PDA

View Full Version : افسانه قمارباز


Kasra
June 29th, 2010, 20:47
"مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند ، اما اگر برنده شوند فقط در حدی بازی را ادامه میدهند که پولی برای یک شام خوب و یک نمایش برای آن شب برنده شوند و در همین حد قانع می شوند و از بازی دست می کشند. قماربازان بزرگ همیشه به این موضوع واقف هستند "
~ Pug Pearson ، قهرمان جام جهانی پوکر

[Only registered and activated users can see links] of_our_time.jpg

درود بر دوستان عزیزم در سرمایه.
قبل از هر چیزی این را بگویم که قرار نیست در این تاپیک بحث قدیمی اینکه" آیا فارکس قمار است یا نه" ، زنده شود و بر هم روی ترش کنیم و با هم در این مورد بحث کنیم . عقیده هر کسی برای خودش محترم است و هدف این تاپیک اصلا این مسایل نیست . از این رو این تاپیک را در تالار روانشناسی ایجاد کردم تا محلی باشد برای ارایه مباحثی عمدتا روانشناسی و نگاه به ترید از زاویه ای دیگر . امیدوارم مطرح کردن این مسایل به اساتیدی که برای تحلیل بازار قداست قائل هستند بر نخورد .
اگر نگوییم ترید قمار است و اگر نگوییم بروکر کازینو است ، حد اقل می توانیم نقاط مشترک فراوانی میان آنها پیدا کنیم و با توجه به اینکه قمار صدها سال قدمت دارد ، تجربات و تحقیقات بیشتری روی آن صورت گرفته است ، ولی ترید در بازار فارکس به همراه لورج کمتر از 10 سال است که جا افتاده است و هنوز تحقیقات و منابع معتبری برای آن یافت نمی شود . علت این موضوع هم واضح است ، اکثریت تحلیل گران و آموزش دهنده های این مبحث در خدمت بروکرها و بازار سازها هستند و معمولا مقالاتی که منتشر می شوند حالت کلیشه ای و تکراری دارد و جهت دار.
این تاپیک روزنه ای است به افسانه قمارباز

با احترام
کسری

شاهرودي
June 29th, 2010, 21:21
"مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند ، اما اگر برنده شوند فقط در حدی بازی را ادامه میدهند که پولی برای یک شام خوب و یک نمایش برای آن شب برنده شوند و در همین حد قانع می شوند و از بازی دست می کشند. قماربازان بزرگ همیشه به این موضوع واقف هستند "
~ Pug Pearson ، قهرمان جام جهانی پوکر

[Only registered and activated users can see links] of_our_time.jpg

درود بر دوستان عزیزم در سرمایه.
قبل از هر چیزی این را بگویم که قرار نیست در این تاپیک بحث قدیمی اینکه" آیا فارکس قمار است یا نه" ، زنده شود و بر هم روی ترش کنیم و با هم در این مورد بحث کنیم . عقیده هر کسی برای خودش محترم است و هدف این تاپیک اصلا این مسایل نیست . از این رو این تاپیک را در تالار روانشناسی ایجاد کردم تا محلی باشد برای ارایه مباحثی عمدتا روانشناسی و نگاه به ترید از زاویه ای دیگر . امیدوارم مطرح کردن این مسایل به اساتیدی که برای تحلیل بازار قداست قائل هستند بر نخورد .
اگر نگوییم ترید قمار است و اگر نگوییم بروکر کازینو است ، حد اقل می توانیم نقاط مشترک فراوانی میان آنها پیدا کنیم و با توجه به اینکه قمار صدها سال قدمت دارد ، تجربات و تحقیقات بیشتری روی آن صورت گرفته است ، ولی ترید در بازار فارکس به همراه لورج کمتر از 10 سال است که جا افتاده است و هنوز تحقیقات و منابع معتبری برای آن یافت نمی شود . علت این موضوع هم واضح است ، اکثریت تحلیل گران و آموزش دهنده های این مبحث در خدمت بروکرها و بازار سازها هستند و معمولا مقالاتی که منتشر می شوند حالت کلیشه ای و تکراری دارد و جهت دار.
این تاپیک روزنه ای است به افسانه قمارباز

با احترام
کسری
سلام کسری جان
بهشون بده این مقاله رو بخونن:

Harvard Poker Pro Says Texas Hold ‘Em Can Teach Traders to Fold ([Only registered and activated users can see links])


Skills that define successful traders=

1- rational approach toward risk,

2- speedy decision-making under pressure,

3- discipline

4-and a well-trained memory



In poker, people are used to not sitting back and waiting for the fat pitch,” Adams said. “They’re used to skirting the edge of ruin and they learn the tools of how to do that.” Susquehanna has been using poker to teach its new traders since it was founded in 1987, said Pat McCauley, who heads the privately held firm’s trader-development program.



موفق باشید. :)

alireza.
June 29th, 2010, 21:26
با سلام خدمت کسرای عزیز
کسرا جان میدونم که شما هم مثل من بعد از چند سال تازه متوجه شدیم که ترید کردن جز یک بازی و سرگرمی چیز دیگزی نیست .مانند بازی پوکر یا تخته نرد یا تنیس یا گلف یا شطرنج یا هر بازی که در ان از قوه تخیل و فکر انسان به کار رفته است.
ولی اینکه چگونه با استفاده از صنعت قمار میتوانیم از این بازی سود ببریم ؟
خوشحال میشم نظر شما را بدونم .؟
با تشکر

ardeshir65
June 29th, 2010, 22:08
آقاي كسري بحث جالبي رو آغاز كرديد ما مشتاقانه منتظر ادامه بحث از سوي شما و ديگر اساتيد هستيم .

siroos2007
June 29th, 2010, 22:11
چندین قرن قبل مولانا جلال الدین محمد رومی چقدر زیبا به موضوع روانشناسی یک قمار باز توجه کرده است

خنک ان قمار بازی که بباخت هر چه بودش بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر

ایا این روحیه در میان کسانی که همه چیزشان را در ترید از دست میدهند دیده نمیشود

Kasra
June 29th, 2010, 22:32
سلام کسری جان
بهشون بده این مقاله رو بخونن:

Harvard Poker Pro Says Texas Hold ‘Em Can Teach Traders to Fold ([Only registered and activated users can see links])


Skills that define successful traders=

1- rational approach toward risk,

2- speedy decision-making under pressure,

3- discipline

4-and a well-trained memory



In poker, people are used to not sitting back and waiting for the fat pitch,” Adams said. “They’re used to skirting the edge of ruin and they learn the tools of how to do that.” Susquehanna has been using poker to teach its new traders since it was founded in 1987, said Pat McCauley, who heads the privately held firm’s trader-development program.



موفق باشید. :)

جناب شاهرودی ، همین اول کار عجب مقاله ای رو کردی !!!! ، واقعا زیبا بود . به همه دوستان توصیه میکنم حتما این مقاله رو بخونند .

Harvard Poker Pro Says Texas Hold ‘Em Can Teach Traders to Fold ([Only registered and activated users can see links])
متشکرم.

Alex_y
June 29th, 2010, 23:01
سلام کسری جان
ممنون بابت مطرح کردن این موضوع
دوستان اگه یادتون باشه تا چند سال قبل تقریبا همه بروکرها اجازه ترید با لات پایین را نمیدادند همین الانش هم برخی از بروکرها حسابهای دسته بندی شده دارند :
مثلا:
حساب استاندارد حداقل مبلغ 10000 دلار و حداقل لات سایز واسه ترید 1 لات ( 1 لات = 100000)
حساب مینی حداقل مبلغ 1000 دلار و حداقل لات سایز واسه ترید 0.1 لات ( 0.1 لات = 10000)
حساب میکرو حداقل مبلغ 100 دلار و حداقل لات سایز واسه ترید 0.1 لات ( 0.01 لات = 1000)

و معمولا وقتی حساب شما رشد میکنه و از میکرو به مینی میرسه اجازه ترید با لات 0.01 را نمیدهند

(فقط یک مثال بود و بروکر خاصی مد نظر نیست )

یک تریدر باید خیلی حرفه ای باشه و احساسات را کنترل کنه تا بتونه از پس این گونه تله های روانشناسی بر بیاد.

اینشاله تونسته باشم مطلب را برسونم را بروسونم.

موفق باشید

یا حق

mansour.r
June 30th, 2010, 01:34
قمار باز
«داستایوفسکی» نویسنده ای است که رمان هایش به حقیقت بیش از یک اثز ادبی صرف است. هنگامی که تصمیم خواندن اثری از داستایوفسکی را می گیری باید آماده باشی تا با مسائل و نکاتی چند وجهی مواجه شوی. مسائلی که گاه الهام بخش فیلسوفانی همچون «کرکگور» می شود و گاه موضوعی برای یک اندیشه اجتماعی و گاه در عرصه ی سیاسی قدرت حاکمانی را به چالش می کشد و گاه…
«قمارباز» یکی از آثار درخور و ممتاز داستایوفسکی است که در سن ۴۵ سالگی وی، تنها در مدت ۲۶ روز و با استخدام تندنویسی به نام «آنا» و با انگیزه ی خلاصی از مضیغه ی مالی که در آن گرفتار آمده بوده است نگاشته شده است.
وزن این اثر ۲۶ روزه به خوبی گویای نبوغ داستایوفسکی است.
داستان رمان ماجرای خانواده ای روس است که بر اثر تحولات و بی لیاقتی ها ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شده اند. راوی داستان که معلم فرزندان این خانواده است داستان را در حالی روایت می کند که یا از قمارخانه برگشته است و یا در راه قمارخانه است. وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد مدام در اندیشه قمار است و آن را تنها راه محقق شدن خواسته هایش می داند.
البته شرح داستان چندان لطفی ندارد چرا که نه من می توانم ظرافت های داستایوفسکی را در روایت رعایت کنم و نه شما از چنین نوشتاری اینچنین انتظاری دارید.
آنچه موضوع و مشغله اندیشه ی نگارنده ی این سطور است تفسیری است که نویسنده رمان از زندگی انسان و تصمیم هایش ارائه می کند.
رمان دربرگیرنده مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغله ی شخصیت های داستان نیز از نوع مشغله های ذهنی تمامی انسانها است. دغدغه هایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملا رئال مواجه هستیم.
در میان این روایت کاملا واقعی، آنچه توجه را به خودش جلب می کند این است که وقوع هیچ اتفاقی حتمی و قطعی نیست. همانطور که در بازی های داخل قمارخانه-بازی هایی همچون رولت- که در رمان بارها انجام می شود همه چیز مبتنی بر شانس است و آمدن هیچ عددی قطعی نیست.
داستایوفسکی در چند جای داستان با تاکید، نشان می دهد که همه ی آنچه را که قماربازان به اصطلاح حرفه ای، اصول و روش بازی می دانند چیز هایی عبث، بیهوده و خیالی بوده و شانس و اقبال یا به تعبیر دیگر “اتفاق” مهمترین و تنها عاملی است که در برد و باخت نقش بازی می کند. به عبارت دیگر قمارباز آنجاست تا تنها شرط ببندد و بقیه از دست او خارج است.
زندگی در نظر داستایوفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کنی و گردانه را بچرخانی، و اینکه «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدت بشریت است.
رمان پر است از اتفاقات غافلگیر کننده و غیر قابل پیش بینی. شخصیت ها بطور اتفاقی با هم در کشوری بیگانه ملاقات می کنند. بطور اتفاقی یکی پولدار می شود و با معشوقه ی دیگری فرار می کند و بطور اتفاقی کسی که قرار است بر اثر بیماری بمیرد سلامت خود را باز می یابد.
نکته جالب و ظریفی که در قمارباز داستایوفسکی به چشم می خورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیر کننده داستان با خارج شدن از قمارخانه است. یعنی تمام اتفاقات که داستان را می بافند زمانی رخ می دهد که یکی از شخصیتها ی داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمار خانه به مسافرخانه هستند. بطوریکه گویی آنان به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونه ی زندگی را به حرکت در می آورند و هر بار بر روی عددی – شرایطی- خاص نشانه ی گردونه می ایستد و چگونگی ادامه زندگی شان را رقم می زند.
این داستان همه ی ما انسانها است. مایی که مدام در حال حساب و کتاب و بررسی احتمالات هستیم. ولی باید بپذیریم که آنچه روی میدهد به بسیاری چیزهای دیگر به غیر از انتخاب ما نیز بستگی دارد. ما تنها در زندگی مان شرط می بندیم بقیه را گردونه مشخص می کند.

پ ن : خواندن این کتاب برای دوستان فارکسی احتیاط واجب میباشد اگه کسی لینک دانلود ازش سراغ داره قرار بده.

elyas68
June 30th, 2010, 02:00
سلام دوست عزیز
خدمت شما قمار باز ([Only registered and activated users can see links])
موفق باشید

ardeshir65
June 30th, 2010, 08:43
قمار باز
«داستایوفسکی» نویسنده ای است که رمان هایش به حقیقت بیش از یک اثز ادبی صرف است. هنگامی که تصمیم خواندن اثری از داستایوفسکی را می گیری باید آماده باشی تا با مسائل و نکاتی چند وجهی مواجه شوی. مسائلی که گاه الهام بخش فیلسوفانی همچون «کرکگور» می شود و گاه موضوعی برای یک اندیشه اجتماعی و گاه در عرصه ی سیاسی قدرت حاکمانی را به چالش می کشد و گاه…
«قمارباز» یکی از آثار درخور و ممتاز داستایوفسکی است که در سن ۴۵ سالگی وی، تنها در مدت ۲۶ روز و با استخدام تندنویسی به نام «آنا» و با انگیزه ی خلاصی از مضیغه ی مالی که در آن گرفتار آمده بوده است نگاشته شده است.
وزن این اثر ۲۶ روزه به خوبی گویای نبوغ داستایوفسکی است.
داستان رمان ماجرای خانواده ای روس است که بر اثر تحولات و بی لیاقتی ها ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شده اند. راوی داستان که معلم فرزندان این خانواده است داستان را در حالی روایت می کند که یا از قمارخانه برگشته است و یا در راه قمارخانه است. وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد مدام در اندیشه قمار است و آن را تنها راه محقق شدن خواسته هایش می داند.
البته شرح داستان چندان لطفی ندارد چرا که نه من می توانم ظرافت های داستایوفسکی را در روایت رعایت کنم و نه شما از چنین نوشتاری اینچنین انتظاری دارید.
آنچه موضوع و مشغله اندیشه ی نگارنده ی این سطور است تفسیری است که نویسنده رمان از زندگی انسان و تصمیم هایش ارائه می کند.
رمان دربرگیرنده مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغله ی شخصیت های داستان نیز از نوع مشغله های ذهنی تمامی انسانها است. دغدغه هایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملا رئال مواجه هستیم.
در میان این روایت کاملا واقعی، آنچه توجه را به خودش جلب می کند این است که وقوع هیچ اتفاقی حتمی و قطعی نیست. همانطور که در بازی های داخل قمارخانه-بازی هایی همچون رولت- که در رمان بارها انجام می شود همه چیز مبتنی بر شانس است و آمدن هیچ عددی قطعی نیست.
داستایوفسکی در چند جای داستان با تاکید، نشان می دهد که همه ی آنچه را که قماربازان به اصطلاح حرفه ای، اصول و روش بازی می دانند چیز هایی عبث، بیهوده و خیالی بوده و شانس و اقبال یا به تعبیر دیگر “اتفاق” مهمترین و تنها عاملی است که در برد و باخت نقش بازی می کند. به عبارت دیگر قمارباز آنجاست تا تنها شرط ببندد و بقیه از دست او خارج است.
زندگی در نظر داستایوفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کنی و گردانه را بچرخانی، و اینکه «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدت بشریت است.
رمان پر است از اتفاقات غافلگیر کننده و غیر قابل پیش بینی. شخصیت ها بطور اتفاقی با هم در کشوری بیگانه ملاقات می کنند. بطور اتفاقی یکی پولدار می شود و با معشوقه ی دیگری فرار می کند و بطور اتفاقی کسی که قرار است بر اثر بیماری بمیرد سلامت خود را باز می یابد.
نکته جالب و ظریفی که در قمارباز داستایوفسکی به چشم می خورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیر کننده داستان با خارج شدن از قمارخانه است. یعنی تمام اتفاقات که داستان را می بافند زمانی رخ می دهد که یکی از شخصیتها ی داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمار خانه به مسافرخانه هستند. بطوریکه گویی آنان به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونه ی زندگی را به حرکت در می آورند و هر بار بر روی عددی – شرایطی- خاص نشانه ی گردونه می ایستد و چگونگی ادامه زندگی شان را رقم می زند.
این داستان همه ی ما انسانها است. مایی که مدام در حال حساب و کتاب و بررسی احتمالات هستیم. ولی باید بپذیریم که آنچه روی میدهد به بسیاری چیزهای دیگر به غیر از انتخاب ما نیز بستگی دارد. ما تنها در زندگی مان شرط می بندیم بقیه را گردونه مشخص می کند.

پ ن : خواندن این کتاب برای دوستان فارکسی احتیاط واجب میباشد اگه کسی لینک دانلود ازش سراغ داره قرار بده.


سلام

خدمت شما و ديگر دوستان اميدوارم مفيد واقع بشه

[Only registered and activated users can see links]

Falazi
June 30th, 2010, 09:58
با سلام خدمت دوستان

بحث بسيار بسيار جالب مي باشد. اينكه فاركس قمار است يا نه خوب مسلما قمار نيست چون اگر قمار بود تمام خريد و فروش ها نيز قمار به حساب مي آمد يعني حركي ماشين خريد و فروش مي كرد نيز قمار باز بود:huh: يعني يك نفر ماشين مي خريد يا با سود يا با ضرر آن را مي فروخت پس قمار كرده !! نه به هيچ وجه پس اگر ارزي خريد و فروش بشود در حقيقت قماري انجام نشده است ولي...... ماهيت فاركس مانند قمار است و در اين هيچ شكي نيست. يعني اگر ميخواهيد در اين بازار سود كنيد بايد ديد قمار داشته باشيد !!! يعني چه؟؟
مي دانيد چرا 90 درصد در فاركس و قمار ضرر ميكنند؟؟؟؟؟
به دلايل زير :
1- هر وقت ضرر ميكنند جلوي ضرر را نمي گيرند به اميد اينكه ضررشان جبران شود
2- هر وقت سود ميكنند سريع اردر را مي بندند چون مي ترسند سودشان برگردد و تبديل به ضرر يا سود كمتر بشود
3- هر وقت سود مي كنند براي بدست آوردن سود بيشتر ريسكشان را با افزايش لات معامله بيشتر مي كنند در نتيجه به يكباره همه چيز و از دست ميدهند
با رعايت اصول بالا مطمئن باشيد در فاركس سود مي كنيد
بعضيها فكر مي كنند درصد سود و ضرر در فاركس 50 50 مي باشد كه كاملا اشتباه است ميدانيد چرا؟؟؟!!
به خاطر فقط و فقط اسپرد. اين اسپرد است كه شانس ضرر و زيان رو مشخص ميكند.
بزرگترين نكته در قمار فاركس : اين انديكاتورها نيستند كه روند بازار را مشخص مي كنند بلكه اين بازار است كه روند انديكاتورها رامشخص ميكند


به انديكاتور دل مبند روزگار غريبيست نازنين

amin3000
June 30th, 2010, 10:32
با سلام خدمت دوستان

بحث بسيار بسيار جالب مي باشد. اينكه فاركس قمار است يا نه خوب مسلما قمار نيست چون اگر قمار بود تمام خريد و فروش ها نيز قمار به حساب مي آمد يعني حركي ماشين خريد و فروش مي كرد نيز قمار باز بود:huh: يعني يك نفر ماشين مي خريد يا با سود يا با ضرر آن را مي فروخت پس قمار كرده !! نه به هيچ وجه پس اگر ارزي خريد و فروش بشود در حقيقت قماري انجام نشده است ولي...... ماهيت فاركس مانند قمار است و در اين هيچ شكي نيست. يعني اگر ميخواهيد در اين بازار سود كنيد بايد ديد قمار داشته باشيد !!! يعني چه؟؟
مي دانيد چرا 90 درصد در فاركس و قمار ضرر ميكنند؟؟؟؟؟
به دلايل زير :
1- هر وقت ضرر ميكنند جلوي ضرر را نمي گيرند به اميد اينكه ضررشان جبران شود
2- هر وقت سود ميكنند سريع اردر را مي بندند چون مي ترسند سودشان برگردد و تبديل به ضرر يا سود كمتر بشود
3- هر وقت سود مي كنند براي بدست آوردن سود بيشتر ريسكشان را با افزايش لات معامله بيشتر مي كنند در نتيجه به يكباره همه چيز و از دست ميدهند
با رعايت اصول بالا مطمئن باشيد در فاركس سود مي كنيد
بعضيها فكر مي كنند درصد سود و ضرر در فاركس 50 50 مي باشد كه كاملا اشتباه است ميدانيد چرا؟؟؟!!
به خاطر فقط و فقط اسپرد. اين اسپرد است كه شانس ضرر و زيان رو مشخص ميكند.
بزرگترين نكته در قمار فاركس : اين انديكاتورها نيستند كه روند بازار را مشخص مي كنند بلكه اين بازار است كه روند انديكاتورها رامشخص ميكند


به انديكاتور دل مبند روزگار غريبيست نازنين


سلام
من هم با این نظریه کاملا موافق هستم دیگران رو نمیدونم شاید کامپیوتر را روشن میکنند نرم افزار رو میارن بالا بدون هیچ تحلیل همینجوری الاکی یه معامله می کنند یا سود می کنند یا ضرر :blink:
ولی یه فارکس کار میدونه که این بازار کاری هست نه قمار خونه و ما هم قمار باز

hesam.124
June 30th, 2010, 12:03
با سلام خدمت همه دوستان و کسری عزیز.
و عرض تشکر بابت تاپیک خوبتون.

نقل قول از یکی از دوستانم:
شبی با یکی از دوستان که در تایلند بیزنس می کرد و در آنجا زندگی می کرد، قرار گزاشتیم که شب به کازینو بریم. وقتی می خاستیم از خونه راه بیفتیم دوستم گفت 100 دلار بیشتر برندار. گفتم چرا؟ گفت: حالا خودت متوجه می شی.
تا به کازینو رسیدیم نشستم پشت دستگاه. یه 5$ شرط بندی کردم و ضامن رو کشیدم، 10 دلار بردم.
گفتم به به.
بار دوم 25 تا شرط بستم و 50 تا بردم.
بار سوم 160 دلاری که ته جیبم بودو بستم. دوستم گفت نه. ولی بستم. کلش پرید. سریع گفتم یه 50 دلار بده من خونه بهات می دم اونم هیچی نگفت و داد. بازم بستم شد 100 دلار.
گفت بسه گفتم نه. دوباره 100 تا رو زدم پرید. دیگه خون جلوی چشمام رو گرفت. ولی خودم که پول نداشتم رفیقمم که پول داشت گفت ندارم . به اش پریدم گفتم چرا نذاشتی بیشتر پول بیارم با خودم. گفت بیا بریم یه دوری بزنیم دو ساعت دیگه به ات می گم چرا.

با ورتون نمی شه ساعت 1 نیمه شب یه تریلی اومد از در پشتیه کازینو با چند نفر اسلحه دار که مراقبش بودن گونی گونی دلار رو سوار کامیون کردن بردن. دوستم لبخندی زد و گفت دیدی. اینجا هر شب همین برنامه است.

ببینید آیا اگه واقعاً یه کازینو سود ده بود بازهم با این همه دفتر و دستک باز ادامه کار می داد؟
پس پول برق و آب و مکان و پرسنل و سود صاحب اونجا و .... از کجا تامین می شد.

یا یه مثال دیگه- فیلم «21» رو دیدید؟
اونایی که دیدن می دونن آرتیست فیلم یه نخبه در علم ریاضیات بود و تونسته بود با جمع اعداد و چند تا کلک کوچیک پوست کازینو هارو بکنه و با دوستاش برن عشق و حال خفن مایه داری. کار به جایی رسید که به کنترل کنندگان دوربین عکسش رو داده بودن و هر جا می رفت خفتش می کردن و بیرونش می انداختن.

حالا نتیجه:
قصدم از تعریف این داستان این نیست که بگم فارکس کازینو ست ما هم قمار باز. می خام اینو بگم که : همه می دانیم که این بازار چقدر پرفریب و در عین حال خطرناک می تونه باشه درست مثالی که اون دوستمون زد گفت خون جلوی چشمام رو گرفته بود که پولم رو پس بگیرم و هی شرط بندی می کرد، خیلیا مون اینو تو فارکس تجربه کردیم. «چی ضرر کردم حالتو می گیرم مارکت» «پولمو از حولقومت می کشم بیرون بازار ...» و نتیجه اینکه رسماً کال می شم . و قد تر ها هم که هی حساب باز می کنن و تکرار سناریو....
مطمئن باشید برای طراحی این بازار نیز مسائل روانشناسی مد نظر گرفته شده. و اگر قرار بود این بازار همه رو پولدار کنه تا الان دووم نمی آورد.
در امضای یکی از دوستان نوشته بود - عاقبت واگرایی فارکس را از بین خواهد برد- اتفاقاً آمار دارم چند نفر تو همین مدت با واگرایی کال شدن. پس ....
تو تاپیک اینستا فارکس یاد دارم که یکی از دوستان حرفه ای حسابش 8000 برابر در 2 هفته سود کرده بود:whoow:.
هر کاری می کرد به اش نمی دادن آخر با زور افشاگری پولش رو دادن و گفتن دیگه اینورا پیدات نشه. دقیقاً مثل فیلم 21- چندتا نمونه دیگه هم یادم هست که نمی گم به خاطر.....
پس یادمون باشه اونی که سودهای کلان می کنه سوراخ دعا رو خوب پیدا کرده و می ره جزو 5%. پس هنوز جای کار هست. دوستانی که شیر یا خطی وارد پوز می شن شک نکنن اگر هم بتونن حسابشونو چندبرابر کنن طمع بلاخره کلکشونو می کنه. (مثل داستان کازینویی که گفتم) و در واقع بازار براشون دون می پاشه.
در نهایت محکوم به شکستن......

فقط خواهشی که دارم اینه اگر این بازار رو به کسی توصیه می کنید ضرر هاشو با تاکید بیشتر به اش گوش زد کنید.
زیاد حرف زدم ببخشید.
درس پس دادم خدمت اساتید.
موفق باشید....

Kasra
June 30th, 2010, 12:58
ضمن تشکر از اظهار نظر عزیزان ، چند مطلب کوچک عرض کنم تا در صفحه بعد برویم سراغ اصل مطلب
با سلام خدمت کسرای عزیز
کسرا جان میدونم که شما هم مثل من بعد از چند سال تازه متوجه شدیم که ترید کردن جز یک بازی و سرگرمی چیز دیگزی نیست .مانند بازی پوکر یا تخته نرد یا تنیس یا گلف یا شطرنج یا هر بازی که در ان از قوه تخیل و فکر انسان به کار رفته است.
ولی اینکه چگونه با استفاده از صنعت قمار میتوانیم از این بازی سود ببریم ؟
خوشحال میشم نظر شما را بدونم .؟
با تشکر
علیرضا جان ، روند پست های من در این چند سال با کلیک روی لیست تاپیک هایی که ایجاد کردم مشخص هست ، فکر میکنم تنها تاپیکی که طبق اصول رایج ، سیستمی بیان کردم برای ترید ، اسمش بوده "زنگ تفریح" ! اسمش روش هست دیگه ، در همون حد بازی های زنگ تفریح که انجام می دادیم.غیر جدی... مابقی فقط کار روی ضرر بوده که انجام دادم . منظورم اینه که دیروز صبح از خواب بیدار نشدم یک فکر جدید به سرم بزنه بیام تاپیک ایجاد کنم به نام قمارباز . ولی اینکه چگونه با استفاده از صنعت قمار میتوانیم از این بازی سود ببریم ، بیشتر روی مباحث روانشناسی زوم خواهیم کرد . یعنی قرار نیست سیستم ترید معرفی کنیم . سیستم خود ما هستیم .

قمار باز
«داستایوفسکی» نویسنده ای است که رمان هایش به حقیقت بیش از یک اثز ادبی صرف است. هنگامی که تصمیم خواندن اثری از داستایوفسکی را می گیری باید آماده باشی تا با مسائل و نکاتی چند وجهی مواجه شوی. مسائلی که گاه الهام بخش فیلسوفانی همچون «کرکگور» می شود و گاه موضوعی برای یک اندیشه اجتماعی و گاه در عرصه ی سیاسی قدرت حاکمانی را به چالش می کشد و گاه…
«قمارباز» یکی از آثار درخور و ممتاز داستایوفسکی است که در سن ۴۵ سالگی وی، تنها در مدت ۲۶ روز و با استخدام تندنویسی به نام «آنا» و با انگیزه ی خلاصی از مضیغه ی مالی که در آن گرفتار آمده بوده است نگاشته شده است.
وزن این اثر ۲۶ روزه به خوبی گویای نبوغ داستایوفسکی است.
داستان رمان ماجرای خانواده ای روس است که بر اثر تحولات و بی لیاقتی ها ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شده اند. راوی داستان که معلم فرزندان این خانواده است داستان را در حالی روایت می کند که یا از قمارخانه برگشته است و یا در راه قمارخانه است. وی که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد مدام در اندیشه قمار است و آن را تنها راه محقق شدن خواسته هایش می داند.
البته شرح داستان چندان لطفی ندارد چرا که نه من می توانم ظرافت های داستایوفسکی را در روایت رعایت کنم و نه شما از چنین نوشتاری اینچنین انتظاری دارید.
آنچه موضوع و مشغله اندیشه ی نگارنده ی این سطور است تفسیری است که نویسنده رمان از زندگی انسان و تصمیم هایش ارائه می کند.
رمان دربرگیرنده مناسبات و روابطی است که تمامی انسانها در زندگی روزمره با آن مواجه هستند و مشغله ی شخصیت های داستان نیز از نوع مشغله های ذهنی تمامی انسانها است. دغدغه هایی همچون عشق، ثروت، شهرت و… بدین ترتیب ما با یک روایت کاملا رئال مواجه هستیم.
در میان این روایت کاملا واقعی، آنچه توجه را به خودش جلب می کند این است که وقوع هیچ اتفاقی حتمی و قطعی نیست. همانطور که در بازی های داخل قمارخانه-بازی هایی همچون رولت- که در رمان بارها انجام می شود همه چیز مبتنی بر شانس است و آمدن هیچ عددی قطعی نیست.
داستایوفسکی در چند جای داستان با تاکید، نشان می دهد که همه ی آنچه را که قماربازان به اصطلاح حرفه ای، اصول و روش بازی می دانند چیز هایی عبث، بیهوده و خیالی بوده و شانس و اقبال یا به تعبیر دیگر “اتفاق” مهمترین و تنها عاملی است که در برد و باخت نقش بازی می کند. به عبارت دیگر قمارباز آنجاست تا تنها شرط ببندد و بقیه از دست او خارج است.
زندگی در نظر داستایوفسکی همچون یک بازی قمار است که انسان در آن هست تا فقط انتخاب کنی و گردانه را بچرخانی، و اینکه «این انتخاب آیا موفقیت و پیروزی دربردارد یا خیر؟» چیزی فرای دستان قدت بشریت است.
رمان پر است از اتفاقات غافلگیر کننده و غیر قابل پیش بینی. شخصیت ها بطور اتفاقی با هم در کشوری بیگانه ملاقات می کنند. بطور اتفاقی یکی پولدار می شود و با معشوقه ی دیگری فرار می کند و بطور اتفاقی کسی که قرار است بر اثر بیماری بمیرد سلامت خود را باز می یابد.
نکته جالب و ظریفی که در قمارباز داستایوفسکی به چشم می خورد همزمانی اتفاقات و رویدادهای غافلگیر کننده داستان با خارج شدن از قمارخانه است. یعنی تمام اتفاقات که داستان را می بافند زمانی رخ می دهد که یکی از شخصیتها ی داستان از بازی قمار فارغ شده و در حال بازگشت از قمار خانه به مسافرخانه هستند. بطوریکه گویی آنان به هنگام وارد شدن به قمارخانه گردونه ی زندگی را به حرکت در می آورند و هر بار بر روی عددی – شرایطی- خاص نشانه ی گردونه می ایستد و چگونگی ادامه زندگی شان را رقم می زند.
این داستان همه ی ما انسانها است. مایی که مدام در حال حساب و کتاب و بررسی احتمالات هستیم. ولی باید بپذیریم که آنچه روی میدهد به بسیاری چیزهای دیگر به غیر از انتخاب ما نیز بستگی دارد. ما تنها در زندگی مان شرط می بندیم بقیه را گردونه مشخص می کند.

پ ن : خواندن این کتاب برای دوستان فارکسی احتیاط واجب میباشد اگه کسی لینک دانلود ازش سراغ داره قرار بده.

منصور عزیز با تشکر از کتاب شاهکاری که معرفی کردید ، اگر تا به حال این کتاب را مطالعه نکردید ، پیشنهاد میکنم فعلا خواندن آن را عقب بیاندازید .
ریتم کتاب تا حدی کند است و از طرف مقابل فضای کتاب با هنرمندی بی نظیر داستایوفسکی در فضا سازی و شخصیت پردازی ، خواننده را غرق در افکار مالیخولیایی و فضایی یاس آلود می کند که فعلا اگر ترید میکنید برای روحیه تریدر مناسب نیست .

Kasra
June 30th, 2010, 13:24
با سلام خدمت دوستان

بحث بسيار بسيار جالب مي باشد. اينكه فاركس قمار است يا نه خوب مسلما قمار نيست چون اگر قمار بود تمام خريد و فروش ها نيز قمار به حساب مي آمد يعني حركي ماشين خريد و فروش مي كرد نيز قمار باز بود:huh: يعني يك نفر ماشين مي خريد يا با سود يا با ضرر آن را مي فروخت پس قمار كرده !! نه به هيچ وجه پس اگر ارزي خريد و فروش بشود در حقيقت قماري انجام نشده است ولي...... ماهيت فاركس مانند قمار است و در اين هيچ شكي نيست. يعني اگر ميخواهيد در اين بازار سود كنيد بايد ديد قمار داشته باشيد !!! يعني چه؟؟
مي دانيد چرا 90 درصد در فاركس و قمار ضرر ميكنند؟؟؟؟؟
به دلايل زير :
1- هر وقت ضرر ميكنند جلوي ضرر را نمي گيرند به اميد اينكه ضررشان جبران شود
2- هر وقت سود ميكنند سريع اردر را مي بندند چون مي ترسند سودشان برگردد و تبديل به ضرر يا سود كمتر بشود
3- هر وقت سود مي كنند براي بدست آوردن سود بيشتر ريسكشان را با افزايش لات معامله بيشتر مي كنند در نتيجه به يكباره همه چيز و از دست ميدهند
با رعايت اصول بالا مطمئن باشيد در فاركس سود مي كنيد
بعضيها فكر مي كنند درصد سود و ضرر در فاركس 50 50 مي باشد كه كاملا اشتباه است ميدانيد چرا؟؟؟!!
به خاطر فقط و فقط اسپرد. اين اسپرد است كه شانس ضرر و زيان رو مشخص ميكند.
[/COLOR]

سلام
من هم با این نظریه کاملا موافق هستم دیگران رو نمیدونم شاید کامپیوتر را روشن میکنند نرم افزار رو میارن بالا بدون هیچ تحلیل همینجوری الاکی یه معامله می کنند یا سود می کنند یا ضرر :blink:
ولی یه فارکس کار میدونه که این بازار کاری هست نه قمار خونه و ما هم قمار باز

همونطور که در پست اول تاپیک گفتم لازم نیست زیاد روی اسم حساسیت به خرج بدهیم . فارکس بازار سرمایه گزاری نیست ، بازار سودا گری است در همه جای دنیا فارکس را بازار سودا گری به حساب می آورند (به غیر از عده ای از بانکهای مرکزی یا افرادی که به قصد سرمایه گزاری ارزی را می خرند یا می فروشند) همچنین لوریج حتی تا 1000 برابر سرمایه وارد قضیه شده است . به هر حال مهم نفس موضوع است که همه درک میکنیم و داریم به ترید روزانه خودمان ادامه میدیم ، زیاد مهم نیست که حالا کسی اسمش را قمار بزاره یا سرمایه گزاری .
شاید یکی بگه سوداگری + لوریج = قمار . به هر حال نظر همه محترمه .

