نمايش پست تنها
قديمي August 25th, 2004, 09:37   #3
yaser_rashidi
مدیر سایت
 
yaser_rashidi's Avatar
 
تاريخ عضويت: Mar 2004
محل سكونت: Tehran
ارسالها: 1,716
تشکر: 360
تشکر از ايشان: 1,510 بار در 578 پست
yaser_rashidi امتياز غيرفعال است
0

راه بقادربورس 3


تشخیص شرکتهای برتر:

دراین مرحله پس از انتخاب صنایع برتر لازم است تا دربین آنان بدنبال شرکتهائی بگردیم که شاخص صنعت خود میباشند . برای این موضوع داشتن پیش زمینه های اطلاعات مالی میتواند کمک شایانی به شما نماید بنظر میرسد که رعایت توالی زیر مارا درانجام این موضوع یاری خواهد نمود .

الف- بررسی گذشته :
تکنسین های بورس معتقدند که گذشته درهمه حال میتواند چراغ راه آینده باشد وواقعا این موضوع غیر قابل انکار بنظر میرسد وما هم هرگز خودرا از این اصل مستثنی نمیدانیم دراین بخش درنظر گرفتن رتبه نقد شوندگی وبازدهی که شرکت درطول سنوات قبل داشته باید ملاک عمل جدی قرار گیرد چرا که ما هرگز تمایل نداریم درسهامی سرمایه گذاری کنیم که امکان نقد شوندگی سریع نداشته باشد فرض کنیم که درطول یکسال بازده 500درصدی هم یک شرکت داشته باشد اما اگر امکان خرید وفروش پائین داشته باشدونتوانید آنرا در موقعیت مناسب به نقد تبدیل کنید ویا با سهام دیگر تعویض نمائید فاقد ارزش قابل قبول خواهد بود پس حتما سرعت نقد شوندگی را برای انتخاب خود لحاظ نمائید من به شخصه بیشتر تمایل به سرمایه گذاری درشرکتهائی دارم که دارای رتبه نقد شوندگی کمتراز 50 باشد .

ب - بررسی نسبتهای مالی :
نسبتهای مالی قدرتهای نهفته یک شرکت را میتواند به ساده ترین زبان بیان داردو سعی میکنم به شرح خلاصه واجمالی وبسیار فشرده برخی از این نسبتها بپردازم اما پیشنهاد اکید دارم برای درک بهتر یک شرکت حتما سطح دانش مالی خودرا ارتقاء دهید .

نسبتهای نقدینگی:
شامل دونسبت جاری وآنی است که درحقیقت توانایی شرکت را دربازپرداخت دیون نشان میدهد وکوچک بودن این نسبت درحقیقت بیانگر ریسک مالی یک شرکت است نسبت آنی از نسبت جاری کوچکتر بوده که این میزان اختلاف بیانگر حجم موجودی یک شرکت خواهد بود .

نسبتهای کارائی:
مهمترین نسبت دربخش نسبتهای فعالیت نسبت دوره گردش موجودی ها است این نسبت درحقیقت نشان میدهد که حجم بهای تمام شده چندبرابر موجودی کالاست ونشان میدهد که چه میزان از حجم کالای ساخته شده درانبارها موجود است واز آنجائی که موجودی کالا نوعی دارائی غیر مولد تلقی میگردد کوچک بودن این نسبت میتواند نشان از فعالیت بهینه شرکت باشد (البته بازهم باید نوع عملکردشرکت ووضعیت بازار که آیا فصلی است یا خیر را نیز ماحوظ قرارداد )
نسبت بعدی درگروه نسبتهای کارائی نسبت گردش داریی هاست بزرگ بودن این نسبت نشاندهنده استفاده بهینه از دارائی ها ووجود حد متناسب دارائی های غیر مولد میباشد که برای تاکید میتوان آنرا با نسبت گردش دارائیهای ثابت مقایسه نمود که هرچه اختلاف دراین بین کمتر باشد تاکیدی بر استفاده بهینه از دارائیهای یک شرکت خواهد بود .

نسبتهای سود آوری:
که شامل نسبت سود ناخالص نسبت سود عملیاتی و نسبت سود خالص میباشد که بزرگ بودن این نسبتها نشاندهنده حاشیه ایمنی بالادر عملیات شرکت میباشد .
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام این نسبت که از تقسیم سود خالص بر بخش حقوق صاحبان سهام بدست میآید نشان دهند این خواهد بود که سهامداران دارای وضعیت محکمتری درقیاس با بستانکاران برخوردارند .

