PDA

View Full Version : بورس:حباب یا رشد


ghoghnos
August 11th, 2010, 17:12
سلام
داشتم مطلبی در دنیای اقتصاد میخوندم
دیدم
شاخص بورس این روزا ترمز بریده و داره بی‌ محابا جلو میره

با خودم فکر کردم این رشد واقعی‌ یا زبانم لال حبابه قرار کدوم بنده خدا تو این حباب بترکه(پولشو از دست بده) مگه نمیگن بورس پیشونی اقتصاد یه مملکته پس چرا اینا با همدیگه نمیخونن

رشد شاخص نزدیک ۱۷۰۰۰ از یک طرف و مشکلات شرکتها ،اقتصاد ،... از طرفه دیگه .آیا رشد بورس می‌تونه به اقتصاد مملکت کمک کنه؟

مثل حرکت دور نفر در خلاف هم مگه قرار نیست بورس و اقتصاد مملکت در موازات هم باشن

و اینکه اغلب شرکتها دولتی هستند و یا بخشه اعظم آن دولتی هستش پس این صاف خرید و فروشها از کجا میاد

راستی‌ شرکتهای تحلیلی در بورس هنوز سبد‌های پر بازده به مشتریان خودشون ارائه میدن

در هر صورت برای خودم جالب بدونم این رشد واقعی‌ هست و یا حباب دیگه ای

از کجا بدونیم و یا مطمئن شیم این رشده نه حباب

امیدوارم دوستان با تجربه در این زمینه نظرت کارشناسیشون رو ارائه بدن و لطفا از بحث‌های انحرافی پرهیز کنید

مرسی‌

masoud123
August 11th, 2010, 17:44
سلام

مثل اینکه این اتفاق قراره هر چند سال یکبار در بورس تهران (کازینوی آقازاده ها) بیوفته، وقتی شاخص بورس به یکباره و صرفا ظرف چند ماه اینجوری رشد می کنه (رشدش میدن) و این در شرایطی هست که تمام دنیا با مشکل بدهی و رکود اقتصادی و کندی ریکوری دست و پنجه نرم میکنه مسلمه که جز حباب چیزی نمی تونه باشه،

چندتا عاملی که به ذهنم میرسه اینها هست که وقتی اقتصاد جهانی اون بازده همیشگی رو نداره، وقتی خیلی از سرمایه گذاران رانتی از خواب سرمایه هاشون میترسن، وقتی صحبت از طوفان اقتصادی با طرح هدفمند کردن یارانه ها میشه، وقتی بورس دبی و بخش مسکن دبی دیگه اون جذابیت همیشگی رو نداره، وقتی واردات کالا با تحریم مواجه میشه و هر روز انحصاری تر میشه، معلومه که سرمایه گذاران و (آقا زادگان) به فکر سرمایه گذاری در بورس تهران و تزریق نقدینگی به اون میوفتند و صد البته اینجور مواقع این آقایون بلدند که چطور با بوق کرنال کردن این شاخص رو بدون پایه و پشتوانه بالا ببرند تا به سود چرب و مفصلی برسند.

حالا کافیه تا اقتصاد جهانی کمی روی خوش ببینه و این آقایون چنان این پولها رو بیرون بکشند که ضرر اون فقط برای عدهای خاص و البته حقیقی ها برود، :cry:

موفق باشید.

ar460ash
August 11th, 2010, 20:11
سلام
داشتم مطلبی در دنیای اقتصاد میخوندم
دیدم
شاخص بورس این روزا ترمز بریده و داره بی‌ محابا جلو میره

با خودم فکر کردم این رشد واقعی‌ یا زبانم لال حبابه قرار کدوم بنده خدا تو این حباب بترکه(پولشو از دست بده) مگه نمیگن بورس پیشونی اقتصاد یه مملکته پس چرا اینا با همدیگه نمیخونن

رشد شاخص نزدیک ۱۷۰۰۰ از یک طرف و مشکلات شرکتها ،اقتصاد ،... از طرفه دیگه .آیا رشد بورس می‌تونه به اقتصاد مملکت کمک کنه؟

مثل حرکت دور نفر در خلاف هم مگه قرار نیست بورس و اقتصاد مملکت در موازات هم باشن

و اینکه اغلب شرکتها دولتی هستند و یا بخشه اعظم آن دولتی هستش پس این صاف خرید و فروشها از کجا میاد

راستی‌ شرکتهای تحلیلی در بورس هنوز سبد‌های پر بازده به مشتریان خودشون ارائه میدن

در هر صورت برای خودم جالب بدونم این رشد واقعی‌ هست و یا حباب دیگه ای

از کجا بدونیم و یا مطمئن شیم این رشده نه حباب

امیدوارم دوستان با تجربه در این زمینه نظرت کارشناسیشون رو ارائه بدن و لطفا از بحث‌های انحرافی پرهیز کنید

مرسی‌



اتفاقات مهمی توی بورس ما افتاده که به نظر منی که چند ساله توی بورس کار میکنم میشه به صورت زیر دسته بندی کرد:

1- خصوصی سازی(خودمونی سازی) ورود سهام شرکتهای بزرگ تولیدی که افراد با سرمایه قابل توجه هم قدرت تغییرش رو ندارند مثل مخابرات فولاد و......

2- انتقال قدرت اقتصادی :.یعنی دولت جدید با ندادن پروژه به بسیاری از شرکتهای پیمانکاری عملا اونها رو تا مرز ورشکستگی پیش برد و بعد از بز خری اونها توسط خودیها و دادن پروژه به اونها باعث افزایش قیمت اونها و به تبع اون شاخص شد نمونه اش هم صدرا.

3- تغییر روش محاسبه شاخص و تاثیر سود تقسیمی در شاخص:در حال حاضر بسیاری از فعالان بورس شاخص رو حدود 13000 میدونند و عدد 17000 رو واقعی نمیدونند

4-سود سازی با فروش داراییها (مثلا ساختمان اداری و....)و ...

5- بازدهی نامناسب بازارهای موازی مثل ماشین-موبایل -مسکنو...در کنار کاهش سود بانکی و جذب سرمایه ها به سمت بورس

6-امکان انجام معاملات اینترنتی و جدیدا هم انلاین که جذابیت خاصی برا یک سری داره و نقد شوندگی رو افزایش میده

7- تبلیغات رسانه ملی !!!جهت جذب سرمایه به بازار بورس(بعضی اوقات یک سری آدم رو توی تالار میبینید که چون میدونید در اینده نزدیک روی یک سری اشتباهات که عمدتا به دلیل عدم شناخت ایشون از ماهیت بورسه سرمایه اش رو از دست خواهد داد ناراحت میشید)

8- فعال شدن صندوقهای سرمایه گذاری با سرمایه مناسب

9- مدیریت شاخص در هفته های اخیر(به عنوان مثال پیش از این دیده میشد که به عنوان مثال 4 تا سهم با تاثیر بالا در شاخص به تدریج برای تعدیل مثبت بسته میشد ولی یک دفعه با هم توی یک بازار منفیباز میشدند و اصطلاحا تعدیل سوز میشدند)

10- افزایش دامنه نوسانبه 4 درصد که باعث آزاد شدن سریعتر پتانسیل یک سهم آینده دار میشه

11- رشد سهام مرتبط با بازار جهانی و خروج نسبی جهان از رکود اقتصادی

12-خروج یک سری آدم ....مثل گنجی و ....از بازار و سختگیری بیشتر بورس در راستای شفاف سازی

13- سیاسی شدن موضوع رشد شاخص و همرای حقوقی ها برای انتشار اخبار مثبت سهام

یه زمانی بانک کار آفرین با سود 60 تومنی قیمت 1200 -1300- داشت ولی حالا با سود بیشتر قیمت 350داره.

به نظرم رشد شاخص با اصلاح هایی که داره ادامه خواهد داشت و حبابی در کار نیست اما این رشد رو نباید به معنی رشد اقتصادی دونست.

hoo121
August 11th, 2010, 22:58
بی تردیدمهمترین عامل کاهش نرخ بهره نظام اقتصادی ربا خواری بانکی کشور میباشد. شاید به دلایل حرمت و مفاسد ربا بی برده اند.بهر حال شاید رانت و ربا دموده شده و دیگر مشروعیت ندارد.

MEhdi Sobhani
August 12th, 2010, 18:41
سلام
من با نظر دوستمون جناب مسعود و آرش موافقم
در واقع اگر يك نگاه خيلي ساده به پنج شش سال قبل كه اقايي كه همه ميشناسيم گفتنن بورس حرامه و قماره و شرايط اقتصادي الان و تبليغاتي كه الان ميشه براي بورس بندازيم خيلي بيشتر اين با منطق جور در مياد كه اين رشدها و افتها همش مصنوعي هست و هدف هم شايعه سازي براي تغيير قيمت و استفاده از اون هست
به عنوان مثال چند سال پيش قيمت سهام پنجهزار توماني با پياده كردن شايعه تعطيل كردن بورس رسيد. به ٥٠ تومان و همه فروشنده بودند و عاملان شايعه خريدار و در حال حاضر هم توسط همون وامل شايعه مرتب تبليغ ميشه كه بورس ايران فلان و فلان هست و ... نتيجتا روز به روز تقاضا براي خريد بيشتر ميشه و طبيعيه كه قيمتها هم بالا مي ره ولي اين يار خريدارها مردم عادي و .... هستند درر قيمتهاي بالا و خريداران قديم حالا فروشنده هستند.

پ ن : اگر غلط املايي يا دستوري زياد داره و متن جالب نبود عذرخواهي ميكنم الان سفرم و با مبايل تايپ ميكنم.

soltan88
August 17th, 2010, 10:58
سلام خدمت دوستان گرامی
به نظر من بازار بورس الان شکل حباب داره هر ان احتمال ترکیدن این حباب رنگی وجود داره
2سال پیش یادتونه بازار مسکن چه جور شد؟
یه عده اقا زاذه با گرفتن وامهای سنگین به اسم طرحهای زود بازده(هیچ طرحی نداشتند) امدند زمینهای کشاورزی مردم را خریدند(تصرف کردند)تفکیک کردند شهرک سازی کردند و بعد داد زدند اگه الان خونه دار نشید دیگه هم نمیشید.به جان زندگی مردم افتادند .تبلیغ کردند و این زمینهای مفت خوری شده را که تا (چندنسل بعذ هم شاید مسکونی نشه )با قیمت گزافی فروختند و بار خودشون را بستند و عده ای هم به امید سرپناهی تمام زندگی خوذشون را به باد دادند و خوذشون را زیر بار سنگینترین بدهیها و وامهای درصد بالا بردند و نردبان ترقی فرصت طلبان شدند