با سلام خدمت همه دوستان و کسری عزیز.
و عرض تشکر بابت تاپیک خوبتون.

نقل قول از یکی از دوستانم:
شبی با یکی از دوستان که در تایلند بیزنس می کرد و در آنجا زندگی می کرد، قرار گزاشتیم که شب به کازینو بریم. وقتی می خاستیم از خونه راه بیفتیم دوستم گفت 100 دلار بیشتر برندار. گفتم چرا؟ گفت: حالا خودت متوجه می شی.
تا به کازینو رسیدیم نشستم پشت دستگاه. یه 5$ شرط بندی کردم و ضامن رو کشیدم، 10 دلار بردم.
گفتم به به.
بار دوم 25 تا شرط بستم و 50 تا بردم.
بار سوم 160 دلاری که ته جیبم بودو بستم. دوستم گفت نه. ولی بستم. کلش پرید. سریع گفتم یه 50 دلار بده من خونه بهات می دم اونم هیچی نگفت و داد. بازم بستم شد 100 دلار.
گفت بسه گفتم نه. دوباره 100 تا رو زدم پرید. دیگه خون جلوی چشمام رو گرفت. ولی خودم که پول نداشتم رفیقمم که پول داشت گفت ندارم . به اش پریدم گفتم چرا نذاشتی بیشتر پول بیارم با خودم. گفت بیا بریم یه دوری بزنیم دو ساعت دیگه به ات می گم چرا.

با ورتون نمی شه ساعت 1 نیمه شب یه تریلی اومد از در پشتیه کازینو با چند نفر اسلحه دار که مراقبش بودن گونی گونی دلار رو سوار کامیون کردن بردن. دوستم لبخندی زد و گفت دیدی. اینجا هر شب همین برنامه است.

ببینید آیا اگه واقعاً یه کازینو سود ده بود بازهم با این همه دفتر و دستک باز ادامه کار می داد؟
پس پول برق و آب و مکان و پرسنل و سود صاحب اونجا و .... از کجا تامین می شد.

یا یه مثال دیگه- فیلم «21» رو دیدید؟
اونایی که دیدن می دونن آرتیست فیلم یه نخبه در علم ریاضیات بود و تونسته بود با جمع اعداد و چند تا کلک کوچیک پوست کازینو هارو بکنه و با دوستاش برن عشق و حال خفن مایه داری. کار به جایی رسید که به کنترل کنندگان دوربین عکسش رو داده بودن و هر جا می رفت خفتش می کردن و بیرونش می انداختن.

حالا نتیجه:
قصدم از تعریف این داستان این نیست که بگم فارکس کازینو ست ما هم قمار باز. می خام اینو بگم که : همه می دانیم که این بازار چقدر پرفریب و در عین حال خطرناک می تونه باشه درست مثالی که اون دوستمون زد گفت خون جلوی چشمام رو گرفته بود که پولم رو پس بگیرم و هی شرط بندی می کرد، خیلیا مون اینو تو فارکس تجربه کردیم. «چی ضرر کردم حالتو می گیرم مارکت» «پولمو از حولقومت می کشم بیرون بازار ...» و نتیجه اینکه رسماً کال می شم . و قد تر ها هم که هی حساب باز می کنن و تکرار سناریو....
مطمئن باشید برای طراحی این بازار نیز مسائل روانشناسی مد نظر گرفته شده. و اگر قرار بود این بازار همه رو پولدار کنه تا الان دووم نمی آورد.
در امضای یکی از دوستان نوشته بود - عاقبت واگرایی فارکس را از بین خواهد برد- اتفاقاً آمار دارم چند نفر تو همین مدت با واگرایی کال شدن. پس ....
تو تاپیک اینستا فارکس یاد دارم که یکی از دوستان حرفه ای حسابش 8000 برابر در 2 هفته سود کرده بود:whoow:.
هر کاری می کرد به اش نمی دادن آخر با زور افشاگری پولش رو دادن و گفتن دیگه اینورا پیدات نشه. دقیقاً مثل فیلم 21- چندتا نمونه دیگه هم یادم هست که نمی گم به خاطر.....
پس یادمون باشه اونی که سودهای کلان می کنه سوراخ دعا رو خوب پیدا کرده و می ره جزو 5%. پس هنوز جای کار هست. دوستانی که شیر یا خطی وارد پوز می شن شک نکنن اگر هم بتونن حسابشونو چندبرابر کنن طمع بلاخره کلکشونو می کنه. (مثل داستان کازینویی که گفتم) و در واقع بازار براشون دون می پاشه.
در نهایت محکوم به شکستن......

فقط خواهشی که دارم اینه اگر این بازار رو به کسی توصیه می کنید ضرر هاشو با تاکید بیشتر به اش گوش زد کنید.
زیاد حرف زدم ببخشید.
درس پس دادم خدمت اساتید.
موفق باشید....

حسام عزیز این تجربه ای که از قمار ارایه دادی بسیار به تجربیات اولیه خودمان در ترید در بازار فارکس شباهت داشت . ولی اون دوستت دیسیپلین و داشتن استراتژی را دقیقا درک میکرد . اینجور که جا افتاده بین ما ، قمار همینجوری هم نیست که کسی بیاید و شرط بندی کند و رندمی ، یا بازنده بشه با برنده .... اونجا هم حساب و کتاب و استراتژی وجود داره.
در ورود به پوزیشن در ترید روزانه خودمون هم بارها با همین مفهوم مواجه هستیم . با اینکه پخش شدن ورق ها در دست بازیکنان رندمی است ، ولی برنده از مسابقات و بازی ها در آمدن رندمی نیست . این موضوع مهمی است که قصد داریم در این تاپیک روی آن بحث کنیم . یعنی اگر حرکت قیمت ها را رندمی هم در نظر بگیریم ولی برنده بودن رندمی نیست .

Kasra
June 30th, 2010, 13:51
شاید بسیاری از دوستان حوصله نکنند مقاله بلومبرگ که در صفحه پیش معرفی شده بود را در زبان انگلیسی مطالعه کنند . چون برای خودم خیلی جالب بود گفتم شاید برای دوستان هم جالب باشه آ از این رو با اندکی تلخیص آنرا ترجمه کردم :

بلومبرگ - "براندون آدامز" استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد که درس اقتصاد رفتاری ارایه می دهد می گوید : جمعی از بهترین کاندیداها برای استخدام به عنوان تریدر در وال استریت از بین بازیکنان حرفه ای سایت FullTiltPoker.com و سایر سایت های مشابه قمار آنلاین انتخاب می گردند .

[Only registered and activated users can see links]
"براندون آدامز" سمت چپ ، بازیکن حرفه ای پوکر

"براندون آدامز" سی ساله که خودش هم در این سایت بازی میکند در یک مصاحبه تلفنی شرکت کرده بود می افزاید : " این افراد در شرایط سختی که 95 درصد افراد آن پول خود را می بازند از بین نجات یافتگان انتخاب می گردند ، هر کسی که آنقدر باهوش باشد و آنقدر دیسیپلین داشته باشد که در این شرایط سخت قمار برنده باشد بدون شک در ترید بسیار خوب عمل خواهد کرد "
تعداد فزاینده ای از هدج فاند ها و بروکرهای جهان پوکر حرفه ای را زیر نظر گرفته اند تا از این میان استعداد ها و ابزار تحلیلی را بیابند و شرکت های زیادی به کارمندان خود پوکر را آموزش میدهند تا تفکر استراتژیک را در آنها نهادینه کنند .
"آرون براون " که سابقا پوکر باز حرفه ای بوده است ولی اکنون به عنوان ریسک منیجر در شرکت AQR Capital Management LLC که نظارت 23 میلیارد دلار سرمایه را به عهده دارد میگوید : " کسی که به عنوان بازیکن پوکر چندین سال خرج زندگی خود را تامین کرده است و زندگی خوبی داشته است خیلی بیشتر از بقیه افراد می تواند در ترید موفق باشد "
[Only registered and activated users can see links]
"آرون براون " ریسک منیجر و بازیکن سابق حرفه ای پوکر

مهارت ها :
مهارت هایی که تریدر خوب را می سازد عبارتند از : برخورد منطقی با ریسک ، قدرت تصمیم گیری سریع تحت شرایت بحرانی و فشار ، دیسیپلین و یک حافظه آموزش دیده و قوی .
بعد از اینکه مسابقات جهانی پوکر چهار ماه پیش در لاس وگاس شروع شد یک شرکت بزرگ هدج فاند درخواست کرد تعدادی از بازیکنان پوکر آنلاین را که اصلا تجربه بازارهای مالی و ترید را نداشتند استخدام کند .
در گذشته بیشتر کمپانی ها به دنبال استخدام برندگان جوایز المپیاد های فیزیک و ریاضی بودند ولی هم اکنون درخواست ها در مورد بازیکنان موفق پوکر است .
نهاد های وال استریت توجه فزاینده ای را از سال 2003 تا کنون معطوف به بازیکنان پوکر به عنوان بهترین کاندیداها برای فرصت های شغلی کرده اند .
"آدامز" استادی که در دانشگاه های هاروارد ، کمبریج و ماساچوست تدریس می کند می گوید بازیکنان با دیسیپلین پوکر در سایت های Full Tilt و PokerStars.com یافته می شوند . اعتماد به نفس این بازیکنان در دنیای ترید که سودهای بزرگ امکان پذیر است بسیار به درد می خورد . در پوکر بازیکن روی صندلی لم نمیدهد تا شانس به سراغش بیاید ، بلکه باید هر لحظه در لبه پرتگاه نابودی گام بردارد و آنها یاد گرفته اند که چگونه در این راه موفق شوند .
یکی از مدیران کمپانی Susquehanna می گوید این شرکت از سال 1987 که تاسیس شده است همواره از پوکر برای آموزش تریدرهای خودش استفاده کرده است .

دوستان دوران کالج

بنیانگزاران کمپانی سابقا به عنوان دوستان همکلاسی با همدیگر این بازی را در زمانی که در دانشگاه ایالتی نیویورک تحصیل میکردند بازی میکردند . کمپانی Susquehanna تورنمنت های پوکر بین تریدرها برگزار میکند تا مهارت ها و قدرت تصمیم گیری آنها را زیر نظر بگیرد .
یکی از کسانی که پوکر را بر ترید ترجیح داد Joe Cada است که به طور حرفه ای پوکر بازی میکند . او برنده جایزه 8 میلیون دلاری در بین بیش از 6000 شرکت کننده شد . Joe Cada, که اکنون 22 ساله است میگوید پدر و مادرم همیشه اصرار داشتند که من وارد کارهای بانکی یا کارگزاری بورس شوم چرا که در ریاضیات و منطق بسیار قوی بودم . ولی من می خواهم به عنوان یک بازیکن پوکر باقی بمانم .

[Only registered and activated users can see links]
Joe Cada در مسابقات جهانی پوکر سال 2009

AQR’s Brown نویسنده کتاب “The Poker Face of Wall Street” که در تمام عمرش بازیکن پوکر بوده است سالها پیش بعد از دو سال که به صورت حرفه ای به پوکر پرداخت ، آنرا کنار گذاشت و فقط به صورت آماتور آن را ادامه داد ، او می گوید : "سر انجام به این نتیجه رسیدم که ترید آسانتر از پوکر است "

masoud123
June 30th, 2010, 13:57
شاید بسیاری از دوستان حوصله نکنند مقاله بلومبرگ که در صفحه پیش معرفی شده بود را در زبان انگلیسی مطالعه کنند . چون برای خودم خیلی جالب بود گفتم شاید برای دوستان هم جالب باشه آ از این رو با اندکی تلخیص آنرا ترجمه کردم :

بلومبرگ - "براندون آدامز" استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد که درس اقتصاد رفتاری ارایه می دهد می گوید : جمعی از بهترین کاندیداها برای استخدام به عنوان تریدر در وال استریت از بین بازیکنان حرفه ای سایت FullTiltPoker.com و سایر سایت های مشابه قمار آنلاین انتخاب می گردند .

[Only registered and activated users can see links]
"براندون آدامز" سمت چپ ، بازیکن حرفه ای پوکر

"براندون آدامز" سی ساله که خودش هم در این سایت بازی میکند در یک مصاحبه تلفنی شرکت کرده بود می افزاید : " این افراد در شرایط سختی که 95 درصد افراد آن پول خود را می بازند از بین نجات یافتگان انتخاب می گردند ، هر کسی که آنقدر باهوش باشد و آنقدر دیسیپلین داشته باشد که در این شرایط سخت قمار برنده باشد بدون شک در ترید بسیار خوب عمل خواهد کرد "
تعداد فزاینده ای از هدج فاند ها و بروکرهای جهان پوکر حرفه ای را زیر نظر گرفته اند تا از این میان استعداد ها و ابزار تحلیلی را بیابند و شرکت های زیادی به کارمندان خود پوکر را آموزش میدهند تا تفکر استراتژیک را در آنها نهادینه کنند .
"آرون براون " که سابقا پوکر باز حرفه ای بوده است ولی اکنون به عنوان ریسک منیجر در شرکت AQR Capital Management LLC که نظارت 23 میلیارد دلار سرمایه را به عهده دارد میگوید : " کسی که به عنوان بازیکن پوکر چندین سال خرج زندگی خود را تامین کرده است و زندگی خوبی داشته است خیلی بیشتر از بقیه افراد می تواند در ترید موفق باشد "
[Only registered and activated users can see links]
"آرون براون " ریسک منیجر و بازیکن سابق حرفه ای پوکر

مهارت ها :
مهارت هایی که تریدر خوب را می سازد عبارتند از : برخورد منطقی با ریسک ، قدرت تصمیم گیری سریع تحت شرایت بحرانی و فشار ، دیسیپلین و یک حافظه آموزش دیده و قوی .
بعد از اینکه مسابقات جهانی پوکر چهار ماه پیش در لاس وگاس شروع شد یک شرکت بزرگ هدج فاند درخواست کرد تعدادی از بازیکنان پوکر آنلاین را که اصلا تجربه بازارهای مالی و ترید را نداشتند استخدام کند .
در گذشته بیشتر کمپانی ها به دنبال استخدام برندگان جوایز المپیاد های فیزیک و ریاضی بودند ولی هم اکنون درخواست ها در مورد بازیکنان موفق پوکر است .
نهاد های وال استریت توجه فزاینده ای را از سال 2003 تا کنون معطوف به بازیکنان پوکر به عنوان بهترین کاندیداها برای فرصت های شغلی کرده اند .
"آدامز" استادی که در دانشگاه های هاروارد ، کمبریج و ماساچوست تدریس می کند می گوید بازیکنان با دیسیپلین پوکر در سایت های Full Tilt و PokerStars.com یافته می شوند . اعتماد به نفس این بازیکنان در دنیای ترید که سودهای بزرگ امکان پذیر است بسیار به درد می خورد . در پوکر بازیکن روی صندلی لم نمیدهد تا شانس به سراغش بیاید ، بلکه باید هر لحظه در لبه پرتگاه نابودی گام بردارد و آنها یاد گرفته اند که چگونه در این راه موفق شوند .
یکی از مدیران کمپانی Susquehanna می گوید این شرکت از سال 1987 که تاسیس شده است همواره از پوکر برای آموزش تریدرهای خودش استفاده کرده است .

دوستان دوران کالج

بنیانگزاران کمپانی سابقا به عنوان دوستان همکلاسی با همدیگر این بازی را در زمانی که در دانشگاه ایالتی نیویورک تحصیل میکردند بازی میکردند . کمپانی Susquehanna تورنمنت های پوکر بین تریدرها برگزار میکند تا مهارت ها و قدرت تصمیم گیری آنها را زیر نظر بگیرد .
یکی از کسانی که پوکر را بر ترید ترجیح داد Joe Cada است که به طور حرفه ای پوکر بازی میکند . او برنده جایزه 8 میلیون دلاری در بین بیش از 6000 شرکت کننده شد . Joe Cada, که اکنون 22 ساله است میگوید پدر و مادرم همیشه اصرار داشتند که من وارد کارهای بانکی یا کارگزاری بورس شوم چرا که در ریاضیات و منطق بسیار قوی بودم . ولی من می خواهم به عنوان یک بازیکن پوکر باقی بمانم .

[Only registered and activated users can see links]
Joe Cada در مسابقات جهانی پوکر سال 2009

AQR’s Brown نویسنده کتاب “The Poker Face of Wall Street” که در تمام عمرش بازیکن پوکر بوده است سالها پیش بعد از دو سال که به صورت حرفه ای به پوکر پرداخت ، آنرا کنار گذاشت و فقط به صورت آماتور آن را ادامه داد ، او می گوید : "سر انجام به این نتیجه رسیدم که ترید آسانتر از پوکر است "


ممنون جناب کسری، مفید بود :)

mommed
June 30th, 2010, 19:59
ماركت هي در حال بلف زدن به من هستش

وقتي هم فكر ميكنم داره بلف ميزنه كامبينيشن كارتهاشو رو ميكنه

خيلي قهاره

ولي چاره داره:cool:

alireza.
June 30th, 2010, 20:09
ماركت هي در حال بلف زدن به من هستش

وقتي هم فكر ميكنم داره بلف ميزنه كامبينيشن كارتهاشو رو ميكنه

خيلي قهاره

ولي چاره داره:cool:
سلام
چاره ش چيه ؟

mommed
June 30th, 2010, 21:05
سلام
چاره ش چيه ؟

سلام

اكثر قمار بازها قواعد بازي رو بلدند ولي قواعد بردن رو بلد نيستند به خاطر همين صاحبان كازينو(بروكر) هر روز چاقتر ميشن . كسائي هم كه ياد گرفتند بردن رو درصدشون خيلي كمه حتي كمتر از معامله گرهاي موفق يكي از دلايل اصلي باخت چه در كازينو و چه در فاركس محدود بودن سرمايه ما و زياد بودن سرمايه طرف مقابله و به سرمايه كم اگه طمع هم اضافه بشه باخت ما و برد طرف تضمينه دير و زود داره سوخت و ساز نداره.
در ضمن بگم پوكر بازان قهار هيچوقت با كازينو بازي نميكنند بلكه با پوكر بازان ديگه بازي ميكنند تا زورشون به سرمايه اونها براي كار هاي رواني بازي برسه.

اينكه معامله با لوريج مثل قماره و بالاخص مثل پوكره شك نكنيد اصلا برادر دو قلو هستند ولي حرف اون پوكر بازي كه در مقاله اقاي شاهرودي گفته تريد راحتتر از قماره هم كاملا قبول دارم اينجا دستت خيلي باز تر از پوكره
با اطلاعاتي كه به دستت ميرسه اگه خوب اناليز بشن دست طرف رو تا حدي ميشه خوند و با درصد اطميناني كه به اناليزت ميدي بايد با حجم معاملت بازي كني عين پوكر اگه كارتات(اناليزت) فول هاوسه وقتشه درست حسابي بازي كني و اگه كاره داري خسيس بازي رو بزاري كنار اگه اناليزت نيم بنده حتي ريسك يك درصد سرمايت هم حماقته.

دوست من چاره خواستي؟

در پوكر تجربه دراز مدت بنده صبر صبر صبر و با يك كامبينيشن مناسب حمله
كسايي كه با هر كارتي ميخواهند بازي كنند محكوم به فنا هستند
كسايي كه ميخواهند به بازيكنان قهار بلف بزنند محكوم به فنا هستند
كسايي كه به سرمايه كم ميخواهند سر ميز قدران بشينند و اونها رو لخت كنند كارشون به خوابيدن توي جوب ختم ميشه.
خستگي تو بازي افت پوكره هر چي بردي اگه خسته بشي ميبازي
اگه با كارت خوب كم ببري بلاخره پولاتو ميبازيژ
اگه بيشترين بردت كمتر از بيشترين باختت باشه حتي اگه تعداد بردات بيشتر باشه در دراز مدت بازندهاي(امارهاي استيتمنت خيلي مهمند)
اگه رو باختي كنار بكش بزار بهت بگند كم اوردي يا ترسويي .
انتقام تو عالم حرفه ايها يك احساس احمقانه است اگه باختي بايد مثل يك جنتلمن بلند شي و دست بدي و خودت رو براي بازي بعد اماده كني.

گفتني زياده :cool:

ارادت -محمد

golestanfx
June 30th, 2010, 21:16
تقریبا" یک سال می شه که تو ف * ی * س * ب * و * ک با با بازی پوکر آشنا شدم واین بحث کاملا درک می کنم درسهای زیادی به آدم می ده اونم در مدت زمان کم شاید در زمان یک یا دو ساعت شما به مدیریت سرمایه و اینکه چقدر بر پیشرفت یک تجارت تاثیر میگذاره یاد بگیرید .به طور مثال

شما 10000$ سرمایه دارید میخواید پوکر بازی کنید . اگر شما برید سر میزی بشینید که در ابتدا شرط از 50$ و 100$ آغاز می شه بیشتر می تونید بازی کنید تا سر میزی بشینید که با 500$ و 1000$ آغاز می شه در حقیقت نشستن در میز دوم حساب کردن بر روی شانس و توقع بالا داشتن و در گیر شرطهای بالا شدن هستش و فقط شما امیدتون به این هستش که یک دست کارت خوب دستتون بیاد تا بتونید پول زیادی برنده بشید. اما وقتی شما می روید سراغ میز با شرط کمتر از اینکه یک یا دو یا 10 دست هم باخت بدید غمی ندارید چون با یک دست خوب نه تنها همه اون ضررا جبران می کنید بلکه سود هم می کنید .

البته توضیحی که دادم زیاد خودم خوشم نیومد باید بازی کنید تا منظورم متوجه بشید. پس اولین درسی که می تونید یاد بگیرید مدیریت سرمایه هستش.

یاد می گیرید که چطور بلوف بزنید به بازار یا اینکه چطور مچ بازار یگیرید بلوفش رو کنید . سر یک فرصت دیگه راجب این مورد مثالهای بهتری می زنم .

پ.ن این بحث جدی بگیرید . واقعا کمک بزرگی به آدم در ترید میکته البته بیشتر در روانشناسی ترید:cool:

siroos2007
June 30th, 2010, 23:04
داستایوسکی خود به قمار اعتیاد داشت و بخش زیادی از پولی را که از راه نویسندگی بدست میاورد در پشت میز

قمار به باد میداد

توصیفات دقیقی که در رمان قمار باز از حالات روحی یک فرد معتاد به قمار ارئه میکند در بسیاری اوقات بر گرفته از

مواردی است که خود تجربه کرده است

:huh:

abdolhamid
July 1st, 2010, 00:27
سلام
برای دوستانی که به پوکر علاقه دارن final table main event مسابقات wsop(world series of poker میذارم
این مسابقات یه جورایی قهرمانی جهان پوکر که هر سال در las vegas برگزار میشه که شامل 57 تورنومنت با
buy in (ورودی) از 500 تا 50000 (پنجاه هزار)دلار:whoow: که به نفر اول هر تورنومنت علاوه بر جایزه نقدی
bracelet(دستبند) که نشان قهرمانی در پوکر میدن
گل سرسبد این تورنومنت ها آخرین تورنومنت که main event میگن بهش buy in ده هزار دلار و پارسال حدود 6500 نفر توش شرکت کردن که جایزه نفر اول 8.5 میلیون نفر دوم 5 میلیون و ... که تو فیلم میتونید دقیقشو ببینید
البته جایزه از حدود نفر 650 شروع میشه که مثلا اینطوری که از 650 تا 620 بیست هزار دلار که همینطور که پایین میاد رتبه جایزه بیشتر میشه دقیقشو هم میتونید در سایت رسمی wsop ببینید
پارسال joe cada همون پسر جوونی که عکسش تو مقاله بود اول شد
اینم بگم که سال 2003 امیر واحدی پوکر باز حرفه ای ایرانی به final table main event رسید ولی 6 ام شد
ایشون اوایل 2010 فوت کردند
wsop 2010 الان تو las vegas در حال برگزاری که 53 تورنومنتش برگزار شده و 4 روز دیگه یعنی 5 جولای main event
شروع میشه
ببخشید اگه به تاپیک مربوط نمیشه ولی ارزش دیدنو داره:p

[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]



[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]
[Only registered and activated users can see links]

kamroon
July 1st, 2010, 02:01
سلام
شاید قمار و قمار بازی در جامعه کنونی ما زیاد رواج نداشته باشه ولی
تاریخ کهن ما نشان میده بیشتر بازی های مطرح از جمله شطرنج ، تخته نرد و
... توسط ایرانی ها ابداع شده و سرآمد قمار بازهای ایران قدیم شخصی بوده به نام لیلاج
شاید تو ضرب المثلها و اشعار اسمش به گوشتون خورده باشه.
در پستهای بعدی داستان این قمار باز قهار رو قرار می دهم
جالبه بدونید بیشتر کازینوها و بروکرها از تکنیکهای ایشون استفاده می کنند.

mommed
July 1st, 2010, 02:01
داستایوسکی خود به قمار اعتیاد داشت و بخش زیادی از پولی را که از راه نویسندگی بدست میاورد در پشت میز

قمار به باد میداد

توصیفات دقیقی که در رمان قمار باز از حالات روحی یک فرد معتاد به قمار ارئه میکند در بسیاری اوقات بر گرفته از

مواردی است که خود تجربه کرده است

:huh:
سلام سيروس جان

داستايوفسكي با رولت روسي قمار ميكرد. رولت روسي پدر مادر نداره همه در نهايت بازنده اند گرچه اگه تازه كار باشي فكر ميكني دستگاهي پيدا كردي كه ميلياردرت ميكنه.

البته همينجا بگم كارهاي ادبي داستايفسكي شاهكارند مخصوصا اگه به زبان اصلي مطالعه بشه در زبان روسي كلمه اي وجود داره كه مشابه ان در زبان فارسي و انگليسي نيست азарт-азартный اين يعني هيجان ويا excitement كه مختص قماره يعني همون ادرناليني كه هنگام قمار كردن انسان رو نعشه ميكنه و خطرناكه و اعتياد اور اين احساس در فاركس هم وجود داره حداقل من احساس ميكنم اگه تسليم ان بشيم پولمون به جهنم، زندگيمون نابود ميشه.

انشتين ميگه بعد از يه مدت كه با رولت مشغول شدم تا رمزش رو كشف كنم به اين نتيجه رسيدم كه ميشه از كازينو پول برد و تنها يه راه داره ان هم دزدي از كازينو است . البته اين صحبتها در دراز مدت مفهوم پيدا ميكنند و برد از كازينو هر شب تو كازينوهاي دنيا اتفاق ميافته حتي به كسايي كه ميبرند علاوه بر بردشون براي حالتهاي نادر جايزه هاي مختلفي تعلق ميگيره.

ميدونيد صاحبان كازينو چي ميگن ،اينكه رمز موفقيت يك كازينو در برد مشترياشه بنابراين نگران نباشيد بروكر اگه خيلي در پيت نباشه سود شما رو خواهد داد.از اين نگران باشيد كه سودتون رو با چند برابر روش برنگردونيد.

صحبت از رولت روسي شد
قسمت اصلي اين بازي 36 تا عدد و صفر است كه كاري باهاش نداريم روي عددي ژتون ميذاري اگه ان شماره رو گردونه ايستاد پولت 35 برابر ميشه كه استراتژيهاي مختلفي وجود داره كه همشون موجب خنده صاحب كازينوست عين استراتژيهاي معاملاتي:whoow:
قسمت جالبش اينكه اعداد يا سياهن يا قرمز(خريد-فروش) يا زوجند يا فرد(خريد-فروش) ميشه روي زوج و فرد بودن يا سياه و قرمز بودن هم بازي كرد يعني 50-50 مثل فاركس يا بالا ميره يا پائين .

حالا يكي مياد ميگه من پولم از كازينو بيشتره انقدر بازي ميكنم روي سيا ه و قرمز تا زماني كه احتمال 50-50 به هم بخوره به سود من و انوقت ميكشم كنار ولي نكته فاركسي همينجاست كه عدد صفر مال كازينوست و اگه مهره رو صفر بيفته ژتون كه همون پول باشه پريده اگه گفتيد در فاركس جاي عدد صفر در كازينو چيه؟
بله همون اسپريده كه در دراز مدت همه استاتژيهاي رندوم رو ناك اوت ميكنه .
تازه در بازي رولت مارتينگل هم وجود داره كه اونم جاره ساز نيست امروز اگه با مارتينگل تو كازينو پول يه مرسدس اخرين مدل رو ببرم فردا بايد با همين روش خونمو بفروشم بدم .

بازي ها هر چقدر به استراتژي و تحليل وابسته تر باشه انقدر موفق ترند، اگر مسائل روانشناسي رعايت بشند

حسب فرمايش كسري خان كه ممكنه تجارب بازي در معامله كمك كنه اينها رو عرض كردم وگرنه هيچ دل خوشي از اين مقوله ندارم و به هيچ كس هم توصيه نميكنم حتي به دشمنانم

موفق باشيد:)

kamroon
July 1st, 2010, 02:14
کلمه لیلاج صرفاً در مورد قماربازی به کار می‌رود و معمولاً قماربازان ماهر و کهنه‌کار را لیلاج می‌گویند. آگاهی از ماجرای زندگی لیلاج چه از نظر ریشه تاریخی و چه از جهت عبرت آموزی جوانان ناپخته خالی ازسود و فایده نیست. نام صحیح لیلاج به طوری که در کتب تاریخی و فرهنگها آمده است، ابوالفرج محمدبن عبدالله معروف به لجلاح می‌باشد که در نزد مردم به لیلاج اشتهار دارد. لیلاج در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری می‌زیست و در بازیهای شطرنج و نرد و سه قاپ استاد مسلم بود.

پدرش صقة بن داهرو یا به قولی صفة بن داهر، از حکمای هند و از ندیمان خلفای بنی عباس بود که به آنان آیین جهانداری و رموز کشورداری می‌آموخت. چون حکیمی وارسته بود مال و منالی نیاندوخت و پس از مرگش جز پلاسی مستعمل و چند جلد کتاب از خود چیزی باقی نگذاشت.

لیلاج پس از مرگ پدر متکفل عائله شد ولی نه هنری داشت و نه میراثی از پدر مانده بود تا برادران و خواهران صغیر را کفالت نماید. به حکم ضرورت در همان آوان طفولیت بچه‌های همسایه را که دینار و درمی داشتند به قمار تشویق می‌کرد و از آنان می‌برد.

اتفاقاً سرهنگی در همسایگی لیلاج سکونت داشت که چون لیلاج را در قمار بازی محتاج و مستعد دید تمام فوت و فن و نیرنگهای قمار را به وی آموخت و لیلاج هوشمند و با استعداد در عنفوان جوانی به دقایق و حقه بازیهای قمار چنان دست یافت که نکته ابهام و تاریکی از نیرنگهای طاس و برگ و سه‌قاپ بر او پوشیده نماند.

در نرد و شطرنج آنچنان استادانه بازی می‌کرد که هیچ کس را دل و جرأت آن نبود که با وی همبازی شود به قسمی که شعرای ایران نیز در ارسال مثل از مهارت و استادی او غافل نبوده اند.

من سخن راست نوشتم تو اگر راست بخوانی
جرم لجلاج نباشد چون تو شطرنج ندانی (سعدی)

همچو فرزین کجر و است و رخ سیه برنطع شاه
آنکه تلقین می کند شطرنج مر لیلاج را (مولوی)

ردای شید قناعت بدوش دارم لیک
زنم به نرد طعمه تخته بر سر لیلاج (ظهوری)

لیلاج در بازی تخته نرد چون کعبتین (طاس) می‌انداخت هر چه می‌خواست می‌آمد منتها در اوایل بازی چند دور می‌باخت تا حریف تشجیع شود و از نقدینه و دارایی هر چه دارد به اصطلاح رو کند.

آن گاه چند طاس مساعد می‌ریخت و آن بیچاره را در ششدر بدبختی و افلاس دچار می‌کرد.

در بازی سه قاپ نظیر نداشت و هر کس با او بازی می‌کرد در همان دقایق اول مغلوب می‌شد. در بازی سه قاپ که آن را به هوا می‌اندازند تا در وسط سفره بنشیند سه اسب را نقش و دو خر و یک اسب را اصطلاحاً سه پلشت می‌گویند.

لیلاج همیشه نقش می‌آورد زیرا قاپها در میان انگشتانش چون مومی بودند که به شکل دلخواه بر روی سفره می‌نشستند. در بازی ورق گنجفه هزار حقه و نیرنگ بلد بود و پنجاه و دو برگ بازی را از پشت می‌شناخت. او در قیافه شناسی چنان استاد بود که از لب و دهان و اعوجاج صورت و طرز نگاه و کیفیت توپ زدن حریف تشخیص می‌داد که دست پر دارد یا توپ خالی (بلوف) می‌زند.

لیلاج با این خصوصیات در سنین جوانی از شیراز به همدان آمد و آوازه شهرتش در تمام اطراف و اکناف پیچید. قماربازان ماهر و کهنه کار همدان و سایر بلاد غرب ایران را به سوی خود جلب کرد و هر چه داشتند از کفشان ربود و آنها را به خاک سیاه نشانید. کار به جایی کشید که عده‌ی کثیری از قماربازانی که حیثیت و حتی همسران و دختران خود را در بازی قمار به لیلاج باخته بودند از فرط غصه و کدورت خودکشی کردند. دیری نگذشت که معاریف و ثروتمندان آن سامان از جمله قاضی همدان که فرزندانشان را لیلاج از راه به در برده بود کمر به قتلش بستند و او را به اتهام جنایتی در بند کردند. این زمان، مقارن با سلطنت شمس الدوله دیلمی در همدان و اصفهان بود و شیخ الرییس ابوعلی سینا در دربارش سمت وزارت داشت. لیلاج از ابوعلی سینا استمداد کرد و متعهد شد که دیگر قمار نکند. فیلسوف شهیر ایران تنها کاری که می‌توانست بکند این بود که او را از کشته شدن نجات بخشید ولی به فرمان شمس الدوله دست چپش را به جرم تصرف مال مردم از طریق قمار که خود نوعی سرقت تلقی می‌شود قطع کردند.

