نقل قول:
نوشته اصلي بوسيله Vahid Javaheri
متاسفم از کال شدن ،بهتره شعر بگیم با اجازتون !
چه تلخ است قصه های کال مارجین !
و ریپ ریپ در نت و وب ،بدتر از این ؟
چه تلخ آن دم که خواهی سند کنی میل !
شود بر تو فغان و سند میل ،فیل ! (fail)
چه شوم آن ران شده مارتینگل اکسپرت
ندارد دسترسی بر نت ورک ،ای دل
.........................
چه نیک گفتی در امضایت عسل جان !
که در بازی با گرگان و رندان،
مشو بازیچه آن بزرگان !
که گه گه ناگهان همچو بره
شوی طعمه ،اسیر خاک ، ای دل !
کاش میبود خواجه حافظ در این راه
خودش میخواند بر ما آن غزل را
که آن گمگشته یوسف باز آید
که آن تک راهگشا در راه باشد
نه نه نه ، خجل از روی شرمساری
همان بهتر که نیستی خواجه حافظ !
چگونه چت میکردی در مسنجر ؟
اگر می بود در حین فرار بود
به جرم زلف یار و جام و باده !!!
(از خودم )
پ.ن: مدیریت محترم در صورت مناسب قرار نگرفتن این پست در این تاپیک ،انتقال لازم را انجام فرمایند !
|
سلام ای یار دیرینم . وحیدم .
.....................................عجب شعری زخود در کردی!.....دیدم !!
چطوری ای رفیق خوب و نیکو؟
.....................................بیا با ما جیگر بازم لب جو....
چو دیدم شعر گفتی از سر طبع
....................................سزاواری ندیدم بر خودم منع.
لذا یک چند بیتی در وکردم ....
....................................که در آن یادی از جند حیف کردم .
خرابی خطوط ارتباطی .....
................................همه ارکان وب هم قاطی پاتی...
بعد از کلی کلنجار و خدایا
.............................گشوده میشود یک سایت ....اما
چو میخواهی که کامی بر بگیری ....
........................................به ناگه میشود اوضاع گیری .
یکی غولی بزرگ است این بروکر ....
.........................................که جیبش گنده تر از از حجم تانکر .
نگردد پر ....چونان چشم حسود است .
...........................................ولی� �ن کاسبیش چند سر به سود است .
از این قطعی و آن استاپ هانتینگ . ...
...........................................از آن دزدی و این آیبی و رانتینگ...
برای خود فراهم کرده قصری ....
.....................................زپول کی ؟! من و سانی و باقی ....
خلاصه الغرض اینجا مکانیست ....
......................................که بویش چون کباب اما خیالیست .
ولیکن چند یار با مروت ...
............................همه رعنا و زیبا با صلابت
شده من عایدم ...هر چند گاهی ...
........................................ز دنیا میرسد گه بوی ماهی
چو دیدم شعر گفتی من خوشم شد ....
.............................................یه خوشگل داشتم ...خوشگل ترم شد!
جواهر در ید ما گرد راهیم .......
....................................دو چشم خلق سویت ...ما چه خواهیم ؟!
برادر دوست دارت در کمین است .
......................................که در چشمش وحیدش ملک چین است .
اگر بازار نیرنگی بداند....ولی رسم رفاقت بر نتابد .
از حافظ گفته ای بشنو تو حرفی ...ز درویشی که اسراری نهفتی.
در این دنیا اگر سودست با اوست ....که خرسندی همیشه در ید اوست ( در این دنیا اگر سودیست با درویش خرسند است )
خدا یا از فارکس و پول و امکان ....چنان قسمت نما تا در دل و جان .
چنان درویشکان خرسند باشیم . ... به یاری و رفاقت بند باشیم .
اگر خاری به پایت رفت برخیز....اگر پولی زدستت رفت آن نیز.
بیا تا گل برافشایم ...ساقی!!!شراب و مزه و یک مشت یاقی
.(بیا تا گل بر افشانیم و ....فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو بر اندازیم .)
اگر جمعند اینها دیگرت هیچ....نماند غصه و اندوه از پیچ.
و شاعر گفت تا سقف فلک را ....شکافیم و بیاندازیم طرحی !!!
.................................................. .....................ولیکن لایه اوزون سوراخ است ...بیا تا ما بدوزیمش به سختی
عجب اوسکول شدیم این اول شب!!
........................................ز دست گشنگی از دستت ای رب !!!
بریم افطار دیگر وقت تنگ است !! ....
..........................................به وقت گشنگی اکسچنج ننگ است .
تقدیم به وحید گل و دوست داشتنیم .