اما بازار بورس هم الان همان راه را میرود
در حالی که ساختو ساز مسکن به عنوان یکی از شاخصهای بزرگ اقتصاذ یک کشور از رونق افتاده و عملا ساخت وسازی در کشور صورت نمیگیرد و بیشتر صنایع بزرگ کشور هم یا تعطیل شده و یا در استانه تعطیلی قرار دارند و کشاورزی هم به علت شرایط بد جوی و واردات بی رویه محصول بدترین حالات به خوذ گرفته و کشاورزان نیز سرخورده شذه اند.
و در حالی که هیچ کار بزرگ و کوچکی حتی یک سوپر مارکت نیز تو جیح اقتصادی ندارد چگونه است که بازار بورس هر روز شاخصهای گذشته خوذ را یکی یکی میشکندو سر به فلک میکشد
البته فقط 1 ذلیل میتواند داشته باشد و ان هم پولهای سرگردان دست مردم که قبلا در بازارهای خودرو و موبایل وجود داشتند
به نظر من با توجه به مطالعات چند سال گذشته ام در بازار فارکس(نه بورس) بهتر است از این بورس فعلا فاصله بگیریم تا مثل ساختمانهای 2 سال پیش نشویم

ghoghnos
August 17th, 2010, 12:39
سلام
با تشکر از دوستان و مطالب مفیدشون
انچه مسلم است شاخص طی این 2 و 3 روزه در مرز 17000 واحد لاک شد شاید برخی از سهامداران حقیقی تحلیل مناسبی از بازار ارایه دادند واز بازار خارج شدند و نتیجتا بازار منفی شد به نظر شما این گفته من چقدر با واقعیت منطبق هست ؟
مسلم بسیار کم دلیلش رو شما بهتر از من میدونید :مگه چند درصد از بازار در دستان حقیقی ها هست که تاثیر شگرفی داشته باشه
خوب فوکوس ما باید بر روی حقوقی ها باشه (ضمنا اغلب حقیقی ها اسپیکولاتور هستند که بر خلاف برخی از دوستان به نظر من این نوع معامله نه تنها بد واخ نیست که برای بازار هم مفید هست که دلیل خودم رو دارم و حتی بازار ما به هج فوند ها هم احتیاج ضروری داره که باعث نقدینگی در سطح بالای میشه)
اغلب شرکتهای حقوقی متاسفانه ازلحاظ ساختار ی در سطح مطلوبی نیستند .
و حالا یه سوال اگه شما مدیر یک شرکت سرمایه گذاری باشید و 500 واحد نقدیگی در صندوق داشته باشید ( قصد نگه داری انرا نداشته و نباید داشته باشید ) و با توجه به وضع اقتصادی موجود در دنیا و کشورمون چه راه کاری برای سرمایه گذاری دارید تا ارزش زمانی پول شما لاقل کاهش پیدا نکند (افزایش پیدا کند چه بهتر)؟
ممنون از صبرتون

rasoulg
August 18th, 2010, 01:19
به نظر من بهترین کار داشتن سبد سرمایه گذاری است:
مقداری طلا
مقداری سهام (البته آنهم به صورت سبد و از صنایه کم ریسک مثل بانکی ها، دارویی ها، پیمانکاری ها و ..)
مقداری اوراق مشارکت
مقداری سپرده بانکی
و مقداری هم املاک (چون الان تقریبا در کف است.

maghz
August 19th, 2010, 14:57
با سلام خدمت آقا رسول و دوستان
آقا رسول اگه میشه موضوع را باز کنی و برایم بگویی که سبد سرمایه گذاری را چگونه تشکیل دهم بنده خارج از در آمد فارکس مقداری سرمایه دارم که سردرگم مانده ام که انرا کجا سرمایه گذاری کنم ممنونم از جوابی که میدهید .:)

maghz
August 23rd, 2010, 16:40
با سلام خدمت دوستان هیچکس دیگه سراغ این تایپیک رو نمیگیره و حتی دوستان
سوال من رو هم
بی پاسخ گذاشتند به هر حال ممنونم از
مباحث جالبی که ایجاد میکنید
ما هم در کنار شما از این مطالب سودمند استفاده میکنیم
حالاشما مارو قابل ندونید و جواب مارو ندید موفق و پیروز باشید .

masoud123
August 23rd, 2010, 16:55
با سلام خدمت آقا رسول و دوستان
آقا رسول اگه میشه موضوع را باز کنی و برایم بگویی که سبد سرمایه گذاری را چگونه تشکیل دهم بنده خارج از در آمد فارکس مقداری سرمایه دارم که سردرگم مانده ام که انرا کجا سرمایه گذاری کنم ممنونم از جوابی که میدهید .:)

سلام

دوست عزیز با توجه به مشکلات اقتصادی کشور و قوانین هر روزه بلکه هر ساعته و اجرای طرح هدفمند کردن یارانه، بهترین جا برای سرمایه گذاری اول خرید مسکن یا زمین و بعد خرید ارز(دلار، پوند، یورو) و در آخر خرید طلا (سکه یا شمش) می باشد. و اگر ترکیبی از این 3 مورد باشد هیچگاه شما ضرر نمی کنید.

موفق باشید.

rasoulg
August 23rd, 2010, 17:01
ببخشيد پست شما را نديده بودم!
بسته به اينكه سرمايه تان چقدر باشد و اين كه چند ماه يا سال مي خواهيد سرمايه گذاري كنيد، بايد يك سبد سرمايه گذاري تشكيل دهيد:
من در پست قبلي 5 زمينه سرمايه گذاري را آورده ام:
طلا،‌ سهام، اوراق مشارکت،‌ سپرده بانکی و املاک
شما سرمايه خود را 5 قسمت مي كنيد و در اين 5 زمينه سرمايه گذاري مي كنيد.
به همين راحتي!

maghz
August 23rd, 2010, 18:16
سلام دوستان عزیز
اول از آقا مسعود و رسول عزیز ممنونم بابت اینکه من رو قابل دونستید و جوابمو دادید
دوم اینکه آقا مسعود به نظر شما سرمایه گذاری در بخش مسکن میتونه به گونه ای باشه که
بعد از هدفمندی یارانه ها رشد کنه و به سود
برسه نمیدونم منظورم رو متوجه شدید یا نه
یعنی من میخوام راهی رو برای سرمایه گذاری پیدا کنم که بعد از
اجرای هدفمندی یارانه ها حالا اگه 100 درصد هم به سود نرسید 90 درصد به سود برسه
اگه راهی مد نظرتون هست راهنمایی بفرمائید
قبلا از نظر کارشناسانه شما دوستان سرمایه ای تقدیر و تشکر میکنم موفق و پیروز باشید.

masoud123
August 23rd, 2010, 19:52
سلام دوستان عزیز
اول از آقا مسعود و رسول عزیز ممنونم بابت اینکه من رو قابل دونستید و جوابمو دادید
دوم اینکه آقا مسعود به نظر شما سرمایه گذاری در بخش مسکن میتونه به گونه ای باشه که
بعد از هدفمندی یارانه ها رشد کنه و به سود
برسه نمیدونم منظورم رو متوجه شدید یا نه
یعنی من میخوام راهی رو برای سرمایه گذاری پیدا کنم که بعد از
اجرای هدفمندی یارانه ها حالا اگه 100 درصد هم به سود نرسید 90 درصد به سود برسه
اگه راهی مد نظرتون هست راهنمایی بفرمائید
قبلا از نظر کارشناسانه شما دوستان سرمایه ای تقدیر و تشکر میکنم موفق و پیروز باشید.

سلام

خواهش می کنم دوست عزیز

دوست من شما باید چند نکته را مد نظر داشته باشید، در واقع باید به گونه ای سرمایه گذاری کنید که 4 تا فاکتور اساسی رو در نظر بگیره، 1- ریسک شما کم بشه، 2- خواب سرمایه نداشته باشید، 3- امنیت در سرمایه گذاری داشته باشید و 4- سود کنید، ممکنه شما در بخشی به سود خوبی برسید ولی مثلا امنیت سرمایه گذاری نداشته باشید.

متاسفانه در ایران و با این قوانین موجود و وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور غیر از 3 موردی که برای سرمایه گذاری گفتم(مسکن-ارز-طلا) مورد دیگری رو نمی بینم که 4 فاکتور اساسی رو داشته باشه و حتی توجیح اقتصادی داشته باشد.

اگر به سهام نگاه کنی متاسفانه در ایران جز باند بازی و رانت خواری چیز دیگری نیست و براحتی سرمایه شما را از چنگتون در میارن (متاسفانه 2 سال صابونش به تنم خورده)، همین شاخص قیمت بورس رو نگاه کنید، خود گویای همه چیز هست که در عرض 4-5 ماه بردنش به آسمون.

در مورد اواق مشارکت که آقای رسول گفتند متاسفانه با سودهای نجومی که می دهند 15 تا 17 درصد و تورمی که ما الان داریم (بالای 20% در بازار = 9% گفته بانک مرکزی) و همچنین طرح هدرمند کردن یارانه که باعث افزایش تورم حداق 30% می شود، قدرت پول شما هر سال کاسته می شود،

دوست من شاید شما در بخش مسکن به سود 90% یا 100% که می گید نرسی، ولی چند نکته می گم خود شما قضاوت کن. قرار یارانه ها هدرمند بشه، پس نیاز هست که قیمت بسیاری از کالا اصلاح بشه, از نون گرفته تا مواد سوختی و سایر موارد حتی هزینه کفن و دفن، قیمت که اصلاح بشه نیاز هست که قیمت ارز اصلاح بشه، اصلاح قیمت ارز باعث بالا رفتن قیمت طلا و قیمت تمام شده کالاهای وارداتی و حتی تولیدی میشه (متاسفانه از مواد خام و اولیه گرفته و حتی تازگیها مواد خوراکی و میوه و حتییییییییییی تسبیح وارداتی می باشد). در اینصورت به نظر شما قیمت مسکن ثابت میمونه؟؟؟

مورد دیگه اینکه اوج زادوولد در ایران بر میگرده به متولدین سالهای 58 تا 65 و 66 که این قشر از الان وارد بازار کار شده و می شوند و در شرف ازدواج و تشکیل خانواده می باشد که این قشر نیاز به مسکن دارند. معمولا سن ازدواج بین 25 تا 32 در نظر گرفته میشه که با یک حساب سر انگشتی تا سال 1395 اوج تقاضا برای مسکن می باشد(گروه های سنی 25 در پی خانه برای ازدواج و گروهای 30 به بالای در پی صاحب خانه شدن).

از طرف دیگر در حال حاضر نوعی رکود در بخش مسکن وجود دارد که احتمالا تا حدود 1 سال یا 1 سال و نیم دیگر این رکود ادامه دارد، از آنطرف حتی می توان با رهن و اجاره دادن آن به نوعی هم از خواب سرمایه کم کرد هم درآمدی داشت.