لیلاج چند سالی ترک قمار کرد و با اندوخته‌ای که داشت امرار حیات می‌نمود تا اینکه سه نفر قمار باز حقه باز که از او کهنه کارتر بودند به خانه اش آمدند و با لطایف الحیل و شمش‌های طلا که همراه آورده بودند او را فریب دادند. دیدگان لیلاج از مشاهده شمشهای طلا خیره شد و ترک و توبه را از یاد برده با آنان به بازی مشغول گردید. سه نفر قمارباز نامبرده با طاسهای تقلبی و برگهای شناخته شده و هزار دوز و کلک دیگر که لیلاج از آنها بی اطلاع بود تمام ثروت و اندوخته لیلاج و حتی لباسهایش را بردند. سپس او را بی‌هوش کرده از خانه خارج شدند. لیلاج هنگامی به خود آمد که مال و ثروت باد آورده همه بر باد رفت و سرمایه‌ای جز یک عده دشمنان سر سخت و کینه‌توز در همدان برایش باقی نمانده بود. به قول سیف اسفرنگ:

همچو لیلاج ز بازیچه برگ
عاقبت جان بسلامت نبری

بار دیگر از ابوعلی سینا چاره جویی کرد و به دستور و دلالت او راه شیراز را در پیش گرفت و یکسر به گلخن یکی از حمامهای کهنه و قدیمی رفت و در آنجا ساکن شد. با وجود آنکه ناشناخته داخل شهر شد و سعی داشت که او را نشناسند مع هذا قماربازان شیراز از ورودش مطلع گردیدند و دسته دسته به سراغش شتافتند ولی این بار توبه لیلاج بر اثر مواعظ حکیمانه شیخ الرییس ابوعلی سینا به منزله توبه نصوح بود و هیچ تحبیب و تهدیدی او را از تصمیم راسخ و اراده آهنینش باز نداشت. همه را جواب کرد و به کفاره گناهان گذشته بقیت عمر را در گلخن حمام به طاعت و عبادت پرداخت.

قسمت دوم داستان مربوط به پند آموزی پسر امیر فارس هست

m.shekaarian
July 1st, 2010, 09:13
با سلام خدمت همه دوستان و کسری عزیز.
و عرض تشکر بابت تاپیک خوبتون.

نقل قول از یکی از دوستانم:
شبی با یکی از دوستان که در تایلند بیزنس می کرد و در آنجا زندگی می کرد، قرار گزاشتیم که شب به کازینو بریم. وقتی می خاستیم از خونه راه بیفتیم دوستم گفت 100 دلار بیشتر برندار. گفتم چرا؟ گفت: حالا خودت متوجه می شی.
تا به کازینو رسیدیم نشستم پشت دستگاه. یه 5$ شرط بندی کردم و ضامن رو کشیدم، 10 دلار بردم.
گفتم به به.
بار دوم 25 تا شرط بستم و 50 تا بردم.
بار سوم 160 دلاری که ته جیبم بودو بستم. دوستم گفت نه. ولی بستم. کلش پرید. سریع گفتم یه 50 دلار بده من خونه بهات می دم اونم هیچی نگفت و داد. بازم بستم شد 100 دلار.
گفت بسه گفتم نه. دوباره 100 تا رو زدم پرید. دیگه خون جلوی چشمام رو گرفت. ولی خودم که پول نداشتم رفیقمم که پول داشت گفت ندارم . به اش پریدم گفتم چرا نذاشتی بیشتر پول بیارم با خودم. گفت بیا بریم یه دوری بزنیم دو ساعت دیگه به ات می گم چرا.

با ورتون نمی شه ساعت 1 نیمه شب یه تریلی اومد از در پشتیه کازینو با چند نفر اسلحه دار که مراقبش بودن گونی گونی دلار رو سوار کامیون کردن بردن. دوستم لبخندی زد و گفت دیدی. اینجا هر شب همین برنامه است.

ببینید آیا اگه واقعاً یه کازینو سود ده بود بازهم با این همه دفتر و دستک باز ادامه کار می داد؟
پس پول برق و آب و مکان و پرسنل و سود صاحب اونجا و .... از کجا تامین می شد.

یا یه مثال دیگه- فیلم «21» رو دیدید؟
اونایی که دیدن می دونن آرتیست فیلم یه نخبه در علم ریاضیات بود و تونسته بود با جمع اعداد و چند تا کلک کوچیک پوست کازینو هارو بکنه و با دوستاش برن عشق و حال خفن مایه داری. کار به جایی رسید که به کنترل کنندگان دوربین عکسش رو داده بودن و هر جا می رفت خفتش می کردن و بیرونش می انداختن.

حالا نتیجه:
قصدم از تعریف این داستان این نیست که بگم فارکس کازینو ست ما هم قمار باز. می خام اینو بگم که : همه می دانیم که این بازار چقدر پرفریب و در عین حال خطرناک می تونه باشه درست مثالی که اون دوستمون زد گفت خون جلوی چشمام رو گرفته بود که پولم رو پس بگیرم و هی شرط بندی می کرد، خیلیا مون اینو تو فارکس تجربه کردیم. «چی ضرر کردم حالتو می گیرم مارکت» «پولمو از حولقومت می کشم بیرون بازار ...» و نتیجه اینکه رسماً کال می شم . و قد تر ها هم که هی حساب باز می کنن و تکرار سناریو....
مطمئن باشید برای طراحی این بازار نیز مسائل روانشناسی مد نظر گرفته شده. و اگر قرار بود این بازار همه رو پولدار کنه تا الان دووم نمی آورد.
در امضای یکی از دوستان نوشته بود - عاقبت واگرایی فارکس را از بین خواهد برد- اتفاقاً آمار دارم چند نفر تو همین مدت با واگرایی کال شدن. پس ....
تو تاپیک اینستا فارکس یاد دارم که یکی از دوستان حرفه ای حسابش 8000 برابر در 2 هفته سود کرده بود:whoow:.
هر کاری می کرد به اش نمی دادن آخر با زور افشاگری پولش رو دادن و گفتن دیگه اینورا پیدات نشه. دقیقاً مثل فیلم 21- چندتا نمونه دیگه هم یادم هست که نمی گم به خاطر.....
پس یادمون باشه اونی که سودهای کلان می کنه سوراخ دعا رو خوب پیدا کرده و می ره جزو 5%. پس هنوز جای کار هست. دوستانی که شیر یا خطی وارد پوز می شن شک نکنن اگر هم بتونن حسابشونو چندبرابر کنن طمع بلاخره کلکشونو می کنه. (مثل داستان کازینویی که گفتم) و در واقع بازار براشون دون می پاشه.
در نهایت محکوم به شکستن......

فقط خواهشی که دارم اینه اگر این بازار رو به کسی توصیه می کنید ضرر هاشو با تاکید بیشتر به اش گوش زد کنید.
زیاد حرف زدم ببخشید.
درس پس دادم خدمت اساتید.
موفق باشید....

سلام
با قسمت اول حرفاتون موافق نیستم چون فارکس قمار نیست فارکس یه علم هست
می دونید سالها زمان شاید ببره که کسی تو این کار پخته بشه .
چطور برا گرفتن یه لیسانس که نه بار علمی داره نه ضمانت اجرائی حاضریم حداقل 4 سال وقت بگذاریم ولی هنوز کندلو نشناخته میخ واهیم میلیو نر بشیم این که نمیشه
فقط میدونم که اگه طمع نکنید و با درایت و تعداد ترید کم جلو برید شیب صعودی خوبی خواهید داشت
طرز فکر فارکس مثلع قماره یعنی شکسا در دراز مدت به قول معروف تو همانی می شوی که بدان می اندیشی ;)

payammm
July 1st, 2010, 09:15
سلام


دوست من چاره خواستي؟

در پوكر تجربه دراز مدت بنده صبر صبر صبر و با يك كامبينيشن مناسب حمله
كسايي كه با هر كارتي ميخواهند بازي كنند محكوم به فنا هستند
كسايي كه ميخواهند به بازيكنان قهار بلف بزنند محكوم به فنا هستند
كسايي كه به سرمايه كم ميخواهند سر ميز قدران بشينند و اونها رو لخت كنند كارشون به خوابيدن توي جوب ختم ميشه.
خستگي تو بازي افت پوكره هر چي بردي اگه خسته بشي ميبازي
اگه با كارت خوب كم ببري بلاخره پولاتو ميبازيژ
اگه بيشترين بردت كمتر از بيشترين باختت باشه حتي اگه تعداد بردات بيشتر باشه در دراز مدت بازندهاي(امارهاي استيتمنت خيلي مهمند)
اگه رو باختي كنار بكش بزار بهت بگند كم اوردي يا ترسويي .
انتقام تو عالم حرفه ايها يك احساس احمقانه است اگه باختي بايد مثل يك جنتلمن بلند شي و دست بدي و خودت رو براي بازي بعد اماده كني.

گفتني زياده :cool:

ارادت -محمد
آقا محمد گل گفتی
خلاصه تمام مطلاب همین سه تا مطلب که بیان کردی .
مدیریت سرمایه : اگر مدیریت سرمایه نداشته باشی محکوم به باختی
مدیریت ریسک : باید طوری معامله کنی که 10 باختت با یک سود برطرف شه و حتی سودت بیشتر باشه .( دوستان با تجربه تر میدونند که این یک خیال و یا یک ایده آرمانی نیست )
مسائل روانشناسی : اگر از نظر روانی قدرتمند نباشی با چند باخت درگیر مسائل روانی میشی و این درگیری ذهنی باعث میشه که بیشتر ببازی و ...

ardeshir65
July 1st, 2010, 11:12
شما 10000$ سرمایه دارید میخواید پوکر بازی کنید . اگر شما برید سر میزی بشینید که در ابتدا شرط از 50$ و 100$ آغاز می شه بیشتر می تونید بازی کنید تا سر میزی بشینید که با 500$ و 1000$ آغاز می شه در حقیقت نشستن در میز دوم حساب کردن بر روی شانس و توقع بالا داشتن و در گیر شرطهای بالا شدن هستش و فقط شما امیدتون به این هستش که یک دست کارت خوب دستتون بیاد تا بتونید پول زیادی برنده بشید. اما وقتی شما می روید سراغ میز با شرط کمتر از اینکه یک یا دو یا 10 دست هم باخت بدید غمی ندارید چون با یک دست خوب نه تنها همه اون ضررا جبران می کنید بلکه سود هم می کنید .




سلام

سلام

اين مثال شما دقيقا ميشه رعايت ماني منجمنت در فاركس .

ميشه اين طور گفت كه شما اين قدر به دفعات مشخص 2% ريسك ميكني تا در يك جريان حركتي بزرگ بيافتي .

و اين جاست كه شما به راحتي نبايد وقتي كه تو يه جريان حركتي مثبت افتادي اون رو از دست بدي .

كه اين جا تازه مديريت ريسك پيش مياد تا شما تمام 2% هاي كوچيكي كه از دست دادي رو برگردوني و شايد

اين جريان حركتي يا همون روند اينقدر بزرگ باشه كه شما سود خوبي هم توش بكني

مرسي

mommed
July 1st, 2010, 16:41
سلام
با درایت و تعداد ترید کم جلو برید شیب صعودی خوبی خواهید داشت
;)

با جمله شما ياد مطلبي افتادم

در هيچ كازينويي روي ديوار ساعت نميبيني.
همه جور مشروبات و تنقلات در هنگام بازي بصورت رايگان سرو ميشه.
كازينوهاي خوب اكثرا در همان بناي كازينو محل استراحت رايگان در اختيار قمار بازها قرار ميدهند.
موزيك زنده ، استريپ تيز ، انواع داروها براي سر درد و غيره منوي عالي براي صرف غذا و خلاصه برات همه كار ميكنند تا نفهمي زمان چجوري ميگذره و از كازينو بيرون نري چه ببري و چه در حال باخت باشي.
ميدونيد چرا؟

چون هر چقدر بيشتر بازي كني احتمال باختت بيشتر ميشه.
و مصداقش در تريد همون چپ و راست وبدون دليل پوزيشن باز كردنه از صبح تا شب پاي چارت نشستنه و با ديدن يك كندل بلند اب از لب و لوچه را افتادنه.

كم تريد كنيد و سنجيده
كاملا موافقم:cool:

kamroon
July 2nd, 2010, 03:14
امیر فارس که مردی صالح و شایسته بود فرزندی داشت که بر اثر معاشرت و مجالست با افراد ناباب و فاسد الاخلاق به کلی منحرف شده بود. قماربازی می‌کرد، شراب می‌نوشید و آخر شب به محله‌های معروف و فاسد می‌رفت.
امیر فارس هر قدر فرزند را پند و نصیحت کرد سودی نبخشید و چون از ماجرا و فرجام زندگی لیلاج آگاهی یافت دست توسل و استمداد به جانب وی دراز کرد تا با تجارب تلخ و ناگواری که از این رهگذر تحصیل کرده است فرزندش را از منجلابی که در آن غوطه می‌خورد نجات بخشد. لیلاج خواهش امیر را پذیرفت و فرزندش را به محل سکونت خویش یعنی گلخن حمام دعوت کرد.
فرزند امیر دعوت لیلاج را به جان پذیرفت و به عشق و سودای قمار به جانب گلخن شتافت.
لیلاج مقدمش را گرامی شمرده مانند بعضی ناصحان و واعظان ناپخته که بدون تمهید مقدمه در نهی و نکوهش و سرزنش بر می‌آیند عمل نکرده
بلکه با ملایمت و خوشرویی به فرزند امیر فارس گفت: چه نوع قمار می‌دانی؟ جواب داد: همه نوع. لیلاج ابتدا با او به شطرنج پرداخت و با چند حرکت او را مات کرد زیرا لیلاج در بازی شطرنج به قدری استاد بود که قصیده سرای معاصر ادیب الممالک فراهانی در این مورد گفته:

از آن به نام مهلب مهلبیه بماند
چنانکه ماند ز لیلاج در جهان شطرنج

سپس تخته نرد را جلو کشید و در یک چشم بر هم زدن با گشاد بازی و طاسهای مساعد انداختن که شیوه نردبازان کهنه کار است او را در ششدر انداخت. آن گاه سه قاپ را در دست گرفت و گفت: نقش یا سه پلشت کدام را می‌خواهی تا همان را بیندازم؟
فرزند امیر گفت: نقش می خواهم. لیلاج گفت: من این سه قاپ را در مقابل چشمان تو از سوراخ سقف این گلخن به هوا می‌اندازم. تو برو پشت بام و آن سه را بر روی زمین ببین. امیر قبول کرد و لیلاج با سر انگشت سحارش قاپها را از سوراخ سقف به پشت بام انداخت. چون فرزند امیر فارس بر روی بام حمام رفت و قاپها را دید از فرط تعجب و حیرت دهانش باز ماند زیرا همان طوری که خواسته بود سه قاپ به صورت نقش بر روی بام گرمابه جای گرفته بود.
فرزند امیر طاقت نیاورده و پرسید: استاد لیلاج، تو که در همه نوع قمار تا این اندازه استادانه بازی می‌کنی پس چرا ثروت و اندوخته‌ای نداری و بر اثر فقر و مسکنت در گلخن حمام کهنه شیراز جای گرفته‌ای؟ لیلاج گفت: پسر جان، من همه چیز داشتم و با این بازیهای لعنتی خانواده‌های بسیاری را به خاک سیاه نشانده‌ام ولی باید بدانی عاقبت قماربازی همین است که می‌بینی. وقتی که لیلاج چیره دست پس از سالها بازی در تون حمام مسکن گزیند فرجام زندگی رقت بار تو و امثال تو که هنوز الفبای قمار را نیاموخته‌اید معلوم است که به کجا منتهی خواهد شد.

قمار برد ندارد چرا که از اول
قماربازی گفتند نی قماربری

آن گاه فرزند امیر را در نیمه‌های شب به میخانه برد و حرکات ناهنجار و الفاظ رکیک و مستهجن افراد مست و لایعقل را که مانند دیوانگان سر از پا نشناخته به جان یکدیگر افتاده بودند از نظرش گذرانید.
بامدادان که هنوز هوا گرگ و میش نشده بود او را به یکی از معروفه خانه‌ها راهنمایی کرد و قیافه‌های کریه و بدمنظر و چشمان قی کرده فواحش را که اوایل شب به زور وسایل آرایش و به مصداق شب گربه سمور می‌نماید خویشتن را حور بهشتی و لعبت طناز جلوه می‌دهند به فرزند امیر نشان داد و فرزند امیر از دیدن آن صحنه‌های موحش و مهوع چنان مشمئز و ناراحت شد که از فرط ناراحتی و پشیمانی اشک از دیدگانش جاری گردید.
لیلاج چون مقصود خویش را به هدف اجابت مقرون دید سر بر داشت و گفت: فرزندم، این صحنه‌های جان دار را از آن جهت در مقابل دیدگانت مجسم کردم تا بدانی که در چه ورطه هولناکی دست و پا می‌زنی و تمنیّات و خواهشهای نفس را با چه سموم جانگزایی برآورده می‌کنی. افراد عاقل و اندیشمند هرگز در چنین محلی و چنین راههایی گام بر نمی‌دارند و خواهش نفس را جز در طریق تفریحات سالم و درک لذات معنوی ارضا نمی‌کنند. تا زود است برگرد و راه عاقلان را در پیش گیر، و گرنه بعید نیست به سرنوشت من دچار شوی و به این روز افتی که می‌بینی.

فرزند امیر که این کلمات آموزنده چون پتکی بر مغز و اعصابش فرود می‌آمد در مقابل لیلاج رنج دیده گلخن نشین متعهد گردید که دیگر گرد این امور نگردد و برای امیر فارس فرزندی صالح و شایسته باشد.

پایان

kamroon
July 2nd, 2010, 03:24
سلام
یادم رفت اینو بگم ایرج قادری در سال 1345 فیلمی رو کارگردانی کرده که
اسم فیلم لیلاج هست . موضوع فیلم هم درباره قمار هست.

hesam.124
July 3rd, 2010, 11:22
سلام
با قسمت اول حرفاتون موافق نیستم چون فارکس قمار نیست فارکس یه علم هست
می دونید سالها زمان شاید ببره که کسی تو این کار پخته بشه .
چطور برا گرفتن یه لیسانس که نه بار علمی داره نه ضمانت اجرائی حاضریم حداقل 4 سال وقت بگذاریم ولی هنوز کندلو نشناخته میخ واهیم میلیو نر بشیم این که نمیشه
فقط میدونم که اگه طمع نکنید و با درایت و تعداد ترید کم جلو برید شیب صعودی خوبی خواهید داشت
طرز فکر فارکس مثلع قماره یعنی شکسا در دراز مدت به قول معروف تو همانی می شوی که بدان می اندیشی ;)

سلام
مثل اینکه شما اصلاً متوجه منظور من و موضوع تاپیک نشدید
اولاً که کجا بنده گفتم فارکس قماره؟
ثانیاً اگر درصدی احتمال می دادم که دارم قمار می کنم هرگز ترید نمی کردم.
بذارید دوباره رفرش کنیم.
تاپیک از انجایی شروع شد که آمار نشون داد وقتی قمار بازهای قهار که در پوکر جزو قلیل برندگان بودند وارد فارکس شدند باز هم جزو برندگان بودند. (به خاطر هوش بالا- استفاده از کلک هایی که مختص خودشان بود)
بعد اومدیم شباهت ها و نکات مشترک بین کازینو و فارکس را بررسی کردیم - که منظور از اینکار فقط این بود که نشان دهیم اولاً بدون تجربه و یادگرفتن راهکاری خوب نمی توان در این بازار موفق بود و اینکه آنان که موفقند به شباهت قمار بازان راه و چاه خوبی را یاد گرفتند (چون نه کازینو نه فارکس .
ضمناً تمام منظور پست بنده بر این بود که شاید شما تمام قواعد ترید را بدانید. اسپرد - گپ- روند- سواپ- واگرایی و... ولی نتوانی جزو 5 % باشید. درست مثل قمار بازی که تمام قوانین قمار را می داند. ولی قافل از اینکه صد حقه پشت دست حریف مقابل خوابیده است و منتظر یک فرصت مناسب.

در مورد قرمزی هم که مشخص کردم و شما فرمودید- مگر شما از سیستم معاملاتی بنده خبر دارید؟ یا آیا من گفتم چند وقته تو این بازارم؟ آیا گفتم جزو ضرر کنند گانم یا سودکنندگان؟ آیا گفتم طماعم یا قانع؟ ....

به هر حال متوجه منظور جناب عالی نشدم و فکر می کنم از مثالی که بنده زدم این برداشت را کردید که فارکس نوعی قمار است که اصلاً منظور بنده این نیست و من در پی نوشته دوستان مطالبی مرتبط درج کردم..

به هر حال از بذل توجه شما برادر گرامی سپاس گزارم.
با تشکر

hesam.124
July 3rd, 2010, 11:34
جناب kamroon

بسیار جالب بود.
بسیار ترقیب شدم فیلم لیلاج رو ببینم.

واقعاً بخای خوب نگاه کنی می بینی درصد زیادی از تریدر ها هم تو ترید هاشون هم تو سرمایه گزاری هاشون ( که هی به تلافی ضرر قبل ضرر جدید می کنند) قمار گونه عمل می کنند.

وقتی اس اس آی رو می بینی واقعاً این برات ملموسه.

pedram azadi
July 3rd, 2010, 14:56
.

دوست من چاره خواستي؟

در پوكر تجربه دراز مدت بنده صبر صبر صبر و با يك كامبينيشن مناسب حمله
كسايي كه با هر كارتي ميخواهند بازي كنند محكوم به فنا هستند
كسايي كه ميخواهند به بازيكنان قهار بلف بزنند محكوم به فنا هستند
كسايي كه به سرمايه كم ميخواهند سر ميز قدران بشينند و اونها رو لخت كنند كارشون به خوابيدن توي جوب ختم ميشه.
خستگي تو بازي افت پوكره هر چي بردي اگه خسته بشي ميبازي
اگه با كارت خوب كم ببري بلاخره پولاتو ميبازيژ
اگه بيشترين بردت كمتر از بيشترين باختت باشه حتي اگه تعداد بردات بيشتر باشه در دراز مدت بازندهاي(امارهاي استيتمنت خيلي مهمند)
اگه رو باختي كنار بكش بزار بهت بگند كم اوردي يا ترسويي .
انتقام تو عالم حرفه ايها يك احساس احمقانه است اگه باختي بايد مثل يك جنتلمن بلند شي و دست بدي و خودت رو براي بازي بعد اماده كني.

گفتني زياده :cool:

ارادت -محمد


بسیار جالب و ملموس بود. به عبارتی وقتی به صورت مکرر پای بازی پوکر می نشنید تک تک این گفته ها برای شما تداعی میشه و بعد به این فکر می کنید که چه شباهت عجیبی داره با بازار فارکس پیدا می کنه.

البته ما تو فیلمها دیدیم خودمون:p

بابت مقاله بسیار جالب و ترجمه اون هم از دوستان شاهرودی و کسری تشکر ویژه دارم.

یک چیزی به عنوان تک مضراب خواستم عرض کنم و اونم اینکه شاید چیزی که با شنیدن اسم قمار بطور ناخواسته و بدون اینکه خودمون متوجه باشیم در ذهن ما تداعی میشه فضای نمونه آماری از دو واقعه برد و باخت با احتمال 50 درصد هست. و البته بازخورد بیرونی این قضیه به اینصورت هست که هروقت می خواهیم بگیم که فارکس یک بازار تصادفی با احتمال برد و باخت مساوی است سریعا از واژه قمار استفاده میکنیم. در حالی که در یک بازی ورق شما با فراگرفتن فنون اون بازی می تونید احتمال برنده شدنتون رو در هر دست به بیش از 50 برسونید(همون کاری که با تحلیل در فارکس انجام میدید) . حال در نهایت برای اینکه بتونید از این احتمال برد بیش از 50 درصد کسب سود هم بکنید احتیاج به ابزاری مانند مدیرت سرمایه و روانشناسی و غیره دارید که اینجا اشتراکات زیادی بین مثلا بازی پوکر و فارکس پیدا میشه

golestanfx
July 4th, 2010, 21:20
اولین مطلبی که خیلی مهم برای دوستانی که اصلا تا حالا پوکر بازی نکردن یا در حال یادگیری هستن این هستش که به هیچ وجه در زمانی که وقت شما و فکر شما بر روی ترید هست و یا حتی پوزیشنهاتون set&forget شروع به بازی پوکر حتی فری نکنید.


دلیل:

در پوکر شما خواه نا خواه رقیب دارید که اگر رقیبتون از میدان بیرون کنید با کارتهای خوب می تونید پیروز باشید در نتیجه این سبب می شه شما احساس رقابت داشته باشید و بعضی وقتها که نمی تونید برنده یک دست باشید با خودتون بگید من چقدر بد شانسم و این موضوع بر عملکرد کاری شما در ترید تاثیر می گذاره در واقع احساسات بر فکر شما تسلط پیدا می کنه

و اما نکاتی که می توان در پوکر به آنها برخورد و در ترید استفاده کرد

کسی که در پوکر صبور باشه و احتمالات در نظر بگیره می تونه موفق باشه چیزی که در فارکس جزو اصول اولیه در کار کردن با یک استراتژی هستش .

تو پوکر می تونید برنامه ریزی کنید که روی هر کارتی شما نخونید. در فارکس هم شما یاد می گیرید که هر سیگنالی باید تاییدیه هایی برای خودش داشته باشه و نباید سلیقه ای باشه سیگنالی برای شما معتبر که از تاییدیه قوی برخوردار باشه

تو پوکر وقتی شما وارد یک دست بازی می شید با وجود بهترین کارت به طور مثال دو آس اگر کل پولتون بخونید باز هم شما با اتکا به شانس عمل کردید درسته که احتمال برد شما می تونه بالا باشه اما فقط شما دو تا کارت دستتون نیست و کسان دیگه ای که دور میز هستند هم مثل شما دو تا کارت دارند . در فارکس هم اگر شما وارد پوزیشن بشید از یک سیگنال با تاییدیه های مناسب اما لات بالا وارد بشید خواه نا خواه احساساتی چون طمع و ترس بر فکر و ترید شما تاثیر می گذاره

تو پوکر بازیکنی موفق که ترس و طمع از خودش دور کنه و احتمالات و حالات بازی کردن رقیباش (سبک بازیشون) در نظر بگیره و تصمیمات خودش بگیره در فارکس هم ترس و طمع دشمنان شما هستند و شما از مو فقیت باز می دارند و همینطور اینکه اگر شما بر اخلاق حرکتی یک جفت ارز تسلط داشته باشید می تونید موفق باشید.

تو پوکر هم اگر شما بخواید بیش از حد مثلا 3 ساعت بشینید بازی کنید بعد از اون ذهن شما خسته می شه و دیگه یک تفریح برای شما نیست و ممکن به راحتی پول بردهاتون از دست بدید . در فارکس هم شما نیاز به استراحت دارید و اگر بیش از حد پای چارت بشینید . ممکن شما اور ترید کنید و سود روزانتون از دست بدید

تو پوکر و قتی شما می بینید که کارتهای شما اصلا با کارتهای و سط نمی خونه اگر بخواید به بازی در اون دست ادامه بدید شما باخت خواهید داد اون دست و در فارکس هم شما اگر بر روی پوزهای درون ضررتون استمرار ببخشید شما ضرر بزرگی خواهید کرد

تو پوکر وقتی کارت شما با کارتهای وسط میز جور در بیاد شما با اطمینان میزان شرط بالا می برید و ترس ندارید از اینکه ببازید اون دست در فارکس هم وقتی پوزیشن شما تو سود می ره با رعایت اصول و قوانین استراتژی خودتون و داشتن استاپ لاس و تارگت مشخص انتظار این دارید که تارگت شما بخوره نه اینکه در سود کم از معامله خودتون خارج بشید

در کل به نظر من کسی که تجربه پوکر داره قدرت اینکه بتونه به کلید بازار فارکس که مدیریت احساسات هستش برسه بیشتر هستش

پ . ن شما این درسها و نکات طی یک هفته اگر به قوانین و مقررات بازی آشنا باشید می تونید با عمق جان با بازی کردن پوکر بهش برسید فقط به تذکری که اول مطلب گفتم توجه کنید

با تشکر حبیب

Wanka
July 4th, 2010, 21:54
صحبتهای آقای Mommed رو اینجوری فهمیدم .

در فارکس باید خیلی زیاد صبر کنی تا جای خوب برای ورود پیدا کنی.
اکر هر جای چارت که دلت بخواد وارد شوی محکوم به فنایی .
تصور حرکت بعدی چارت نباید به ایمان تبدیل بشه .
با سرمایه کم و توقع زیاد محکوم به شکستی .
خستگي تو ترید باعث افت تمر کز و گرفتن پوزیشنهای اشتباه میشه و در آخر منجر به از دست دادن تمام سودهای اندوخته میشه .
اکه سوده یک موج رو کامل نگیری یا وقتی پوزیشنی گرفتی و حرکت به نفع تو هست کمال استفاده رو نکنی در آخر بازی کم میاری .
توی هیستوری باید بزرگترین مثبت هات از بزرگترین منفی هات بیشتر باشه .
اگه دیدی توی مود نیستی ترید نکن چون ضرر میکنی .
وقتی باختی باید به راحتی از پای چارت بلند شی اگر نه بقیه پولتو هم میبازی .

Kasra
July 7th, 2010, 02:56
جناب kamroon

...
واقعاً بخای خوب نگاه کنی می بینی درصد زیادی از تریدر ها هم تو ترید هاشون هم تو سرمایه گزاری هاشون ( که هی به تلافی ضرر قبل ضرر جدید می کنند) قمار گونه عمل می کنند.

....

سلام حسام جان ،
جسارتا شاید بتوانید جمله تان را به این صورت تغییر بدهید که : "درصد زیادی از تریدر ها هم تو ترید هاشون هم تو سرمایه گزاری هاشون ( که هی به تلافی ضرر قبل ضرر جدید می کنند) هماتنند قماربازارن ناشی عمل می کنند."
-------------------------
هدف ما از ادامه این مبحث ، آموختن تجربیات قماربازان برای نبرد در بازار فارکس است . از اینجا شخصیتی "خیالی" وارد متون این تاپیک می شود به نام "قمارباز" .
و افسانه قمارباز ، سیر و سلوکی خواهد بود بر مبنای سر نخ هایی که این شخصیت به ما می دهد .
افسانه قمارباز روشنگر راه کسانی است که می خواهند زندگی گذشته خود را کنار بگذارند و از فردا جور دیگری زندگی را ببینند .

hesam.124
July 7th, 2010, 10:33
سلام حسام جان ،
جسارتا شاید بتوانید جمله تان را به این صورت تغییر بدهید که : "درصد زیادی از تریدر ها هم تو ترید هاشون هم تو سرمایه گزاری هاشون ( که هی به تلافی ضرر قبل ضرر جدید می کنند) هماتنند قماربازارن ناشی عمل می کنند."
-------------------------
هدف ما از ادامه این مبحث ، آموختن تجربیات قماربازان برای نبرد در بازار فارکس است . از اینجا شخصیتی "خیالی" وارد متون این تاپیک می شود به نام "قمارباز" .
و افسانه قمارباز ، سیر و سلوکی خواهد بود بر مبنای سر نخ هایی که این شخصیت به ما می دهد .
افسانه قمارباز روشنگر راه کسانی است که می خواهند زندگی گذشته خود را کنار بگذارند و از فردا جور دیگری زندگی را ببینند .

سلام و عرض ادب دارم.
کسری جان ممنون از ویراستاری و نکته بینی خوبتون.

کسری جان از وقتی این بحث رو مطرح کردی خیلی فکر من رو به تجربیات و دیده های خودم مشغول کردی. و دائم همش میگم این حرکت بازار که الان رخ داد مثل فلان نکته ای بود که دیدم.
یادم می آد تو یه محفلی بودیم که حرفه ای های قمار اونجا بودن و تفریحی بازی می کردن. چند تا دانشجوی قمی تازه وارد که معلوم بود تو خوابگاهشون یا درس می خونن یا ورق بازی می کنن و خیلی با هم جوینت بودن هم اومده بودن رو حساب کل کل و کر کری شروع کردن با بچه ها بازی و کم کم کارشون به قمار کشید.
نکته جالب تو بازیشون این بود که فقط در جهت انحراف و مختش کردن فکر حریف ورق می ریختن.
مثلاً طرف کاملاً دستش خالی بود ولی اولین حرکتش جوری بود شما فکر می کردی این الان همه ورق ها دست خودشه یا یارش. و با دست خالی حریف رو به اشتباه های بزرگی مجبور می کرد که منجر به باخت طرف می شد. یا برعکس دستش پر بود جوری وانمود می کرد که انگار دستش خالیه و باز تکرار سناریو. و جالب تر اینکه تا حریف می اومد به بازیشون عادت کنه استراتژیشون عوض می شد و مثل افراد معمولی بازی می کردن.
یه وقتهایی تابلو به طرف باج می دادن یه وقتایی هم مو رو از ماست می کشیدن.
خلاصه اینکه اونشب همه رو کاملاً جارو کردن و بعدش هم بای.
وقتی خوب به قضیه نگاه می کنم درسی که می تونم ازش بگیرم اینه که انعطاف پذیری این اشخاص چقدر تو موفقیتشون تاثیر داشت.
نظر من اینه شایدم اشتباه می کنم ولی تو بازار هم باید انعطاف پذیر بود. حتماً خیلیامون شنیدیم که مثلاً فلان سیستم خوبه ولی باید به قوانینش پایبند بود- چرا؟ چون دوره سود داره و ضرر، و اگر شما به اش پایبند باشی سودهات ضررهاتو تحت الشعاع قرار می ده- خوب شاید این به نظر منطقی باشه ولی آیا رفتار مارکت هم به این شکله؟
آیا رفتار بازار متفاوت نیست- آیا بازار تغییر فرمول نمی ده- آیا بازار رنج با بازار روند متفاوت نیست؟- آیا تارگت ها در بازار رنج و روند باید یکی باشه؟
درست مثل بازی که وقتی ورق هاتو پیش روت می بینی آیا همیشه دستت پره؟ آیا همیشه برگات یه شکله؟
ببخشید که اینو می گم - آیا باید همیشه اول بازی حکم لازم کرد. آیا همیشه طرف رو باید حاکم کتی کرد؟ و ...
به قول دوست عزیزم خاکستری - تو این بازار از قائده شرطی شدن باید اجتناب کرد.

با تجربیات عینی که من تو این زمینه دیدم افرادی که بسیار زبردستن نگاه متفاوتشون به بازی و همچنین انعطاف پذیریشون، اونها رو موفق می کنه. و شاه بیت موفقیتشون اینه که:
به جای تلاش برای حدس زدن حرکت حریف، تلاش می کنن که حدس بزنن حریفشون در مورد بازی اونا چی حدس می زنه.