نسبتهای سرمایه گذاری :
نسبت مالکانه : این نسبت نشان میدهد که چه جزئی از شرکت متعلق به سهامداران میباشد که اگر این نسبت را از عدد یک کسر کنیم درحقیقت نسبت علائق سایرین به شرکت بدست خواهد آمد درخصوص این نسبت به سادگی نمی توان نظری ارائه داد درعین حال که دارای اهمیت بسیار زیادی میباشد وباید این نسبت را با سطح تورم کشور نرخهای بهره رایج نرخهای بازدهی شرکت وبسیاری دیگر از عوامل مورد ارزیابی قرارداد اما کلا اگر درحالت نرمال یک شرکت بتواند از سرمایه دیگران کسب درآمد کند طبعا خیلی بهتر خواهد بود از اینکه از سرمایه خود دست به عملیات بزند .
در یک مقطع زمانی که نرخ های بهره ثابت اما نرخ تورم افسارگسیخته بود نسبت 0.7 به0.3 نیزبسیار ایده آل بود اما امروزه با مهار شدن تورم ورقابتی شدن بازار باید درخصوص این نسبتها با احتیاط بیشتری نظر داد .

نسبت p-e :
این نسبت نشان میدهد که سهامداران انتظاردارند تا طی چند سال آتی (بافرض حفظ شرایط) ارزش سرمایه گذاری امروز خود را بازیافت نمایند ودراین خصوص تعدیل eps بااستفاده از جداول t-student میتواند کمک بیشتری به ما نماید که دراین صورت نسبتهای p-e بزرگ بسیار بزرگتر از نسبتهای p-e کوچک از خود هیجان نشان خواهند داد والبته این نسبت اگر چه یک نسبت جاری وپر استفاده دربازار میباشد اما ظاهرا دربازار ایران بیش از حد به آن بها داده شده وملاک قرارگرفته است بنظر من این نسبت تنها درکنار کلیه بررسیهای فاندامنتالی ارزش پیدا خواهد کرد وبررسی انتزاعی آن تنها باعث انحراف خواهد گردید

Eps&Dps
: این دوبه ترتیب بیانگر سود متعلق به هر سهم وسود نقدی هرسهم میباشد واگر چه حرکات بازار براساس تغئیرات آن شکل مییابد اما به ندرت من شرکتهایی را پیدا کردم که ضریب همبستگی بین قیمت و Epsآنان نزدیک به 0.8 باشد حداقل درجامعه آماری انتخابی واین به خوبی نشان میدهد که بازار به آینده ای بسیار دورتر از حتی یک سال مالی نگاه میکند (البته این موضوع را خوشبینانه گفتم ودرحالت بدبینانه میشد گفت که بازار تحت تاثیر شایعات وسایر عوامل قراردارد) .