پس ما در بخش مسکن امنیت سرمایه داریم، خواب سرمایه نداریم، ریسک سرمایه گذاری بسیار کم می باشد و سود که به وقت مناسب حاصل می شود. :advise:

موفق باشید. :blush:

maghz
August 24th, 2010, 04:03
سلام
آقا مسعود ممنونم از توضیح کاملی که در این پست دادی
بنده خودم هم به مطلبی که در مورد خرید و سرمایه گذاری در بخش مسکن
گفتید اعتقاد داشتم ولی با اوضاع و احوال کنونی مملکت راستشو بخوای بنده مقداری
میانه روی پیشه کرده ام چون این مسکن مهر از یک طرف و از طرفی افت و خواب بازار مسکن
باعث شد که من از اینده مسکن بترسم.
راستی آقا مسعود شما باز هم بیشتر از امسال بنده در بازار اقتصاد سررشته دارید
میخواستم ببینم این موسسات مالی و اعتباری مملکتمان چگونه است و میخواهم نظر شما را راجع به آنها بدانم مثلا تعاونی کارسازان حدود 20%سود میدهد آیا می ارزد سرمایه را در این موسسات معطل کرد و آیا امنیت در اینگونه موسسات وجود دارد لطفا اگر وقت شریفتان را نمیگیرم هم نظر و هم جزئیاتی را در این مورد و مورد قبل بفرمائید .
ممنون از جوابتون موفق و پیروز باشید .

masoud123
August 24th, 2010, 09:27
سلام
آقا مسعود ممنونم از توضیح کاملی که در این پست دادی
بنده خودم هم به مطلبی که در مورد خرید و سرمایه گذاری در بخش مسکن
گفتید اعتقاد داشتم ولی با اوضاع و احوال کنونی مملکت راستشو بخوای بنده مقداری
میانه روی پیشه کرده ام چون این مسکن مهر از یک طرف و از طرفی افت و خواب بازار مسکن
باعث شد که من از اینده مسکن بترسم.
راستی آقا مسعود شما باز هم بیشتر از امسال بنده در بازار اقتصاد سررشته دارید
میخواستم ببینم این موسسات مالی و اعتباری مملکتمان چگونه است و میخواهم نظر شما را راجع به آنها بدانم مثلا تعاونی کارسازان حدود 20%سود میدهد آیا می ارزد سرمایه را در این موسسات معطل کرد و آیا امنیت در اینگونه موسسات وجود دارد لطفا اگر وقت شریفتان را نمیگیرم هم نظر و هم جزئیاتی را در این مورد و مورد قبل بفرمائید .
ممنون از جوابتون موفق و پیروز باشید .

سلام

خواهش می کنم دوست من، من هم به اندازه شما از همین اقتصاد سر رشته دارم و نه بیشتر و در همین سایت دوستانی هستند که استاد تحلیل اقتصاد هستند،

اگر مطالبی رو در بالا عنوان کردم سوالاتی بود که خودم مدتی در پی دونستن اونها بودم و از تعدادی از کسانی که هم در اقتصاد سررشته دارند و هم در بازار بودند سوال کردم، چیزی که به شما عنوان کردم چکیده مطالبی بود که آنها به من عنوان کردند.

در مورد مسکن مهر هم چیزی رو که از یک بنده خدایی که در این زمینه دستی در کار داشت به شما نقل قول می کنم: "مسکن مهر اگر در کلان شهرها اجرا می شد می تونست روند تقاضای مسکن رو جواب بده و باعث سروسامان گرفتن سازوکار مسکن می شد، ولی چون اجرای اون در کلان شهرها توجیه اقتصادی نداره، به شهرهای کوچک روی آورده شد که با توجه به جمعیت شهر نشین نمیتونه جوابگو باشه و قدرت رقابت رو در قیمت از مافیای مسکن در کلان شهرها بگیره"

راستش در مورد این موسسات مالی اطلاعی ندارم، بهتره در این زمینه دوستانی که اطلاعاتی دارند جواب بدهند.

موفق باشید. :)

ar460ash
August 25th, 2010, 15:24
احتما لن بیشتر دوستان با نام کامیار فراهانی (مترجم کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی)آشنا هستند.ایشون در حال حاضر مسوولیت خرید و فروش یکی از بزرگترین شرکتهای ایرانی(صنعت و معدن) با سرمایه ای بیش از 150 میلیارد تومان رو بر عهده دارند:

کامیار فراهانی - تحلیل گر بازار سرمایه

این روز ها در اکثر سایت ها، روزنامه ها و گردهمایی های مرتبط با بازار سرمایه این سوال مطرح می شود که روند صعودی بازار تا کجا طول خواهد کشید. اگر در بازار سرمایه فعال باشید، در این چند هفته بارها با تحلیل هایی که سعی بر شناسایی سقف شاخص داشته اند، مواجه شده و بسیار دیده اید افرادی را که با بدبینی از بازار خارج شده اند و چند هفته بعد سهام قبلی خود را چند درصدی بالاتر باز خرید کرده اند . ابتدا قرار بود شاخص در 13000 متوقف شود که نشد سپس، هدف اش 14000 عنوان شد که عبور کرد سپس، 15000 گفتند که این نیز در هم شکست، کمی بعد عنوان شد دلیل صعود شاخص سود مجامع و فرمول شاخص است ( صرف نظر از درست بودن یا غلط بودن این نظر) و سقف همان 16500 است که این بار نیز سقف شکست . به عنوان یکی از فعالان بازار که اکثر بولتن ها، سایت ها و روزنامه ها را مطالعه می کند، می توانم تضمین دهم که در هر یک از سطوح اشاره شده بیش از دو یا سه تحلیل با رویکرد پیش بینی ریزش خوانده ام. در این تحلیل ها تحلیلگران تکنیکی و بنیادی بیش از ده ها دلیل، مبتنی بر ریزش شاخص ارایه کرده اند. از خطوط فیبوناچی گرفته تا تحریم ایران، همه و همه را قید می کردند . خیلی از دوستانم را سراغ دارم که در 5 ماه گذشته بارها و بارها از بازار خارج شده اند ولی، بازار به ساز آنها نرقصید و در نهایت کار خود را کرد.

اگر از من به عنوان کسی که در 5 ماه گذشته هیچگاه نتوانستم تحلیل هایی مبتنی بر ریزش بازار را بپذیرم سوال کنید که چرا این تحلیل ها کار نکردند ؟ پاسخ می دهم زیرا نگارنده آنها هرگز پیش از تحلیل با این سوال که چرا بازار مثبت است رودررو نشد یا حداقل ازآن سرسری گذشت . واقعیت این است که در هر لحظه از بازار اگر درک صحیحی از روند کنونی داشته باشیم، ساده تر می توانیم طول عمر آن را پیش بینی کنیم . پس می توان گفت برای شناسایی طول عمر روند صعودی شاخص باید ابتدا این سوال که چرا بازار مثبت است را پاسخ دهیم.

بااین مقدمه اگر از من بپرسید چرا بازار مثبت است، در سه بخش پاسخ خواهم داد :



بخش اول – روانشناسی بازار



قیمت تابعی از عرضه و تقاضا است. تمام عوامل خواه بنیادی خواه تکنیکی تاثیر خود را بر عرضه و تقاضا می گذارند. همه می دانیم اگر قیمت بالا رود، تقاضا بر عرضه فزونی یافته و اگر قیمت کم شود، عرضه از تقاضا پیشی گرفته است . پس، اگر بخواهیم سوال خود را ساده تر کنیم، باید بگوییم چرا در سال 89 تقاضا از عرضه بیشتر بود ؟

در این قسمت لازم است کمی در مورد فرایند موج های صعودی و نزولی در بازار صحبت کنیم . بازار همواره بین خوش بینی و بدبینی در بازه زمانی های مختلف نوسان می کند. روند های صعودی معمولا در اوج بدبینی بازار آغاز و روند های کاهشی در بیشترین میزان خوشبینی بازار حادث می شوند. به زبانی دیگر، شروع روند، یعنی همان سقف ها و کف ها، جایی است که کمتر کسی باور می کند بازار در این نقطه چرخش می کند. اما چرا این اتفاق می افتد؟ دلایل زیادی برای این مساله عنوان شده است . اگر بخواهیم به زبان ساده بگوییم، اوج بدبینی هنگامی است که اکثریت بازار سهام خود را فروخته اند یا در حال فروش اند به زبان دیگر، بازار از فروش اشباع شده است. در این مرحله ممکن است وارد فاز رکود یا بازگشت روند شویم، که اکثرا در بازار ایران بازگشت روند مورد وثوق تر است . نکته قابل توجه این است که در کف قیمتی دیگر فروشنده ای وجود ندارد تا با فروش خود قیمت را به سطوح پایین تر هل دهد . در این زمان کوچکترین فشار خرید، روند را معکوس می کند . عکس این اتفاق در روند صعودی رخ می دهد. یعنی تمام بازار با تمام نقدینگی خود خرید کرده و منتظر افزایش قیمت است. در حقیقت در این زمان پول تازه ای وجود ندارد تا قیمت را به سطوح بالایی هدایت کند و در این زمان کوچکترین فشار فروشی روند را معکوس می کند.

با این مقدمه نگاهی به بازار از سال 82 تا به امروز کنیم . سال 82 و 83 قطعا سالهایی بود که بازار از خرید اشباع شده بود. تقریبا تمام افرادی که ممکن بود از سطح جامعه جذب بازار سرمایه شوند، جذب شده بودند. در آن زمان معامله گران سالیانه بازدهی های رویایی را تجربه می کردند و حرفه ای های بازار محال بود به سودی کمتر از 100 درصد در سال رضایت دهند. در مقابل، سال 84، همان فشار فروش در اوج بود، دقیقا زمانی که همه ما بر این باور بودیم شاخص صعودی عظیم را آغاز می کند، ریزشی غیر قابل باور شروع شد. در آن زمان جملگی شروع به فروش کردیم. بنا به آمار و ارقام حجم زیادی از معامله گران برای همیشه با بازار خداحافظی کردند و اندک سرمایه باقی مانده خود را با خود بردند .

ریزش تا سال 85 ادامه داشت. سازمان بورس با برنامه مهار ریزش شاخص دامنه نوسان را از 5 به 2 رسانید. حتی مصاحبه های دایم مسولان بورس نیز نتوانست در آن زمان بازار را به تعادل بازگرداند. تقریبا در نیمه دوم این سال بود که گروه روی توانست به مدد رشد قیمت های جهانی کمی طراوت را به بازار برگرداند. به عنوان مثال، در مقطعی از آن ایام در حالی که سود کالسیمین با قیمت های جهانی به حدود 400-500 تومان می رسید قیمت هر سهم اش، بین 1200 تا 1400 نوسان می کرد . همین سهم چند ماه بعد و بعد از افرایش سرمایه صد در صدی قیمتی بیش از 3000 تومان داشت . به هرحال سال 85 سالی همراه با رکود البته با نوسان های مقطعی بود. می توان گفت در این سال، ترس پس زمینه غالب معامله گران بود .

سال 86 سال اصل 44 بود. ورود غول های صنعتی مانند ملی مس و فولاد مبارکه، آن هم با قیمت های مناسب ( البته ملی مس در انتهای سال 85 وارد بورس شد) بار دیگر نشاط را به بازار بازگرداند اما، این بار سهامداران بیشتر سهام اصل 44 را می خریدند که البته بازدهی های قابل قبولی را نیز نصیب شان می کرد .

به هرحال، در سال 87 روند صعودی جدی تری شکل گرفت که در سال 88 این روند تشدید شد. اکنون دیگر معامله گران متوسط بازار توقع شان از سود سالیانه به بیش از 50 درصد رسیده بود. سهامداران خاطرات سال 84 را از یاد می بردند و آهسته آهسته سهامداران جدیدی وارد بازار می شدند. در حقیقت روند صعودی که در مورد اش حرف می زدیم قوام یافته بود . دیگر تعریف مردم از بورس جایی برای ضرر کردن نبود. بورس محلی بود که بازدهی سالیانه اش برای فردی که حاضر باشد کمی وقت بگذارد به بیش از 30 درصد می رسید .

این تغییر روند از بدبینی به خوش بینی سبب شد تا افراد حقیقی و حقوقی زیادی متمایل به بازار سرمایه شوند . به زبانی دیگر بورس توانسته بود در غیاب بازار های موازی اش، محل دلپذیری برای جذب نقدینگی های سرگردان جامعه که هر روز هم بیشتر می شدند باشد. تنها در بین حقوقی ها می توان ادعا کرد تعداد صندوق ها و شرکت های سرمایه گذاری که در بازار فعال شدند در سه سال گذشته سه رقمی بود .