نکته دیگه ای که خیلی تو بازار شبیه این داستانه بحث دون پاشی و رسیدن به سود سریعه.
افرادی که وارد این بازار می شن در بدو ورود به دسته تقسیم می شن:98% بازنده -2% برنده (البته آمار رسمی نیست ذهنیه) اگه جزو 98 درصد بودن که بازار اینو به اشون القا می کنه که خیلی نزدیک بود سود کنیا ولی به جون جفتمون دفعه بعد حتماً موفق می شی و با تغییر فرمول بازار باز شکست می خورن-
اگرم جزو 2درصد برنده بودن که می رن جزو گروه bbp - گروه ( bazandegan bade piruzi )
والا اونجوری که من دیدم افرادی که زود به سود خوب می رسن یا شرایطشون جوریه که باید زود به سود برسن خیلی زود هم کال می شن- اون جوری که من دیدم و واسه خودم هم اتفاق افتاده. و چون به سود رسیدن بنا به خصلت انسانی و راحت پول در آوردن برای سود بیشتر تلاش می کنن و بازار هم اینو می دونه که پولی که به اونا داده به زوری به بازار هدیه خواهد گشت.(آیا تا حالا کسی رو دیدید که یه حساب 100 تایی رو به مثلاً 1000 یا 10000 تایی تبدیل کنه و بعدش بزاره بره و با بازار خداحافظی کنه؟)

پ.ن: حیفه دوستان و اساتید هم سعی کنند تو این بحث که خیلی مفیده و تو بازار نقشه بزرگی داره شرکت کنند.

mgh_ir
July 7th, 2010, 12:00
سلام حسام جان ،

و افسانه قمارباز ، سیر و سلوکی خواهد بود بر مبنای سر نخ هایی که این شخصیت به ما می دهد .
افسانه قمارباز روشنگر راه کسانی است که می خواهند زندگی گذشته خود را کنار بگذارند و از فردا جور دیگری زندگی را ببینند .


این جمله محشر بود ;)

مرسی

vahhab
July 7th, 2010, 12:15
سلام دوستان،
با اينكه من خيلي كم تجربه ام ولي يه مدت يه سئوال ذهنم رو به خودش مشغول كرده بود:

آيا قماربازهاي حرفه اي هم "قمار" بازي مي كنن؟

بعد از دو سه هفته گشتن و فكر كردن راجع به اين موضوع به اين نتيجه رسيدم كه "نه، "قمار" بازي نمي كنن".
حالا نمي دونم كه ايا نتيجه اي كه بهش رسيدم درسته يا نه، ولي تا الان كه جواب اين سئوال خيلي برام راه گشا بوده.
موفق باشين دوستان.

hesam.124
July 7th, 2010, 13:07
سلام دوستان،
با اينكه من خيلي كم تجربه ام ولي يه مدت يه سئوال ذهنم رو به خودش مشغول كرده بود:

آيا قماربازهاي حرفه اي هم "قمار" بازي مي كنن؟

بعد از دو سه هفته گشتن و فكر كردن راجع به اين موضوع به اين نتيجه رسيدم كه "نه، "قمار" بازي نمي كنن".
حالا نمي دونم كه ايا نتيجه اي كه بهش رسيدم درسته يا نه، ولي تا الان كه جواب اين سئوال خيلي برام راه گشا بوده.
موفق باشين دوستان.
این جمله ای که به اش رسیدید یعنی چی؟ من منظورتونو نفهمیدم.
اگه قمار باز قمار بازی نکنن که اسمشون قمار باز نیست....


پ.ن:این تاپیک چون اسمش قماره همه خیال دیگری دارند. ولی من به نتایج جالبی رسیدم.
امیدوارم بحث ادامه پیدا کنه

payammm
July 7th, 2010, 13:15
این جمله ای که به اش رسیدید یعنی چی؟ من منظورتونو نفهمیدم.
اگه قمار باز قمار بازی نکنن که اسمشون قمار باز نیست....


پ.ن:این تاپیک چون اسمش قماره همه خیال دیگری دارند. ولی من به نتایج جالبی رسیدم.
امیدوارم بحث ادامه پیدا کنه
به نظر بنده هم قماربازهای حرفه ای قمار نمیکنند بلکه از قمار کردن دیگران به سود میرسند ولی به همان اسم قمارباز مشهور میشوند.
خیلی از تریدرها معمولا قمارگونه ترید میکنند ولی به همان اسم تریدر مشهورند .

vahhab
July 7th, 2010, 13:33
این جمله ای که به اش رسیدید یعنی چی؟ من منظورتونو نفهمیدم.
اگه قمار باز قمار بازی نکنن که اسمشون قمار باز نیست....


پ.ن:این تاپیک چون اسمش قماره همه خیال دیگری دارند. ولی من به نتایج جالبی رسیدم.
امیدوارم بحث ادامه پیدا کنه

من فكر مي كنم اون ها به "قمار" به ديد يك شغل نگاه مي كنن نه يه مكاني براي پارو كردن پول ولي جالبه اخرش منجر به پارو كردن پول مي شه. نمي دونم مي تونم منظورم رو درست بيان كنم يا نه.
به همون خاطره خودتون يه رجوع بكنيد (منظورم پنج تا پست پيش هست)، من فكر مي كنم اون جوون ها "قمار" بازي نمي كردن بلكه ما ها فكر مي كنيم كه اون ها "قمار" بازي مي كردن.

به نظر بنده هم قماربازهای حرفه ای قمار نمیکنند بلکه از قمار کردن دیگران به سود میرسند ولی به همان اسم قمارباز مشهور میشوند.
خیلی از تریدرها معمولا قمارگونه ترید میکنند ولی به همان اسم تریدر مشهورند .

فكر مي كنم اقا payammm منظورم رو تا حدود زيادي درست گفتن.

vahhab
July 7th, 2010, 13:46
يه مثال بهتر هم مي تونم بزنم،
داستان ليلاج رو نگاه كنين، اون هر عددي كه مي خواست رو مياورد، از ديد بقيه اون داشته قمار بازي مي كرده ولي از ديد خودش چي؟ شايد تو دلش به خودش مي گفته "الان موقش نيست، الان موقش نيست، الان هم موقش نيست، حالا موقشه!!!!!" و چهار تا طاس مي نداخته و طرف رو ناك اوت :cry: مي كرده. يعني مي دونسته كه از قبل قراره چه كار كنه، يعني موقع مناسب رو پيدا مي كرده و يك دفعه طرف رو :cry:
نمي دونم تونستم منظورم رو برسونم يا نه.

hesam.124
July 7th, 2010, 14:10
يه مثال بهتر هم مي تونم بزنم،
داستان ليلاج رو نگاه كنين، اون هر عددي كه مي خواست رو مياورد، از ديد بقيه اون داشته قمار بازي مي كرده ولي از ديد خودش چي؟ شايد تو دلش به خودش مي گفته "الان موقش نيست، الان موقش نيست، الان هم موقش نيست، حالا موقشه!!!!!" و چهار تا طاس مي نداخته و طرف رو ناك اوت :cry: مي كرده. يعني مي دونسته كه از قبل قراره چه كار كنه، يعني موقع مناسب رو پيدا مي كرده و يك دفعه طرف رو :cry:
نمي دونم تونستم منظورم رو برسونم يا نه.

فکر کنم منظورتون اینه که طرف رو شانس این کار رو نمی کرده مطمئن با یه ترفند یا شناخت از آلت قمارش اینکارو می کرده. اتفاقاً بحث هم همینه.
ببین مثلاً یه جایی مثل کازینو نمی آد رو شانس یه جایی رو باز کنه- کلی پرسنل بگیره- هزینه آب و برق و .... هم بده تا پولی گیرش بیاد .
اون مطمئناً یه مکان کاملاً سود ده رو باز کرده.

حالا داستان فارکس - بازنده و برنده اش هم با توجه به این مثال ها داره یه پیغام رسایی رو اعلام می کنه.
« فکر نکنید واسه پول پخش کردن از جیبم میون شما ها هستم»
چند وقت پیش تو تاپیک آلپاری یه بحثی رو مطرح کردم که به شدت به چالش کشیده شد. و همه گفتن نه- بگو آلپاری علیه السلام- حالا بماند....

یا مثال بهتر اینکه آنها طرف مقابلشون رو در یک دالان هزار تو رها می کنند که احتمال نجاتش 5% و احتمال گمشدنش 95% است. دیگه بستگی به هوش طرف داره. و این خود به خود جیب آنها را پر پول خواهد کرد.
درست گرفتم منظورتونو جناب وهاب و پیام عزیز...

vahhab
July 7th, 2010, 14:25
فکر کنم منظورتون اینه که طرف رو شانس این کار رو نمی کرده مطمئن با یه ترفند یا شناخت از آلت قمارش اینکارو می کرده. اتفاقاً بحث هم همینه.
ببین مثلاً یه جایی مثل کازینو نمی آد رو شانس یه جایی رو باز کنه- کلی پرسنل بگیره- هزینه آب و برق و .... هم بده تا پولی گیرش بیاد .
اون مطمئناً یه مکان کاملاً سود ده رو باز کرده.

حالا داستان فارکس - بازنده و برنده اش هم با توجه به این مثال ها داره یه پیغام رسایی رو اعلام می کنه.
« فکر نکنید واسه پول پخش کردن از جیبم میون شما ها هستم»
چند وقت پیش تو تاپیک آلپاری یه بحثی رو مطرح کردم که به شدت به چالش کشیده شد. و همه گفتن نه- بگو آلپاری علیه السلام- حالا بماند....
درست گرفتم منظورتونو جناب وهاب و پیام عزیز...

آره، آره، حسام جان، يه همچين چيزي.
وقتي از دور مي بيني، يه چيزه ديگه ست، وقتي واردش مي شي همش مي بازي، نا اميدي و يا غرور كاذب بهت مي ده. يا مجبوري زندگيت رو بذاري و ببازي يا اينكه راهش رو پيدا كني و بيافتي رو دور.
كمتر كسي حاضر بود به ليلاج تمامي راز و رمز "قمار" رو بگه و گرنه ليلاج هم تا اخر عمرش فقط يه قمار باز معمولي يا نيمه حرفه اي باقي مي موند. جالبه كه راز و رمز "قمار" رو كسي بهش گفت كه خودش "قمار" رو گذاشته بود كنار :huh:، يعني همون سرهنگه. دليلش رو توضيح نداده بود ولي شايد به همون دليلي "قمار" رو گذاشته بود كنار كه ليلاج آخرش مجبور شد و گذاشت كنار.
من همون تاپيك "راز فاركس" رو براي همين مطرح كردم ولي يه جواريي به انحراف رفت يا شايد نتونستم درست به مقصود برسونمش. يه جوراي مي خواستم بگم كه:
چشم ها را بايد شست، جور ديگري بايد ديد.
نمي دونم والا.....
اميدوارم موفق باشي.

sepansor
July 7th, 2010, 16:27
کسری عزیز ممنون از ایجاد فکری که کردید
مشتاقانه پست هاتون رو پیگیری میکنم

payammm
July 7th, 2010, 18:29
سلام حسام جان ،
جسارتا شاید بتوانید جمله تان را به این صورت تغییر بدهید که : "درصد زیادی از تریدر ها هم تو ترید هاشون هم تو سرمایه گزاری هاشون ( که هی به تلافی ضرر قبل ضرر جدید می کنند) هماتنند قماربازارن ناشی عمل می کنند."
-------------------------
هدف ما از ادامه این مبحث ، آموختن تجربیات قماربازان برای نبرد در بازار فارکس است . از اینجا شخصیتی "خیالی" وارد متون این تاپیک می شود به نام "قمارباز" .
و افسانه قمارباز ، سیر و سلوکی خواهد بود بر مبنای سر نخ هایی که این شخصیت به ما می دهد .
افسانه قمارباز روشنگر راه کسانی است که می خواهند زندگی گذشته خود را کنار بگذارند و از فردا جور دیگری زندگی را ببینند .
از صبح که پست جناب کسری را خواندم ذهنم درگیر یه مطلب شد که اون هم شخصیت درونی قمارباز حرفه ای است. قمار باز حرفه ای چگونه شخصیتی است ؟

ARSHAM HEDAYAT
July 8th, 2010, 02:10
سلام خدمت همگی

ایا بنظر شما لیلاج واقعا الگوی یه قمارباز فنی هست؟

ایا لیلاج واقعا بر اصول قمار تسلط داشته؟

ایا الان قمار با دوران لیلاج یکی هست؟

ایا طبق عادت بدما در مورد غلو کردن از یه قمار باز متوسط یه بت نساختیم ؟

بنظر من خود داستان لیلاج یه کم مشکوک هست در خیلی از جاها ما به ضد و نقیض های زیادی برخورد میکنیم که از لحاظ عقلانی جور نیست ببینید دوستان این بابا هر طاسی رو میتونست جور بیاره طرف چجوری تونسته از این ببره ؟این فقط در یک صورت ممکنه که اصلا فرصت طاس ریختن به این ندن که شما خوب میدونید یه همچین چیزی امکان نداره تو یه بازی تاس گردشی ریخته میشه امکان نداره یک دفعه هم بشما نرسه یا بازی تو یک دست با شما شروع نشه

دوستان اینجا یک سری از باهوش ترین افراد جامعه جم شدن که اکثر این افراد به علم امار و احتمال واقف هستند سوال من اینه این جناب تو گلخن که همون اتشگاه حمام قدیم بود چجوری طاس رو از سوراخ سقف انداخت که رو پشت بوم عدد مورد نظر اومد؟برای انجام این کار شما باید ارتفای سقف تا کف رو محاسبه کنید اختلاف فشار هوای داخل حمام و خارج رو محاسبه کنید بخاطر گرما و باید علم غیب هم داشته باشید تا بدونید بیرون باد میاد یا نه و علاوه بر این میزان شیب خارجی سطح پشت بام رو هم در محاسبات خودتون وارد کنید تا برخورد تاس با این شیب قابل محاسبه باشه چون حمام های قدیم بخاطر گردش هوای بهتر سطح هواکش پشت بام حمام رو شیب دار و گنبدی میساختن حالا بنظر شما با وجود این همه متغییر ایا میشه طاس رو این جوری ریخت؟

دوستان لیلاج یک داستان هست که از یک قمار باز متوسط ساخته شده با مقدار زیادی چاشنی غلو ما میدونیم که بهترین پوکر بازای دنیا هم میبازن هم میبرن با یه باخت خراب نمیشن این اقا اصلا نمی باخت بعد یهو باخت گذاشت کنار بنظر شما این یه قمار باز حرفه ای هست؟اگر میخوایم راه و روش یک قمار باز رو یاد بگیریم بهتره بریم دنبال نمونه های واقعی اون نه یه داستان خیالیو شکست خورده
اگر چیزی بنظر شما واقعی نمیاد اون رو باور نکنید
اکثر مردم از قمار بد میگن این بنظر من اشتباه هست اگر شما درک نمیکنید دلیل بر بد بودن نیست این بازی سخته اموزش طولانی میخواد ادم خودش رو میخواد از روانشناسی فردی تا جمعی تا علم امارو احتمال و ریاضیات در اون مستتر هست شما باید استراتژیهای این بازی رو بدونید سوال من اینه ایا کسی که از پوکر یا هولد ام یا 21 بد میگه واقعا همه این علوم رو میدونسته و در نهایت بازنده بوده؟ من بعید میدونم الان کتابهای زیادی تو بازار هست در مورد خاطرات پوکر بازان حرفه ای و استراتژیهای اونها بخونید تا عمق سوراخ خرگوش رو متوجه بشید مشکل من اینه کسی که هیچ علمی از این کار نداره و تجربه بازی سر میز رو هم نداره میاد و این بازی رو خراب میکنه

الان ما چنتا دکتر عالی در سطح ایران داریم که واقعا متخصص باشن؟چنتا مهندس تو همین سطح داریم که شاهکار افریده باشن؟ چنتا ریاضی دان و فیزیکدان داریم تو همین سطح؟ایا هر دانشجویی به یک متخصص تو یکی از این رشته ها با همین سطح تبدیل میشه؟ قمار یک تخصص هست و به تعداد همین افراد ما قمار باز حرفه ای و فنی داریم در دنیا برای یرقیه صرفا یک تفریح تلخ هست

فکر کنم هدف این تاپیک این هست که شما میخواهیدبدونید چه چیزی داخل شخصیت یک قمار باز حرفه ای در سطح دنیا هست که شرکت های مالی دنبال استخدام این جور افراد برای مدیریت اکانت یا تحلیل بازارشون هستند؟

اگر بخواید یک تحقیق عملی و درست انجام بدیم باید اول یک نمونه قمار باز حرفه ای پیدا کنیم که به استخدام شرکت مالی خوب رسیده باشه و فیلم و مساحبه و کتابی چاپ کرده باشه در مورد خاطرات و نحوه بازی کردنش و بعد این منابع ترجمه بشه و چکیده اون خارج بشه و سریعا توسط یک تیم در یک حساب واقعی به اجرا گذاشته بشه و نتیجه بعد از یک دوره بصورت کار عملی پروژه پیوست بشود به متون اصلی و ترجمه های انجام شده بعد امتیاز دهی بشود بعد مورد استفاده عموم قرار بگیره

دوستان ما هیچ کدوم نمیتونیم تو این تاپیک چیزی از تجارب قمار و استفاده اون در بازار مالی بگیم چون خدا وکیلی قمار باز مبلغ بالا یا حرفه ای در سطح مطرح نیستیم چون نیستیم پس تجربه اون رو هم نداریم پس نمیتونیم چیزی رو که نداریم انتقال بدیم تنها راه حل یه منبع درست و یک کار تیمی خوب هست

kamroon
July 8th, 2010, 10:42
سلام
لازمه یه کم دید وسیعتری نسبت به موضوع قمار داشته باشیم
من خودم شخصا از داستان لیلاج درسهای بزرگی گرفتم.
به نظر من قمار برادر ناتنی فارکس هست به دلیل اشتراکات زیادی که بین هم دارند.
برای اینکه معمای قمار حل بشه من یه سوال طرح می کنم پاسخ این سوال
کمک زیادی به این داستان خواهد کرد.
اگه دو نفر در سطح مهارت مبتدی با هم تو یه محیط آزاد به قمار بپردازند
تعداد دفعات قمار 20 مرتبه باشه به نظر شما تعداد برد و باخت به چه صورت بین دو نفر تقسیم خواهد شد؟

kamroon
July 8th, 2010, 12:26
سلام
لازمه یه کم دید وسیعتری نسبت به موضوع قمار داشته باشیم
من خودم شخصا از داستان لیلاج درسهای بزرگی گرفتم.
به نظر من قمار برادر ناتنی فارکس هست به دلیل اشتراکات زیادی که بین هم دارند.
برای اینکه معمای قمار حل بشه من یه سوال طرح می کنم پاسخ این سوال
کمک زیادی به این داستان خواهد کرد.
اگه دو نفر در سطح مهارت مبتدی با هم تو یه محیط آزاد به قمار بپردازند
تعداد دفعات قمار 20 مرتبه باشه به نظر شما تعداد برد و باخت به چه صورت بین دو نفر تقسیم خواهد شد؟

انتظار نداشتم کسی به این سوال پاسخ بده فقط قصدم این بود یه کم
دربارش تفکر کنیم و هر کس برای خودش پاسخ داشته باشه.

در شرایط ذکر شده چون تمامی شرایط تقریبا یکسان هست نتیجه قمار هم مساوی خواهد بود یا خیر؟
یک بحث الان پیش می آید و اون بحث احتمالات هست که ما فعلا کاری با ریاضیات نداریم.
با کمال تعجب برنده این قمار یا بازی کسی خواهد بود که از نظر روحی سر حال تر باشه و کری بیشتری بخونه و طرف مقابل رو از نظر روانی تضعیف کنه .
من شخصا این شرایط رو تست کرده ام و کسی رو که مهارت بیشتری از من تو قمار داشت بردم ، شما هم می تونید تست کنید در نهایت شما برنده خواهید بود.

در ادامه... قمار و قماربازها را در شرایط مختلف مورد بررسی قرار می دهیم.

hesam.124
July 8th, 2010, 12:49
مرسی کمرون جان
من فکر کردم به سوالت پاسخ بدم ولی ترسیدم یه نکته ای که از چشمم دور مونده رو ندیده باشم ضایع شم مثل یک کیلو آهن سنگین تره یا یک کیلو پنبه:p
ولی جدی نکته جالبی رو به اش اشاره کردی (کر کری)
به نظر من بازار با حرکات فریبنده اش با مخ تریدر خیلی بازی می کنه. بارها برای همه مون اتفاق افتاده وقتی سیگنالمون درسته و بازار رو اعصابمون راه می ره و سیگنال درستومنو می بندیم.
فکر کنم اینم مصداق بارز همین داستانه
به خاطر همینم تو اکثر کتاب های روانشناسی بازار نوشته وقتی اعصاب نداری ترید نکن دادا:whoow:

نمونه بارزش هم الانه بازاره
به کندل یک ساعته پوند دلار نگاه کنید یعنی راه رفتن خفن رو مخ تریدر

kamroon
July 8th, 2010, 13:29
حسام عزیز منم حدث زدم دوستان تمایل نداشته باشند پاسخ بدهند به همون دلیلی که فرمودید به همین خاطر زود پست زدم .
من می تونم مطالبی که تو ذهنم هست رو تو یه پست بزنم ولی بهتره
دوستان مشارکت کنند تا همه ابعاد مورد بررسی قرار بگیره.

ادامه ...

در مثال قبل ما شرایط رو که شامل 1_ مهارت 2_محیط 3_ نوع بازی و ...یکسان در نظر گرفتیم .
حتما براتون اتفاق افتاده که در شرایط رو حی مناسب پشت سر هم برد داشته باشید و برعکس برخی مواقع باخت ها تمومی نداره .
نتیجه مثال اول اینکه عامل روانی می تونه به پیروز شدن شما کمک کنه.پس روحیه پیروزی داشته باشید و دائم به خودتون تلقین کنید که برنده خواهید شد و بر علیه رقیب ...

اکنون شرایط جدیدی رو در نظر می گیریم .
مثال 2
-نفر اول مهارت بیشتری دارد
-نفر دوم محیط رو در اختیار دارد(میزبان هست)

به نظر شما بعد از 20 مرتبه قمار کدام یک برنده خواهد بود؟

payammm
July 8th, 2010, 13:51
حسام عزیز منم حدث زدم دوستان تمایل نداشته باشند پاسخ بدهند به همون دلیلی که فرمودید به همین خاطر زود پست زدم .
من می تونم مطالبی که تو ذهنم هست رو تو یه پست بزنم ولی بهتره
دوستان مشارکت کنند تا همه ابعاد مورد بررسی قرار بگیره.

ادامه ...

در مثال قبل ما شرایط رو که شامل 1_ مهارت 2_محیط 3_ نوع بازی و ...یکسان در نظر گرفتیم .
حتما براتون اتفاق افتاده که در شرایط رو حی مناسب پشت سر هم برد داشته باشید و برعکس برخی مواقع باخت ها تمومی نداره .
نتیجه مثال اول اینکه عامل روانی می تونه به پیروز شدن شما کمک کنه.
اکنون شرایط جدیدی رو در نظر می گیریم .
مثال 2
-نفر اول مهارت بیشتری دارد
-نفر دوم محیط رو در اختیار دارد(میزبان هست)

به نظر شما بعد از 20 مرتبه قمار کدام یک برنده خواهد بود؟
میزبان، چون میتونه فشار روانی به نفر اول وارد کنه و نفر اول را که مهارت بیشتری دارد رو در تصمیم گیریها دچار اختلال کنه و برنده شه

ARSHAM HEDAYAT
July 8th, 2010, 15:22
میزبان، چون میتونه فشار روانی به نفر اول وارد کنه و نفر اول را که مهارت بیشتری دارد رو در تصمیم گیریها دچار اختلال کنه و برنده شه

سلام

من اینجوری فکر نمیکنم کسی که حرفه ای باشه بشین پا بازی استراتژی داشته باشه منتظر فرصت هست که دست رو بخونه شرط رو ببره حرف زدن زیاد هم تاثیری نداره چون شما خواه نا خواه وسط این حرفاتون دارید اطلاعات میدید و وضع روانیتون رو نشون میدید اگر طرف حرفه ای باشه از روی تن و لرزش و حرکات شما به دستتون واقف میشه اگرم خیلی بخوایم شلوغ بازی در بیاریم کسی دیگه بازی نمیکنه با شما برای این نمیشه یک نسخه واحد پیچید بستگی داره به سطح دو بازیکن .

دوستان میشه لطف کنید برای من بگید ما چه پلنی رو داریم دنبال میکنیم برای رسیدن به چه هدفی و منبع ما کدوم قمار باز حرفه ای هست و این تجارب رو قرار رو چه بازاری پیاده کنیم ؟ من کمی گیج شدم

ARSHAM HEDAYAT
July 8th, 2010, 17:01
خواستم پست قبل رو ویرایش مجدد بکنم اما سیستم اجازه نداد برای همین تو یک پست جدید این مطلب رو مینویسم خیلی از مساعل بین ما اشتباه جا افتاده شاید اشتباه ما در قبول همین مساعل پایه ای باشه اگر این مسعله درست بود ما با پیروی از اونها باید به مقصد درست میرسیدیم ما داریم عین نقشه حرکت میکنیم اما به مقصد نمیرسیم شاید این نقشه این شهر نیست ما داریم میگیم این کار قماره ایا واقعا قماره ؟من برام اهمیتی نداره مردم چی میگن اگر میگن قماره من ترجیه میدم بهترین قمار باز باشم تا بدترین اون نظر همه محترم هست

یه چیزی میخوام بگم بیایید صادقانه بشینیم در موردش فکر کنیم اکثرا میگن این کار قماره من فارکس رو کار ندارم چون تخصصی ندارم من CFD کار میکنم در مورد این صحبت میکنم میگم جناب شما چرا میگی قماره؟ میگه چون ریسک داره و اینده قیمت روشن نیست سوال من اینه ایا تجارت های دیگه ریسک ندارن؟ایا ورشکستگی در کارهای دیگه نیست؟ایا در کارهای دیگه شما زمان رخوت و سود دهی یک کسب و کارو تجربه نمیکنید؟ ایا قیمت یک کیلو طلا تا فردا مشخص هست؟ایا شما امنیت کاری دارید؟ایا شما هر جنسی که در مغازه میارید با سود میفروشید؟ایا شما دوریز ندارید؟ایا واز کردن یک مغازه ریسکش از یک پوزیشن معقول کمتره؟ایا کار شما هزینه مالیات حمل و نقل و زمان بر نیست ؟ایا با وجود همه این هزینه ها شما در فروش جنس خود ریسک نمیکنید؟
مساله اینه که ما فکر میکنیم این کار قماره چون سوخت داره ولی من نگاه میکنم میبینم در تمام تجارت ها این ریسک هست هیچ تجارتی تو فروش صد در صد سوده نیست تو حالت خوبش تا بیست در صد خوبه ما فقط چیزی رو که معامله میکنیم فرق داره ولی در کل تجارت تجارت هست با قوانین یکسان قانونشم از خیلی وقت پیش تر بوده اسمش ریسک تاجره یعنی اگر یک مغازه خشکبار واز میکنی هفته اول یک گونی انجیل بیار اگه فروش رفت هفته دوم دو گونی انجیل بیار اگر فروش رفت هفته بعد سه گونی بیار شاید بنظر شما مسخره بیاد و فکر کنید این چیز ساده ای هست و همه میدونن اما خیلی ها دیدم که این رو نمیدونستن و ورشکست شدن ما باید از قانون کشاورز استفاده بکنیم بذر بپاشیم اونهای رو که از خاک سر در میارن رو رشد بدیم اونهایی رو که زیر زمین موندن رو سهم خاک بدونیم در قبال محصولی که به ما میده اگر ما بگیم این قماره چون سوخت داره اگر من ده دونه بذر سیب بپاشم و فقط دو تا از اونها به بار بشینه پس تکلیف اون هشت دونه دیگه چی میشه این نشون میده شخصیت ما کلن ریسک پذیر نیست یعنی برای تجارت ساخته نشدیم چون تجارت یعنی ریسک پذیری و ثروت اون ور جرات هست جرات یعنی ریسک پذیری درانجام کار برای ریسک پذیری ما باید دارای شهامت عقلانی باشیم شهامت عقلانی هم یعنی دونستن قانون تجارت و انجام اون من حرفم اینه اگر کسی نتونه این کارو انجام بده در تجارت های دیگه هم به مشکل میخوره چون الفبا رو نمیدونه من فکر میکنم ما نباید از ریسک این کار فرار کنیم یا تاثیر محیط تاثیر روانی و المانهای دیگرو پیش بگیریم ما باید انقدر محکم ترید بکنیم که این مساعل جزعی تاثیری تو پیشرفت ما نداشته باشه

mansour.r
July 8th, 2010, 18:22
.......

kamroon
July 8th, 2010, 23:25
سلام
دوست عزیز جناب ARSHAM HEDAYAT من پستهای شما رو به صورت کامل مطالعه می کنم احساس می کنم این تاپیک از همه ما بیشتر به درد شما می خوره خواهش می کنم چند بار مطالبی که اساتید قرار دادند رو مطالعه کنید.
من سعی می کنم در مسیری پیش برم که جناب کسری در این پست
[Only registered and activated users can see links]
هدفگذاری کرده اند.
مطالب ، داستانها و مثالهای که تاکنون درباره قمار گفته شده تداعی رفتارهای ما در فارکس هست. پس این مقوله قمار خیلی مهمه
شما پیگیر مطالب باش خیلی از مسائل برای ما فارکس بازها روشن خواهد شد.

میزبان، چون میتونه فشار روانی به نفر اول وارد کنه و نفر اول را که مهارت بیشتری دارد رو در تصمیم گیریها دچار اختلال کنه و برنده شه

سلام

من اینجوری فکر نمیکنم کسی که حرفه ای باشه بشین پا بازی استراتژی داشته باشه منتظر فرصت هست که دست رو بخونه شرط رو ببره حرف زدن زیاد هم تاثیری نداره چون شما خواه نا خواه وسط این حرفاتون دارید اطلاعات میدید و وضع روانیتون رو نشون میدید اگر طرف حرفه ای باشه از روی تن و لرزش و حرکات شما به دستتون واقف میشه اگرم خیلی بخوایم شلوغ بازی در بیاریم کسی دیگه بازی نمیکنه با شما برای این نمیشه یک نسخه واحد پیچید بستگی داره به سطح دو بازیکن .

دوستان میشه لطف کنید برای من بگید ما چه پلنی رو داریم دنبال میکنیم برای رسیدن به چه هدفی و منبع ما کدوم قمار باز حرفه ای هست و این تجارب رو قرار رو چه بازاری پیاده کنیم ؟ من کمی گیج شدم

پاسخ مثال 2

شما خودتون رو در نظر بگیرید به عنوان مهیمان می خواهید برید جایی قمار کنید ناخواسته استرس و ترس وجود شما رو فرا خواهد گرفت هر چند مهارت دارید ولی این استرس تا پایان بازی به دلیل احتمالات منفی که تو ذهن شما ایجاد میشه با شما خواهد بود و علارقم مهارت به دلیل استرس در پایان بازنده خواهید شد.

نمونه این مثال بازی فوتبال یا بازی های مختلف که در بیشتر مواقع میزبان ضعیف، بازی رو می بره.
چند ماه قبل تو بازیهای والیبال نوجوانان آسیا که ایران میزبان بود این مورد کاملا مشهود بود . نوجوانان ایران تنها 3 ماه عضو تیم ملی شده بودند و بی تجربه با اینکه تو چند بازی باختند ولی در نهایت با کمک قابل وصف تماشاگران قهرمان شدند. مطمئن باشید اگه چین میزبان بود حتما قهرمان میشد چون خیلی سرتر از ایران بود.

نتیجه اینکه ممکنه در مقاطعی به دلیل مهارت، برد با نفر اول باشه ولی در نهایت برنده میزبان خواهد بود. پس مجداا عامل روانی پررنگتر شد و با کمک
شرایط میزبانی مهارت رو شکست داد.

ادامه دارد...

golestanfx
July 9th, 2010, 02:17
بلومبرگ - "براندون آدامز" استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه هاروارد که درس اقتصاد رفتاری ارایه می دهد می گوید : جمعی از بهترین کاندیداها برای استخدام به عنوان تریدر در وال استریت از بین بازیکنان حرفه ای سایت FullTiltPoker.com و سایر سایت های مشابه قمار آنلاین انتخاب می گردند .

سلام به همه دوستان گل سرمایه ای

من فکر می کنم یک مقدار از محدوده و هدف تاپیک داریم فاصله می گیریم قرار شد شرایط یک قمار باز حرفه حالا پوکر مورد بحث قرار دادیم که شباهتش با فارکس زیاد هستش بررسی کنیم!!

یکی از نکات مهمی که در بازار فارکس و پوکر بسیار مهم هماهنگ کردن ذهن با قلب و روح یعنی چی یعنی اینکه وقتی شما تو پوکر نشستی داری بازی می کنی عکس العملی نشون ندی که تابلو بشی برگت چی هستش این مسئله رکن اصلی بازار فارکس هم هست یعنی شما وقتی پوزیشنتون تو ضرر می ره شروع نکنید به عرق ریختن سیگار کشیدن و یا اینکه تو سود می ره کف زدن جان جان گفتن کسی که براش چه سود چه ضرر عادی باشه ریتم کاریش تو بازار رنج از بین نمی ره و هدف خودش که پی روی از استراتژیش هست دنبال می کنه . یک خورده از فضای قمار بازار هم بیایم بیرون حتی حتی در هنرهای رزمی هم کسی که بتونه ارتباط منظمی بین ذهن و قلب و روحش بوجود بیاره می تونه به حریف خودش پیروز بشه هر چند که حریفش از اون عضلانی تر و قویتر باشه

حالا چطور می شه به این نکنه در بازار فارکس رسید . از دیدگاه من با نظم و داشتن دسیپلین کاری و ملکه ذهن کردن استراتژی شمارو وادار می کنه که طبق اصول پیش برید

فضا باز تر کنیم کسی که ارتباط بین ذهن قلب و روحش یکسان و منظم هستش کسی هستش که

می تونه با گرفتن چوب از روی طناب راه بره

می تونه جلو شیر ظاهر بشه باهاش بازی کنه

می تونه ترید به عنوان یک شغل انتخاب کنه

ووو..........

پاینده باشید.

kamroon
July 9th, 2010, 03:27
سلام
دوستان من قصد داشتم موضوع قمار به صورت ریشه ای مورد برسی قرار بگیره و در نهایت ارتباط قمار با فارکس برای ما آشکار بشه تا بتونیم از فنون قمار استفاده کرده و تو فارکس پیروز باشیم.
ظاهرا این موضوع مورد استقبال دوستان قرار نگرفته به همین خاطر من در پست بعدی بحث رو خلاصه کرده و به مهمترین عامل که موجب برد تو قمار و فارکس میشه اشاره خواهم کرد.
در پستهای قبل چند تا از دوستان به این عامل مهم اشاره کرده بودند.