بررسی نسبتهای مالی اگر چه میتواند موثرباشد اما درنظرگرفتن یک شرکت به تنهایی نمی تواند مارا به نتیجه ای قابل قبول رهنمون سازد چرا؟ مگر قبلا نگفتیم که نسبتهای مالی یکی ازمفید ترین راهکارهای تشخیص شرکت های خوب وبد است ؟ درپاسخ باید گفت اگرچه بررسی نسبتهای مالی میتواند برای ما موثر باشد اما تاثیر گذاری آن زمانی دارای وجاهت لازم خواهد بود که مااین نسبتها را بترتیب با طبقه وصنعت مادر خودش مورد مقایسه انجام دهیم بعنوان مثال فرض کنید نسبت گردش دارائی های ثابت شرکت تراکتورسازی برابر 8.275 است این عدد به تنهایی یک عدد خام است که مناسب یا نامناسب بودن آن انها زمانی مشخص میشود که آنرا با صنعت تجهیزات مقایسه کنیم خواهیم دید که این نسبت درصنعت مذکور برابر 5.55 است وحالابه راحتی میتوانیم اعلام کنیم که شرکت تراکتور سازی درقیاس با صنعت مربوطه اش توانسته تا از دارائی هایش به نحو مطلوبتری استفاده نماید .
اگر ما کلیه نسبتهای با اهمیت را مورد قیاس قراردهیم به ندرت به وضعیتی خواهیم رسید که مثلا کلیه نسبتها برتراز صنعت مربوط باشندویا بلعکس. بعنوان مثال همین شرکت تراکتور سازی دارای نسبت آنی 0.349 وصنعت 0.450 است یعنی ریسک بستانکاران صنعت کمتر از شرکت تراکتور سازی است که این موضوع میتواند ملاکی برای بررسی مدیریت مالی شرکت باشد .
همانطور که بصورت ایجاذ قبلا هم گفته شد هر نسبت بیانگر یکی از عملکردهای شرکت میتواند باشد پس یقینا دراین خصوص هرکسی میتواند با توجه به انتظاراتی که از بازار دارد انتخاب خود را انجام دهد شاید لازم باشد یک مثال دیگر هم دراین خصوص بزنم .
مثال دونفررا درنظر بگیرید که یکی ارزیابی شرکتی را برای1سال دیگر انجام میدهد ویکی برای 3 سال دیگر دراین دوحالت منطقی است که کسی که دارای دیدگاه کوتاه مدت تراست نسبتهای سود آوری برایش دارای جذابیت بیشتری است درحالی که فرد بادیدگاه بلند مدت دربررسی نسبتهای مالی توجه بیشتری برروی استفاده بهینه از دارائی ها مبذول خواهد داشت چرا که مطمئن است درصورت بهینه بودن این نسبتها شرکت بدنبال یک مدیریت اقتصادی است یعنی استفاده بهینه از حداقل امکانات موجود درجهت ماگزیمم سازی سود و چقدر میتواند این استد لالها محکم تر شود . زمانی که نسبتهای مالی چند سال گذشته شرکت نیز مورد بررسی قرارگیرد ومساعد بودن روند نسبتهای مالی میتواند اطمینان مارا به یک سهم تقویت نماید ویا اینکه حرکات ناموزون یک شرکت را درطی زمان مشخص کند که درواقع بیان کننده مدیریت نابسامان یک شرکت ویا فعالیت نامطمئن شرکت خواهد بود . (در ادامه حتما بخشهای کوتاهی را درخصوص تاثیر مدیریت بر ارزش سهام خواهیم داشت )

پ - بررسی صورتهای مالی اساسی
اگرچه بررسی نسبتهای مالی میتواند کمک های شایانی را درخصوص درک وضعیت شرکت به ما بکند اما به خاطر داشته باشید که این موضوع مانع بررسی اجزای تشکیل دهنده صورتهای مالی نخواهد شد همیشه سعی کنید اجزای تشکیل دهنده حسابهای دائمی وموقت شرکت را با دقت وحوصله تام وتمام مطالعه کنید ومطمئن باشید که اطلاعات فوق العاده ای را میتوانید از مقایسه صورتهای مالی اساسی یک شرکت استخراج نمائید بعنوان مثال بررسی روند رشد هزینه های مالی ، هزینه های حقوق ودستمزد ، مواد وسربار رشد سالیانه فروش وضعیت مالیات پرداختی و... اطلاعات بسیار جذابی را برای شما به همراه خواهد داشت که یقینا درکنار سایر اطلاعات مکتسبه تا اینجا میتواند شمارادرانتخاب صحیح رهنمون سازد . البته دراینجا مقایسه شرکت را با صنعت به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم چرا که شاید اینگونه مقایسه (البته ازنظر من) تنها باعث انحراف خواهد شد ( البته این فقط نظر شخصی من است ممکن است سایر اساتید مخالف این امر باشند ) وبهتر است که صورتهای مالی یک شرکت را به تنهائی باخودش اما طی دوره های زمانی مختلف مورد بررسی قراردهیم .