نکته جالب اینکه اگر به عرضه و تقاضای کلی بازار نگاه کنیم، مشاهده می کنیم که در طرف عرضه که عمده ترین و معروف ترین بازیگرش سازمان خصوصی سازی بود، ضعف شدیدی مشاهده می شد و می شود. تقریبا اکثر شرکت های بزرگ وزارت صنایع مانند فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، ملی مس همچنین بانکهای دولتی نظیر ملت، تجارت یا صادرات واگذار شده بودند و سازمان خصوصی سازی، اگر از بیمه ای ها که البته وزن معنا داری برای بازار ندارند، بگذریم، دیگر شرکت بزرگ و قابل توجهی برای عرضه نداشت (ندارد).

نکته ای شاید برخی تحلیل گران به آن بی توجه بودند ( که البته با توجه به نبود آمار های رسمی در این زمینه حق نیز دارند) پول های تازه ای بود که از ابتدای امسال به بورس جاری شده بود. منشا این پول ها هم حقیقی های تازه وارد بودند و هم حقوقی های نو ورود . حجم نقدینگی های تازه وارد به بورس قطعا شاخص را در بسیاری از ایام بیمه می کرد.

بخش دوم : فاندامنتال

بی انصافی است که بگوییم در بعد فاندامنتال فضا کاملا مساعد بود و هست . در حوزه سیاسی فضای ملتهب سیاست خارجی و مشکلات متنوع داخلی کار را کمی دشوار کرده است. بحث طرح تحول و سرانجام آن هنوز برای فعالان بازار و تحلیل گران مبهم و تاریک است. نمی خواهم سرتان را با بحث هایی که ایمان دارم تا کنون بارها و بارها شنیده و خوانده اید به درد بیاورم. تنها به این نکته بسنده می کنم که رفتار بازار که نمودی از رفتارهای انسانی است، چند وقتی است که بی تفاوتی محض است و به نظر می رسد در آینده نیز چنین باشد. البته شاید مباحث روانشناسی بیشتر بتوانند به ما کمک کنند که درک کنیم چرا بازار دیگر به تحریم ها یا سایر بحران ها مانند قبل واکنش نشان نمی دهد که البته از حوصله بحث ما خارج است و آن خود نوشته ای دیگر را می طلبد .

با وجود مطالب گفته شده در بالا، چند عامل دیگر نیز وجود دارند که قابل بررسی اند : افزایش شرکت ها سبب می شود تا همبستگی کلی بازار کاهش پیدا کند. در یک بازار مثلا 5 سهمی یا 5 میلیارد دلاری احتمال اینکه کل بازار کاهش پیدا کند بیشتر است نسبت به بازاری که 200 سهم با ارزش 70 میلیارد دلار دارد ( این مبحث نیز خود می تواند عنوان یک پژوهش باشد و بسط آن از حوصله این نوشته خارج است ). بار ها در همین چند ماه شاهد بودید که به محض به رکورد رفتن یک صنعت، صنعتی دیگر گوی پیشتازی را می رباید.

دیگر عامل، رکورد بازار های رقیب نظیر مسکن، ارز و ... همچنین کاهش دایمی نرخ های بهره است که در حقیقت حجم نقدینگی سرگردان جامعه را در چند سال گذشته به شدت بالا برده است. حتی اگر 20 درصد از این نقدینگی جذب بازار سهام شود، شاخص بازار رشدی بزرگ را تجربه می کند.

سرانجام یکی از عواملی که شاید گفتنش در این بخش خالی از لطف نباشد فعال شدن نسبی شرکت های سرمایه گذاری در بورس است . شرکت های سرمایه گذاری که پس از بحران سال های 84 و 85 به خواب فرو رفته بودند به نظر می رسد در یک سال اخیر بر حجم فعالیت شان افزوده شده است . شرکت های سرمایه گذاری ملی، صنعت و معدن و بانک ملی مثال های خوبی برای این بخش هستند. مقایسه حجم فعالیت های این شرکت ها در سال های گذشته و یک سال اخیر آمار خیره کننده ای را به رخ خوانندگان می کشد ( که البته چرایی این تحرک نیز بحث مفصل دیگری است) .

بخش سوم : تکنیکال

قبل از سال 87 تقریبا بحث غالب بین تحلیلگران تکنیکی، به ویژه علاقمندان به موج های الیوت شناخت موج کنونی شاخص بود . شاخص بازار سرمایه در سیکل بلند مدت خود، موجی بزرگ را در سال 84 تمام کرده بود. برخی از تحلیل گران این موج را موج سوم شاخص می دانستند ( موج اول رشد شاخص از بازگشایی بورس تا بحران سال 75 ) و برخی دیگر آن را موج اول می دانستند . به هرحال جملگی در تلاش برای شناسایی پایان موج نزولی بودند . شاید این بحث امروز کمی خاک خورده باشد یا چارتیست ها خسته از این بحث باشند ولی، وضعیت شاخص به وضوح به ما نشان می دهد موج صعودی بلند مدت شاخص آغاز شده است . این آغاز هم در نمودار قیمت هم در نمودار بازده نقدی و هم در نمودار ترکیبی آنها که امروز به عنوان شاخص بورس شناخته می شود، قابل عنوان است . به نظر می رسد صعود شاخص در زمانی که بسیاری از تحلیل گران تکنیکی از بحث قدیمی شان خسته شده بودند، رخ داد .

جمع بندی :

بازار نوسانی معامله گران را نوسان گیر می کند. این طبیعی است. همه ما در چند سال گذشته به نوعی نوسان گیر شده ایم ولی، به نظر می رسد امروز زمان آن است که چشم هایمان را بشوریم و استراتژی معاملاتی خود را کمی بلند مدت تر کنیم . البته اگر آنچه در بالا گفته شد صحت داشته باشد، باید خود را برای ریزشی نظیر سال 75 یا 84 آماده کنیم که با توجه به سیکل های بازار احتمالا در نیمه دوم سال 90 و 91 رخ خواهد داد .

در پایان لازم است خاطر نشان کنیم مطلب فوق به هیچ عنوان ادعای صعود دایمی شاخص را ندارد بلکه، مدعی است روند میان مدت و بلند مدت شاخص به حالت صعودی تغییر شکل داده است .

نقل از نما بورس

oldlover
August 25th, 2010, 15:58
دوستان خبر هایی مبنی بر امکان معاملات انلاین در بورس انعکاس یافته روش کار چک.نه هست و کدام کارگزاری بهتر هست
با تشکر

MEhdi Sobhani
August 25th, 2010, 16:06
دوستان خبر هایی مبنی بر امکان معاملات انلاین در بورس انعکاس یافته روش کار چک.نه هست و کدام کارگزاری بهتر هست
با تشکر
سلام دوست عزیز
کارگزاری های مختلفی این امکان رو میدن .
من خودم با کارگزاری بانک اقتصاد نوین کار میکنم .
یوزر و پسورد اینترنتی رو میگیرید و وارد سایت میشید و بقیش هم که مشخصه .
من تا بحال مشکلی ندیدم ازشون . به جز اوایل شروع کار که مسئول انتقال درخواستها یه مقدار براش مشکل پیش اومده بود و در نهایت درخواستهام رو منتقل کردند به یه شعبه دیگه .
در حال حاضر هیچ مشکلی ندارم .
موفق باشید .

ar460ash
August 25th, 2010, 16:38
دوستان خبر هایی مبنی بر امکان معاملات انلاین در بورس انعکاس یافته روش کار چک.نه هست و کدام کارگزاری بهتر هست
با تشکر

من هم انلاین با مفید کار میکنم.خوبه و ازش راضی ام.(البته بعضی اوقات به دلیلی که نمیدونم ضعف نرم افزاره یا ترافیک و....قاطی میکنه ولی کلن از تلفنی و حضوری و اینترنتی خیلی خیلی بهتره)

ar460ash
August 25th, 2010, 16:41
سلام دوست عزیز
کارگزاری های مختلفی این امکان رو میدن .
من خودم با کارگزاری بانک اقتصاد نوین کار میکنم .
یوزر و پسورد اینترنتی رو میگیرید و وارد سایت میشید و بقیش هم که مشخصه .
من تا بحال مشکلی ندیدم ازشون . به جز اوایل شروع کار که مسئول انتقال درخواستها یه مقدار براش مشکل پیش اومده بود و در نهایت درخواستهام رو منتقل کردند به یه شعبه دیگه .
در حال حاضر هیچ مشکلی ندارم .
موفق باشید .

جناب سبحانی انلاین با اینترنتی فرق داره.معاملات انلاین بدون تاخیر و دخالت کارگزاره.فعلا فکر کنم مفید این امکان رو داره.

seyyed.ali
August 26th, 2010, 15:44
احتما لن بیشتر دوستان با نام کامیار فراهانی (مترجم کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی)آشنا هستند.ایشون در حال حاضر مسوولیت خرید و فروش یکی از بزرگترین شرکتهای ایرانی(صنعت و معدن) با سرمایه ای بیش از 150 میلیارد تومان رو بر عهده دارند:

کامیار فراهانی - تحلیل گر بازار سرمایه

...

سلام
من از قوانين فاندامنتال اصلا سر در نميارم
ولي در مورد صنعت و معدن عرض كنم كه سال 82-83
سهم اين شركتو خريديم 309 تومن
الان بعد از 6-7 سال تازه سهمش شده 120 تومن
يعني همين چند روز پيش رفتيم كارگزاري چي چي كه مثلا سود بگيريم
و شاخ در اورديم
من اسمشو ميزارم كلاه برداري
جالب اينه كه يه برگه بهمون دادن و من اين رقم 150 مييار رو توش ديدم و اولش فك كردم
سهم ماس :D
بعد ديدم نه
سهم ما اون مميز كوچولو نخوديه اون گوشه پشت برگس
!!!