Kasra
July 9th, 2010, 08:40
من شخصا درس های زیادی از صحبت های دوستان در این تاپیک فرا گرفتم ولی مهمترین نکته ای که در مورد این تاپیک برای من جالب بود این است که به نوعی این تاپیک یاد آور تاپیک پرایم است . چون تمام کسانی که در این تاپیک فعالیت و موافقت کردند کسانی هستند که در پرایم به مشکل خورده اند ولی کسانی که منتقد بوده اند تا به حال اسمشان را در تاپیک پرایم ندیده بودیم .
این از نظر روانشناسی خیلی مهم هست که چه بر سر مشتریان این بروکر آمده است که ترید را قمارگونه می بینند ؟
و آیا این مشکلات باعث پخته شدن آنها شده است یا باعث بدبین شدن آنها شده که ترید را قمار می پندارند؟
به نظر من کسانی که با بروکر به مشکل می خورند یک گام از بقیه تریدرها جلو هستند ، چون مدیریت ریسک را در آینده به نحو بسیار بهتر و جامعتری نسبت به تریدری که تا به حال مشکلی با بروکرها نداشته است اعمال میکنند . همانطور که کسی که تا به حال کال نشده باشد نمی تواند به اندازه کسی که بارها طعم کال شدن حساب را داشته موفق باشد .
شاید چیزی که الان میگویم زیاد به این تاپیک مربوط نباشد ولی گام نهایی برای پخته شدن نگاه تریدر به بازار ، آی بی شدن است .
یعنی تا وقتی که شما آی بی نباشید و تعداد زیادی کلاینت را زیر نظر نداشته باشید به دیدگاه عمیقی از فریبهایی که در قالب آموزش وارد این بازار شده است نمی رسید .
تا به حال فکر کرده اید که آموزشگران وابسته به بروکرها و آی بی ها چه دیدگاهی از ترید را تبلیغ میکنند و تریدر خوب را چه کسی میدانند ؟
تحقیر کردن قمار در ترید و مقدس شمردن و زیادی جدی شمردن فارکس از سوی چه کسانی تبلیغ می شود ؟
این روزها در سوپر مارکت کشورهای اروپایی برای اینکه همه سلایق را راضی کنند و با توجه به اینکه تعداد مسلمانان نیز زیاد شده است ، به مقدار زیادی گوشت با ذبح اسلامی پخش می شود .به هر حال باید همه سلایق در بازار راضی شوند و ترید به نوعی روی دیگر سکه قمار است برای کسانی که به دلایل شخصی یا مذهبی نمیخواهند قمار بازی کنند .
در پست های آینده روزی که قمارباز داستان ما سایت بروکرها را نگاه میکرد تعریف میکنم .

ARSHAM HEDAYAT
July 9th, 2010, 23:24
سلام
دوست عزیز جناب ARSHAM HEDAYAT من پستهای شما رو به صورت کامل مطالعه می کنم احساس می کنم این تاپیک از همه ما بیشتر به درد شما می خوره خواهش می کنم چند بار مطالبی که اساتید قرار دادند رو مطالعه کنید.
من سعی می کنم در مسیری پیش برم که جناب کسری در این پست
[Only registered and activated users can see links]
هدفگذاری کرده اند.
مطالب ، داستانها و مثالهای که تاکنون درباره قمار گفته شده تداعی رفتارهای ما در فارکس هست. پس این مقوله قمار خیلی مهمه
شما پیگیر مطالب باش خیلی از مسائل برای ما فارکس بازها روشن خواهد شد.





پاسخ مثال 2

شما خودتون رو در نظر بگیرید به عنوان مهیمان می خواهید برید جایی قمار کنید ناخواسته استرس و ترس وجود شما رو فرا خواهد گرفت هر چند مهارت دارید ولی این استرس تا پایان بازی به دلیل احتمالات منفی که تو ذهن شما ایجاد میشه با شما خواهد بود و علارقم مهارت به دلیل استرس در پایان بازنده خواهید شد.

نمونه این مثال بازی فوتبال یا بازی های مختلف که در بیشتر مواقع میزبان ضعیف، بازی رو می بره.
چند ماه قبل تو بازیهای والیبال نوجوانان آسیا که ایران میزبان بود این مورد کاملا مشهود بود . نوجوانان ایران تنها 3 ماه عضو تیم ملی شده بودند و بی تجربه با اینکه تو چند بازی باختند ولی در نهایت با کمک قابل وصف تماشاگران قهرمان شدند. مطمئن باشید اگه چین میزبان بود حتما قهرمان میشد چون خیلی سرتر از ایران بود.

نتیجه اینکه ممکنه در مقاطعی به دلیل مهارت، برد با نفر اول باشه ولی در نهایت برنده میزبان خواهد بود. پس مجداا عامل روانی پررنگتر شد و با کمک
شرایط میزبانی مهارت رو شکست داد.

ادامه دارد...

kamroon جان سلام میدونم چی میگی استرس همیشه هست کم و زیاد داره اما هست من خودم که تازه شروع به بازی کرده بودم باور کن میلرزید دستم با این که زیاد مبلغ بالا نبود اما بمورور یک چیزو یاد گرفتم اگر نتونم کنترلش کنم اونه که من رو کنترل میکنه خوب استرس رو که نمیشه ازبین برد منم که نمیتونم کنترلمو بدم دستش پس باید مهار بشه اینم فقط با بازی واقعی و زیاد اتفاق میوفته

kamroon جان قربونت برم این تاپیک بدرد من میخوره که توشم اگر برام جالب نبود که پست نمیزدم اما باور کن هر کاری که ریسکش بره بالا قمار نیست خود قمار و قمار باز تعریف داره دسته بندی داره ادم باریسک پایین داره ادم ریسک بالا داره ادم تازه کار داره ادم قدیمی داره کلا دنیایه برای خودش بازی کن تدافعی داره حمله ای داره

kamroon تاپیک خوبی پست های شما برام جالبه من مینویسم هر جایی دیدی داره نظم تاپیک رو بهم میزنه پست هام بگو ننویسم

lord2012
July 10th, 2010, 02:55
از همه دوستان به خاطر مطالب خوبشان تشكر ميكنم

aadaad
July 10th, 2010, 13:48
با سلام
من بیشتر در این سایت از حضور اساتید استفاده میکنم و کمتر پست میزنم
با چند مثال منظورم رو میرسونم:شما در یک روز زمستانی که برف همه جادهها رو پوشونده می خواهید برید مسافرت ماشین(سیستم معاملاتی)شما کهنه و فرسوده است.لاستیکها صاف و یدک هم ندارید بنزین(سرمایه) به اندازه کافی ندارید.نمیدونین تو کارت سوختتون هم چند لیتر بنزین دارید(عدم مدیریت سرمایه) گواهینامه هم تازه گرفته اید(مبتدی هستید)تو این وضعیت شما با سرعت بسیار بالا (لات بالا) و بدون سیستم ترمز درست(حد ضرر) تو جاده حرکت میکنید(معامله میکنید).
مطالب بالا رو خوندید؟
یک سوال:شما رانندگی میکنید یا قمار میکنید؟

hesam.124
July 11th, 2010, 15:55
با سلام به همه رفقا.
دوست عزیز مثال شما برای رانندگی تعریف معنی ریسک را می دهد.
جناب کسری عزیز فکر می کنم در مطالب شما نکته ای نهفته شده که لازم می بینم بگم :
اینکه فرمودید بیشتر دوستان تاپیک پرایم در این تاپیک فعالند به خاطر اینکه بدبینی آنها بسیار تجربه تلخ ولی ارزشمندی است برای آنها که باعث می شود طرف علاوه بر اینکه حواسش به تریدش باشد باید حواسش به بستر سرمایه گذاریش باشه که این خود چشم شخص را نسبت به مساله بیشتر باز می کند.. اما اگه به مساله خوب نگاه کنیم آیا واقعاً بدبینی خوب نیست؟ آیا خوشبینی زیاد از حد خطرناک نیست و فرصت سو استفاده را برای غیر فراهم نمی آورد.
دو حالت مشابه نیز در ترید به این شکل است که اگر ریز به آن نگاه نشود خود خطرناک تر و موجب اشتباهات فاحشی در ترید می شود.
1- بدبینی زیاد از حد که شما از موقعیت عالی که در پیش رویتان است صرف نظر می کنید یا آن فرصت را با کمترین سود ممکن می بندید.
2- خوشبینی زیاد از حد که وقتی شخص به ضرر فرو می رود هنوز خوش بین است که با برگشت روند خود را نجات می دهد و این یعنی فرو رفتن در منجلاب بزرگ.

اما چگونه حد وسط را بگیریم یا بهتره بگم چطور بدبین خوبی باشیم؟
به نظر بنده بدبینی که چشم تریدر را بیشتر باز کند و اعتماد قلبی تریدر را خوش بین نماید بسیار مناسب است.

اما در بحث قمار باز باید بگم که عزیز دل جناب کمرون مباحث خوبی رو مطرح کردن که با توجه به پست ایشان و سوالشان باید بگم که متاسفانه درسته جلوی سیستم خود و یا در منزل خود هستیم ولی باید بدانیم که هم این مائیم که میهمان سفره فارکسیم و بستر متعلق به آنهاست و هم اینکه آنها مطمئناً از ما زبردست ترند. حالا با این شرایط چطور بایستی به میزبان خود که از ما حرفه ای تر و با تجربه تر است رو دست بزنیم.؟؟؟

kamroon
July 11th, 2010, 18:59
سلام
دوستان مثالهای قبل ( 1و2) مراحل ابتدای قمار بود که بین دو نفر اتفاق می افتاد من از ادامه مراحل ابتدای قمار صرفنظر می کنم و مراحل پیشرفته را شروع می کنم.
(از اینجا به بعد قمار رو به فارکس ربط می دهیم.و بروکر رو به عنوان قمار خونه (میزبان)و شما را به عنوان مشتری در نظر می گیریم.)
همه ما می دونیم قمار دو سر داره یه سر برد یه سر باخت .حالا به فرض من که نسبت به فنون قمار آگاهی دارم می آیم یه قمار خونه به صورت قانونی ایجاد می کنم و اسمش رو می زارم کازینو ، بازی ، فارکس ... یا هر چیز دیگه( برنده)
من امتیازی دارم به نام میزبانی که از طریق اون می تونم امتیازهای دیگه از جمله -طرحی پلن معاملاتی با شرایط دلخواه -طراحی بازی با شرایطی 90 درصد بازنده -ایجاد محیطی رویایی برای جذب بازنده ها ... و یه امتیاز ویزه طلایی به نام حقه(تقلب)
ضمنا هر زمان هم دلم خواست قانونی اضافه می کنم تا طرف دیگر قمار ، که مشتری نامیده میشه بازنده باشه.

شما به عنوان مشتری( بازنده) در چه صورت می تونی برنده قمار باشی؟
چند تا از دوستان تو پستهای قبل شرط برنده شدن تو این بازی رو مدیریت سرمایه و یا طبعییت بی چون و چرا از روش معاملاتی خود دونسته بودند.
ولی به نظر من ممکنه شما مقطعی با روشهای ذکر شده و یا روشهای دیگه سود کنید و حتی پولتون رو چند برابر کنید ولی اگه قمار رو ادامه بدید در نهایت بازنده خواهید بود چرا؟ چون رقیب شما بروکر مزیتهای دارد که هر زمان دلش بخواد شما رو با تغییر قوانین متضرر می کنه.

قانون پیپ هانتینگ ، افزایش اسپرد جفت ارزهای eurchf-eurgbp ،قانون عدم هج معاملات و... نمونه این قوانین و شرایط است که بارها توسط بروکرها اعمال شده.
دلیل ایجاد قوانین جدید هم مشخصه چون مشتریها از این روشها سود می کردند.

خوب با این وضعیت،اگه ما موارد بالا رو قبول داریم پس ناخواسته و یا ندونسته تو قمار خونه فارکس قرار گرفته ایم و جایگاهمون هم همون جایگاهی که پسر امیر فارس داشت .
پس چند تا راه بیشتر نداریم :
1- به توصیه لیلاج گوش کنیم و این فارکس بازی رو بزاریم کنار
2- به قول کسری عزیز بریم آیبی بشیم که من شخصا با اون داستانهای که تو ماجرای پرایم دیدم درآمد این شغل رو (آیبی گری) حرام میدونم.
3-مشارکتی بروکر بزنیم (این که بدتر از آیبی گری)از ما بر نمی آید.
4-راهکار نهایی؟
این مورد 4 می تونه افسانه قمار باز حرفه ای باشه یا به عبارت دیگر افسانه فارکس باز حرفه ای

در پایان این پست:
-دوستان اگه ممکنه بحث اینکه فارکس قمار هست یا نیست رو پیش نکشند چون حداقل شرایط و ویزگیها یکی هست.
_از اینکه مطالب کمی پراکنده شده از دوستان عذر می خوام اساتید به بزرگواری خودشون ببخشند.

hesam.124
July 12th, 2010, 13:28
در تکمیل فرمایشات شما کمرون عزیز باید این رو بگم که:
نکته ای که فارکس رو از قمار سخت تر می کنه- اینه که به فرض در قمار اگر بازی بر وفق مراد شما باشد و از مرحله دون پاشی قمار باز حرفه ای رو برویتان بگذرید حال شرایط روحی و روانی طرف به شما امتیاز برد را می دهد(چون او نیز یک انسان است).
ولی در اینجا شما با تشکیلاتی پیچیده مملو از کلک- و فریب و هزار پیچیدگی که رفتار مارکت را غیر قابل پیش بینی می کند و هر حرکت حرکت قبل را نقض می کند طرف هستی. (تازه قوانینی که جناب کمرون ذکر کردند و بروکر بعد از باخت خود وضع می نماید به کنار)

با این شرایطی که بررسی شد حال بر هر دیده عاقل و بالغی نهفته نیست که برای موفق شدن تو این بازار باید جزو خواص بود.
آیا موفقیت قمار بازان قهار که پا در عرصه فارکس گذاشتند جز دید خوبشان به نکته های کلیدی و نهان از چشم بقیه افراد بوده؟

kamroon
July 12th, 2010, 14:09
در تکمیل فرمایشات شما کمرون عزیز باید این رو بگم که:
نکته ای که فارکس رو از قمار سخت تر می کنه- اینه که به فرض در قمار اگر بازی بر وفق مراد شما باشد و از مرحله دون پاشی قمار باز حرفه ای رو برویتان بگذرید حال شرایط روحی و روانی طرف به شما امتیاز برد را می دهد(چون او نیز یک انسان است).
ولی در اینجا شما با تشکیلاتی پیچیده مملو از کلک- و فریب و هزار پیچیدگی که رفتار مارکت را غیر قابل پیش بینی می کند و هر حرکت حرکت قبل را نقض می کند طرف هستی. (تازه قوانینی که جناب کمرون ذکر کردند و بروکر بعد از باخت خود وضع می نماید به کنار)

با این شرایطی که بررسی شد حال بر هر دیده عاقل و بالغی نهفته نیست که برای موفق شدن تو این بازار باید جزو خواص بود.
آیا موفقیت قمار بازان قهار که پا در عرصه فارکس گذاشتند جز دید خوبشان به نکته های کلیدی و نهان از چشم بقیه افراد بوده؟
سلام
واقعا احسنت به شما حسام عزیز
این جمله ای که شما فرمودید دقیقا همون چیزی هست که من منتظر بودم یکی از دوستان اشاره کنه.( با اجازتون من این جمله زیبای شما رو امضای خودم بکنم)
واقعیتش اینه چند وقته به صورت میدانی دارم روی قمار تحقیق می کنم.
تو شهربازی های مختلف رفتار کسانی که قمار می کنند رو بررسی می کنم . جالبه اینه بعد از بررسی بازی و رفتار قمار بازها خودم قمار می کنم
و بعد از چند برد متوالی صاحب قمار خونه(بازی گردون) قانون جدید
می زاره تا تعداد باختهای من بیشتر بشه.
با این تحقیقات احساس می کنم مسیر تاریک فارکس برام روشن شده.
توصیه می کنم دوستان این بازی رو انجام بدهند
یکی از نتایج تحقیقات من این بود تمام کسانی که وارد بازی می شدند
فقط قصد یکبار بازی رو داشتند ولی تعداد بازی این دوستان بیش از 5 بار بود
فرقی هم نمی کرد طرف برده باشه یا باخته باشه.
یکی از این قمار بازها همون سری اون 2000 تومان برد گفت دیگه بازی نمی کنم گذاشت رفت،چند دقیقه بعد به امید برد بیشتر (طمع) برگشت 5000 تومان باخت.
بقیه قمار بازها دفعات اول می باختند و به امید جبران باخت تا جایی که همراهانشون بهشون اجازه میداد ادامه می دادند. باخت پشت سر باخت.
به دوستان توصیه می کنم یه سر به این قمار خونه ها بزنند .
سپاس

hesam.124
July 12th, 2010, 14:30
ممنون از نگاه زیباتون کمرون عزیز
دقیقاً عین تجربه شما رو منم تو شهر بازی دیدم.

پسرخاله من سراغ یک دستگاه بازی که توش پر وسایل بود رفت- آقا هی می زد و می برد - صاحب دستگاه اصلاً اومد گفت این دستگاه خرابه اجازه بازی به اش نداد.

میدونی کمرون جان می خام دنبال راهی باشم که حدس بزنم که حدس مارکت درباره حدس ملت چیه؟
یعنی مارکت می آد حدس می زنه که الان اکثریت غریب به اتفاق فلان حرکت رو می کنن پس باید حرکت بر خلافشون بشه یا باید فلان نشانه را به ملت نشون بدم که به اشتباه بیافتن و به نظرم باید حدس مارکتو در مورد گول زدنمون حدس زد. من خیلی جاها اینو شنیدم که اگه دیدی شرایط زیادی غیر طبیعی رو رواله به اش شک کن....
تو این زمینه اس اس آی رو ابزاری خوب می دیدم ولی جدیداً مطمئنم در آمارش دست می بره (دلیلش هم رو اوردن خیلی افراد به این ابزاره)- چون امکان نداره مثلاً 80 درصد سل کرده باشن و مارکت بریزه- تا چند روز پیش فکر می کردم داستان همون دون پاشیه است که ملت سودی ببرن و دوباره بیان بازی رو ادامه بدن برای ضرر بیشتر ولی خوب که نگاه کردم دیدم خوب اون 20 درصد برنده ممکنه دفعه بعد جزو اون اشخاص باشن. به همین خاطر به آمار اس اس آی سایت های دیگه هم سر زدم و دیدم آمار ها با هم متفاوتند. و خیلی این مساله منو تو فکر فرو برد.....

واقعاً اگر بشه به آمار درست خریداران و فروشندگان دست پیدا کرد شاید یه هالی گریل داشته باشیم.

payammm
July 12th, 2010, 14:40
در تکمیل فرمایشات شما کمرون عزیز باید این رو بگم که:
نکته ای که فارکس رو از قمار سخت تر می کنه- اینه که به فرض در قمار اگر بازی بر وفق مراد شما باشد و از مرحله دون پاشی قمار باز حرفه ای رو برویتان بگذرید حال شرایط روحی و روانی طرف به شما امتیاز برد را می دهد(چون او نیز یک انسان است).
ولی در اینجا شما با تشکیلاتی پیچیده مملو از کلک- و فریب و هزار پیچیدگی که رفتار مارکت را غیر قابل پیش بینی می کند و هر حرکت حرکت قبل را نقض می کند طرف هستی. (تازه قوانینی که جناب کمرون ذکر کردند و بروکر بعد از باخت خود وضع می نماید به کنار)

با این شرایطی که بررسی شد حال بر هر دیده عاقل و بالغی نهفته نیست که برای موفق شدن تو این بازار باید جزو خواص بود.
آیا موفقیت قمار بازان قهار که پا در عرصه فارکس گذاشتند جز دید خوبشان به نکته های کلیدی و نهان از چشم بقیه افراد بوده؟
آفرین بر حسام عزیز .
خوب و درست گفتی که باید جز خواص باشی ولی این خواص چه کسانی هستند .
ببینید هر چیزی یک ذاتی داره که هرچقدر هم که تغییر کنه نمیتونه اونو عوض کنه . هر نوع قمار کردن هم ذات خاص خودش رو داره که باید به درک بالایی از اون ذات برسیم و چون آنرا درک کنیم به فردی خاص تبدیل میشیم.
آیا این رو قبول دارید ؟

hesam.124
July 12th, 2010, 14:53
آفرین بر حسام عزیز .
خوب و درست گفتی که باید جز خواص باشی ولی این خواص چه کسانی هستند .
ببینید هر چیزی یک ذاتی داره که هرچقدر هم که تغییر کنه نمیتونه اونو عوض کنه . هر نوع قمار کردن هم ذات خاص خودش رو داره که باید به درک بالایی از اون ذات برسیم و چون آنرا درک کنیم به فردی خاص تبدیل میشیم.
آیا این رو قبول دارید ؟

پیام جان 100% با حرف شما موافقم
و تمام صحبت من در تایید صحبت شما بوده.
ذات بازار مجموعه ای از قوانینی است که انجام شدنی ولی با تبصره و ماده همراه است. اکثر قوانین را همه می دانند ولی چگونه به تبصره هایش عمل می کنند خدا می دونه.
مثلاً اینکه هر حرکتی یه برگشتی بالاخره داره. ولی رو چه عددی برخواهد گشت - رو چه درصدی- چه زمانی- تا چه مقدار-؟؟؟؟؟
درک ذات بازار در صورتی که اعتقاد اشتباهی برای شخص ایجاد نکند واقعاً نکته کلیدی و ذات بازار است.

payammm
July 12th, 2010, 17:17
پیام جان 100% با حرف شما موافقم
و تمام صحبت من در تایید صحبت شما بوده.
ذات بازار مجموعه ای از قوانینی است که انجام شدنی ولی با تبصره و ماده همراه است. اکثر قوانین را همه می دانند ولی چگونه به تبصره هایش عمل می کنند خدا می دونه.
مثلاً اینکه هر حرکتی یه برگشتی بالاخره داره. ولی رو چه عددی برخواهد گشت - رو چه درصدی- چه زمانی- تا چه مقدار-؟؟؟؟؟
درک ذات بازار در صورتی که اعتقاد اشتباهی برای شخص ایجاد نکند واقعاً نکته کلیدی و ذات بازار است.
درود بر شما حسام جان صحبت بنده هم 100% در تایید حرف شماست ولی فقط میخواهم ریزبینانه تر به این نکته توجه کنیم.
اینکه هر حرکتی یه برگشتی داره جزئی از ذات بازار هست(نه همه ذات اون) ولی از کجا میخواهد شروع شود و رو چه درصدی و تا چه درصدی، از کی و تا کی ، چه مقدار و چگونه ، واقعا حربه هایی هستند که کازینو برای ما درست کرده تا ازش سود ببره.
خوب ببینید بازی حکم و بازی شلم دو بازی نزدیک به هم هستند که ذاتی شبیه هم دارند ولی آیا مثل هم بازی میشوند ؟
خوب یورو دلار و یورو پوند هم خیلی شبیه به همند و غیر از اون حرکت برگشتی شباهتهای ذاتی زیادتری با هم دارند ولی آیا میتوان با آنها به یک گونه برخورد کرد و معاملات را در آنها باز کرد ؟

payammm
July 14th, 2010, 10:31
چرا بیشتر افراد خبره بر روی یک یا چند جفت ارز محدود فعالیت میکنند و به دیگران نیز توصیه اینکار را میکنند ؟

hesam.124
July 14th, 2010, 11:47
چرا بیشتر افراد خبره بر روی یک یا چند جفت ارز محدود فعالیت میکنند و به دیگران نیز توصیه اینکار را میکنند ؟

سلام پیام جان
اتفاقاً جواب این سوال توی همین تاپیک خوابیده.
وقتی یه روشی (مثلث - 123- واگرایی و ....) ارائه می شه و معمولاً عمومیت پیدا می کنه و روی اکثر جفت ارزها استفاده می شه از نظر کارایی برای عموم سیستمی خنثی بلکه ضرر ده خواهد بود. لیک برای افراد خاص یا طراح آن بسیار پر سود می باشد.
چرا؟
چون اولاً شخص طراح و خاص برای سیستم خود از ارزهایی استفاده می کند که روی آنها روانشناسی خاص خود را دارد. ثانیاً رفتار ارزها با یکدیگر متفاوت است. چطور ممکنه یک سیستم رو همه ارزها با تفاوت های زمین تا آسمان برایند مثبت داشته باشه.:blink:
ثانیاً بحث تمرکز پیش می آد که وقتی رشته افکار تقسیم بر چند رفتار متفاوت می شه تمرکز و سلسله رفتاری که شما نسبت به حرکت مارکت دارید نیز از هم گسسته خواهد شد.

یا اصلاً بریم سراغ قمار باز خودمون
آیا قمار باز حرفه ای ما در تمامی قمار ها حرفه ای است ؟
مطمئناً او نیز بین هزار و اندی قمار که شاید آنها را در حد خوبی بلد باشد، سه چهار عدد گل سر سبد برای خود کنار گذاشته است و روی این قمار ها ریسک می کند و سرمایه اش را در معرض حرکت قرار می دهد.

vahhab
July 14th, 2010, 12:29
سلام پیام جان
اتفاقاً جواب این سوال توی همین تاپیک خوابیده.
وقتی یه روشی (مثلث - 123- واگرایی و ....) ارائه می شه و معمولاً عمومیت پیدا می کنه و روی اکثر جفت ارزها استفاده می شه از نظر کارایی برای عموم سیستمی خنثی بلکه ضرر ده خواهد بود. لیک برای افراد خاص یا طراح آن بسیار پر سود می باشد.
چرا؟
چون اولاً شخص طراح و خاص برای سیستم خود از ارزهایی استفاده می کند که روی آنها روانشناسی خاص خود را دارد. ثانیاً رفتار ارزها با یکدیگر متفاوت است. چطور ممکنه یک سیستم رو همه ارزها با تفاوت های زمین تا آسمان برایند مثبت داشته باشه.:blink:
ثانیاً بحث تمرکز پیش می آد که وقتی رشته افکار تقسیم بر چند رفتار متفاوت می شه تمرکز و سلسله رفتاری که شما نسبت به حرکت مارکت دارید نیز از هم گسسته خواهد شد.

یا اصلاً بریم سراغ قمار باز خودمون
آیا قمار باز حرفه ای ما در تمامی قمار ها حرفه ای است ؟
مطمئناً او نیز بین هزار و اندی قمار که شاید آنها را در حد خوبی بلد باشد، سه چهار عدد گل سر سبد برای خود کنار گذاشته است و روی این قمار ها ریسک می کند و سرمایه اش را در معرض حرکت قرار می دهد.

درود بر شما،
كاملا موافقم،

هر قمار باز روش خودش را براي قمار زدن دارد.
هر تريدر هم بايد هالي گريل خودش را پيدا كند. (سالها دل طلب جام جم از ما مي كرد*****آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي كرد)

اصولا طراح يه سيستم، از اون سيستم سود زيادي مي كنه ولي ايا بقيه هم سود مي كنن؟ هر كس بسته به شخصيت خودش بايد دنبال هالي گريل خودش باشه و از تجربه ديگران براي رسيدن به هدف نهايي استفاده كنه.
يكي فقط با يه چارت ساده به هالي گريل مي رسه و يكي با چارت پر از انديكاتور.
شايد با اضافه كردن يه ابزار به يه سيستم و يا كم كردن يه ابزار از يه سيستم بتوان به هالي گريل خود رسيد.
موفق باشيد.

payammm
July 14th, 2010, 14:37
آفرین دقیق زدی وسط هدف . این قمار باز قهار و حرفه ای ما یک پلنی رو در قمارهایش اجرا میکنه .
مثلا هر وقت میبینه طرف مقابلش از ضررهایی که کرده خسته شده و میخواد میدون رو ترک کنه میاد و چندتا برد به طرف مقابلش باج میده تا طرف به بازی رغبت پیدا کنه و بعد ادامه کار تا تمام سرمایه طرف را بالا بکشه .
یا وقتی میبینه طرف مقابل بعد از باختهای متوالی هنوز در پی انتقام هست همچنان به کارش ادامه میده تا این بار نیز تمام سرمایه طرف را بالا بکشه و خیلی ترفندهای روانشناسانه دیگه .
خوب حالا اگر شخصی پیدا بشه که حالات روانی این قمارباز خبره را خوب بداند و بداند که کجا و کی دست به چه عکس العملی میزند داستان چگونه رقم میخورد ؟

Kasra
July 14th, 2010, 15:42
سلام
دوستان مثالهای قبل ( 1و2) مراحل ابتدای قمار بود که بین دو نفر اتفاق می افتاد من از ادامه مراحل ابتدای قمار صرفنظر می کنم و مراحل پیشرفته را شروع می کنم.



به نظر من خیلی بهتر است که مطالبتان را از ابتدا و به صورت تدریجی و کامل بیان کنید ، چون این زحمت شما در سرمایه برای سالها باقی خواهد ماند و این تاپیک در تالار روانشناسی به مثابه تلنگری است بر روان تریدرها . به تعداد تشکرهای زیر پست ها توجه نکنید چراکه عامه پسند ترین عقاید در این بازار محکوم به شکست هستند و سیستم ها و شخصیت های سود ده در انزوا .



- به قول کسری عزیز بریم آیبی بشیم که من شخصا با اون داستانهای که تو ماجرای پرایم دیدم درآمد این شغل رو (آیبی گری) حرام میدونم.



شاید منظورم را خوب بیان نکردم ، من همیشه ترجیح میدهم که مسایل را به روش ساده تری حل کنم . یعنی مثلا وقتی یک مساله ریاضی میبینم ، ابتدا تقلب میکنم و جواب را از حل المسائل نگاه میکنم ، پس از آن از جواب مساله شروع میکنم و برعکس به ابتدا میرسم . وقتی پاسخ برای شما روشن باشد خیلی ساده تر به روش حل مساله دست می یابید.
اینکه گفتم آی بی گری نگاه کاملتری از ترید و روش موفقیت در فارکس به ما می دهد لزوما به این معنا نیست که همه آی بی شویم .
بیاید مسئله موفقیت در فارکس را از آخر نگاه کنیم :
- اولا بدون تعارف و رک خدمتتون عرض کنم که تریدرهای خرده پا و منفرد با روشهای تکنیکال و فاندامنتال در این بازار با اسپرید و لوریج محکوم به فنا هستند . در این مورد بعدا بیشتر توضیح خواهم داد .
- ثانیا این اصل را به خاطر بسپارید که تمام حسابهای فارکس وقتی زمان به بینهایت میل کند به صفر میل میکنند ، یعنی تمام حسابها در نهایت صفر (کال) می شوند .
- ثالثا کسانی که در این بازار سود میکنند جزو این چند دسته هستند :
1- مدیران سایت های خبری و فرومها از طریق فروش تبلیغات
2- آموزش دهنده های فارکس که معمولا روزی خودشان تریدر بوده اند و در حال حاضر یا ترید نمیکنند و یا با سود خود از آموزش تریدهای کوچکی انجام می دهند
3- عروسک های خیمه شب بازی تحلیلگر بازار در شبکه ها و سایتهای معروف (مثلا کتی لین)
4- مدیران سرمایه که روی سرمایه دیگران ریسک میکنند
5- سیگنال فروش ها
6- مارکت میکرها و بروکرها
7- هج فاند ها و کمپانی های بزرگ که با تعداد زیادی تریدر به معامله در بازارها می پردازند و به نوعی مدیریت ریسک را روی اشخاص پیاده میکنند نه پوزیشنها
8- آی بی ها
9- تریدرهای هج کننده سر اخبار یا پیپ هانتر یا روش های دیگری که اکثر بروکرها ممنوع کرده اند و معمولا این تریدرها آواره از این بروکر به آن بروکر هستند و معمولا با بروکرهای تازه کار ترید میکنند .

-----------------------------------------------------------------------------------------------------
دو سال پیش بود که با توجه به این مسایل به این نتیجه رسیدم که ترید را بهتر است به طور غیر مستقیم انجام داد ، یعنی روی انسانها ترید کرد . آن موقع تاپیکی ایجاد کردم به نام "راه حل نهایی موفقیت در فارکس" که هدفش الگو گرفتن از بروکرها و ترید روی بازنده ها و پخش کردن ریسک روی انسانها به عنوان پوزیشن بود ، یعنی کال شدن حساب هر تریدری برای ما به عنوان یک پوزیشن بود و می شد مدیریت ریسک را روی تریدرها پیاده کرد نه روی پوزیشنها . که هدف اصلی آن که نیاز به همکاری و امکانات داشت ناکام ماند . از آنجا اسم تاپیک را عوض کردیم به "تحلیل انتظارات معامله گران " .
منظورم از تعریف کردن این داستان این است که راه های زیادی برای الگو گیری از بازنده ها و برنده های این بازار وجود دارد . الگو گرفتن از بازنده ها لزوما باعث این نمیشد که ما بازنده باشیم . همینطور آنجا که عرض کردم آی بی گری نگاه یک تریدر به بازار و سیستمهای معامله را تکمیل میکند ، می توان آی بی نبود ولی از نگاه آی بی الگو گرفت .
فقط کافی است به هر مسئله ای که می رسید ابتدا تقلب کنید و پاسخ مسئله را نگاه کنید و از این طریق به روش حل مساله دست یابید .
به عنوان مثال :
چند مورد از ویژگی های عمومی یک آی بی ( به غیر از موارد استثنا) این است :
1- معمولا ترید نمیکنند (ترید نکردن خودش به عنوان یکی از استراتژی های سود ده به شمار می آید )
2- معمولا در سایت هایشان بهترین تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال را ارایه می دهند ! (این موضوع را هم در آینده توضیح میدهم که برای ضرر زدن به توده های تریدرها لازم نیست که به آنها تحلیل اشتباه یا آماتور ارایه دهید ، حتی با انتشار بهترین تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال توسط حرفه ای های بازار می توانید از ضرر اکثریت حتی به میزان بیشتر از زمان عدم وجود تحلیل ، مطمئن باشید)
3- آموزش فارکس میدهند حتی به صورت مجانی
4- معمولا از ضرر تریدر ها باطنا راضی هستند . بروکر، آی بی هایی که تراز مشتریانشان مثبت باشد را معمولا تحمل نمیکنند . هرچه ضرر مشتریان یک آی بی بیشتر باشد او در نزد بروکر ارج و قرب بیشتری دارد.
5- اسکالپ را تقبیح میکنند و هر موقع که شما در مورد افزایش اسپرید از آنها سوال کنید میگویند که سود دهی تریدرهای حرفه ای به اسپرید بستگی ندارد و شما را تشویق میکنند که اصولیترید کنید . (در مورد اصولی ترید کردن از نظر آی بی ها ، بروکرها و عوامل آنها مطالب زیادی دارم که به تدریج ارایه خواهم کرد ) و یک مثال میزنند از تریدری خیالی که نزد آنها با لات بالا ترید میکند و ماهانه 200 هزار دلار برداشت دارد و اسکالپ نمیکند و ....

خب به این موارد می توانید سایر ویژگی های یک آی بی را اضافه کنید .
همینطور صورت مسئله را می توان در مورد بروکر در نظر گرفت و حل مساله را از آخر به اول انجام داد .
از دوستانی که می خواهند در مبحث افسانه قمارباز شرکت داشته باشند دعوت میکنم نسبت به مواردی که مطرح شد نظراتشان را بیان کنند . و بگویند که اگر مسئله موفقیت در فارکس را حل شده فرض کنند و از آخر به اول آنرا بررسی کنند به چه نتایجی می رسند .