ت - بررسی بودجه :
تا مادامی که صورتهای مالی یک شرکت بسته نشود وگزارش حسابرسی آن صادر نگردد ما تنها دارای یکسری اطلاعات تاریخی هستیم که چندان برای دوره جاری قابلیت استناد متقن ندارداما چطورمیتوان به اطلاعات بودجه استناد نمود ؟
طبعا اینبار نیز گذشته یک شرکت میتواند به کمک ما بیاید شرکتهای پذیرفته شده در بورس مکلف هستند حداقل 5باردرسال گزارشات بودجه خود را به بورس ارائه دهند و کلیه عملیات موثر بر وضعیت شرکت وepsرا افشا نماید ودر نهایت درپایان دوره مالی عملکرد قابلیت قیاس با بودجه درمقاطع زمانی مختلف را پیدا میکند عموما اگر انحرافات eps را حداقل درطی 5 سال گذشته یک شرکت بررسی کنیم شاید کمتر از دومورد پیدا کنیم که از روند کلی 5 ساله گذشته شرکت خارج شده باشد ( اگر غیر از این باشد شاید ملاک بودجه وبررسی انحراف آن تا حدی شک برانگیز باشد ) بعنوان مثال شرکتی دارای انحراف + 15% درeps است اگر 5سال را مورد مقایسه قراردهیم خواهیم دید که دربیش از70% موارد انحراف مثبت وجود دارد وممکن است 30% باقی خارج از روند شرکت باشد که این موضوع معمولا درطول عمر شرکتها کاملا موجه است ودرنهایت میتوانیم انحراف eps را بعنوان نقطه قوت ویا ضعف یک شرکت درنظر بگیریم .

ث – بررسی اطلاعات وشایعات درخصوص آینده شرکت
همیشه درحواشی شرکتها شایعات وجود دارد وشرکت بدون حاشیه را کمتر میتوانیم پیدا کنیم شرکتها معمولا هرچه سیاسی تر باشند شایعات بیشتری را به همراه خود میکشند چرا که به جهت مبهم بودن بسیاری از امور درسیاست ظهور این شایعات طبیعی بنظر میرسد
هرچه پرطرفدارتر باشند شایعات بیشتری را با خود به یدک میکشد چرا که با توجه به تراکم نظرات وخواستهای طرفداران سهم بعضا درقالب شایعه ظاهر میشود .
حالا باید دید که با این شایعات چگونه باید برخورد کرد ؟
آنچه مسلم است این خواهد بود که شاید بسیاری از شایعات ریشه در اطلاعات insider داشته باشد ویقینا بسیاری دیگر نیز ناشی از ایده های اتوپیایی سهامداران است وبرخی دیگر نیز دامهای خطرناکی است که توسط گروهی که به قول آقای فرهانی برفراز پلکانهای کثیف قرارگرفته اند نشر می یابد ( حتما این مقاله آقای فرهانی را مطالعه کنید شاید در اخبار داغ بورس سایت پارس پورتفولیو باشد ) .
پس باید به خاطر داشته باشیم که همیشه مخاطب را شناسایی کنید اما درهر حال هرگز براساس آن تصمیم نگیرید باز هم این موضوع را تاکید میکنم که شایعات مبنای مناسبی برای معامله نیستند مگراینکه اولا مخاطب مشخص باشد وثانیا بدنبال زمینه های تحقق شایعه به واقعیت بگردید ولو اینکه درطول این مدت سهم رشدی را هم شروع کرده باشد وبه خاطر داشته باشید که ما قرار نیست بدنبال سودهای مقطعی برویم مابدنبال سهم های قدرتمندی هستیم که اگر 15روز هم نتوانستیم به قیمتها سری بزنیم 40% ارزش خودرا ازدست نداده باشند .