در مورد دوستاني كه مي فرمايند به تاپيك ربط نداره
سوالم اينه - بورسي كه شركت هاي بزرگ توش اينطورين
چطور ممكنه پيشرفت داشته باشه؟
اصلا پيشرفت چه معني داره براي شركت هايي كه فقط با پول واريزي مردم توي بورس
سره پان؟ و با نزول دادن همون پول (شايد) بخش كوچيكيش رو به عنوان سود به سهامدارا ميدن؟؟؟؟
حالا هرچي مقاله بياريد و از علما و اساتيد مطلب بيان كنيد؟

با تشكر

rasoulg
August 26th, 2010, 16:48
من فكر مي كنم شما هنوز از مفهوم سرمايه گذاري در بورس آشنايي نداريد!
همين كه سرمياه شركت را به عنوان ميزان سرمايه خودتان فكر كرده ايد،‌ نشان دهنده اين طرز تفكر است!
من خودم با اين كه در بورس ايران در بدترين موقع وارد شدم (سال 83) و تقريبا با زيان هم خارج شدم،‌ و بورس بعد از خروج من در سال 85 به رونق رسيد،‌اما مانند شما فكر نمي كنم كه شركتهاي بورسي پول خودم را به عنوان سود به من بر مي گردانند.
شما وقتي سهم يك شركت را مي خريد،‌ يعني خود را در مالكيت شركت سهيم كرده ايد و شركت بايد با كار در رشته خودش با سرمايه ثبت شده كه قبلا پرداخت شده و ربط چنداني به پول شما ندارد،‌ سود كسب كندو در پايان سال مالي بين سهامداران تقسيم كند.
شما شانس نداشته ايد و سهم بدي مثل سرمايه گذاري صنعت و معدن خريده ايد، اما اگر مثلا كنتور سازي يا بانك سينا يا كالسيمين و... را خريده بوديد، اين طور نمي گفتيد!
پ.ن: يادش بخير سهم سرمايه گذاري ملت را هر سهم 349 تومان خريدم الان تقريبا تنها سهميه را براي من به عنوان يادگاري بورس باقي مانده است،‌ سه ساله كه ا قيمت 47 تومان بسته شده و اصلا قابل خريد و فروش نيست. پارسال هم برگه افزايش سرمايه توسعه صنعتي به نشاني منزل پدر من آمده بود و من يادم اومد يك مقداري هم از اين سهم دارم!
كلا فكر ميكنم مشكل بورس من بودم كه با خروج من حل شد!!!

adel222
November 16th, 2010, 00:29
با سلام و تشکر خدمت اساتید و خوانندگان این تابیک . از انجا که عنوان این تابیک " بورس: حباب یارشد " هست . قصد دارم عوامل تشکیل حباب در قیمت بازار و چگونگی مشخص کردن و تایید ان را به زبان ساده در حد امکان توضیح دهم .
قبل از انکه به تعریفی از حباب قیمتی و عوامل بوجود اورنده ان ببردازیم لازم است ابتدا بستری که در ان حباب تشکیل می شود را بشناسیم یعنی بازار .
بازار چیست؟ بازار مکان یا موقعیتی است که خریدا و فروشنده بتوانند با هم ارتباط داشته و به معامله ببردازند.
چهار بازار و جود دارد :1- بازار کالا ی مصرفی و سرمایه ای 2- بازار خدمات مصرفی و سرمایه ای 3- بازار نقدینگی مصرفی و سرمایه ای 4- بازار سرمایه.
به دو بازار 1و2 بازار کالا و خدمات . و به دو بازار 3و4 بازار مالی گویند که شامل بازار بول و سرمایه است.در بازار 3 متغیر و جود دارد فروشنده خریدار قیمت.یا به عبارتی عرضه تقاضا قیمت .اگر عرضه زیاد شود قیمت به دلیل رقابت بایین می اید و اگر تقاضا به همان نسبت افزایش یابد قیمت به همان مقدار کاهش یافته افزایش می یابد و در نهایت قیمت به مقدار ثابت اولیه برمی گردد. اگر همیشه تقاضا و عرضه به یک اندازه باشند و یا با تغییر دیگری ان یکی هم به همان اندازه تغییر کند قیمت ثابت می ماند.به این می گویند قیمت تعادلی .
اگر به هر دلیل یکی از دو طرف عرضه یا تقاضا نتواند خودش را به دیگری که مدام در حال افزایش است برساند. بسته به این که کدام طرف در حال افزایش مداوم است قیمت هم بطور بیوسته در حال افزایش یا کاهش می باشد یعنی روند افزایش یا کاهش تا مدت زمان طولانی تری ادامه می یابد.بس قبل از اینکه بخواهیم حباب قیمت را در یک بازار درک و کشف کنیم ابتدا باید وضعیت عوامل موثر در بازار(عرضه -تقاضا-قیمت) را بشناسیم و در ثانی درک درستی از قیمت ذاتی یا تعادلی و چگونگی کشف ان و همینطور قیمت بازار داشته باشیم.مثالی در اینجا می زنم . یک شرکت تولید کننده کالا .....

adel222
November 16th, 2010, 01:11
یک شرکت تولیدی در یک دوره کوتاه مدت زمانی مثلا یک ماه تعدادی کالا تولید می کند و بعد همه هزینه های ان دوره زمانی را محاسبه می کند. مواد اولیه-اجاره یک ماه- حقوق و دستمزد-هزینه سوخت - بهره بدهی - مالیات - سود بیشنهادی سهام و مالکان - حمل و نقل-تبلیغات- و غیره با هم جمع شده بر تعداد کالای تولید شده تقسیم می شود تا هزینه تمام شده برای یک کالا بدست اید و بعد هم هزینه توزیع انبار و سود معقول و عرف عوامل فروش و ... درنهایت قیمت تقریبا ذاتی یک کالا مشخص شود.یعنی همه هزینه هایی که ازمرحله تولید تا وقتی که بدست مصرف کننده برسد و با سود معقول عوامل روی کالا جمع شود .وقتی قیمت ذاتی کالایی را بدانیم باید ببینیم قیمت بازار ان چیست و ایا با مجموع هزینه و سودمعقول برابر است یا با ان فاصله دارد.اگر قیمت بازار بیشتر از قیمت ذاتی باشد گفته می شود حباب قیمت وجود دارد.هرچه این فاصله بیشتر باشد حباب هم بیشتر است.حال چگونه بفهمیم قیمت سهام یک شرکت سهامی عام در بورس قیمت حبابی است و با قیمت واقعی ان فاصله دارد؟ ساده است صورت مالی حسابرسی شده ان شرکت را بررسی می کنیم دارایی را از بدهی کم می کنیم مقدار سرمایه بدست می اید و ان را بر تعداد سهام تقسیم می کنیم قیمت واقعی سهم بدست می اید حال باید به قیمت بازار یعنی همان که تمودار تالار بورس هر روز منتشر می کند نگاه کرد و ببینیم قیمت بازار ایا با قیمت ذاتی سهم فاصله دارد یا نه .البته دامنه نوسان قیمت بازار حول قیمت ذاتی سهم تا حدودی منطقی است و ان هم مربوط به اطلاعات بخش شده از شرکت و بازار و صنعت و اقتصاد و هماهنگی و تعامل عرضه و تقاضا با هم است.این نوسانات قیمت بازار و قیمت ذاتی رابطه منطقی با عوامل موثر در اقتصاد در سطح کلان و همینطور صنعت مورد نظر و شرکت مورد نظر دارند و با توجه به وضعیت متقابلی که بوجود می اید خنثی می شود
بس حباب های قیمتی در حد معقول و قابل انتظار همیشه بوجود می ایند و عوامل طرف دیگر به ان واکنش نشان داده و در نتیجه حباب برطرف می شود و قیمت بایین تر از قیمت ذاتی هم به همین شکل توسط عوامل طرف دیگر از بین می رود.البته به شرطی که عوامل بازار ازادانه در بازار حضور داشته و کنترل بازار را در دست داشته باشند.

adel222
November 16th, 2010, 01:49
عوامل ایجاد کننده حباب:
1-افزایش انگیزه سرمایه گذاری و سفته بازی به سمت یک بازار
2-جهت دهی اعتبارات رسمی و غیر رسمی به سمت بازار
3-افزایش اعتماد به رشد یک بازار و همینطور افزایش جذابیت ان در اذهان سرمایه گذاران
4-گسترش جذابیت بازار در سطح وسیعی از جامعه.
5-عدم جذابیت دیگر بازارهاو انتقال نقدینگی از انها به سمت بازار مورد نظر.
6- سیاست گذاری کلان اقتصادی و دولتی و.. و حمایت انها از سرمایه گذاران در ان بازار
7-ایجاد قوانین و سایر عوامل تسریع کننده جهت تامین مالی و کاهش ترس از سرمایه گذاری در ان بازار و نقش تبلیغات.
اگر همه عوامل بالا فقط جهت تقاضا برای مصرف باشد و طرف عرضه هم به همان اندازه طرف تقاضا حمایت شود مشکلی بیش نمی اید چرا که اولا ما در مصرف محدودیت داریم مثلا تعداد کالایی که هر فرد جهت مصرف شخصی نیاز دارد به هر حال هر چقدر که ان شخص ولخرج و مصرف باشد با هم محدود است و مطلوبیت کاهش می یابد. به عنوان مثال اگر خانواده ای مسکن برای مصرف شخصی بخواهد یکی یا حداکثر دو تا کافی است. از طرفی اگر سمت عرضه مورد توجه وحمایت سیاستگذاران در سطح کلان باشد به افزایش تقاضا که موجب افزایش حباب قیمتی شده توسط عرضه برابر باسخ داده و در نتیجه حباب بوجود امده برطرف می شود.و یا اگر ابتدا طرف عرضه حمایت شود و با افزایش عرضه قیمت افت کند .عوامل عرضه با افت قیمت و کاهش سود مطلوبیت سرمایه گذاری بیشتر کاهش می یابد و با حمایت از طرف تقاضا از سود سیاست گذاران .. و تحریک تقاضا متناسب با مازاد عرضه در نهایت قیمت کمتر از ارزش ذاتی تصحیح می شود و بنابراین قیمت بازار به قیمت ذاتی برمی گردد .به هر حال وقتی عوامل اجزای تشکیل دهنده اقتصاد مثل مسکن صنعت کشاورزی بازار های مالی. ارز تجارت داخلی و خارجی .تقریبا به یک اندازه قوی باشند و کارایی داشته باشند و مورد حمایت هم از نظر قوانین و هم تامین سرمایه باشند و کم و بیش به یک اندازه در اذهان مردم و سرمایه گذاران جذاب باشند.نوسانات عرضه و تقاضا و نوسانات قیمت حول قیمت ذاتی در حد منطقی و قابل بیش بینی وجود دارد و مشکل خاصی راهم بوجود نمی اورد.

adel222
November 16th, 2010, 02:44
از صده بیستم تاکنون سه نوع حباب قیمتی وجود داشته 1- حباب قیمتی در بازارکالا و خدمات2- حباب قیمتی در بازار سرمایه3- حباب قیمتی در بازار مسکن.
حباب های قیمتی در بازار کا لا و خدمات هیچ وقت معضلی در اقتصاد نبوده بدلیل انکه اولا این حباب بدلیل یک نو اوری و اختراع یک کالا و خدمات خاص بوجود می امده که بعد از مدت زمانی که صاحبان امتیاز سود خوبی بدست میاوردند با توزیع امتیازتولید و یا تولید مجدد ان کالا توسط مهندسی معکوس و یا کشف مجدد ان نواوری و بلاخره افزایش سرمایه گذاری و تولید و خارج ساختن ان کالا از حالت انحصاری و تولید انبوه و غیره .سرانجام بعد از مدت زمانی حباب قیمتی در مورد ان کالا یا خدمات خاص با رسیدن عرضه به تقاضا تعدیل می شد و از طرفی کاهش جذابیت کالا و خدمات مورد نظر و امکان صادرات و واردات هم طرف تقاضا را تعدیل می کرد.
ولی حباب قیمتی در مورد بازار مسکن و سرمایه همواره معضلی برای اقتصاد بوده است.که به ترتیب هر دو مورد را بررسی می کنیم.
حباب قیمت در بازار مسکن: مسکن کالای غیر منقول است یعنی در صورت اضافه تولید و اشباح تقاضا امکان صادر کردن مازاد تولید وجود ندارد. افزایش تقاضای مصرف در بازار مسکن اگر با حمایت طرف عرضه همراه باشد تقاضا و عرضه به هم می رسند و در نهایت با تعدیل قیمت مشکل حباب برطرف می شوند.ولی اگر تقاضا در بازار مسکن از نوع تقاضای سرمایه ای باشد و اگر عواملی مثل تامین اعتبار مخصوصا با بهره بایین با ان همراه باشد تا مدت زمانی افزایش عرضه با افزایش تقاضای مصرفی همراه است و به مرور زمان تقاضای مصرفی اشباح شده و تقاضای سفته بازای یعنی تقاضای کاذب جای تقاضای مصرفی واقعی را می گیرد. با افزایش تقاضای کاذب قیمت بالا می رود و طرف عرضه را تحریک می کند بس عرضه افزایش می یابد.و با افزایش عرضه قیمت بایین می یابد و طرف تقاضای کاذب تحریک می شود و دوباره قیمت افزایش می یابد و باز طرف عرضه تحریک می شود. و این روند همینطور ادامه بیدا می کند.توجه داشته باشید که اینجا عرضه با تقاضای مصرفی واقعی طرف نیست تقاضای واقعی مصرفی خیلی وقت بیش اشباح شده و کنار رفته است.و انچه که اینجا به عنوان تقاضا می بینیم و طرف عرضه را فریب میدهد و ان را تحریک به عرضه بیشتر می کند تقاضای کاذب و سفته بازی است.خب اگر تامین اعتبار و منابع برای یکی از طرفین و یا هر دو طرف محدود و یا قطع شود بلاخره این بازی تمام می شود.ولی تامین کنندگان اعتبار وقتی می بینند قیمت همینطور بالا و بالاتر می رود چرا اعتبار را قطع کنند؟وقتی طرف عرضه ببیند قیمت همچنان بالا و بالاتر می رود چرا عرضه مجدد را قطع کند ؟ طرف تقاضای کاذب و قتی ببیند قیمت جهتی به سمت بایین دارد و مجددا به قیمت بالاتر از قبلی می رسد چرا فعالیت سفته بازی و تحریک تقاضا و سبس تحریک عرضه برای فروش به سفته باز دیگر کسب سود از نوسان قیمت را متوقف کند؟

adel222
November 16th, 2010, 03:21
در حقیقت هر کدام از سه عامل فوق یعنی تامین کنندگان اعتبار- طرف عرضه- طرف تقاضای کاذب(سفته باز) مگر دیوانه باشند وقتی نوسانی جهت خرید و فروش و همینطور افزایش قیمت و روند صعودی در نهایت و جود دارد.دست از سر این بازار بردارند.
تاکنون چندین با کلمه سفته باز تکرار شده است و از طرفی ما می خواهیم بگوییم که چرا تشکیل حباب در یک بازار خطرناک است .خب گفتیم که در هر بازاری همیشه کم و بیش حباب وجود داردیعنی همیشه نوسانی بالای ارزش ذاتی و بایین ارزش ذاتی وجود دارددر دامنه نوسانی معقول و با توجه به شرایط اقتصادی کلان و صنعت مورد نظر وشرکت مورد نظر سلیقه مصرف کنندگان کالا و خدمت ابدائی جدید و سایر عوامل واقعی اقتصاد.اگر این نوسانات وابسطه و تابع عوامل واقعی اقتصاد باشد که قابل بیش بینی هم هست مشکلی را بوجود نمی اورد همانطور که در بست های قبلی ذکر کردیم یعنی عرضه و تقاضای واقعی و حمایت طرف عرضه و تقاضا و تعدیل قیمت و..
اینجا که گفتیم حباب خطرناک است برای این است که سفته باز جای طرف تقاضا را گرفته است خب مگر سفته باز چکار می کند که حباب بوجود امده در این جا را خطرناک می کند؟به هر حال گفتیم که در عرضه و تقاضای واقعی هم حباب و نوسان وجود دارد و از طرفی تورم هم از وقتی که بشتوانه طلا کنار رفت بدلیل سیاست های مالی و بولی و کسری بودجه دولت ها و مشکل تراز برداخت و منابع طبیعی ارز اور و طرح های توسعه ای و زیربنایی و غیره . تورم کم و بیش وجود دارد.و می دانیم که قیمت ها هر سال بدلیل تورم بالاتر از سال قبل می شود در همه جای دنیا.
برای اینکه ببینیم گناه سفته باز چیست و تفاوتی که با متقاضی حقیقی دارد مثالی می زنیم تا تفاوت مشخص شود.
شخصی یک ماشین می خرد که داشته باشد.یعنی بقول معروف برای داشت و استفاده شخصی. می بینید چقدر فسفر مغز می سوزاند که چه ماشینی بخرد چقدر بخرد چه مدلی دست دوم یا نو چه قیمتی ووو. سرانجام ماشینی را که می خرد تا حد امکان به ان وفادار است به ان تعلق خاطر بیدا می کند . بعد از مدتی اگر کسی ببرسد می فروشی؟ بلا فاصله جواب می دهد نه خیر!!!!!!! مگر اینکه مشکلی بیش بیاید و به بول نیاز داشته باشد و این در مورد هر کالایی از خانه گرفته تا لوازم خانگی ووو وجود دارد.وقتی خرید نگه می دارد تا مدت زمانی که مستهلک شود یا به دنبال مدل بهتری برود و یا مشکل نقدینگی بیدا کند و به بول نیاز داشته باشد.

adel222
November 16th, 2010, 03:58
اگر متقاضی واقعی بفکر تعویض کالای قدیمی با مدل جدید تر بیا فتد این حق اوست چون می خواهد کیفیت زندگیش را بالاتر ببرد و حالا باید مخترعین و نو اوران و عرضه کنندگان به تکابو بیا فتند تا هم این نیاز به رفاه بیشتر را جوابگو باشند و هم به کسب و کارشان سر و سامانی دهند.وفاداری خریدار به کالای خرید شده برای استفاده شخصی باعث می شود اشباح تقاضا تا مدت زمان بیشتری باقی بماند و همینطور قیمت هامدت زمان بیشتری ثبات داشته باشد و تقاضای جدید فقط مواردی باشد که تازه به امکان و شرایطی رسیده اند که به ان کالا ها و خدمات نیاز داشته باشند.و تقاضای برحقی است عرضه کنندگان و تامین کنندگان هم از قبل بیش بینی کرد ه اند.
ولی سفته باز.اولا سفته باز نیاز حقیقی به کالا ندارد یعنی و فادار که نیست حتی علاقه ای هم به انچه خریده ندارد. بس به چه علاقه دارد تعلق خاطر او به چیست که باعث شده رغبت به خرید بیدا کند؟ تفاضل قیمت اینده به حال . این اینده می تواند یک ثانیه باشد تا چند سال.و البته هر چه زمان کمتر باشد بهتر است.میدانیم که سرعت گردش نقدینگی هر چه بیشتر باشد یعنی خرید و فروش بیشتر و درنتیجه تحریک تقاضای بیشتر و افزایش قدرت نقدینگی و سرانجام تحریک عرضه بیشتر.
سفته باز نه تنها به کالا ی خرید شده تعلق خاطری ندارد به بازار وارد شده در ان هم تعلق خاطر ی ندارد و مشکل اصلی از اینجا شروع می شود.سفته باز بازار خوب و بررونق را انتخاب می کند با افزایش گردش نقدینگی در ان باعث تحریک طرف عرضه بیوسته و بیوسته می شود با روند صعودی قیمت تامین کنندگان اعتبار و دیگر سرمایه گذاران و نقدینگی ها را به سمت ان جلب می کنند. از سرازیر شدن خیل عرضه کنندگان و نقدینگی ها و تامین کنندگان به سمت این بازار که سفته بازان راه انداخته تقاضاهای واقعی هم منتفع می شوند بار خود را بسته و کنار می روند سفته بازان می مانند و سایرین. قیمت ها بالا و بالا و بالا و بالا و بالا تر می رود تاکی ؟ مازاد عرضه بی حساب با لا رفته که سفته بازان خطر راحس می کنند و تازه کلی هم سود کرده اند البته ان افزایش قیمت بی حساب و ان مازاد عرضه بی حساب را نه تقاضای واقعی بلکه خود سفته بازان بوجود اورده اند تا هنگامی که انها به این مازاد ها را دست بدست کنند و گردشنقدینگی را زیاد کنند مشکلی بیش نمی اید ولی وای به روزی که انها چشمشان به بازار دگری بیا فتد و و از این بازار خسته شوند و یا خطری را حس کنند چه می شود؟

adel222
November 16th, 2010, 04:46
سفته بازها که حسابی از این بازار سود برده اند یکباره هر چه در این بازار دارند و می فروشند می روند انها اولین فروشندگانند بس در قیمت بالا می فروشند. انها که هیچ تعلق و وفاداری به این بازار و کالا ندارند که مردد بمانند و چشم انتظار اینده . انها همه چیز را می دانند می دانند این حباب را خودشان بوجود اورده اند با خرید و فروش مداومشان با بازارسازی مداومشان و با تحریک عرضه مداومشان و فریب دیگران تا بیایند و بیایند ولی چیزی که هست انها گوش به زنگ و حساس به واکنش سیاست گذاران می مانند چه وقت دولت یا بانک مرکزی تصمیم دارد مداخله کند و بازی را متوقف کند. انها می دانند چه وقت . با اولین اخطار همه را می فروشند به کی به متقاضیان تازه رسیده و اقعی.
وقتی سفته بازان صحنه را خالی کردند همه ان گردش نقدینگی و افزایش تقاضای کاذب برای افزایش قیمت به بایان می رسد . قیمت ها ثابت می ماند و یا کمی تغییر می کند . انها رفته اند و تقاضای واقعی هم با مازاد عرضه ای که بوجود امده وجود ندارد. تازه بعضی از سرمایه گذارهای حقیقی ( نه سفته باز) متوجه خطر و سوت و کوری بازار شد ه اند و شروع به فروش می کنند.و یواش یواش سایر سرمایه گذارها هم متوجه می شوند و شروع به فروش می کنند و قیمت بایین و بایین و بایین تر .عرضه متوقف می شود سرمایه گذاری متوقف می شود .مازاد عرضه بای می ماند مسکن که کالای منقول نیست که اگر جایی خریدار نداشت برداریم جای دیگر که متقاضی دارد بفروشیم.
حباب سهام:
وقتی به هر دلیل بازار سرمایه جذاب شود و خیل نقدینگی را به سمت خود جذب کند. قیمت سهام بالا می رود و حباب تشکیل می شود یعنی قیمت بازار ان از قیمت ذاتی سهم بالاتر و با جذب نقدینگی بیشتر بالاتر و بالاتر می رود.خب شرکتی که قیمت بازار سهمش از قیمت واقعیش بالاتر رفته چه کند که این دو قیمت را به هم نزدیک کند. دو راه دارد 1- افزایش تقاضایی که برای سهامش در بازار بوجود امده را کاهش دهد.ایا به نظر شما یک شرکت این کار رامی کند ؟ مسلما نه. چه بهتر از این که نامت به خوبی و حسن بر سر زبان ها باشد .2- شرکت با توسعه سر مایه گذاری افزایش محصول جدید و گسترش بازار فروش و افزایش صادرات و افزایش سهم بازار و کاهش هزینه و غیره سود اوری و فروش خود را افزایش و بدلیل همه انچه که گفتیم وادار به عرضه سهام جدید در بازار که در نتیجه انها با افزایش عرضه سهام جدید و کاهش قیمت سهم و رساندن ان به قیمت ذاتی شود.
خوب می دانیم که همه انچه که تحت عنوان طرح توسعه برای شرکت ها گفتیم به زبان اسان و در عمل چقدر مشکل است.نرخ ارز -تحریم- جنگ- هزینه مواد اولیه و سوخت- وضعیت اجاره و مسکن-قوانین کسب و کار-دست مزد و هزینه سربار-مالیات-واردات-تعرفه گمرکی-جا بیدا کردن و نفوذ در بازار جهانی - مدیریت و دانش فنی-فرهنگ جامعه و غیره

adel222
November 16th, 2010, 05:13
فلسفه بوجود امدن بازار سرمایه چنین است که سرمایه گذاران کاربلد و ماهر بیایند وضعیت صورت های مالی شرکت ها را بررسی کنند و همینطور صنعت و اقتصاد کلان و غیره .شرکت هایی که تیم مدیریت قوی سرمایه گذاری مطلوب و بطور کلی کارایی خوبی دارند را بخرند و به قولی تامیین سرمایه و حمایت کنند و از سرمایه گذاری د ر شرکت هایی که تیم مدیریتی ضعیف دارند و از کارایی خوبی برخوردار نیستند خود داری کنند تا اینکه انها به خود امده وضعیت خود را بهتر کرده و توجه سرمایه گذاران را به خود جذب کنند و یا اگر نمی توانند وضعیت خود را بهتر کنند از دور رقابت خارج شوند و زمینه را برای ورود و جولان رقیبان جدید فراهم کنند . این وضعیت رقابتی در بورس بین شرکت ها جهت تامین سرمایه و قتی وجود دارد که سهامداران و سرمایه گذاران افرادی ماهر و حرفه ای باشند چه از نظر تکنیکی و چه بنیادی ( فوندامنتالی) و و سرمایه گذارانی که ماهر و حرفه ای نیستند در شرکت های سرمایه گذاری که توسط حرفه ای ها اداره می شوند سرمایه گذاری کرده و یا تحت مشاوره و نظارت افراد حرفه ای و موسسات مشاوره سرمایه گذاری و مالی.