FARZAD_fa
July 14th, 2010, 16:18
سلام
کسری جان مثل همیشه دقیق ظریف وزیبا مسئله را بیان کردی فقط یک مسئله ممکنه در مورد همه صدق نکنه واون ترید نکردن آیبیها یا آموزش دهنده هاست آیبیها با توجه به حساب های زیادی که زیر دستشون هست کلاینتهای سود گیر را مشخص میکنند ویا روش اونها رو میدزدند یا از روی حساب هاشون کپی میزنند یا در نهایت یه جورائی شریکشون میشن من جائی که حساب داشتم که آیبی قوی هم بود در زمانی که سود میگرفتم کارمند اون شرکت که با من طرح دوستی ریخته بود گفت منو شریک کن ویه مدت با هم شریک بودیم ومن در طی این مدت بیشتر باکارشون آشنا شدم که گاهی اوقات میشد به خاطر اینکه خودش اونجا نمیتونست ترید کنه یک راههائی را به من میگفت که جالب بود پس با توجه به این مسئله واینکه ترید کردن یک نوع اعتیاد به حساب میاد پس نمیشه آیبی ترید نکنه در واقع ترید ضرر ده نمیکنه وهر کسی به نوعی ترید میکنه شما فکر کنید مثلا بروکر ....اگه ببینه یک کلاینت داره که سود عاقلانه وروی حساب میگیره با ریسک به ریوارد مناسب واین سود مستمر هست نمیاد به عنوان یه شخص یا شرکت توی یه بروکر قوی تر حساب باز کنه واز روی اون کپی بزنه اکثرا"میگن که نه ما اینکارو نمیکنیم ولی به نظر من غیر ممکنه اصلا"صرف راه انداختن بروکر به غیر سود کار این مسئله هست یه روز همین دوست آیبیمون با من تماس داشت که کپیری سراغ نداری که با 0.001 ثانیه پوزیشنو بگیره هر چی هم پولش باشه میخوام من که نداشتم وقتی پرسیدم واسه چی میخوای گفت یه مشتری داریم پوزیشن میزنه 100لات و فوری هم میبنده ویه کله هم میره توی سود میخوام کپی بزنم پس ترید نکردن توی این بازار خیلی سخته من وقتی استراتژیم سود ده نمیشه تا بخوام یه استراتژی دیگه پیدا کنم اوایل طاقت نمیاوردم ومعامله میکردم ولی حالا خیلی روی خودم کار کردم که معامله نکنم ولی از از دستم گاهی گداری در میره ولی در مجموع حرفهاتون کامل ودقیق بیان شده امیدوارم همیشه در یاری رسوندن به هم نوعتون موفق باشیدچون با کلمات شما چشم خیلیها باز میشه مگر عشاق در پناه دادار خدا نگهدار.

Kasra
July 22nd, 2010, 20:24
سلام
کسری جان مثل همیشه دقیق ظریف وزیبا مسئله را بیان کردی فقط یک مسئله ممکنه در مورد همه صدق نکنه واون ترید نکردن آیبیها یا آموزش دهنده هاست آیبیها با توجه به حساب های زیادی که زیر دستشون هست کلاینتهای سود گیر را مشخص میکنند ویا روش اونها رو میدزدند یا از روی حساب هاشون کپی میزنند یا در نهایت یه جورائی شریکشون میشن .

درود فرزاد عزیز ،
کاملا با فرمایش شما موافق هستم . شاید درسهایی که انسان با دیدن زیان اکثریت در این بازار می گیره می تونه نگاه تریدر را طوری ارتقا بده که حد اقل بسیاری از تریدهای نا موفق را انجام نده .
در مورد تاثیر آی بی گری بر نگاه معامله گر مطالب دیگری نیز وجود دارد که به تدریج در این تاپیک می نویسم .
در پست بعدی میرویم سراغ یکی از نمونه های موفق استفاده از پوکر در بازار سازی و ترید در یک کمپانی غول پیکر .

به امید موفقیت

Kasra
August 17th, 2010, 12:16
مطلب زیر حاصل ترجمه و خلاصه سازی 5مقاله است که برای ادامه مطلب انتخاب کرده ام .
================================================== =

Joel Greenberg در سن 10 سالگی شروع به قمار بازی کرد .روی میز آشپزخانه زیر نظر چشمان آینده نگر مادربزرگش پوکر را آموخت و ساعت ها به بازی می پرداخت . مبلغ قمار بسیار پایین بود : در حد چند پنی .

[Only registered and activated users can see links]

بعد ها در دوران دانشگاه ، پوکر جزو یکی از ارکان زندگی او و سه نفر از رفقایش شد . این دوستان دانشگاهی بعد ها موسس کمپانی SIG ( مخفف Susquehanna International Group ) یکی از غولهای بازارساز و لیکوییتی پروایدرهای دنیا در فیلادلفیا شدند .
SIG دوران رشد را به سرعت طی کرد به طوری که در 6 دفتر خود در آمریکا بیش از 1500 کارمند دارد و شعباتی نیز در دوبلین ، چین ، هنگ کنگ و سیدنی راه اندازی کرده است.
در سالهای اخیر در بسیاری از کمپانی های وال استریت پوکر نقش مهمی یافته است ولی حکایت SIG خیلی فرق دارد ، در اینجا ، پوکر رکن اصلی و پایه ای شرکت است .
از جمله کتابهایی که خواندن آنها برای تریدرهای شرکت الزامی است کتابهای " Hold ‘Em Poker ([Only registered and activated users can see links]) " و " The Theory of Poker ([Only registered and activated users can see links]) " می باشد . تریدرها یک روز کامل در هفته روی درک مفاهیم و استراتژی های پوکر کار میکنند .
مدیر برنامه های SIG می گوید : " تمام تلاش ما بر این است که به تریدرها آموزش بدهیم که چگونه در شرایط عدم قطعیت ، به درستی تصمیم گیری کنند "

SIG اخیرا تورنمنت پوکر در شعبه دوبلین خود برگزار کرده است تا از طریق آن به استخدام کادر تریدرهای شعبه اروپای خود بپردازد .
Jeff Yass مرد شماره یک SIG و یکی از میلیاردرهای بزرگ دنیا ، ثروت بیکران خود را از راه الهام گیری از پوکر در بازارهای مالی به دست آورده است . او یکی از دوستان دوران دانشگاهی ذکر شده در سطور بالا بود که با کمک دوستان خود امپراتوری SIG را بنا نهاد . او پس از مطرح کردن ایده استفاده از پوکر در دنیای ترید در بازارهای مالی ، به لاس وگاس رفت و برای مدتی به بازی حرفه ای پوکر در کازینو ها پرداخت ،پس از آن بود که SIG متولد شد .
گفته می شود نبوغ Jeff Yass به علت تصمیم گیریهای پی دی پی درست او در شرایط هیجانی و بحرانی بوده است ،شرایطی مشابه در ترید و پوکر .
Jeff Yass و شریکهایش از دوران دانشگاه به خوبی راه استفاده از استراتژی های پوکر را برای مهارت در مقابله با احتمالات ، تئوری بازی (game theory ) و مدیریت ریسک یافته بودند.
Jeff Yass ترید در بازارهای آپشن را نزدیکترین بازار به پوکر میداند چرا که معامله گر در این بازار باید دست بقیه بازیگران (فروشندگان و خریداران ) را بخواند . یک تریدر بازارهای آپشن باید این عملیات را به سرعت انجام دهد و در یک بازار متشنج به سرعت تصمیم گیری کند ، مهارتی که Jeff Yass به خوبی در طی سالیان پوکر بازی به خوبی آموخته بود .
یکی از دوستان نزدیک Jeff Yass در مورد او میگوید :" Jeff دوست ندارد که یک قمار باز باشد ، او ترجیح میدهد کازینو باشد."
SIG تورنمنتهای مکرر پوکر با جوایز نقدی (جایزه 75 هزار دلاری) برگزار میکند تا از این طریق اولا به انتخاب تریدر برای تشکیلات خود بپردازد و ثانیا تمرینی باشد برای تریدرها تا از این طریق قدرت تصمیم گیری آنها تقویت شود . SIG اکیدا به این جمله اعتقاد دارد که : " کسی که در پوکر بازنده باشد ، در ترید نیز بازنده خواهد بود ." آنها Bill Chen ، یکی از ستارگان جام جهانی پوکر را نیز استخدام کرده اند . Bill Chen در سال 1999 دکترای خود را در رشته ریاضی از دانشگاه برکلی گرفته است . او تا به حال در مسابقات پوکر بیش از 1 میلیون دلار برنده شده است .
از آنجا که SIG پوکر و سرمایه گزاری در بازارهای مالی را بسیار شبیه به هم می داند، برگزاری دوره های آموزش پوکر برای کارکنان خود را به طور جدی پیگیری میکند .
تمرین مکرر پوکر در کمپانی و ترید در بازارهای پر استرس ، از اعضای SIG تصمیم سازانی فوق العاده ساخته است که حتی در خارج از بازارهای مالی نیز میدرخشند به عنوان مثال یکی از بنیانگذاران SIG به نام Eric Brooks برای مدتی از کمپانی خارج شد تا به بازی حرفه ای پوکر بپردازد . او در سال 2008 در میان غولهای لاس وگاس مقام قهرمانی مسابقات جام جهانی پوکر 2008 را کسب کرد و جایزه خود را به "موسسه خیریه آموزش تصمیم گیری " که به کودکان دانش تصمیم گیری صحیح را می آموزد ، بخشید .
نقل قول معروفی از Jeff Yass مدیر SIG که دکترای خود را در ریاضیات و اقتصاد از دانشگاهBinghamton گرفته است در کتاب مصاحبه با تریدرهای تاپ آمریکا می گوید :
" من در مورد ترید در بازارهای مالی، از پوکر بسیار بیشتر از کل دوران تحصیل اقتصاد در دانشگاه درس آموختم ."
(شاید اشاره به دورانی است که Jeff Yass یهودی در دوران دانشگاه از کلاسهای خود غیبت میکرد و با دوستان یهودی خود به بازی پوکر می پرداخت . این دوستان یهودی بعدها آمپراطوری SIG را بنا نهادند . جالب است بدانید آنها پول چندانی برای راه اندازی این شرکت نداشتند و سرمایه اولیه این شرکت که در سال اول بیش از 25 کارمند نداشت از راه برنده شدن در قمار در تابستان و تعطیلات به دست آمده بود.)


"افسانه قمارباز"

iran7000
August 17th, 2010, 13:20
با درود

واقعا مقاله بسیار جالبی رو جناب کسری گرامی آماده کردند.

در مورد پوکر اگر دوستان علاقه مند هستند کانالی روی ماهواره هاتبرد هست به نام POKERItalia24 که نحوه بازی های ستارگان پوکر رو نشون می ده. واقعا نقش مدیریت سرمایه و ریسک و روانشناسی رو به وضوح می تونید در این بازی لمس کنید.

اتفاقا دیشب داشت بازی آقای امیر اسفندیاری رو نشون می داد که یکی از ستارگان پوکر هست. سرمایه ایشون از راه پوکر چیزی در حدود $3,500,000 هست.

بیوگرافی ایشون رو می تونید در اینجا ([Only registered and activated users can see links]) مشاهده کنید و هم چنین نتایج مسابقات ایشون رو هم در اینجا ([Only registered and activated users can see links])

شاهرودي
August 17th, 2010, 13:48
مطلب زیر حاصل ترجمه و خلاصه سازی 5مقاله است که برای ادامه مطلب انتخاب کرده ام .
================================================== =

Joel Greenberg در سن 10 سالگی شروع به قمار بازی کرد .روی میز آشپزخانه زیر نظر چشمان آینده نگر مادربزرگش پوکر را آموخت و ساعت ها به بازی می پرداخت . مبلغ قمار بسیار پایین بود : در حد چند پنی .

[Only registered and activated users can see links]

بعد ها در دوران دانشگاه ، پوکر جزو یکی از ارکان زندگی او و سه نفر از رفقایش شد . این دوستان دانشگاهی بعد ها موسس کمپانی SIG ( مخفف Susquehanna International Group ) یکی از غولهای بازارساز و لیکوییتی پروایدرهای دنیا در فیلادلفیا شدند .
SIG دوران رشد را به سرعت طی کرد به طوری که در 6 دفتر خود در آمریکا بیش از 1500 کارمند دارد و شعباتی نیز در دوبلین ، چین ، هنگ کنگ و سیدنی راه اندازی کرده است.
در سالهای اخیر در بسیاری از کمپانی های وال استریت پوکر نقش مهمی یافته است ولی حکایت SIG خیلی فرق دارد ، در اینجا ، پوکر رکن اصلی و پایه ای شرکت است .
از جمله کتابهایی که خواندن آنها برای تریدرهای شرکت الزامی است کتابهای " Hold ‘Em Poker ([Only registered and activated users can see links]) " و " The Theory of Poker ([Only registered and activated users can see links]) " می باشد . تریدرها یک روز کامل در هفته روی درک مفاهیم و استراتژی های پوکر کار میکنند .
مدیر برنامه های SIG می گوید : " تمام تلاش ما بر این است که به تریدرها آموزش بدهیم که چگونه در شرایط عدم قطعیت ، به درستی تصمیم گیری کنند "

SIG اخیرا تورنمنت پوکر در شعبه دوبلین خود برگزار کرده است تا از طریق آن به استخدام کادر تریدرهای شعبه اروپای خود بپردازد .
Jeff Yass مرد شماره یک SIG و یکی از میلیاردرهای بزرگ دنیا ، ثروت بیکران خود را از راه الهام گیری از پوکر در بازارهای مالی به دست آورده است . او یکی از دوستان دوران دانشگاهی ذکر شده در سطور بالا بود که با کمک دوستان خود امپراتوری SIG را بنا نهاد . او پس از مطرح کردن ایده استفاده از پوکر در دنیای ترید در بازارهای مالی ، به لاس وگاس رفت و برای مدتی به بازی حرفه ای پوکر در کازینو ها پرداخت ،پس از آن بود که SIG متولد شد .
گفته می شود نبوغ Jeff Yass به علت تصمیم گیریهای پی دی پی درست او در شرایط هیجانی و بحرانی بوده است ،شرایطی مشابه در ترید و پوکر .
Jeff Yass و شریکهایش از دوران دانشگاه به خوبی راه استفاده از استراتژی های پوکر را برای مهارت در مقابله با احتمالات ، تئوری بازی (game theory ) و مدیریت ریسک یافته بودند.
Jeff Yass ترید در بازارهای آپشن را نزدیکترین بازار به پوکر میداند چرا که معامله گر در این بازار باید دست بقیه بازیگران (فروشندگان و خریداران ) را بخواند . یک تریدر بازارهای آپشن باید این عملیات را به سرعت انجام دهد و در یک بازار متشنج به سرعت تصمیم گیری کند ، مهارتی که Jeff Yass به خوبی در طی سالیان پوکر بازی به خوبی آموخته بود .
یکی از دوستان نزدیک Jeff Yass در مورد او میگوید :" Jeff دوست ندارد که یک قمار باز باشد ، او ترجیح میدهد کازینو باشد."
SIG تورنمنتهای مکرر پوکر با جوایز نقدی (جایزه 75 هزار دلاری) برگزار میکند تا از این طریق اولا به انتخاب تریدر برای تشکیلات خود بپردازد و ثانیا تمرینی باشد برای تریدرها تا از این طریق قدرت تصمیم گیری آنها تقویت شود . SIG اکیدا به این جمله اعتقاد دارد که : " کسی که در پوکر بازنده باشد ، در ترید نیز بازنده خواهد بود ." آنها Bill Chen ، یکی از ستارگان جام جهانی پوکر را نیز استخدام کرده اند . Bill Chen در سال 1999 دکترای خود را در رشته ریاضی از دانشگاه برکلی گرفته است . او تا به حال در مسابقات پوکر بیش از 1 میلیون دلار برنده شده است .
از آنجا که SIG پوکر و سرمایه گزاری در بازارهای مالی را بسیار شبیه به هم می داند، برگزاری دوره های آموزش پوکر برای کارکنان خود را به طور جدی پیگیری میکند .
تمرین مکرر پوکر در کمپانی و ترید در بازارهای پر استرس ، از اعضای SIG تصمیم سازانی فوق العاده ساخته است که حتی در خارج از بازارهای مالی نیز میدرخشند به عنوان مثال یکی از بنیانگذاران SIG به نام Eric Brooks برای مدتی از کمپانی خارج شد تا به بازی حرفه ای پوکر بپردازد . او در سال 2008 در میان غولهای لاس وگاس مقام قهرمانی مسابقات جام جهانی پوکر 2008 را کسب کرد و جایزه خود را به "موسسه خیریه آموزش تصمیم گیری " که به کودکان دانش تصمیم گیری صحیح را می آموزد ، بخشید .
نقل قول معروفی از Jeff Yass مدیر SIG که دکترای خود را در ریاضیات و اقتصاد از دانشگاهBinghamton گرفته است در کتاب مصاحبه با تریدرهای تاپ آمریکا می گوید :
" من در مورد ترید در بازارهای مالی، از پوکر بسیار بیشتر از کل دوران تحصیل اقتصاد در دانشگاه درس آموختم ."
(شاید اشاره به دورانی است که Jeff Yass یهودی در دوران دانشگاه از کلاسهای خود غیبت میکرد و با دوستان یهودی خود به بازی پوکر می پرداخت . این دوستان یهودی بعدها آمپراطوری SIG را بنا نهادند . جالب است بدانید آنها پول چندانی برای راه اندازی این شرکت نداشتند و سرمایه اولیه این شرکت که در سال اول بیش از 25 کارمند نداشت از راه برنده شدن در قمار در تابستان و تعطیلات به دست آمده بود.)


"افسانه قمارباز"
سلام کسری جان
ممنون از مطلب بسیار مفیدت...کتاب تئوری پوکر نوشته اسکلانسکی رو برای علاقه مندان ضمیمه کردم.

[Only registered and activated users can see links]


البته امیدوارم این یکی مثل تاپیک پوکر در تالار ازاد گرفتار قضا بلا نشه:laugh:


موفق باشید. :)

seyyed.ali
August 17th, 2010, 17:53
سلام
بنده امروز براي اولين بار اين تاپيكو باز كردم
و عجيبه كه اين فروم هر گوشش يه گنج خوابيده!!!!!
تاپيك هايي كه با خوندن صفحه آخر مي ري و از صفحه اولش شرو مي كني به خوندن ...

عرض كنم كه از روز اولي كه رفتم سره كلاس فاركس اين سوال توي ذهنم بود كه
چرا اين افرادي كه دارن به ما آموزش ميدن و به عنوان اي بي فعاليت مي كنن
و سيگنال ميفروشن و روي تبديل ارز و خريد و فروش وب ماني و ... سود ميگيرن
(به نوعي صرافي مي كنن)
خودشون تمام اين سرمايه رو كه كم هم نيست وارد بازار فاركس نمي كنن؟ (دليل دارم كه اين كارو نمي كنن)
چرا اين استاد ما كه ادعا مي كنه چند ده هزار دلار توي بازار سرمايه داره ساعت 7 شب پنج شنبه
به جاي گذروندن وقت با خانوادش از كرج مي كوبه پا ميشه مياد تهران كه مثلا ماهي 500 تومن
بگيره؟ (اينم تقريبا دليلمه كه اينا اگر بتونن به راحتي كه تو كلاساشون براي ما تازه كارا عنوان ميكنن پول
در بيارن مطمئنا نميان و با يه سري كله شق سرو كله بزنن تا از هر كدوم 200-100 بچاپن)
چرا؟
خوب جوابشو توي پست 78 آقاي كسري گرفتم
هرچند اصلا دلم نمي خواد با ايشون موافق باشم
ولي نمي شه ناديده گرفت كه پول درآوردن به معناي واقعي كلمه از فاركس كار هر كسي نيست


دوم اينكه بر خلاف نظر اساتيد من كه تو كتم نمي ره! كه هوش و استعداد و پشت كار توي اين بازار
راه گشا نباشه .. (اين رو ديدم كه آقاي وايپر شديدا روش اصرار داشت)

همون طور كه توي پست هاي اول گفته شده بود كه پوكر باز هاي حرفه اي اكثرا جزء تريدرهاي موفق هستن
آيا به خاطر هوش بالاشون نيست؟ و درك و نگاه متفاوتشون به رياضيات و كلا همه چي؟
و همچنين قدرت روانيشون كه يقينا حاصل تجربه و پشتكار و تمرينه؟

در انتها از ديده بنده به عنوان يه كودك در فاركس
اينكه بروكر ها خودشون تريد نمي كنن و از طرفي هم سود مي كنن (كه طبيعيه)
دلايل زيادي داره فكر مي كنم مهمترينش اينكه نمي تونن
بيشتر ماها دانشگاه رفتيم و سره كلاس هايي بوديم كه استادمون پروفسور بوده
استاد سره كلاس با اعتماد به نفس مسائل رو تشريح ميكنه
مسائلي رو كه 30 ساله داره تشريح ميكنه
ولي چنتا از اين اساتيد توي پروژه هاي عملياتي هم نقش دارن؟
چنتاشون قدم از تئوري بلند تر برداشتن و وارد فاز عملي شدن؟ (البته به جز بساز بفروش ها!)

ولي وقتي ميري پلوش و ازش براي مثلا يه مقاله آي اس آي يا يه تز آزمايشگهي
نه چندان ساده و نه چندان پيچيده نظر مي خواي
ميبيني كه مطالب براي طرف زياد هم هضم نشده!!
همين كه يكي از دوستان گفته بود از حرف تا عمل تومني چقدر فرقه (يه همچين مطلبي)

بعدي اينكه ثابت شده كه قدرت خرد جمعي مساله اي انكار نشدنيه
و اين مطلب كه بروكر ها و اي بي ها روش هاي مشتريان سودهشون رو مي دزدن
به صورت غير مستقيم همون خرد جمعيه
يعني شما كافيه بياي بين 10 تا از مشتري هاي سوده يه برآيند بگيري و اون كارو انجام بدي!!!
به خدا!




پا برهنه پريدم وسط بحث
معذرت مي خوام و
ممنون از دوستان به خاطر راهنمايي ها و مطالب فوق العادشون


پ.ن.: بنده رو به خاطر بي اطلاعي و خامي نظراتم ببخشيد

ashkan63
August 19th, 2010, 00:33
در اوایل قرن 20 شخصی در بازار بورس کالای آمریکا ظهور کرد به نام ولیام دلبرت گن . این شخص می توانست نه تنها حرکت بازار را با توان بالای 90 درصد پیش بینی کند بلکه حتی قیمت بالا و پایین هر روز بازار مورد بررسی را ارایه می کرد . اما آنچه جالب توجه بود به این ختم نمی شد . آقای گن می توانست رکود عظیم 1929 ، آغاز ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم و در مورد ریاست جمهوری آمریکا را پیش بینی کند . اما این موارد از شانس بود یا قمار ؟
آقای گن در مصاحبه های خود تاکید فراوان داشت که کار او بر مبنای علم و ریاضیات است . علم و ریاضیات در بازاری که میلیونها نفر در آن مشغول داد و ستداند آیا می تواند ممکن باشد ؟
روال کار : آقای گن بیش از یک دهه از عمر خود را به مطالعه بازار نه با انجام ترید که با دیدن حرکات بازار و مطالعه سال ها حرکت گذشته بازار و نیز مطالعه ریاضیات ساده گذراند . جالب آنکه ایشان تنها توانست در دوران کودکی اش تحصیلات ابتدایی را بگذراند .
سه علل عمده زیان در بازار از نظر ایشان عبارتند از :
1-عدم قرار دادن حد ضرر
2-اورترید
3-کمبود دانش که اصلی ترین علت از نظر ایشان در ضرر دهی است .
"پول همه چیز در زندگی نیست . آنچه اهمیت دارد دانش است . اگر شما میلیون ها دلار پول بدست بیاورید و شخصی از شما آن را بدزدد ، دیگر آن پول مال شما نیست اما هیچ کس نمی تواند دانش شما را بدزدد .
من سی سال بازار را بررسی کردم . حرکت بازار تابع ساده ترین قواعد ریاضی است . هیچ حرکتی بدون علت نیست . آینده عبارت است از گذشته که تکرار می شود . در حقیقت آینده همان گذشته است . با بررسی و دیدن حرکات گذشته بازار می توان حرکات آینده را پیش بینی کرد ."
در بالا بخشی از صحبت های ایشان رو گذاشتم .
واقعیت این است که اکثر افراد در بازار به دنبال پول هستند اما دانش آن را ندارند و صبر کافی برای کسب دانش را نیز ندارند . اگر ایشان ده سال از عمر خود را برای بررسی بازار گذاشته آیا صرف یک سال زمان برای مطالعه بازار وقت زیادی است ؟!
کتاب های زیادی از ایشان بر جای مانده اما برای کسی که واقعآ علاقه دارد تا یاد بگیرد می تواند با جستجوی کوتاهی در اینترنت تمامی مطالب جالب ایشان رو دانلود کنه . اخیرآ ترجمه هایی از کتاب های ایشان رو دیدم اما به شخصه مطالعه کتاب اصلی رو پیشنهاد می کنم چون خیلی فرق هست بین آنچه نویسنده خواسته بگه تا درک افراد . به شخصه یکم از مطالب ایشون رو که خوندم واقعآ هدفم داره جابجا میشه . واقعآ احساس دارم می کنم علم و دانش مخصوصآ تو این حوزه زیباتر از دیدن دلارهایی که جابجا میشه .
تاکید ایشان به اینه که اگه این کتابها و مطالب رو میگه نه برای پول که برای اینه که از گذاشتن علمش برای دیگران لذت می بره .
به دوستم در مورد استادش که سواله چرا اینجوری حتی پنجشنبه ها هم میاد و فارکس درس میده :
"هیچ وقت از کسی که نتونسته از سیستمش پول بدست بیاره ، سیستمی رو نخرید یا هزینه آموزشی پرداخت نکنید !"
ویلیام گن

FARIDIRANIAN
August 21st, 2010, 23:49
سلام به همگي دوستان خوب اين تايپك
راستش من خوب اين تايپك رو با دقت خوندم مخصوصن مطالب جناب كسري ، حسام ،‌وهاب و كامرون عزيز رو و من هم چند تا نكته هست كه بنظرم مي رسه اونها رو مطرح كنم
نكاتي كه البته توسط ديگران هم تو همين تايپك مطرح شده ولي من كلاسيك تر مطرحشون مي كنم
اول بگم كه من هيچوقت تو پرايم حساب نداشتم ولي از 7 ماهه پيش تا 2 ماهه پيش 5 تا حساب رو كال كردم و اين حاب ها هركدام در مراحل اوليه خودشون به شدت در حال رشد بودن تا اينكه يك ضرر محدودي متوجه سود من شده و بعد من در يك حالت رواني وحشتناك در طي كمتر از 24 ساعت هر كدوم اينها رو كال كردم
يعني مثلا 1 ماه رو سود بودم حتي مثلا اصل سرمايه رو دو يا 3 برابر كردم و بعد در كمتر از 24 ساعت كل حساب رو كال كردم
تا پيش از اين نگاهم اين بوده كه من قماربازي هستم در يك بازي عاقلانه
ولي از دو ماه پيش كه اين تايپك شروع شد نگاهم رو عوض كردم به اينكه من عاقلي هستم در اين بازي قمارگونه
و در اين مدت هم با قمار حسابم رو رشد دادم و البته خيلي كم
قرص اعصاب زيادي هم مي خورم كه در مواقع ضرر احساساتي نشم و كل سرمايه رو ....

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 00:06
ولي علي رغم مورد يك
دوم اينكه منظور دقيق قمار رو نفهميدم
آيا قمار يكي كاري كه در ان شانس 50 %‌ است ؟ مثل پرتاب كه؟
يا چيزي كه احتمال برد در آن 10 در صد است و كمتر ؟
يا يعني شغلي كه امنيت شغلي ندارد و چيزي در ان تضمين شده نيست؟

راستش با توجه به رشته ام " اقتصاد و مديريت " من كارآفرينانه به اين ماجرا نگاه مي كنم
براي سنجش ميزان ريسك پذيري افراد آزمايشي بين گروه هاي شغلي مختلف انجام مي شود به اينصورت كه اهدافي را در يك سطح خيلي وسيع مشخص مي كنند و به افراد را از گروه هاي شغلي مختلف يك عدد سكه مي دهند تا اين اهداف را بزنند.

كارمندان ( كساني كه تفكر اب باريكه اي دارند و امنيت شغلي و يك پولي براي آرامش خسيال برايشان خيلي مهم است ) اهداف نزديك را براي زدن انتخاب مي كردند كه زدن آنها در دسترس هم بود

افراد خود اشتغال مثل وكلا ، مهندسين و پزشكان ( بينش خودم رييس خودم ) افراد كمي دورتر را براي زدن انتخاب مي كردند

افراد كارآفرين ، تاجران و بازرگانان و سوداگران بازار سرمايه ( تعريف بينشي خلاصه از اين افراد ندارم بهترين الگو كتاب پدر پولدار پدر بي پول است ) افراد دورتري از دو گروه قبل را مي زدند

و در نهايت قماربازان دورترين اهداف را نشانه مي گرفتند

واقعيت اين است كه تنها در شرايط خاصي مثل ايران با اقتصاد نفتي ودولتي است كه چيزي بنام امنيت شغلي قابل تعريف كردن است و تمام كساني كه شغلي غير از كارمندي انتخاب مي كنند به نوعي ريسك مي كنند
دسته سوم ( مثلن سوداگران بازارهاي سرمايه يعني ماها ) شغل هايي انتخاب كرده ايم كه اصطلاحا به آنها قمارگونه مي گويند
اين چيزي نيست كه از قبل پنهان باشد
اصل در تمامي مشاغل دسته سوم اين است كه 90 درصد مي بازند
نزديك 5 درصد به يك درامد بخور نمير مي رسند و كمتر از 0.01 درصد ثروت هاي عالي بدست مي آورند.

ولي مگر دوستان چيزي غير از اين فكر مي كرده اند؟

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 00:10
ولي مگر مي شود فاركس را بدليل اينكه 90 درصد افراد در ان جزو بازنده ها هستند متهم كرد؟
بله بازار فاركس بازار بسيار خطرناكي است كه حتما بايد 90 درصد و بيشتر در ان بازنده باشند
دليل ان هم كاملا رياضي و علمي است
امروز يك قانون پذيرفته شده است كه " سرمايه گرايش به مركز دارد " يعني در دست افراد معدود و خاصي متمركز مي شود
پس بله پيروز شدن در فاركس كار افراد خاص است ولي مگر اين هم چيز عجيبي است؟
موفقيت در تمامي كارهاي دسته سوم تنها تحت يد افراد خاصي است
حتي موفقيت در مشاغل دسته دوم هم كار همگان نيست
همانطور كه همه نمي توانند كارمند شوند
ولي همه ما حق انتخاب داريم
و با اختيار خودمان فاركس را انتخاب كرده ايم
پس چرا بايد شكست هاي خودمان را گردن بازار بيندازيم؟

vahhab
August 22nd, 2010, 00:12
سلام به همگي دوستان خوب اين تايپك
راستش من خوب اين تايپك رو با دقت خوندم مخصوصن مطالب جناب كسري ، حسام ،‌وهاب و كامرون عزيز رو و من هم چند تا نكته هست كه بنظرم مي رسه اونها رو مطرح كنم
نكاتي كه البته توسط ديگران هم تو همين تايپك مطرح شده ولي من كلاسيك تر مطرحشون مي كنم
اول بگم كه من هيچوقت تو پرايم حساب نداشتم ولي از 7 ماهه پيش تا 2 ماهه پيش 5 تا حساب رو كال كردم و اين حاب ها هركدام در مراحل اوليه خودشون به شدت در حال رشد بودن تا اينكه يك ضرر محدودي متوجه سود من شده و بعد من در يك حالت رواني وحشتناك در طي كمتر از 24 ساعت هر كدوم اينها رو كال كردم
يعني مثلا 1 ماه رو سود بودم حتي مثلا اصل سرمايه رو دو يا 3 برابر كردم و بعد در كمتر از 24 ساعت كل حساب رو كال كردم
تا پيش از اين نگاهم اين بوده كه من قماربازي هستم در يك بازي عاقلانه
ولي از دو ماه پيش كه اين تايپك شروع شد نگاهم رو عوض كردم به اينكه من عاقلي هستم در اين بازي قمارگونه
و در اين مدت هم با قمار حسابم رو رشد دادم و البته خيلي كم
قرص اعصاب زيادي هم مي خورم كه در مواقع ضرر احساساتي نشم و كل سرمايه رو ....

درود بر شما دوست عزيز،
بنده حقير رو بخاطر اين پستم ببخشيد، ولي نگاهي به تاپيك زير، شما رو از شر قرص هاي مهلك اعصاب كه به مرور مغز شما رو از كار خواهد انداخت، راحت خواهد كرد:
[Only registered and activated users can see links]
موفق و پيروز و سربلند باشي دوست عزيز.

پ.ن: يكي از بستگان بسيار نزديكم سال هاست كه از قرص اعصاب استفاده مي كنه، متاسفانه الان تمام خاطرات دوران گذشته رو به ياد نداره و الان كه حدود 45 سال داره، اكثر فيلمها رو كه چند ماه پيش ديده رو به خاطر نمياره و وقتي دوباره پخش مي شه انگار كه اصلا نديده.
من به عنوان يه دوست و يه همكار شديدا توصيه مي كنم كه بيشتر با "كلمات" به درمان بپردازيد كه خداوند هم اولين قسمي كه پيامبرش رو داد، به همين "كلمات" بود.
به قول جناب محمدي:
فاركس يعني طي كردن دوره تكامل شخصيتي به قيمت گزاف. كه بنده هم دارم همين راه رو به بهاء گزاف طي مي كنم.

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 00:24
نتيجه گري حرف ها اين است كه :

1- فاركس و مشاغلي نوع سوم قمارگونه هستند يعني شباهت هاي انكار ناپذيري به قمار دارند يعني كاري احتمال شكست در ان بسيار بسيار زياد است و البته اين چيز جديدي نيست
2- كساني مي توانند تريد شوند كه روحيه و شخصيتي از نوع سوم داشته باشند وگرنه قطعن محكوم به فنا هستند و نه همه و حتي دسته سوم هم لزومن موفق نخواهند بود و براي موفق شدن بيشتر از هر چيزي نيازمند كنترل رواني خود هستند و غلبه بر حرص ،‌طمع - آنچه كه پدر پولدار ان را آرزومندي مي نامد - و شكست را بعنوان جزو ذاتي كار خود بپذيرند و در اين بازي رواني كه هيچ امنيتي ندارد بتوانند به خود اتكا كنند و بر ترسهايشان غلبه كنند و اين هيجان و استرس كم نظير را تحمل كنند

vahhab
August 22nd, 2010, 00:26
ولي مگر مي شود فاركس را بدليل اينكه 90 درصد افراد در ان جزو بازنده ها هستند متهم كرد؟
بله بازار فاركس بازار بسيار خطرناكي است كه حتما بايد 90 درصد و بيشتر در ان بازنده باشند
دليل ان هم كاملا رياضي و علمي است
امروز يك قانون پذيرفته شده است كه " سرمايه گرايش به مركز دارد " يعني در دست افراد معدود و خاصي متمركز مي شود
پس بله پيروز شدن در فاركس كار افراد خاص است ولي مگر اين هم چيز عجيبي است؟
موفقيت در تمامي كارهاي دسته سوم تنها تحت يد افراد خاصي است
حتي موفقيت در مشاغل دسته دوم هم كار همگان نيست
همانطور كه همه نمي توانند كارمند شوند
ولي همه ما حق انتخاب داريم
و با اختيار خودمان فاركس را انتخاب كرده ايم
پس چرا بايد شكست هاي خودمان را گردن بازار بيندازيم؟

درود بر شما.
با جمله اي كه قرمز كردم مخالف هستم،
چون اون افراد خاص هم روزي بين همين افراد عام بودن و با تلاش و پشتكار خود را به دسته 10% رساندن.
همه چيز به خود انسان بستگي داره، تلاش و پشتكار و صبر و اميد، چيز خاصي نيست، تقريبا همه افراد ابزار يكساني دارند و يا بهتر هست اين طور بگيم كه تقريبا تمام ابزارها در دسترس همه هست ولي عده اي كه پشتكار دارند و تلاش بيشتري مي كنن از اون همه ابزار، مقدار مورد نياز رو بر مي دارن و به بهترين شكل استفاده مي كنن و موفق تر هستند.
موفق باشيد.

پ.ن: از دوستان معذرت مي خوام چون فكر مي كنم بحث در مورد اين مورد در اين تاپيك صلاح نبود.

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 00:30
نتيجه گيري اخر :
اگر منظور از قمار در اين تايپك تمام معاني اي باشد كه در بالا ذكر كردم قابل پذيرش است ولي در يك صورت قابل پذيرش نيست و آن هم اين است كه حركت قيمت را كاملا تصادفي بدانيم يعني معتقد به نظريه حركت تصادفي قيمت باشيم كه بنظر من جان مورفي در ابتداي كتاب كم نظريش به خوبي جواب كساني كه معتقد به اين نظريه هستند را داده است
ولي از نظر رواني بايد بپذيريم كه هر پوزيشن ما حتي دقيق ترين آنها ممكن است منجر به ضرر شود يعني در عمل براي موفقيت در فاركس بايد به نظريه حركت تصادفي قيمت پايبند باشيم و در اين صورت ما به نوعي فمارباز محسوب مي شويم
هرچند قيمت به صورت تصادفي حركت نمي كند

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 00:36
درود بر شما دوست عزيز،
بنده حقير رو بخاطر اين پستم ببخشيد، ولي نگاهي به تاپيك زير، شما رو از شر قرص هاي مهلك اعصاب كه به مرور مغز شما رو از كار خواهد انداخت، راحت خواهد كرد:
[Only registered and activated users can see links]
موفق و پيروز و سربلند باشي دوست عزيز.

پ.ن: يكي از بستگان بسيار نزديكم سال هاست كه از قرص اعصاب استفاده مي كنه، متاسفانه الان تمام خاطرات دوران گذشته رو به ياد نداره و الان كه حدود 45 سال داره، اكثر فيلمها رو كه چند ماه پيش ديده رو به خاطر نمياره و وقتي دوباره پخش مي شه انگار كه اصلا نديده.
من به عنوان يه دوست و يه همكار شديدا توصيه مي كنم كه بيشتر با "كلمات" به درمان بپردازيد كه خداوند هم اولين قسمي كه پيامبرش رو داد، به همين "كلمات" بود.
به قول جناب محمدي:
فاركس يعني طي كردن دوره تكامل شخصيتي به قيمت گزاف. كه بنده هم دارم همين راه رو به بهاء گزاف طي مي كنم.

گنج عضويت در اين سايت ها راهنمايي گرفتن و راهنمايي شدن از افرادي مثل شماست
هم بخاطر مطالبتون كه در اين سايت از انها بهره هاي بسيار بردم تشكر مي كنم و هم بخاطر راهنماييتون
من هم واقعن اميدوارم كه بتونم از شر اين قرص ها رها بشم و البته با پشتكار و ايمان چنين چيزي شدني است

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 00:41
درود بر شما.
با جمله اي كه قرمز كردم مخالف هستم،
چون اون افراد خاص هم روزي بين همين افراد عام بودن و با تلاش و پشتكار خود را به دسته 10% رساندن.
همه چيز به خود انسان بستگي داره، تلاش و پشتكار و صبر و اميد، چيز خاصي نيست، تقريبا همه افراد ابزار يكساني دارند و يا بهتر هست اين طور بگيم كه تقريبا تمام ابزارها در دسترس همه هست ولي عده اي كه پشتكار دارند و تلاش بيشتري مي كنن از اون همه ابزار، مقدار مورد نياز رو بر مي دارن و به بهترين شكل استفاده مي كنن و موفق تر هستند.
موفق باشيد.

پ.ن: از دوستان معذرت مي خوام چون فكر مي كنم بحث در مورد اين مورد در اين تاپيك صلاح نبود.

خوب بگذاريد من با اين جمله ي شما كاملا موافقت كنم ، منظور من از افراد خاص دقيقن همين افراد هستند
بگذاريد شفاف تر بگويم
من به نظريه حق انتخاب اعتقاد دارم
بر اين اساس كسي نابغه مادرزاد نيست بلكه خود را نابغه مي كند
بعبارت دقيقتر پتانسيل نابغه بودن و خاص بودن در همه ي انسان ها وجود دارد فقط بايد با مواردي كه شما هم فرموديد انها را بالفعل كرد
اين نكته هم ضروري است كه كسي كه در فاركس و يا در هر زمينه اي ديگر شكست مي خورد ممكن است در زمينه اي ديگر جزو افراد خاص گردد پس حتي زمينه موفقيت هم انتخابي است و به روحيه و شخصيت بستگي دارد

amir_aaa2007
August 22nd, 2010, 00:44
دوستان سلام...
کسی راجع به usdchf و eurjpn نظری ندارن هر دو را خرید دارم و هر کدوم حدود 300 پیژ تو ضررن ..ممنون

agaz
August 22nd, 2010, 01:12
دوستان سلام...
کسی راجع به usdchf و eurjpn نظری ندارن هر دو را خرید دارم و هر کدوم حدود 300 پیژ تو ضررن ..ممنون

ببخشيد تاپيك رو اشتباه گرفتيد

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 01:18
دوستان سلام...
کسی راجع به usdchf و eurjpn نظری ندارن هر دو را خرید دارم و هر کدوم حدود 300 پیژ تو ضررن ..ممنون

دوست عزيز فكر نكنم سوال شما مربوط به اين تايپك باشه
مگر اينكه بپرسيد چرا معامله را انقدر باز گذاشته ايد كه در 300 پيپ ( ؟!) ضرر رفته
مگر معامله را در تايم فريم هفتگي باز كرده ايد؟
احتمالن مشكل شما عدم توانايي بستن پوزيشن ضرر ده است
كه در ان صورت بهتر است سوال خود را در اين تايپك مطرح كنيد :
[Only registered and activated users can see links]
در آنجا بحث خوبي هم در اين مورد باز شده بين عليرضا و پيام
براي راهنمايي بيشتر بايد بگوييد كه معامله خود را در چه قيمتي باز كرده ايد
چون به احتمال زياد هر دوي اين ارزها در اين هفته در روند صعودي قرار مي گيرند ولي اين روند صعودي احتمالن از دوشنبه آغاز نمي شود و به احتمال زياد در طي يكي دو روز هم 300 پيپ صعود نمي كنند

mojtaba0711
August 22nd, 2010, 02:09
......رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود....
با سلام خدمت تمام اساتید و دوستان
اولین شرط در فارکس طمع نکردن است، شما در هر بازارومعامله ایی که وارد میشوید فرق نمی کند پوشاک ، طلا و.... در اولین روزها شاگردی بایستی کنید وکسب تجربه، تا چم وخم بازار در دستتان آید.فارکس که دیگه جای خود دارد به گفته تمام بزرگان و اساتید پر استرس ترین شغل دنیاست،متاسفانه برخی از دوستان فکر میکنند باخواندن دو ،سه تا جزوه وکتاب بایستی به سود های بسیار بالایی برسند و این طرز فکر زمانی که عملی نشد (قصد بی احترامی به هیچ بزرگی نیست،صریح بودن من رو ببخشید)شروع به بد گویی بازار میکنند در صورتی وقتی وارد مذاکره با اونها میشیم به عواملی مثل طمع و... بر میخوریم .البته خصلت ما انسانها اینطوری که واسه توجیهه عملکرد منفی مون از زمین تا آسمان را زیر سوال میبریم.اگر دلیل حرکت وروند بازار را پیدا کنیم اونوقته که نظرمون عوض میشه...
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه پایان رسیدن

ایزد منان یارتون

FARIDIRANIAN
August 22nd, 2010, 14:55
در اوایل قرن 20 شخصی در بازار بورس کالای آمریکا ظهور کرد به نام ولیام دلبرت گن . این شخص می توانست نه تنها حرکت بازار را با توان بالای 90 درصد پیش بینی کند بلکه حتی قیمت بالا و پایین هر روز بازار مورد بررسی را ارایه می کرد . اما آنچه جالب توجه بود به این ختم نمی شد . آقای گن می توانست رکود عظیم 1929 ، آغاز ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم و در مورد ریاست جمهوری آمریکا را پیش بینی کند . اما این موارد از شانس بود یا قمار ؟
آقای گن در مصاحبه های خود تاکید فراوان داشت که کار او بر مبنای علم و ریاضیات است . علم و ریاضیات در بازاری که میلیونها نفر در آن مشغول داد و ستداند آیا می تواند ممکن باشد ؟
روال کار : آقای گن بیش از یک دهه از عمر خود را به مطالعه بازار نه با انجام ترید که با دیدن حرکات بازار و مطالعه سال ها حرکت گذشته بازار و نیز مطالعه ریاضیات ساده گذراند . جالب آنکه ایشان تنها توانست در دوران کودکی اش تحصیلات ابتدایی را بگذراند .
سه علل عمده زیان در بازار از نظر ایشان عبارتند از :
1-عدم قرار دادن حد ضرر
2-اورترید
3-کمبود دانش که اصلی ترین علت از نظر ایشان در ضرر دهی است .
"پول همه چیز در زندگی نیست . آنچه اهمیت دارد دانش است . اگر شما میلیون ها دلار پول بدست بیاورید و شخصی از شما آن را بدزدد ، دیگر آن پول مال شما نیست اما هیچ کس نمی تواند دانش شما را بدزدد .
من سی سال بازار را بررسی کردم . حرکت بازار تابع ساده ترین قواعد ریاضی است . هیچ حرکتی بدون علت نیست . آینده عبارت است از گذشته که تکرار می شود . در حقیقت آینده همان گذشته است . با بررسی و دیدن حرکات گذشته بازار می توان حرکات آینده را پیش بینی کرد ."
در بالا بخشی از صحبت های ایشان رو گذاشتم .
واقعیت این است که اکثر افراد در بازار به دنبال پول هستند اما دانش آن را ندارند و صبر کافی برای کسب دانش را نیز ندارند . اگر ایشان ده سال از عمر خود را برای بررسی بازار گذاشته آیا صرف یک سال زمان برای مطالعه بازار وقت زیادی است ؟!
کتاب های زیادی از ایشان بر جای مانده اما برای کسی که واقعآ علاقه دارد تا یاد بگیرد می تواند با جستجوی کوتاهی در اینترنت تمامی مطالب جالب ایشان رو دانلود کنه . اخیرآ ترجمه هایی از کتاب های ایشان رو دیدم اما به شخصه مطالعه کتاب اصلی رو پیشنهاد می کنم چون خیلی فرق هست بین آنچه نویسنده خواسته بگه تا درک افراد . به شخصه یکم از مطالب ایشون رو که خوندم واقعآ هدفم داره جابجا میشه . واقعآ احساس دارم می کنم علم و دانش مخصوصآ تو این حوزه زیباتر از دیدن دلارهایی که جابجا میشه .
تاکید ایشان به اینه که اگه این کتابها و مطالب رو میگه نه برای پول که برای اینه که از گذاشتن علمش برای دیگران لذت می بره .
به دوستم در مورد استادش که سواله چرا اینجوری حتی پنجشنبه ها هم میاد و فارکس درس میده :
"هیچ وقت از کسی که نتونسته از سیستمش پول بدست بیاره ، سیستمی رو نخرید یا هزینه آموزشی پرداخت نکنید !"
ویلیام گن

نكته اي به ذهنم رسيد كه براي تكميل صحبت هاي اين دوست عزيز بگويم من با كليات صحبت ايشان موافقم ولي بنظرم در مقدمات صحبتهايشان اطلاعاتي را گفته اند كه غلط است
در مورد گن حرف و حديث فراوان است واقعيت اين است كه همانطور كه مي گوييد او تريدري افسانه اي بود بسياري نيز خلاف اين مي گويند از جمله پسرش كه بطور كل منكر درامد داشتن پدرش از بازارهاي مالي شد و گفت كه پدرش تنها از طريق آموزش ونوشتن كتاب گذران زندگي مي كرده است. مدركي نيز دال بر اثبات افسانه اي بودن گن نيست غير از صحبتهاي شفاهي تعدادي از دوستانش كه ناشران كتابهايش نيز بوده اند.
گن نيز هيچوقت سقوط وال استريت را پيشبيني نكرد تنها كسي كه به صراحت اين سقوط و تاريخ دقيق ان را پيشبيني كرد راجر بابسون استاد آلن اندري بود. اليوت نيز صعود بازارهاي مالي بعد از 1933 را پيشبيني كرد ( در اين باره به كتاب جان كنت گالبرايت بنام سقوط بزرگ مراجعه كنيد )
در ضمن براي اثبات افسانه اي بودن افراد لازم نيست افسانه نيز ببافيم كه گن آغاز ورود آمريكا به جنگ جهاني دوم و انتخابات رياست جمهوري را نيز پيشبيني كرد. اين صحبت خيلي خيلي خيلي باورنكردني و عجيب است. :oالبته جاي بحث در اين مورد اين تايپك نيست وگرنه در مورد روزولت و ترومن بيشتر توضيح مي دادم

اولين كسي كه با مدارك روشن درامد مليون دلاري وي از بازارهاي سهام روشن است آلن اندري است و اين افراد زياد هستند . از جمله نيكولاس دارواس با كتاب خاطرات معروفش
ولي چرا بايد براي اثبات سود ده بودن بازارهاي مالي سراغ اين افراد و يا حتي افرد مطرحي مثل مورفي ،‌ نيسون ، ديمارك ،‌ ماينر و ... برويم كه تريد شغل اول آنها نيست؟
شواهد روشن تري وجود دارند : در بين 100 نفر ثروتمند اول دنيا تنها خانواده والتون است كه ثروتش را از راهي غير از سهام بدست اورده است.
در بين 10 نفر ملياردر اول جهان نيز تنها 3 نفر هستند كه قبل از سرمايه گذار بودن كارافرين هستند و 7 نفر ديگر تمامي ملياردها دلار ثروت خود را از طريق سرمايه گذاري در بازارهاي مالي كسب كرده اند از جمله كارلوس اسليم ثروتمندترين مرد جهان
بيل گيتس مشهور نيز كه كارافرين است ثروت خود را مديون رشد 100 برابري سهام مايكروسافت در بين سالهاي 1984 تا 1994 است.

Kasra
August 22nd, 2010, 23:08
برای ادامه تاپیک مقاله زیر را ترجمه و تلخیص نموده ام . اسم مقاله Why Wall Street Is Recruiting Poker Players است .
===========================================
از سال 1980 تا کنون پرطرفدار ترین و تاپ ترین فرصت های شغلی آمریکا توسط وال استریت ارائه شده است و طبق روال تاریخی تنها 3 راه برای استخدام افراد در وال استریت وجود داشته است :
1- پارتی 2- داشتن مدرک تحصیلی تاپ 3- تجربه بیزنسی منحصر به فرد

ولی در حال حاضر به طور فزاینده ای این ملاک ها برای استخدام تغییر کرده است ، هم اکنون کمپانی ها به دنبال افرادی با مهارت های متفاوت از قبل میگردند : تخصص در پوکر

[Only registered and activated users can see links]

بر خلاف داشتن پارتی و مدارک عالی تحصیلی که به سختی کارایی شخص را در شغل مورد نظر تضمین می کنند ، مهارت در پوکر یکی از بهترین نشانه های قدرت افراد در فکر کردن و تصمیم گیری صحیح در شرایط تحت فشار می باشد .
اخیرا لس آنجلس تایمز در مقاله ای از تکاپوی شدید شرکت های وال استریت برای تعقیب و شناسایی متخصصین پوکر پرده برداشت .در آنجا Danon Robinson یکی از شرکای شرکت Toro Trading می گوید " اگر کسی در پوکر موفق باشد با احتمال بسیار بالایی در این حرفه نیز موفق می شود " .
"آرون براون" یکی از مدیران هج فاند ها می گوید "ترید در وال استریت مستلزم این است که شخص در زمینه مدیریت و روشهای مواجهه با ریسک به حد کمال رسیده باشد که رسیدن به این حد از مهارت بسیار سخت است مگر اینکه در دوره ای از زندگی خود قمار باز بوده باشید ."

از بخت خوب کمپانی های وال استریت ، اخیرا اقبال عمومی به سمت پوکر بسیار زیاد بوده است . گزارش ها حاکی از آن است که پوکر بازان 18 تا 49 ساله 27 درصد افزایش پیدا کرده اند . لس آنجلس تایمز گزارش میدهد که در سال 2009 بیش از 6 میلیون و 800 هزار نفر لا اقل یک دست پوکر پولی به صورت آنلاین بازی کرده اند که نسبت به مدت مشابه سال 2008 به میزان 28 درصد افزایش داشته است و همچنین 3 برابر تعداد کل بازیکنان سال 2005 بوده است . از دیدگاه وال استریت این افزایش اقبال عمومی به سمت پوکر امیدواری بیشتری برای پیدا کردن حرفه ای ها به وجود آورده است کسانی که بتوانند بر سر مبالغ بالاتری شرط بندی کنند و هنگام مواجهه با ضررهای بزرگ بتوانند عکس العمل بهتری نشان دهند .

"افسانه قمار باز"

Kasra
August 27th, 2010, 04:25
خواستم نکته ای را خدمت دوستان عرض کنم که با اینکه به موضوع تاپیک زیاد مربوط نمی شود ولی بدون شک برای بسیاری از دوستان جالب خواهد بود .
همانطور که شاید در جریان باشید شرکت کردن ایرانی ها در کازینوها و میزهای پوکر که به صورت آنلاین فعالیت میکنن به خاطر تحریم ممنوع است (یاد آور ممنوعیت معامله ایرانیان در بروکرهای درست حسابی) .
اما نکته تاسف انگیز این است که اصولا این بازی ریشه کاملا ایرانی دارد و دنیای غرب این بازی را از ما به ارث برده است .

به قسمتی از متن دایره المعارف Wikipedia در مورد تاریخچه پوکر توجه کنید :

Poker closely resembles the Persian game of As Nas, though there is no specific description of nas prior to 1890.[2] In the 1937 edition of Foster's Complete Hoyle, R. F. Foster wrote: "the game of poker, as first played in the United States, five cards to each player from a twenty-card pack, is undoubtedly the Persian game of as nas."

تاریخ نویسان غربی معتقدند که این بازی از ریشه بازی ناس ایرانیان است که توسط دریانوردان ایرانی در نیواورلئان به دریانوردان آمریکایی و انگلیسی تعلیم داده شد و از آن زمان روند تکاملی خود را طی کرد و به شکل فعلی آن درآمد .
بازی پوکر که اکثرا معتقدند یکی از پر استراتژی ترین بازی های ابداع شده برای کارت هست در حقیقت ورژن تغییر یافته بازی آس ناس بوده که قبل از قرن هیجدهم در ایران که اون موقع پرشیا شناخته می شده، بین مردم متمول و اشرافی مخصوصا درباریان رایج بوده.
این بازی بعدا به غرب منتقل می شه و به نام پوکر معروف می شه. در قرن هیجدهم بازی آس ناس یکی از رایج ترین بازی های کارتی در غرب میشه و به دلایلی که خیلی مشخص نیست برای حدود صد سال از رواج می افته ولی با شروع قرن بیستم رونق خودشو بیشتر از قبل پیدا می کنه و مخصوصا بین مردم کوچه بازار آمریکا بسیار مرسوم میشه.
نمونه ی کارتهای اون زمان ایران رو در زیر می بینید :

[Only registered and activated users can see links]

ashkan63
August 29th, 2010, 17:57
دوست عزیز برخلاف صحبت های شما ، اتفاقآ پسر آقای گن خودش یکی از تریدرهای برجسته اون زمان شد که به کار تالیف چند کتاب هم دست زد . آقای گن در نوشته هایش تاکید داشت که فرزندش به بسیاری از موارد روش ترید اصولی دست یافته هرچند هنوز راه زیادی را برای موفقیت دارد .
به هر حال اینکه ما به خاطر عدم مطالعه صحیح نسبت به افرادی برتری آنها را زیر سوال ببریم روش صحیحی نیست . پیشنهاد می کنم کتاب های زیر را مطالعه و در آن خوب بنگرید :
"45 year is wall street"
"how to make profits in commodities"
"my forcasting method"
سه کتاب فوق از تالیفات آقای گن هستند .
پیشنهاد میکنم کتاب عظیم آقای جان مورفی را نیز مطالعه کنید "Technical Analysis of the Financial Markets"
ان شاالله که ایشان رو حداقل به عنوان یک تریدر برتر قبول دارید که تاریخچه تریدهای همین اواخر ایشان نیز در دسترس است . ببینید ایشان در مورد روش اصولی کار و مخصوصآ آقای گن چه گفته اند .
اگر اقناع نشدید به مطالعه دو جلد کتاب آقای میکولا با عنوان "Gann's Scientific Methods Unveiled" بپردازید . این دو کتاب عظیم حاصل سالها تلاش در بررسی روش کار آقای گن در شاخه نجومی آن می باشد که با نمودار قیمت ارزها به ارایه نمونه های بدیعی پرداخته است.
دوست عزیز عدم رسیدن به جایگاه دیگران دلیل بر تاختن به آنها نیست . باید از آنها آموخت .
برای دوستان دیگر هم مطالعه کتب فوق را برای ترید موفق تر پیشنهاد می کنم .
اگر این کتب دیدتان را به ترید و از آن عظیم تر زندگی بهبود بخشند مایه خوشحالی است.

ashkan63
August 29th, 2010, 18:18
نكته اي به ذهنم رسيد كه براي تكميل صحبت هاي اين دوست عزيز بگويم من با كليات صحبت ايشان موافقم ولي بنظرم در مقدمات صحبتهايشان اطلاعاتي را گفته اند كه غلط است
در مورد گن حرف و حديث فراوان است واقعيت اين است كه همانطور كه مي گوييد او تريدري افسانه اي بود بسياري نيز خلاف اين مي گويند از جمله پسرش كه بطور كل منكر درامد داشتن پدرش از بازارهاي مالي شد و گفت كه پدرش تنها از طريق آموزش ونوشتن كتاب گذران زندگي مي كرده است. مدركي نيز دال بر اثبات افسانه اي بودن گن نيست غير از صحبتهاي شفاهي تعدادي از دوستانش كه ناشران كتابهايش نيز بوده اند.
گن نيز هيچوقت سقوط وال استريت را پيشبيني نكرد تنها كسي كه به صراحت اين سقوط و تاريخ دقيق ان را پيشبيني كرد راجر بابسون استاد آلن اندري بود. اليوت نيز صعود بازارهاي مالي بعد از 1933 را پيشبيني كرد ( در اين باره به كتاب جان كنت گالبرايت بنام سقوط بزرگ مراجعه كنيد )
در ضمن براي اثبات افسانه اي بودن افراد لازم نيست افسانه نيز ببافيم كه گن آغاز ورود آمريكا به جنگ جهاني دوم و انتخابات رياست جمهوري را نيز پيشبيني كرد. اين صحبت خيلي خيلي خيلي باورنكردني و عجيب است. :oالبته جاي بحث در اين مورد اين تايپك نيست وگرنه در مورد روزولت و ترومن بيشتر توضيح مي دادم

اولين كسي كه با مدارك روشن درامد مليون دلاري وي از بازارهاي سهام روشن است آلن اندري است و اين افراد زياد هستند . از جمله نيكولاس دارواس با كتاب خاطرات معروفش
ولي چرا بايد براي اثبات سود ده بودن بازارهاي مالي سراغ اين افراد و يا حتي افرد مطرحي مثل مورفي ،‌ نيسون ، ديمارك ،‌ ماينر و ... برويم كه تريد شغل اول آنها نيست؟
شواهد روشن تري وجود دارند : در بين 100 نفر ثروتمند اول دنيا تنها خانواده والتون است كه ثروتش را از راهي غير از سهام بدست اورده است.
در بين 10 نفر ملياردر اول جهان نيز تنها 3 نفر هستند كه قبل از سرمايه گذار بودن كارافرين هستند و 7 نفر ديگر تمامي ملياردها دلار ثروت خود را از طريق سرمايه گذاري در بازارهاي مالي كسب كرده اند از جمله كارلوس اسليم ثروتمندترين مرد جهان
بيل گيتس مشهور نيز كه كارافرين است ثروت خود را مديون رشد 100 برابري سهام مايكروسافت در بين سالهاي 1984 تا 1994 است.

غیر از پاسخی که برای این توضیحات دوستم ارایه کردم در مورد عدم توان پیشگویی ریزش عظیم سال 1929 فراموش کردم به این نکته اشاره کنم که غیر از آقای گن ، شخصی به نام Jesse L. livermore نیز بهاین نتیجه رسیده بود که بازار در شرف سقوطی عظیم است . متاسفانه با وجود اینکه ایشان به بسیاری از اصول ترید علمی دست یافته بودند به دلیل عدم درک صحیح از بدیهیات مدیریت سرمایه بارها سرمایه چند صد هزار دلاری خود را از دست داده و دوباره جمع کردند . ایشان در هتل محل اقامت خود در میان سالی به دلیل مسایل خانوادگی خود کشی کردند . با جستجوی ساده ای در ویکیپدیا میتوانید زندگینامه مختصری از ایشان بیابید .
"بازار در دستان آنهایی است که علم دارند همانند زندگی ."

goodgirles
August 29th, 2010, 18:18
وقت سحر رسيده و مردي قمار باز-از «برد و باختگاه» سوي خانه ميرود
اين بي ستاره مرد-
وين پاكباخته-
اندوهگين و مست بكاشانه ميرود
دلمرده ميخزد
ديوانه ميرود
***
يكماه پيش دختر مرد قمار باز-
همراه اشكها-
با حالتي نژند-
ميگفت:اي پدر!
هر روز در حياط دبستان ميان جمع-
ياران همكلاس بمن طعنه ميزنند
كاين ژنده پوش دختر غمگين چه بينواست
كس با خبر نشد
او كيست از كجاست
***
ياران همكلاس من از ساغر غرور
مستند،مست ناز
اما نصيب دختر تو سر فكند گيست
واي اين چه زندگيست؟
***
آن بي ستاره مرد
در چشمهاي دختر اندوهگين خويش-
لختي نگاه كرد
اشكي زديده ريخت
گفتا كه:اي شكوفه ي اميد وآرزو
بس كن،سخن مگو
اندوهگين مباش
دردانه دخترم
ماه دگر بجامه ي نو پيكر ترا-
زيبنده ميكنم
وين چشمهاي غمزده را چون ستارها-
تابنده ميكنم
***
ماه دگر رسيد و پدر باهزار اميد-
با دسترنج خويش-
ميرفت تا به وعده ي پيشين وفا كند
اما ميان راه-
لختي درنگ كرد
باخويش جنگ كرد
افسوس عاقبت-
انديشه اي سياه،پدر را زراه برد
در عالم خيال-
انديشه كرد تاكه فزوني دهد به مال
ميخواست تا كه خانه ي دولت بنا كند
وز رنج بيشمار-
خود را رها كند
***
ابليس در روان و تن مرد،كار كرد
وآن بي ستاره مرد-
عزم قمار كرد
***
در ساعتي دگر
آن مرد خود فريب-
چشمش بخالهاي ورق بود و هر زمان-
در خاطرش ز غصه ي دختر حكايتي
رنگش پريده بود وزهر باخت در عذاب
وز بخت واژگون بزبانش شكايتي
***
آن بي ستاره مرد
در رنج بود و درد
بس باخت،پشت باخت
با ناله هاي سرد
***
يكبار دچار«دام» ورق را بدست داشت
در چشمهاي «دام» به حسرت چو ديده دوخت
چشمان مات دختر خود را خيال كرد
گوئي كه دام در كف آن مرد جان گرفت
يكباره دختري شد و باز اين سخن سرود:
هر روز در حياط دبستان ميان جمع
ياران همكلاس بمن طعنه ميزنند
كاين ژنده پوش دختر غمگين چه بينواست
كس با خبر نشد
او كيست؟ از كجاست؟
ياران همكلاس من از ساغر غرور
مستند،مست ناز
اما نصيب دختر تو سرفكندگيست
واي اين چه زندگيست؟
***
آمد بياد مرد،دروغين نويد خويش:
اندوهگين مباش
دردانه دخترم!
ماه دگر بجامه ي تو پيكر ترا-
زيبنده ميكنم
وين چشمهاي غمزده را چون ستاره ها-
تابنده ميكنم
***
همراه برق اشك كه در ديده ميدواند
آهسته ناله كرد
گنگ و پريده رنگ-
خاموش مانده بود
ناگاه بانگ غرش رعب آور حريف-
در جان او دويد:
-خوابي؟ بگو،جواب بده،وقت ما گذشت
بيچاره مرد گفت: «سه پت» ليكن آن حريف
گفتا كه:«رست» گفت كه:-ديدم-سپس زشوق
بيتاب و بيقرار-
روكرد دست خويش وبگفتا كه:چار «آس» ديد
***
آن پاكباخته
ناگاه صيحه زد
تابش زدست رفت وتنش سنگواره شد
مار سياه غم-
در خاطرش خزيد
يكباره آسمان دلش بي ستاره شد
در لحظه اي دگر
سيماي دخترش كه به اميد مانده بود
باچشم منتظر
در پيش ديدگان پدر رنگ ميگرفت
و آن گفته ها كه از سر حسرت سروده بود
آن عرصه را براي پدر تنگ ميگرفت
***
آن بي ستاره مرد
اشكي زديده ريخت
با چشم اشكبار-
ديوانه وش زحلقه ي بدگوهران گريخت
***
در راه ميخزيد
ميرفت بي اميد
كاخ اميد دختر خود را خراب ديد
با چشم بي فروغ بهرجا نظر فكند
درياي زندگاني خود را سراب ديد
***
آن گفته هاي شاد
باز آمدش بياد:
اندوهگين مباش
دردانه دخترم
ماه دگر بجامه ي نو پيكر ترا
زيبنده ميكنم
وين چشمهاي غمزده را چون ستارها
تابنده ميكنم!
***
وقت سحر رسيده و مردي قمار باز
از «برد و باختگاه» سوي خانه ميرود
اين بي ستاره مرد
وين پاكباخته
اندوهگين و مست بكاشانه ميرود
دلمرده ميخزد
ديوانه ميرود.

FARIDIRANIAN
August 30th, 2010, 11:36
دوست عزیز برخلاف صحبت های شما ، اتفاقآ پسر آقای گن خودش یکی از تریدرهای برجسته اون زمان شد که به کار تالیف چند کتاب هم دست زد . آقای گن در نوشته هایش تاکید داشت که فرزندش به بسیاری از موارد روش ترید اصولی دست یافته هرچند هنوز راه زیادی را برای موفقیت دارد .
به هر حال اینکه ما به خاطر عدم مطالعه صحیح نسبت به افرادی برتری آنها را زیر سوال ببریم روش صحیحی نیست . پیشنهاد می کنم کتاب های زیر را مطالعه و در آن خوب بنگرید :
"45 year is wall street"
"how to make profits in commodities"
"my forcasting method"
سه کتاب فوق از تالیفات آقای گن هستند .
پیشنهاد میکنم کتاب عظیم آقای جان مورفی را نیز مطالعه کنید "Technical Analysis of the Financial Markets"
ان شاالله که ایشان رو حداقل به عنوان یک تریدر برتر قبول دارید که تاریخچه تریدهای همین اواخر ایشان نیز در دسترس است . ببینید ایشان در مورد روش اصولی کار و مخصوصآ آقای گن چه گفته اند .
اگر اقناع نشدید به مطالعه دو جلد کتاب آقای میکولا با عنوان "Gann's Scientific Methods Unveiled" بپردازید . این دو کتاب عظیم حاصل سالها تلاش در بررسی روش کار آقای گن در شاخه نجومی آن می باشد که با نمودار قیمت ارزها به ارایه نمونه های بدیعی پرداخته است.
دوست عزیز عدم رسیدن به جایگاه دیگران دلیل بر تاختن به آنها نیست . باید از آنها آموخت .
برای دوستان دیگر هم مطالعه کتب فوق را برای ترید موفق تر پیشنهاد می کنم .
اگر این کتب دیدتان را به ترید و از آن عظیم تر زندگی بهبود بخشند مایه خوشحالی است.

واقعن از اينكه من را به راه راست و صراط مستقيم هدايت كرديد تشكر مي كنم
جواب هاي تند و ناشي از تعصب شما كسي را كه معتقد است "نقد و توهين مرز چندان مشخصي ندارند" ناراحت نمي كند ، و البته اين اعتقاد برخلاف اعتقاد مرسوم و مخصوصن مسئولين مملكتي است و ناشي از درك علوم انساني است.
از اين رو مي گويم جواب هاي تند و ناشي از تعصب كه معلوم است كه حتي متن چيزي را كه من نوشتم كامل نخوانده ايد يعني تند خواني كرده ايد و نه عميق خواني ، من نگفتم گن افسانه اي نيست و يا هست. گفتم شك و شبهه وجود دارد
اشاره من به مصاحبه ي دكتر الدر با پسر گن بود كه در همين انجمن روانشناسي مي توانيد ان را ببينيد راستش حوصله گشتن ندارم ولي اگر مطالب وايپر عزيز را دنبال كنيد ايشان بسيار به اين مساله اشاره كرده اند
در ضمن گفتم پسر ايشان مي گويند كه ايشان از طريق نوشتن كتاب در مورد تريد و اصول سرمايه گذاري روزگار مي گذرانده اند كه حرف هاي شما هم در اوردن نام اين كتاب ها خود صدق اين گفتار
در ضمن من با كليات صحبت شما موافقت كردم و گفتم تريدرهاي افسانه اي در بازار وجود دارند و تعداد زيادي هم نام بردم ، شما فقط با گن ظاهرن حال مي كنيد
راستي متاسفانه من هم چون شما فقط نام اين كتاب ها را خوانده ام و نه خود اين كتاب ها را غير از كتاب مورفي
در مورد سقوط بزرگ 1929 و پيشگويي كنندگان ان كتاب خطوط روند به روش الن اندري نوشته ميكولا همان بخش مقدماتي را ببينيد.
من با كليات حرف شما موافقت كردم ولي گفتم براي اينكه بگوييم افسانه هاي وجود دارند لازم نيست قديس سازي كنيم و خرافه پروري نماييم
برفرض كه گن افسانه اي سقوط بزرگ را پيشبيني كرد و در كتاب سقوط بزرگ جان كنت گالبرايت اسم او را جا انداخت ، چرا بايد براي نشان دادن افسانه اي بودن گن بگوييم او جنگ جهاني دوم و انتخابات رياست جمهوري را پيشبيني كرد؟ ( اگر مي خواهيد ادامه دهيد ادعاي خود در اين مورد را بيشتر در اين مورد توضيح دهيد تا من هم مستندات خود را رو كنم )
در پايان :
من يك سوال مشخص دارم :
شما با اين بينش من كه فاركس فعاليتي قمارگونه است مشكلي داريد؟
يعني نمي توان كاملن ان را قمار دانست ولي شباهت هاي انكارناپذيري به قمار دارد
يعني فاركس را يك كار علمي مي دانيد كه رعايت دقيق قواعد علمي اثبات شده - البته اگر چنين چيزي وجود داشته باشد - در ان مي تواند شما را به موفقيت برساند؟

ممنون
فريد

FARIDIRANIAN
August 30th, 2010, 11:50
غیر از پاسخی که برای این توضیحات دوستم ارایه کردم در مورد عدم توان پیشگویی ریزش عظیم سال 1929 فراموش کردم به این نکته اشاره کنم که غیر از آقای گن ، شخصی به نام Jesse L. livermore نیز بهاین نتیجه رسیده بود که بازار در شرف سقوطی عظیم است . متاسفانه با وجود اینکه ایشان به بسیاری از اصول ترید علمی دست یافته بودند به دلیل عدم درک صحیح از بدیهیات مدیریت سرمایه بارها سرمایه چند صد هزار دلاری خود را از دست داده و دوباره جمع کردند . ایشان در هتل محل اقامت خود در میان سالی به دلیل مسایل خانوادگی خود کشی کردند . با جستجوی ساده ای در ویکیپدیا میتوانید زندگینامه مختصری از ایشان بیابید .
"بازار در دستان آنهایی است که علم دارند همانند زندگی ."

