروش» منتشر كرد كه به سرعت مورد استقبال فعالان بازار قرار گرفت. هيرچ براساس تغيير شاخصهاي هفتگي از سال 1353 تا 1387 يعني 34 سال، الگويي را طراحي كرد كه طبق آن اگر سرمايهگذاران در روز دوشنبه خريد ميكردند و روز جمعه آن را ميفروختند، عملكرد موفقي داشتند.اما روند اگوي هيرچ از سال 1990 متوقف شد و آمارها نشان ميدهد كه امروزه در بورس نيويورك دوشنبه روز بهتري براي فروش سهام است. آخرين بررسيها در آن بازار نشان ميدهد كه پنجشنبه روز خريد و دوشنبه روز فروش است. به هر ترتيب بسياري از معاملهگران بازار مذكور هنوز دوشنبه را براي خريد خوشيمن ميدانند.
تحقيقات انجام شده در بورس سهام نيويورك نشان ميدهد كه سرمايهگذاران براي سالهاي متمادي بر مبناي اثر ژانويه معامله كردهاند. اثر ژانويه به گرايشي براي عمومي سهام خصوصائ سهام با ارزش بازار كوچك بوده است كه بيانگر عملكرد مثبت طي چند هفتهء اول سال نو است. در سال 1968 اگر كسي پرتفوي بازار در آخر سال تشكيل ميداد 4/15 درصد در ژانويه بازدهي كسب ميكرد.
اثر ژانويه تا سال 1990 ادامه يافت، اما تحقيقات نشان دادهاند كه در شش سال اخير تنها سه سال ژانويه بازده خوبي داشته است. به عبارت ديگر اثر ژانويه در 50 درصد موارد مثبت بوده است.
بورس اوراق بهادار تهران نيز از ابتداي پيدايش خود شاهد تلاشهاي گستردهء فعالان بازار براي يافتن قواعد و الگوهاي ساده و سريعي براي كسب بازدهي غيرمتعارف بوده است. توجه به اين نكته ضروري است كه اگر مردم به الگوي معيني گرايش يابند و در آن الگو معامله كنند قطعائ سود خواهند برد; اما پس از آنكه عدهء زيادي به سمت الگو گرايش يابند اثر آن از بين خواهد رفت و حتي ابزار سود بردن حرفهايها خواهد شد. اواخر دههء 70 و اوايل دههء 80 معاملهگران بورس تهران گرايش مشهودي به استفاده از روشهاي تحليل تكنيكي يافتند. زيانهاي سالهاي اخير كاربرد اين روش زمانبندي خريد و فروش سهام خنثي كرده است. حدودائ از اوايل سال جاري گرايش قابل توجهي در بين فعالان بازار براي استفاده از اثر روزهاي هفته مشاهده ميشود. همانگونه كه در جدول اثر روزهاي هفته پيداست، ظرف 10 هفتهء گذشته نيز چنين گرايشي مشهود است.تغييرات جدول نشان ميدهد كه در مجموع خريد سهام در روز شنبهء هر هفته و فروش آن در آخر هفته (چهارشنبه) به بازدهي مطلق انجاميده است.
به هر ترتيب، قبل از استفاده از چنين الگوهاي فاقد پشتوانهء علمي بايد به چند نكته توجه كرد: _1) پژوهشهاي متعدد نشان داده است كه عملكرد گذشتهء لزوما عملكرد آينده را تبيين و پيشبيني نميكند و 2) آنچه كه در بازار سهام قطعي است تغيير است 3) براي استفاده از اثر روزها يا ماهها بايد تعيين كرد كه چه سهامي بايد خريداري شود. توجه كنيد كه تغيير مثبت جدول ناشي از تغيير شاخص كل است و تنها بازده پرتفويي ميتواند با شاخص هماهنگ شود كه ريسك سيستماتيكي معادل يك داشته باشد يعني مصرف بازار باشد.از آنجا كه امروزه استفاده از اثر روزهاي هفته در بازار سرمايهء كشور يكي از پارامترهاي مورد توجه برخي از سرمايهگذاران است، در اين شماره از روزنامه قصد داريم به بررسي نظر كارشناسان درخصوص اين موضوع بپردازيم. گفتوگوي همكارمان آرزو عليمدد را با كارشناسان در زير ميخوانيد