adel222
November 16th, 2010, 05:52
وقتی به دلایلی که در بوجود اوردن حباب گفتیم نقدینگی بسیار به طرف بازار سرمایه جذب شوند البته حرفه ای ها کار خودشان را می کنند و سفته بازها هم به دنبال بازار گرمی خود و عوام وارد شده تحت تاثیر تبلیغات و گفته ها و شنیده ها. نقدینگی بسیار و تعداد شرکت های بورس هم کم باشد و سفته بازها هم که کاری به شرکت های خوب و بد نداشته باشند نه اینکه ندانند و یا نتوانند خوب و بد ها و یا ضعیف ها و قوییها را از هم تشخیص بدهند بلکه انچه که انها را وامی دارد به کارا بودند و نا کارا بودن شرکت ها توجه نکنند خیل عظیم ناوارد ها و عوامل و سرمایه هایشان به این بازار است . خب اگر سفته باز بیایید در چند شرکت ضعیف که در ان مقطع زمانی که تازه اول بازی است سرمایه گذاری کند و بعد توجه ناواردها را به سمت ان شرکت ها جلب کند تا انها هم سرمایه گذاری کنند نتیجه اینکه قیمت سهم شرکت ضعیف افزایش بیدا می کند و در یک مقطع زمانی مطلوب در اینده که قیمت به اندازه کافی بالا رفت بفروشد و این روند را ادامه دهد اینجا دیگر انچه که گفته می شود سهام شرکت موفق و کارا رشد می کند و سهام شرکت های ناموفق و ضعیف افت می کند که امری منطقی و به نفع اقتصاد ومردم است .در این و ضعیت بر رونق و زمینه ساز تشکیل حباب معتبر نیست چرا که می بینیم نه تنها شرکت های لایق رشد می کنند بلکه شرکت های ضعیف که باید از صحنه رقابت محو شوند هم بازار دارند و این به نفع یک اقتصاد نیست. اقتصاد هم مثل یک ارگانیسم زنده است و در حالت عادی و طبیعی خود مدام در حال نوسازی است نامطلوب ها عمرشان به بایان می رسد و مطلوب ها به سمت تعالی و بیشرفت گام بر می دارند.ولی سفته باز که نه به بیشرفت اقتصاد اهمیت می دهد و نه به رفاه مردم . تنها و تنها به تفاضل قیمت در یک دوره زمانی می اندیشد.البته اشتباه برداشت نشود در یک بازار کارا که اطلاعات شفاف و جود دارد و دانش استفاده درست و موثر از اطلاعات هم و جود دارد و باز هم هم انچه که و جود دارد را نشان می دهد چارتیست ها که فقط به قیمت توجه می کنند می دانند قیمت انعکاس همان چیزی است که در واقعیت است یعنی انکه در حال رشد است همان شرکت موفقی است که برایند اطلاعات در مورد ان و سایر اطلاعات موثق موجب جلب نظر سرمایه گذاران به خود شده در نتیجه افزایش قیمت بیدا کرده است

adel222
November 16th, 2010, 06:09
ولی در هنگام هجوم سیل نقدینگی ها به یک بازار و بازی سفته بازها در این بازا دیگر افزایش قیمت ها همه به معنی تفسر واقعیت شرکت ها و اقتصاد نیست.همه و همه اشکال از تقاضای کاذب و بازارسازی کاذب و تحریک خوشبینی کاذب و انحراف ذهن عوام ساده لوحان وارد شده به بازار از بررسی واقعیت های ملموس برمی گردد.
شاید کلمه عوام و ساده لوح توهین امیز باشد و خاطره ای تعریف می کنم. چند سال بیش در تالار بورس جوانی را دیدم که می گفت این داروسازی سبحان عجب چیزیه .گفتم چرا ؟ گفت: من از این سهم خیلی خوشم می اد . می دونی چرا؟ گفتم نه . خندید و گفت این یه داستان جالبی داره مربوط به بارساله . عاشق دختری شدم ولی خانواده موافقت نکردند. سبحان ای سبحان !!!!. اینجوری عاشق شرکت دارویی سبحان شده بود.
خب وقتی یه اسم جذاب بتواند سرمایه گذاری ناشی را فریب بدهد ایا یک سفته باز ماهر نمی تواند؟انکه یک بازار را از انزوا و سکوت و قبرستان به اوج اسمانها و رنگین کمان می برد .

adel222
November 21st, 2010, 04:38
با سلام.

الان که به این سایت سری زدم و گذرم به این تابیک افتاد تصادفا به ده دوازده بسک اخری (خودم) برخوردم .کلی خجالت کشیدم . چرا که ما به عنوان افراد جدید قاعدتا باید فقط اگر سوالی داشتیم مطرح کنیم و من این را نمی دانستم تا اینکه چشمم به عبارت های شما نمی توانید شما نمی توانید افتاد . و همین جا از مدیران سایت و تابیک و اساتید عذر خواهی می کنم .

ولی من که اصولا ادم خودنما و بر مدعا و برونگرایی نیستم بس چه شد که در این تابیک و یکی دو تایی دیگر از تابیک ها یه دفعه جو گیر شدم و به اب زدم ؟ خوب یکی از دلایل می تواند این باشد که ادم و قتی با به سن می گذارد حراف و بی قاعده می شود ولی دلیل مهمتر ای جسارت و جوگیر شدن من که وادارم می کند اینجا عذر خواهی بکنم حکایتی است که نقل می کنم .
شش هفت سال بیش که بورس ایران سر و صدا کرد من هم باخبر شدم از انجا که من ادمی هستم که اگر چیزی توجهم را جلب کنه تا ته توی قضیه را در نیارم ول کن نیستم . همان اول متوجه شدم که بورس مثل خرید و فروش گوجه نیست که با دو تا سوال و جواب و چند روز سرزدن به میوه فروشی ها کل قضیه را دریابی و یک یا علی (ع) بگی و ....

از ان وقت تا کنون اوقات فراغت من شد خوندن کتاب های اقتصاد حسابداری و امار و احتمالات و نمیدونم چه و چه ... . چون رشته تحصیلیم در زمینه دیگری بود برای اینکه این مطالب را بفهمم و برام جا بیوفته . مجبور بودم مطالب رو خلاصه و ساده کنم و تکرار و .. یکی از موضوعاتی که خیلی دلم می خواست یک درک بایه و جمع و جور و ملموس از ان داشته باشیم همین بحث حباب و رکود و بحران اقتصادی بود . از انجا که طبیعت انسان جوری است که وقتی جذب موضوعی می شود دوست دارد واقعیت علت و معلول را تا حد عمیق و ملموس و به قول بچه ها گفتنی اساسی دریابد و خوب درک کند . این چند بستی که اینجا جسارتا سیاه کردم درکی کلی و استنباطی جمع و جور و ساده از این موضوع بود و مسلما چون مقاله نویس و نویسنده و روزنامه نگار و ادیب نیستم بس انتقال فوران دانسته ها و یاد گرفته ها بشکل مبتدی و با ادبیاتی محا وره ای نه حرفه ای بود . در هر صورت از اساتید و صاحب فن عذر می خواهم .

nimejun
April 9th, 2011, 21:44
با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان و متخصصان بازارهای سهام از حبابی بودن و رشد بیش از حد بورس ابراز نگرانی و کنترل بورس را به سازمان بورس توصیه می‌کنند، اما این سازمان بی‌توجه به توصیه کارشناسان و دلسوزان ضمن ارائه اطلاعات غلط و گمراه کننده به رشد بیش از حد بورس دامن می‌زند.

به گزارش آفتاب، در آخرین نمونه از اطلاعات غلط و گمراه‌کننده توسط سازمان بورس؛ گزارش عملکرد بازار اوراق بهادار برای ماه منتهی به ۲۹/۱۲/۱۳۸۹ است که در لینک گزارش عملکرد بازار اوراق بهادار براي ماه منتهي به 29/12/1389
([Only registered and activated users can see links]) توسط این سازمان ارائه شده و در این گزارش که خلاصه گزارش بورس منتهی به پایان اسفند ۸۹ می‌باشد. با تقسیم ارزش ۱۱۱۵۶۳۶ میلیارد ریالی بازار بر سود پیش‌بینی شده ۱۳۷۹۳۹ میلیارد ریالی کل بورس عدد ۷٫۷ را به عنوان نسبت P /E درج نموده و درحالیکه عدد واقعی ۸٫۱ است. تفاوت این دو رقم در این است که از عکس این نسبت یا تقسیم سود پیش‌بینی شده بر کل ارزش بورس، درصد سود پیش‌بینی شده بورس حاصل می‌شود و سازمان بورس عمداً با این تحریف واقعیت و محاسبه عجیب، سود پیش‌بینی شده بورس را افزایش داده تا باز هم جذابیت برای جذب سرمایه‌های جدید داشته باشد.

گزارش فوق فقط یک نمونه کوچک از عددسازی سازمان بورس برای بالابردن قیمت‌ها است چرا که این سازمان در گزارش دیگری تحت عنوان درآمد واقعی و سود تقسیمی به تفکیک صنعت بورس برای سال مالی منتهی به ۲۹/۱۲/۱۳۸۹ با لینک [Only registered and activated users can see links]، سود واقعی شرکت‌های بورسی در این تاریخ را ۱۲۴۴۷۳ میلیارد تومان ذکر کرده که با تقسیم این سود برارزش کل ۱۱۱۵۶۳۶ میلیارد ریالی بورس که در بالا ذکر شد؛ سود پیش‌بینی شده بورس ۱۱ درصد محاسبه می‌شود و برعکس این نسبت به عنوان نسبت P/E رقم ۸٫۷ واحد حاصل می‌شود درحالی‌که توسط سازمان بورس ۷٫۷ اعلام شده است تا سود بورس ۲ درصد بیشتر نشان داده شود.