ج – مدیریت وپرسنل
مثالی را دراین خصوص میزنم شرکت گازولوله از لحاظ بسیاری از پارامترهای فاندامنتالی ارزش بازارش از ارزش واقعی اش فاصله گرفته وشاید با 400تا 500 میلیون بتوان شرکتی مشابه آنرا درکشور ساخت اما به شخصه چرا حاضر شدم این سهم را بخرم وهمچنان آنرا درسبدم حفظ کنم ؟ مهمترین دلیلی که دراین راستا مانع از خروج من از این سهم شده قدرت بالای مدیریت این شرکت وتوانائی های فوق العاده شرکت مادر گازو لوله بوده . من از این موضوع میخواهم یک نتیجه بگیرم وآن اینکه مدیریت توانا امکان تحت الشعاع قراردادن بسیاری از نسبتها وتئوری هارا دارد درخصوص توانائی مدیریت به مثالی دیگر اشاره میکنم چهارمین شرکت بزرگ مخابراتی امریکا حدودا دوسال پیش درمرز ورشکستگی قرارگرفته بود وارزش سهام این شرکت بطور مایوس کننده ای درسراشیبی قرارداشت درحالی که هیچ امیدی به آینده شرکت نمی رفت هیئت مدیره شرکت درآخرین حرکت خود آقای اینانلو (یا شاید مدانلومطمئن نیستم ) را به سمت مدیر عاملی شرکت منصوب کرد دراولین روز کاری شرکت ، قیمتها تغئیر جهت داده ودراولین گام ارزش شرکت بیش از3% افزایش یافت شاید 3% دربازارایران خیلی معمولی باشد اما اگر به نرخ بهره سالیانه 3تا4درصدی ایالات متحده نظری داشته باشیم خواهیم دید که ین رشد میتواند تا چه حد تاثیر گذار باشد ( شما میتوانید آنرا بانرخ بهره 17درصدی درایران مقایسه کنید ...) .
البته کاملا مطمئن هستم که کسب اطلاعات درخصوص مدیریت شرکتها کاری سهل وممتنع نخواهد بود اما اگر توانستید اطلاعات مفیدی درخصوص مدیریت یک شرکت وتوانائی های آن بدست آورید مطمئن باشید اطلاعات بسیار ارزشمندی را کسب نموده اید (وحتما سعی کنید آنرا دراختیار سایر دوستان نیز قراردهید )

چ - بررسی تکنیکی وتشخیص زمان مناسب خرید
خوب حالا ماسهم مناسب را انتخاب کردیم اما باید دید که کی ؟ وبا چه قیمت ؟ آنرا بخریم اگر چه قرارشد که دیگر به نوسانات کوتاه مدت توجهی نکنیم وبلند مدت به بازار نگاه کنیم ، اما این به آن معنی نیست که هروقتی وبا هرقیمتی یک سهم را خریداری کنیم چون درهر صورت ما باید درکلیه محاسباتمان جائی برای خطا بگذاریم واینطور نشود که با محاسبات اشتباه نتوانیم آنرا با سرعت جبران کنیم وقدرت مانور را ازخودمان سلب کنیم. اینجاست که تحلیلهای تکنیکی میتواند به کمک ما بیاید . پس میبینید که ما هم با نظرات تکنسین ها مخالف نیستیم وکمکهای زیادی را از این روش خواهیم گرفت . اما کی ؟ زمانی که به ارزش یک سهم از دیدگاه بنیادگرا اطمینان حاصل کردیم .
روندهای گوناگونی میتواند به ما کمک کند مانند حجم تعدادسهم معامله شده - ارزش روز بازار یک شرکت – قیمت – چگونگی حرکت نوسانات مثبت ومنفی یک سهم – RSI – نمودارهای SML – روندهای قیمت تعدیلی وبسیاری دیگر از تکنیکهای چارتیستی (مطمئنم که محاسبه بسیاری از این تکنیکها بسیار مشکل وحتی با استفاده از اکسل هم کسالت بار خواهد بود اما بنظر میرسد که یکی از شرکتها کارهایی را درجهت طراحی یک نرم افزار تکنیکی برداشته وبزودی وارد بازار خواهد شد )

مادراین قسمت سعی داشتیم که همانند گامهای قبلی مان بصورتی فشرده به بررسی بخشی دیگر ازمباحث فاندامنتالی بپردازیم وبیش از پیش سعی من براین قراردارد تا اهمیت وقدرت این روش برای دوستان باز شود تا خوددوستان بدنبال این روش رفته مطمئن باشید که اگر به درک مناسبی از روش فاندامنتال دست یابید خود خواهید توانست روشهای جدیدی را بنیاد نهید وبه لذت بسیاری از بررسی شرکتها برسید .
درضمن ازاظهار لطف برخی از دوستان نهایت سپاس را دارم اما بیشتر علاقمند هستم تا از نظرات شما مطالب جدیدی را بیاموزم پس حتما درمباحث شرکت نمائید ودرخصوص آن اظهار نظر فرمائید

درادامه این مبحث بزودی به بررسی مبحث ریسک دربورس خواهيم پرداخت


سربلندوسرافراز باشيد
بهروزشهداپي
__________________


[کاربران ثبت نام شده مجاز به مشاهده لینک ها می باشند. ]
yaser_rashidi آفلاين است پاسخ با نقل قول
تشکر کننده از yaser_rashidi: