به هر حال باید از یه جایی شروع کرد.
امروز
فردا
یک هفته دیگه
دو ماه دیگه
.....
از یه جا شروع میشه
تفکرش شکل گرفته
نیازش هم احساس میشه
پس چه بهتر این کار توسط ما شروع بشه .
لازم نیست از ابتدا فکر همه چیز رو کرد و یک کار گروهی بی نقص رو شکل داد.
یک مثال خیلی ساده اینکه وقتی میخواهیم برای اولین بار یک نامه به یک اداره و یا هر جای دیگری بنویسیم :
اگر بخواهیم از همون اول یک نامه بی نقص بنویسیم که قابل توجه باشه مطمئن باشید گرفتن قلم در دست خیلی مشکله. ولی وقتی یک مینوت خیلی ساده رو تهیه میکنیم و چند بار اون رو میخونیم و اشکالاتش رو میگیریم ، در آخر یک نامه قابل قبول داریم که حتی به فکر تهیه کاغذ با حاشیه مناسب هم میافتیم.
حالا تصورش رو بکنید اگر این نامه رو همه ببینند و کسانی مثل ما که هیچ تجربه ای رو در نامه نگاری نداشتند خیلی خیلی راحت تر میتونند یک الگوی خوب داشته باشند و بسته به منظورشون ویرایشش کنن.
البته منظور من از اون پیشنهاد فقط تهیه جدول اماری در رابطه با نتایج سیستمها بود و هدفم ادامه و یا بهینه کردن یک سیستم نیست.
مشکلی نیست که آسان نشود
مرد آنست که هراسان نشود
ارادتمند