البته در حال حاضر ارزرش بورس به ۱۲۶ هزار میلیارد تومان رسیده که با توجه به سود واقعی ۱۲۴۴۷ میلیارد تومانی، درصد سود پیش‌بینی شده بورس برای یک سال آینده به کمتر از ۱۰ درصد خواهد رسید که در مقایسه با سود یک‌ساله بانکی ۱۲٫۵ درصدی بسیار کمتر است و بورس جذابیتی برای سرمایه‌گزاری نخواهد داشت.
منبع: عددسازی و اطلاع‌رسانی غلط سازمان بورس برای بالابردن شاخص سهام سایت خبری تحلیلی کلمه ([Only registered and activated users can see links])

mehrdad1355
April 11th, 2011, 12:27
[Only registered and activated users can see links]
با سلام
دوستان بسیار جالب است
رشد پر شتاب شاخص بازار داد و ستد سهام از ابتدای امسال و رکوردهای پی در پی آن اگر چه از دید دولتمردان و مدیران بورسی کشور از جمله مصداق فبها المراد و نعم المطلوب نام گرفته اما از دید برخی اقتصاد دانان رشد پر سرعت قیمت سهام شرکت ها در حالیکه هنوز هیچ اتفاق جدیدی در واقعیت اقتصادی کشور پدید نیامده ، دستاوردی جزء زیان دیدن سهامداران خرده پا را در آینده ای نزدیک نخواهد داشت .
در این راستا دکتر بهمن آرمان ، مدیر پیشین اداره مطالعات و بررسی های اقتصادی بورس تهران ( 1371-1376) در گفتگو با خبرنگار بورس نیوز ، به بررسی اوضاع بورس کشور پرداخت و افزود : بنابر مفروضات اقتصادی زمانیکه اقتصاد کشوری در وضعیت رکود تورمی قرار گرفته باشد افزایش قیمت سهام در بازار سرمایه معنی چندانی نداشته و با واقعیت همسو نیست .
وی ادامه داد : در حالیکه افزایش 0.1 درصد
رشد پر شتاب شاخص بازار داد و ستد سهام از ابتدای امسال و رکوردهای پی در پی آن اگر چه از دید دولتمردان و مدیران بورسی کشور از جمله مصداق فبها المراد و نعم المطلوب نام گرفته اما از دید برخی اقتصاد دانان رشد پر سرعت قیمت سهام شرکت ها در حالیکه هنوز هیچ اتفاق جدیدی در واقعیت اقتصادی کشور پدید نیامده ، دستاوردی جزء زیان دیدن سهامداران خرده پا را در آینده ای نزدیک نخواهد داشت .
در این راستا دکتر بهمن آرمان ، مدیر پیشین اداره مطالعات و بررسی های اقتصادی بورس تهران ( 1371-1376) در گفتگو با خبرنگار بورس نیوز ، به بررسی اوضاع بورس کشور پرداخت و افزود : بنابر مفروضات اقتصادی زمانیکه اقتصاد کشوری در وضعیت رکود تورمی قرار گرفته باشد افزایش قیمت سهام در بازار سرمایه معنی چندانی نداشته و با واقعیت همسو نیست .
وی ادامه داد : در حالیکه افزایش 0.1 درصدی نرخ بیکاری در برخی کشورهای صنعتی باعث بازتاب های منفی بر شاخص بازار سهام و افت قیمت در آنها می شود ، بورس ایران رویه دیگری را در پیش گرفته و حال آنکه علت تحقق چنین امری در کشور با وجود نرخ بیکاری بالا چیست چندان روشن نیست .
به گفته آرمان در زمانیکه وی به عنوان یکی از مدیران بورسی مطرح بود هر زمان که بازار سهام با پدیده هجوم نقدینگی و رشد پر شتاب قیمت سهام مواجه می شد مدیران سازمان بورس با درخواست از دولت یا سازمان خصوصی سازی به منظور ایجاد تعادل در بازار و پرهیز از افزایش بی رویه قیمت سهام خواستار عرضه سهام شرکت های جدید می شدند تا بتوانند پاسخگوی عطش خریداران و به تبع آن پرهیز از وقوع پدیده حباب در شاخص شوند .
وی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به کاهش نرخ بهره بانکی می توان انتظار رشد قیمت سهام و افزایش متوسط نسبت قیمت به درآمدی کل بازار را منطقی دانست ؟ پاسخ داد : در این زمینه بایستی مبانی علمی تری را بکاربرد چرا که در وهله اول کاهش نرخ بهره بانکی در شرایطی که نرخ تورم بیش از آن است بدون شک کاری اشتباه بوده و تصمیم سازان این مقوله به این نکته توجه ندارند که اساساً نرخ بهره بانکی همواره باید بالاتر از نرخ تورم باشد که البته این نظر من نیست بلکه فرمول ابتدایی از علم اقتصاد است .
حال در شرایطی که افزایش تورم ناشی از اجرای هدفمندی یارانه ها (که کاری بسیار اساسی است) بدیهی است معلوم نیست که این اقدام به چه منظوری انجام شده است .
ی نرخ بیکاری در برخی کشورهای صنعتی باعث بازتاب های منفی بر شاخص بازار سهام و افت قیمت در آنها می شود ، بورس ایران رویه دیگری را در پیش گرفته و حال آنکه علت تحقق چنین امری در کشور با وجود نرخ بیکاری بالا چیست چندان روشن نیست .
به گفته آرمان در زمانیکه وی به عنوان یکی از مدیران بورسی مطرح بود هر زمان که بازار سهام با پدیده هجوم نقدینگی و رشد پر شتاب قیمت سهام مواجه می شد مدیران سازمان بورس با درخواست از دولت یا سازمان خصوصی سازی به منظور ایجاد تعادل در بازار و پرهیز از افزایش بی رویه قیمت سهام خواستار عرضه سهام شرکت های جدید می شدند تا بتوانند پاسخگوی عطش خریداران و به تبع آن پرهیز از وقوع پدیده حباب در شاخص شوند .
وی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به کاهش نرخ بهره بانکی می توان انتظار رشد قیمت سهام و افزایش متوسط نسبت قیمت به درآمدی کل بازار را منطقی دانست ؟ پاسخ داد : در این زمینه بایستی مبانی علمی تری را بکاربرد چرا که در وهله اول کاهش نرخ بهره بانکی در شرایطی که نرخ تورم بیش از آن است بدون شک کاری اشتباه بوده و تصمیم سازان این مقوله به این نکته توجه ندارند که اساساً نرخ بهره بانکی همواره باید بالاتر از نرخ تورم باشد که البته این نظر من نیست بلکه فرمول ابتدایی از علم اقتصاد است .
حال در شرایطی که افزایش تورم ناشی از اجرای هدفمندی یارانه ها (که کاری بسیار اساسی است) بدیهی است معلوم نیست که این اقدام به چه منظوری انجام شده است .

atlass
April 29th, 2011, 02:38
به نقل از تابناک :
تركيدن حباب بورس به ضرر مردم و به كام بازيگران بازار ([Only registered and activated users can see links])


سرویس اقتصادی ـ پديده تكرار شده بورس در سال هاي نه چندان دور دوباره تكرار مي شود. عده اي بازيگر بازار، با خريد و فروش سهام در میان خود، قيمت ها را بالا مي برند و مردمي را كه در فكر سود بدون زحمت هستند، به طمع مي اندازند و سهام را در بالاترين قيمت به مردم مي فروشند و خود خارج مي شوند.

به گزارش «تابناک»، این بازی ادامه دارد، پس از مدتي، بورس سقوط مي كند و اين مردم كه پس انداز خود را كه با هزار اميد ذخيره كرده اند و مزاياي پايان خدمت ساليان جواني شان را در بورس مي آورند، به يكباره مي مانند با سهامي كه نصف قيمت شده است و زيان می بینند، ولي سود را چه كساني مي برند؟ كساني كه مي دانستند، آينده جهش هاي بي منطق بورس و افزايش شاخص چه سرانجامی دارد؛ كارگزاراني كه هر كه سود ببرد و يا زيان، آنها سود خودشان را مي برند.

مصاحبه های رسانه ها هم که با كارشناسان بازار سرمايه است و آنان نیز عمدتاً كارگزاراني هستند كه داغ شدن بازار به سودشان است.

مردم مي بينند كارشناسان (!) مي گويند حباب نيست، كسي بازار را داغ نكرده و به يكباره بازار داغ شده است، از خود نمي پرسند كه از اول امسال تا امروز، چه شده كه 20% سود كرده اند؟ چه كاري که يك ماه 20% سود مي دهد و در نتیجه مردم فريب سود بادآورده اي را مي خورند و دارايي آنها بر باد مي رود!

در واقع، امروز صف هاي فروش را شركت هاي حقوقي و كساني كه مي دانند حباب يعني چه، تشكيل مي دهند و تنها فروشندگان سهام با قيمت بالا هستند و خريداران نیز مردم بي اطلاعي كه مي خواهند در يك ماه 20% سود ببرند.

از سویی، غير از اينكه اين جريان زيان مالي به مردم مي رساند، زيان اقتصادي آن براي كشور جاي تأمل دارد! اين وجوه مردم، به جاي اينكه صرف خريد سهام شركت هايي شود كه نقدينگي جامعه را به بخش توليدي می کشاند، صرف خريد و فروش فقط چهارصد شركتی مي شود كه از صبح تا ظهر، ده بار بخشی از سهام آن دست به دست مي شود، اما ارزش افزوده اقتصادي آن كجاست؟

این در حالی است که در سال گذشته، شاخص 13000 بود و امروز 26000؛ يعني دو برابر و كارشناسان تا 18000 را رشد بازار و آن را خوب و منطقي می دانند و این در اثر فعاليت اقتصادي، بهبود شرايط رواني بخش اقتصاد، رد شدن از تله جوسازي تحريم و ساير اقداماتی بود كه جاي تشكر از دولت را داشت.

در همین حال، اما سازمان بورس به عنوان مرجع نظارتي، به دلیل اين كه دوره پنج ساله مديريتش رو به پایان است، از جريان سفته بازي چشم پوشي كرده و بلكه به آن دامن زد و از آن دفاع كرد.

گفتنی است، دو بار پیش، حباب بازار در سال 76 و 84 بود؛ يعني پايان دولت ها و در آغاز دولت هاي بعد بود که حباب تركيد. خاطره شش سال گذشته را به ياد داريم كه شاخص از نزديك 14000 به زير 8000 رسيد و باز هم این مردم بودند که مالباخته شدند.

امروز اما باز هم همان داستان تكرار شده است؛ با اين فرق كه هنوز دو سال به پايان دولت مانده و گویا مسئولیت پنج ساله مديريت سازمان بورس، رو به پایان است و تنها خواهان افزايش شاخص به هر قيمتي هستند و راه را براي بازيگران باز گذاشته اند و... .

businessmanint
May 1st, 2011, 20:09
دوستان بالاخره این بازار حبابی است یا خیر؟؟!!
بنده یه مبلغی 3 4 ماهی هست که در یکی از صندوق های سرمایه گذاری ریختم. و مجدداً یه مقدار سرمایه ای داشتم که هیچ جایی برای سرمایه گذاری آن سراغ ندارم!
حال به نظر دوستان این مبلغ را هم مجدد به صندوق بریزم و یا همان مبالغ قبلی رو هم نقد کنم؟؟!!:blink:
با تشکر