سلام و عرض ادب بر جناب حصارکی و مسعود خان رهجو و از جناب رضا برای حسن سلیقه شان
دوستی دارم که در دیاری دور سردبیر نشریه ایست که اندکی نیز مقبولست از او احوال دیارشان را پرسیدم او شروع به ناله کرد .علت را خواستم بدانم؟
گفت این شهر برای هر جوانی از جانمایه گذاشته تا روزی آنجوان به آغوش شهر بازگردد و موثرترین ایده ها را با خود به همراه آورد .دریغ که جوانان دیروز و بزرگان امروز شهر را ترک کرده اند و شهر خالی از افراد تاثیر گذار گردیده. من نیز اندوهم گرفت اما چاره چیست مامن که تنگ شود عاشقان نیز می روند هرچند که خوب می دانیم این دو گرانقدر کوچی ننموده اند برای ترک دیار بل اندکی روزمرگی و سختی های زندگانی آنان را از مامنشان دور نموده.
چه خوش وقتیم از بازگشت آنان که حرفشان خریدار دارد ویک تنه دیاری را به سرمنزل مقصود می رساند...