در مورد Jesse L. livermore تنها اسمش برايم آشنا است ولي چيزي يادم نمي ياد
ولي مهم نيست
مهم اين است كه با ظهور دنياي اينترنت نوشتن در مورد هر چيزي كه تا قبل از ان برعهده ي نخبگان بود به دست ديگران نيز افتاد - اين هم خوب است و هم بد - و اين باعث شد كه انسان لازم باشد در مورد سند و مدارك حرف هايش مجبور به تحقيقات بيشتري گردد و از جمله در مورد سايت ويكي پديا كه هر كسي در ان مي تواند بنويسد

در اخر : رفرنس دادن به يك مطلب يعني باز كردن مسئوليت آن سخن از خود و اينكه تو البته بر صدق ان سخن فعلن اعتماد كرده اي و پذيرفته اي
اگر در معرض شك باشي مي تواني سخنان از دو جناح را نقل كني كه نشان دهي كه تو هنوز به اين درجه از اطمينان نرسيده اي كه به يكي از جناحين بپيوندي
فقط نتايج يك گفتار كه بر مقدماتي سوار مي شود بر عهده خود فرد است و در ان مي توان مناقشه كرد

من در مورد گن صرفن در مرحله شكم و نيازي هم به اينكه مطمئن بشم نمي بينم حالا افسانه اي بود يا نبود من رو سنن؟ ولي براساس شكم رفرنس دادم
لطفن اگر مي خواهيد مناقشه كنيد نتايج من را زير سوال ببريد
در مورد دوستان ديگر هم همين درخواست را دارم

FARIDIRANIAN
August 30th, 2010, 11:53
عدم رسیدن به جایگاه دیگران دلیل بر تاختن به آنها نیست . باید از آنها آموخت .


اين جمله شما رو خيلي دوست دارم
ممنون

ashkan63
August 30th, 2010, 17:34
واقعن از اينكه من را به راه راست و صراط مستقيم هدايت كرديد تشكر مي كنم
جواب هاي تند و ناشي از تعصب شما كسي را كه معتقد است "نقد و توهين مرز چندان مشخصي ندارند" ناراحت نمي كند ، و البته اين اعتقاد برخلاف اعتقاد مرسوم و مخصوصن مسئولين مملكتي است و ناشي از درك علوم انساني است.
از اين رو مي گويم جواب هاي تند و ناشي از تعصب كه معلوم است كه حتي متن چيزي را كه من نوشتم كامل نخوانده ايد يعني تند خواني كرده ايد و نه عميق خواني ، من نگفتم گن افسانه اي نيست و يا هست. گفتم شك و شبهه وجود دارد
اشاره من به مصاحبه ي دكتر الدر با پسر گن بود كه در همين انجمن روانشناسي مي توانيد ان را ببينيد راستش حوصله گشتن ندارم ولي اگر مطالب وايپر عزيز را دنبال كنيد ايشان بسيار به اين مساله اشاره كرده اند
در ضمن گفتم پسر ايشان مي گويند كه ايشان از طريق نوشتن كتاب در مورد تريد و اصول سرمايه گذاري روزگار مي گذرانده اند كه حرف هاي شما هم در اوردن نام اين كتاب ها خود صدق اين گفتار
در ضمن من با كليات صحبت شما موافقت كردم و گفتم تريدرهاي افسانه اي در بازار وجود دارند و تعداد زيادي هم نام بردم ، شما فقط با گن ظاهرن حال مي كنيد
راستي متاسفانه من هم چون شما فقط نام اين كتاب ها را خوانده ام و نه خود اين كتاب ها را غير از كتاب مورفي
در مورد سقوط بزرگ 1929 و پيشگويي كنندگان ان كتاب خطوط روند به روش الن اندري نوشته ميكولا همان بخش مقدماتي را ببينيد.
من با كليات حرف شما موافقت كردم ولي گفتم براي اينكه بگوييم افسانه هاي وجود دارند لازم نيست قديس سازي كنيم و خرافه پروري نماييم
برفرض كه گن افسانه اي سقوط بزرگ را پيشبيني كرد و در كتاب سقوط بزرگ جان كنت گالبرايت اسم او را جا انداخت ، چرا بايد براي نشان دادن افسانه اي بودن گن بگوييم او جنگ جهاني دوم و انتخابات رياست جمهوري را پيشبيني كرد؟ ( اگر مي خواهيد ادامه دهيد ادعاي خود در اين مورد را بيشتر در اين مورد توضيح دهيد تا من هم مستندات خود را رو كنم )
در پايان :
من يك سوال مشخص دارم :
شما با اين بينش من كه فاركس فعاليتي قمارگونه است مشكلي داريد؟
يعني نمي توان كاملن ان را قمار دانست ولي شباهت هاي انكارناپذيري به قمار دارد
يعني فاركس را يك كار علمي مي دانيد كه رعايت دقيق قواعد علمي اثبات شده - البته اگر چنين چيزي وجود داشته باشد - در ان مي تواند شما را به موفقيت برساند؟

ممنون
فريد

دوست عزیز ؛
به نظر شما من نیازی به تایید کردن خودم یا آقای گن یا هر کس دیگری دارم ؟!
برخلاف ادعا و تهمت شما من همه کتاب های معرفی شده در پاسخ به شما را که به زبان انگلیسی هم بود مطالعه کردم . شما می توانید تصور کنید من نام آنها را فقط می دانم .
من نه نیازی به آغاز برنامه های بچه گانه ای مانند رو کردن مستندات و از این قبیل مسایل که فقط در انتخابات کاربرد دارد دارم و نه چیز دیگر . وقت آدم با ارزش تر از دعوا بر سر مسایلی است که ارزش دعوا هم ندارند .
به هر حال شما ادعا کردید تنها نام آقای لیورمور را شنیده اید . آیا ارزش ندارد کمی هم بگردیم و ببینیم آیا این شخص بوده قبل از اینکه انکارش کنیم ؟
آیا ارزش ندارد کتاب های معرفی شده را نیم نگاهی بیاندازید و بعد به من بتازید ؟
من صرفآ دوست دارم موفقیت دیگران را شاهد باشم اما از راه های علمی و تحقیقی .
شما هر تفکری در مورد تعصب من دارید با ارزش است اما معرف واقعیات الزامآ نیست.
موفق باشید.
نکته آخر در مورد پیش گویی ورود ایالات متحده به جنگ و سایر موارد ؛ خواهش میکنم ، اگر وقت دارید به جای پاسخ گویی و پرخاش گری کتاب "45 years in wallstreet" از ایشون رو مطالعه کنید .
من نه علاقه دارم و نه عادت دارم کاری رو بدون اینکه برام اثبات بشه انجام بدم .
بازم موفق باشید.

FARIDIRANIAN
August 30th, 2010, 17:59
دوست عزیز ؛
به نظر شما من نیازی به تایید کردن خودم یا آقای گن یا هر کس دیگری دارم ؟!
برخلاف ادعا و تهمت شما من همه کتاب های معرفی شده در پاسخ به شما را که به زبان انگلیسی هم بود مطالعه کردم . شما می توانید تصور کنید من نام آنها را فقط می دانم .
من نه نیازی به آغاز برنامه های بچه گانه ای مانند رو کردن مستندات و از این قبیل مسایل که فقط در انتخابات کاربرد دارد دارم و نه چیز دیگر . وقت آدم با ارزش تر از دعوا بر سر مسایلی است که ارزش دعوا هم ندارند .
به هر حال شما ادعا کردید تنها نام آقای لیورمور را شنیده اید . آیا ارزش ندارد کمی هم بگردیم و ببینیم آیا این شخص بوده قبل از اینکه انکارش کنیم ؟
آیا ارزش ندارد کتاب های معرفی شده را نیم نگاهی بیاندازید و بعد به من بتازید ؟
من صرفآ دوست دارم موفقیت دیگران را شاهد باشم اما از راه های علمی و تحقیقی .
شما هر تفکری در مورد تعصب من دارید با ارزش است اما معرف واقعیات الزامآ نیست.
موفق باشید.
نکته آخر در مورد پیش گویی ورود ایالات متحده به جنگ و سایر موارد ؛ خواهش میکنم ، اگر وقت دارید به جای پاسخ گویی و پرخاش گری کتاب "45 years in wallstreet" از ایشون رو مطالعه کنید .
من نه علاقه دارم و نه عادت دارم کاری رو بدون اینکه برام اثبات بشه انجام بدم .
بازم موفق باشید.

هرچند شما جواب هيچ كدام از سوال هاي مرا نداديد ولي
من از شما معذرت مي خواهم
بحث دعوا نيست ،‌ مناقشه هم چيز منفي اي نيست باعث پيشرفت و يادگيري است
ولي خود را محور حقيقت دانستن مانعه يادگيري است از اين رو من باز هم معذرت مي خواهم
دوست عزيز حال كه شما خواهان موفقيت ديگران هستيد كه احتمالن من را نيز در بر مي گيرد
در خواستي دارم
با توجه به اينكه شما بر گن و روشش دستي داريد و كتابهايش را خوانده ايد
جاي يك بحث درست در مورد گن در ايران خالي است
يك بحث فارغ از تمام تعصبات و كليشه ها
گن خوب در ايران معرفي نشده
و تنها از او نام هايي هست
اين كتاب 45 سال در وال استريت را هم من ديدم از مترجمش خيلي جالب نمي گن
البته من هيچ شناختي واقعن ندارم فقط در همين تايپك ها خوانده ام
من درخواستي دارم
آستين ها را بالا بزنيد و گن را در يك انجمن معرفي نماييد
من قول مي دهم يكي از اعضاي فعال ان انجمن باشم
من واقعن دوست دارم از اين ازار گن استفاده كنم
انجمن هاش رو هم خوندم چيز دندون گيري نداره
با تشكر
فريد

در مورد جنگ جهاني دوم رييس جمهور آمريكا از 1931 روزولت بود كه تنها رييس جمهور آمريكا هم هست كه بخاطر جنگ جهاني 4 بار رييس جمهور شد و اين خلاف قانون اساسي امريكا بود و البته با برنامه هاي نيو ديل رييس جمهور موفقي هم محسوب مي شود چون آمريكا را از ركود اقتصادي نجات داد
ورود امريكا به جنگ جهاني هم بخاطر حمله به پرل هاربر بود كه در 1943 رخ داد
يعني دلايل فاندامنتال داشت
در سال 1945 روزولت بدليل كهولت سن در 1945 در گذشت و معاون وي هري ترومن رييس جمهور آمريكا گشت
در اين بازه انتخاباتي برگزار نشد

FARIDIRANIAN
August 30th, 2010, 18:01
كسري جان معذرت اصلي را از تو مي خواهم كه تايپك فوق العاده و بحث شيرينت محل بحثي شد كه چندان ربطي هم به بحث شما نداشت
واقعن از بحث شيرينت من لذت مي برم
و بينش خود را براساس ان شكل مي دهم

ashkan63
August 30th, 2010, 18:37
هرچند شما جواب هيچ كدام از سوال هاي مرا نداديد ولي
من از شما معذرت مي خواهم
بحث دعوا نيست ،‌ مناقشه هم چيز منفي اي نيست باعث پيشرفت و يادگيري است
ولي خود را محور حقيقت دانستن مانعه يادگيري است از اين رو من باز هم معذرت مي خواهم
دوست عزيز حال كه شما خواهان موفقيت ديگران هستيد كه احتمالن من را نيز در بر مي گيرد
در خواستي دارم
با توجه به اينكه شما بر گن و روشش دستي داريد و كتابهايش را خوانده ايد
جاي يك بحث درست در مورد گن در ايران خالي است
يك بحث فارغ از تمام تعصبات و كليشه ها
گن خوب در ايران معرفي نشده
و تنها از او نام هايي هست
اين كتاب 45 سال در وال استريت را هم من ديدم از مترجمش خيلي جالب نمي گن
البته من هيچ شناختي واقعن ندارم فقط در همين تايپك ها خوانده ام
من درخواستي دارم
آستين ها را بالا بزنيد و گن را در يك انجمن معرفي نماييد
من قول مي دهم يكي از اعضاي فعال ان انجمن باشم
من واقعن دوست دارم از اين ازار گن استفاده كنم
انجمن هاش رو هم خوندم چيز دندون گيري نداره
با تشكر
فريد

در مورد جنگ جهاني دوم رييس جمهور آمريكا از 1931 روزولت بود كه تنها رييس جمهور آمريكا هم هست كه بخاطر جنگ جهاني 4 بار رييس جمهور شد و اين خلاف قانون اساسي امريكا بود و البته با برنامه هاي نيو ديل رييس جمهور موفقي هم محسوب مي شود چون آمريكا را از ركود اقتصادي نجات داد
ورود امريكا به جنگ جهاني هم بخاطر حمله به پرل هاربر بود كه در 1943 رخ داد
يعني دلايل فاندامنتال داشت
در سال 1945 روزولت بدليل كهولت سن در 1945 در گذشت و معاون وي هري ترومن رييس جمهور آمريكا گشت
در اين بازه انتخاباتي برگزار نشد

بله . من هم کتاب ترجمه شده آقای گن رو دارم اما با نظر شما موافقم . ترجمه کتاب خوب هست اما نه برای کسانی که تازه دوست دارند مطالبی راجع به آقای گن یاد بگیرند .
روش کار آقای گن بر مبنای تلفیقی از روش های میانگین 3 و 9 روزه ، مبانی ریاضیات قدیم ، اصول هندسه اقلیدس ، و کمی هم حرکت سیارات ، به همراه روانشناسی بازار با بررسی آمای بازار بود . از زیبایی های کار ایشان بررسی حرکات روزانه ، هفتگی ، ماهانه و سالیانه بازار کالا مانند سویا و عیره بود . اما نه یک سال و دو سال . ایشان چارت بازارها رو تا عقبه بیش از 100 سال در پاره ای موارد بررسی کردند . واضح است که 100 سال قبل از ایشان بازار بورسی نبوده اما بازار کالا که عبارت است از عرضه و تقاضا همواره موجود بوده . طبق گفته خودشون در بعضی موارد به سختی تونستن برخی کالا ها رو تا 500 سال قبل ، عرضه و تقاضاشون رو به صورت فصلی و ماهی بررسی کنند . ده سال زمان برای بررسی این میزان عظیم داده گذاشتن و مسلمآ نتیجه کار چیز کمی نیست . از خودم بگم خداییش روزی چند ساعت حاضرم بازار رو کندل کندل و ساعت ساعت حرکاتش رو بررسی کنم تا نظمی توش پیدا کنم؟!!!
حاصل دسترنج این زمان زیاد ترید هایی با بیش از 80 درصد موفقیت بود .
تاکید بر یادگیری ایشان تا حدی بود که بعد از سالها تلاش موفق بازهم هواپیمایی تهیه کردند تا به طور مستقیم به مطالعه و دیدن مزارع کالاهای مختلف و ثبت تغییرات آنها در سراسر ایالات متحده بپردازند . من ادعا نمی کنم روش ایشون رو بلدم که اگه بودم الان میلیاردر بودم! اما با بررسی های شخصی که کردم دیدم واقعآ کارشون زیبا بوده .
یک نمونه بگم تا ببینید کار تا کجا ممکنه بره تا برسیم به پیش بینی جنگ!
حتمآ شروع ریزش بازار رو یادتونه ؟ آغاز رکود جهانی حدود 2سال پیش . برید چارت رو باز کنید . همون روزا رو ببینید . بعد بررسی کوچیکی از نحوه حرکت سیاره اورانوس انجام بدید تو اون روزا . از دید زمین مرکزی سیاره اورانوس قبل از اینکه برسه به زاویه 360 دقیقآ چند روز قبلش شروع به حرکت بازگشتی میکنه . یعنی برگشت . تفسیری زیباتر از این میتونید بگید ؟ ممکنه به من خورده بگیرید که اینا خرافاته . من باها گفتم تا چیزیو برام اثبات علمی نکنن قبول نمیکنم . پس رفتم و کتاب "فوق طبیعت " اثر "لیال واتسن" که ترجمه شده "شهریار بحرانی" هست رو به طور اتفاقی پیدا کردم . حتمآ دوستان این کتاب رو بخونند . یکم زیاده حدود 300 صفحه . اما همه با دلیل و مدرک . از بررسی حرکت سیارات بر جانوران ، انسان ، گیاهان . همه تحقیقاتیه که مدارکشم هست . علاوه بر اینکه در بسیاری موارد رجوع داده به مجلات علمی . بعضی از این تحقیقات واقعآ آدمو حیرت زده میکنه . واقعآ بعد از خوندن این کتاب به خودم گفتم من هیچی نمی دونم . صفر .
موفق باشید .

FARIDIRANIAN
August 30th, 2010, 18:51
بله . من هم کتاب ترجمه شده آقای گن رو دارم اما با نظر شما موافقم . ترجمه کتاب خوب هست اما نه برای کسانی که تازه دوست دارند مطالبی راجع به آقای گن یاد بگیرند .
روش کار آقای گن بر مبنای تلفیقی از روش های میانگین 3 و 9 روزه ، مبانی ریاضیات قدیم ، اصول هندسه اقلیدس ، و کمی هم حرکت سیارات ، به همراه روانشناسی بازار با بررسی آمای بازار بود . از زیبایی های کار ایشان بررسی حرکات روزانه ، هفتگی ، ماهانه و سالیانه بازار کالا مانند سویا و عیره بود . اما نه یک سال و دو سال . ایشان چارت بازارها رو تا عقبه بیش از 100 سال در پاره ای موارد بررسی کردند . واضح است که 100 سال قبل از ایشان بازار بورسی نبوده اما بازار کالا که عبارت است از عرضه و تقاضا همواره موجود بوده . طبق گفته خودشون در بعضی موارد به سختی تونستن برخی کالا ها رو تا 500 سال قبل ، عرضه و تقاضاشون رو به صورت فصلی و ماهی بررسی کنند . ده سال زمان برای بررسی این میزان عظیم داده گذاشتن و مسلمآ نتیجه کار چیز کمی نیست . از خودم بگم خداییش روزی چند ساعت حاضرم بازار رو کندل کندل و ساعت ساعت حرکاتش رو بررسی کنم تا نظمی توش پیدا کنم؟!!!
حاصل دسترنج این زمان زیاد ترید هایی با بیش از 80 درصد موفقیت بود .
تاکید بر یادگیری ایشان تا حدی بود که بعد از سالها تلاش موفق بازهم هواپیمایی تهیه کردند تا به طور مستقیم به مطالعه و دیدن مزارع کالاهای مختلف و ثبت تغییرات آنها در سراسر ایالات متحده بپردازند . من ادعا نمی کنم روش ایشون رو بلدم که اگه بودم الان میلیاردر بودم! اما با بررسی های شخصی که کردم دیدم واقعآ کارشون زیبا بوده .
یک نمونه بگم تا ببینید کار تا کجا ممکنه بره تا برسیم به پیش بینی جنگ!
حتمآ شروع ریزش بازار رو یادتونه ؟ آغاز رکود جهانی حدود 2سال پیش . برید چارت رو باز کنید . همون روزا رو ببینید . بعد بررسی کوچیکی از نحوه حرکت سیاره اورانوس انجام بدید تو اون روزا . از دید زمین مرکزی سیاره اورانوس قبل از اینکه برسه به زاویه 360 دقیقآ چند روز قبلش شروع به حرکت بازگشتی میکنه . یعنی برگشت . تفسیری زیباتر از این میتونید بگید ؟ ممکنه به من خورده بگیرید که اینا خرافاته . من باها گفتم تا چیزیو برام اثبات علمی نکنن قبول نمیکنم . پس رفتم و کتاب "فوق طبیعت " اثر "لیال واتسن" که ترجمه شده "شهریار بحرانی" هست رو به طور اتفاقی پیدا کردم . حتمآ دوستان این کتاب رو بخونند . یکم زیاده حدود 300 صفحه . اما همه با دلیل و مدرک . از بررسی حرکت سیارات بر جانوران ، انسان ، گیاهان . همه تحقیقاتیه که مدارکشم هست . علاوه بر اینکه در بسیاری موارد رجوع داده به مجلات علمی . بعضی از این تحقیقات واقعآ آدمو حیرت زده میکنه . واقعآ بعد از خوندن این کتاب به خودم گفتم من هیچی نمی دونم . صفر .
موفق باشید .

ممنون دوست عزيز اينكه آموخته هاي خود را به اشتراك بگذاريد لذت بخشه البته براي ما كه استفاده مي كنيم
ولي من واقعن فكر نمي كنم ادامه اين بحث در اين تايپك مناسب باشه
بحثي كه الان مطرح كرديد بحث جالبي است و
من واقعن دوست دارم در مورد اين مواردي كه شما مي فرماييد چيزهايي بدانم
ولي لطفن اين كار را در يك تايپك ديگر شروع كنيد و با پشتكار ادامه بدهيد تا ما هم بياموزيم
مطمئنم محسن عزيز هم كه خيلي روي گن و ابزارش كار كرده اند مي توانند در اين مسير كمك كنند
چون واقعن حيفه كه از گن فقط يك نام در ايران مطرح باشه و ما در مورد روشش چيزي ندونيم
هركسي هرچقدر بلد باشه وسط بذاره بلاخره به يه جايي مي رسيم
فكر كنم چند تا تايپك نصفه نيمه در مورد گن هست مي شه يكيش رو فعال كرد

Kasra
September 11th, 2010, 14:52
اندکی تاخیر در ادامه مبحث افسانه قمارباز ایجاد شد ولی این بدین معنا نیست که آن را پایان یافته تلقی کنیم ، چرا که قصد دارم این تاپیک را تا هر زمانی که در سرمایه حضور دارم ادامه بدهم .
یکی از اهداف اولیه من در مورد این تاپیک تغییر فرهنگ جامعه فارکس و نوع دیدگاه آنان است . همیشه برای من جای سوال بوده است که چرا آموزشگران و مدرسان فارکس در کلاسهای خود قماربازی را میکوبند ، هر کجا که میخواهند کلاس فارکس را بالا ببرند پشت سر هم از قمار بد میگویند و توصیه میکنند که در ترید به هیچ وجه قمار باز نباشید و ....
در همین سایت سرمایه هم اینقدر این مطالب در گوش کاربران تکرار شده ، هر کجا که بحث ریسک به میان می آید ، میگویند مدیریت سرمایه را رعایت کنید و قمار نکنید و .....
پس هدف اولیه این تاپیک این است که شما خواننده این سطور اگر دفعه آینده در کلاسی شرکت کردید یا در سمیناری شرکت کردید که معمولا آی بی ها سمینارهای مختلف فارکس برگزار میکنند ، و مدرس شروع به اظهار فضل نمود و از مدیریت سرمایه و قمار صحبت کرد ، شما بلند شوید و به مدرس پیشنهاد کنید قبل از اظهار نظر ، اطلاعات خود را بالا ببرد .
وقتی شما را از قمار منع میکنند ، مطمئن باشید شما را از دریایی از اطلاعات و تجربیات مدیریت ریسک ، مدیریت سرمایه و کنترل روحی روانی محروم میکنند .
ببینید ، ته ریسمان هر کلاس آموزشی و هر سمینار فارکس را بگیرید متوجه می شوید یا از طرف بروکری تغذیه می شود یا از آی بی یا از فروشندگان تحلیل و سیگنال . همه فقط پول را می شناسند . در نهایت ته تمام ریسمانها به بروکرها میرسد که کازینوهایی در لباس جدید هستند و به هیچ وجه علاقه ندارند شما مجهز به تجربیات گذشتگان به جنگ آنها بروید . آنها ترجیح میدهند فارکس ظاهری مدرن و جدید داشته باشد و شما با آزمون و خطا راه 200 ساله قماربازان کازینوها را تکرار کنید ...

بگذریم ،

چرا شروع این تاپیک با جمله ای از یک قهرمان پوکر بوده است ؟ ایشون 30 سال پیش اینطور بیان کرده است (که به نظر من کل موفقیت در فارکس یا بازارهای لوریج دار در گرو فهم دقیق همین یک جمله است ) :

"مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند ، اما اگر برنده شوند فقط در حدی بازی را ادامه میدهند که پولی برای یک شام خوب و یک نمایش برای آن شب برنده شوند و در همین حد قانع می شوند و از بازی دست می کشند. قماربازان بزرگ همیشه به این موضوع واقف هستند "

[Only registered and activated users can see links]

در پست بعدی میرویم سر این موضوع که چرا از بین تمام انواع قمار ، بر پوکر تاکید کردیم ؟

چرا پوکر؟

"افسانه قمارباز"

mommed
September 11th, 2010, 17:29
"مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند

"افسانه قمارباز"

سلام جناب کسری و دوستان

در تائید جمله بالا خاطره ای رو نقل کنم که خالی از لطف نیست.

شبی در کازینو با مردی اشنا شدم به نام الکسی در حدود 50 ساله سخن از کار و زندگی و خانواده و البته تبادل تجربیات در بازی که یکباره متوجه شدم غم و اندوهی چشمان الکسی را فرا گرفت و شروع کرد به اصطلاح خودمان درد و دل کردن .
الکسی تعریف میکرد که حدود 25 سال است که هفته ای یکی دو بار به کازینو امده و چند ساعتی زا در انجا به بازی پوکر میپردازد و از این طریق فارغ از مسائل کاری و خانواده استراحت مینماید و حتی در مجموع و با نگاه مخصوص خود به قمار کردن پولی را در کازینو نگذاشته است . با تعجب بعد از بیان این مطالب از طرف الکسی سئوال کردم پس این اندوهی که بنده در چشمان شما میبینم از کجاست چرا که خود میدانی که اکثریت قمار بازان بازنده اند ؟

در پاسخ سئوال من الکسی گفت
دلیل نگرانی من پسر من است پسر بنده نیز بازی در کازینو را دوست دارد و من هیچ مشکلی با این موضوع ندارم ولی اختلاف من با پسرم در این است که
پسر من بعد از باختن پولهایش در کازینو به خانه برگشته و با برداشتن پول دوباره در همان شب راهی قمار خانه میگردد.
و همین مورد باعث فلاکت او خواهد گشت.

ارادتمند-محمد

.....
September 11th, 2010, 18:04
کسری جان لازم دونستم چند سطری بنویسم .
چرا قمار در ترید جایز نیست ؟:o
دوست دارم اول این نکته رو مطرح کنم که هر مدیریتی به علم احتیاج دارد و برای پیشرفت در هر کاری به علم و ابزار احتیاج هست لذا آموزش در هر کاری اولویت اهمیت را داراست .( حتی در خود قمار).
پس به هیچ عنوان نمیشه توصیه کرد که به جای اصول فارکس بیایید قمار یاد بگیریم.
فارکس نوعی قمار ؟
بله فارکس نوعی قمار هست !! یعنی به ذاته قماره ...چون با تمام تحلیل ها و تاکتیکها نهایتا به صورت دقیق نمیشه تشخیص داد و پیشبینی کرد که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد چه برسه به اینکه دقیقا چه نقاطی رو طی خواهد کرد و در چه نقاطی متوقف خواهد ماند.
پس تا اینجا باید اینطور مساله رو باز کنیم که فارکس به دانشمندی قمارباز احتیاج داره !!
قمار ابزاری در دست تریدر.
صد البته به این اصل واقفیم که حتی در قمار هم شانس حرف اول رو میزنه و قمار باز معجزه نمیکنه ...بهتره اینطور بگم قمار علم مدیریت شانسه !!!مدیریت بحرانه !!
یعنی وقتی که ورق خوب نیست و وقتی که شرایط جالب نیست چه حرکتی ضرر ما رو کم میکنه . به هر حال برگ برنده از پیش برنده است و پوزیشن خوب از پیش سود ده و نیازی به مدیر برای هدایت نداره .

فرق فارکس با قمار بازی ؟ من از شما میپرسم : آیا در فارکس بلوف داریم ؟
نداریم . در فارکس حریف ترسو نیست . فارکس به قماربازی ترسو احتیاج دارد که فقط فلوش و کاره وارد بازار میشود و شاید تمام حقیقت قمار فارکس در همین اصل خلاصه شود که تا از برگهای دستتون مطمین نیستید پولی نگذارید و اگر گذاشتید اضافه نکنید و اگر اضافه کردید اضافه تر نکنید و اگر اضافه تر کردید منتظر نباشید تا حریف بلوف بخوره !!:whoow:
نه گاوها و نه خرساها پوکر بازی نمیکنند!!

فارکس نقطه مشترکی با قمار ورق دارد و آن اینکه در هر دوی آنها قمار باز عموما قمار نمیکند!!قمار باز تا مطمین نباشد که برگه های دستش برنده اند هیچ بانکی اضافه نمیکند و اگر مطمین بود و یا ضریب اطمینان بسیار بالایی داشت آیا میتوان اسم این کار او را قمار گذاشت ؟! قمار باز کسی است که بردش از پیش مشخص و نزدیک به یقین نیست ! کسی که برد برد بازی میکن قمار باز نیست مدیری کارآ و کار کشته است که منابعش را به درستی مدیریت میکند.او بازیگر یکدست نیست و به بخت خوب خودش نمیبالد و از بخت بد شکایتی ندارد .
حرفه ای ها خود را بازیگر میدانند نه شرایط را .

Kasra
September 11th, 2010, 22:13
کسری جان لازم دونستم چند سطری بنویسم .
چرا قمار در ترید جایز نیست ؟:o
دوست دارم اول این نکته رو مطرح کنم که هر مدیریتی به علم احتیاج دارد و برای پیشرفت در هر کاری به علم و ابزار احتیاج هست لذا آموزش در هر کاری اولویت اهمیت را داراست .( حتی در خود قمار).
پس به هیچ عنوان نمیشه توصیه کرد که به جای اصول فارکس بیایید قمار یاد بگیریم.
فارکس نوعی قمار ؟
بله فارکس نوعی قمار هست !! یعنی به ذاته قماره ...چون با تمام تحلیل ها و تاکتیکها نهایتا به صورت دقیق نمیشه تشخیص داد و پیشبینی کرد که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد چه برسه به اینکه دقیقا چه نقاطی رو طی خواهد کرد و در چه نقاطی متوقف خواهد ماند.
پس تا اینجا باید اینطور مساله رو باز کنیم که فارکس به دانشمندی قمارباز احتیاج داره !!
قمار ابزاری در دست تریدر.
صد البته به این اصل واقفیم که حتی در قمار هم شانس حرف اول رو میزنه و قمار باز معجزه نمیکنه ...بهتره اینطور بگم قمار علم مدیریت شانسه !!!مدیریت بحرانه !!
یعنی وقتی که ورق خوب نیست و وقتی که شرایط جالب نیست چه حرکتی ضرر ما رو کم میکنه . به هر حال برگ برنده از پیش برنده است و پوزیشن خوب از پیش سود ده و نیازی به مدیر برای هدایت نداره .

فرق فارکس با قمار بازی ؟ من از شما میپرسم : آیا در فارکس بلوف داریم ؟
نداریم . در فارکس حریف ترسو نیست . فارکس به قماربازی ترسو احتیاج دارد که فقط فلوش و کاره وارد بازار میشود و شاید تمام حقیقت قمار فارکس در همین اصل خلاصه شود که تا از برگهای دستتون مطمین نیستید پولی نگذارید و اگر گذاشتید اضافه نکنید و اگر اضافه کردید اضافه تر نکنید و اگر اضافه تر کردید منتظر نباشید تا حریف بلوف بخوره !!:whoow:
نه گاوها و نه خرساها پوکر بازی نمیکنند!!

فارکس نقطه مشترکی با قمار ورق دارد و آن اینکه در هر دوی آنها قمار باز عموما قمار نمیکند!!قمار باز تا مطمین نباشد که برگه های دستش برنده اند هیچ بانکی اضافه نمیکند و اگر مطمین بود و یا ضریب اطمینان بسیار بالایی داشت آیا میتوان اسم این کار او را قمار گذاشت ؟! قمار باز کسی است که بردش از پیش مشخص و نزدیک به یقین نیست ! کسی که برد برد بازی میکن قمار باز نیست مدیری کارآ و کار کشته است که منابعش را به درستی مدیریت میکند.او بازیگر یکدست نیست و به بخت خوب خودش نمیبالد و از بخت بد شکایتی ندارد .
حرفه ای ها خود را بازیگر میدانند نه شرایط را .

سلام خدمت کمیل عزیز ،
با تمام فرمایش شما موافقم ، فقط فکر میکنم اندکی تعریف من و شما در مورد کلمه "قمارباز" با هم فرق می کند .
از آنجا که قانون 95 درصد ضررده و 5 درصد سود ده در قمار و به طور خاص در پوکر نیز صدق میکند ، هدف از این تاپیک الگو گیری روحی روانی از اقلیت برنده در پوکر می باشد . در اینجا منظور ما از قمار باز ، آن انسان مست و ثروتمندی نیست که آخر هفته ها برای خوش گذرانی در کازینو های لاس وگاس وقت میگذراند .
منظور ما بررسی خط فکری قمار بازانی است که حتی با ورود به دنیای ترید ، بدون سابقه معامله گری ، تریدرها را به تعظیم وا داشتند .
چه فارکس را قمار بدانید و چه قمار ندانید ، شاید به این بهانه اندکی در مسائل روحی روانی تأمل نمایید ، از قدیم گفته اند : به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو .

با تشکر

Kasra
September 11th, 2010, 22:50
...
چرا شروع این تاپیک با جمله ای از یک قهرمان پوکر بوده است ؟ ایشون 30 سال پیش اینطور بیان کرده است (که به نظر من کل موفقیت در فارکس یا بازارهای لوریج دار در گرو فهم دقیق همین یک جمله است ) :

مهمترین چیزی که باید بدانیم این است که مردم بیشتر از اینکه بر برنده شدن اصرار داشته باشند ، اصرار بر باخت دارند . این موضوع در مورد اکثر مردم صدق میکند . منظورم این است که وقتی آنها شبی در قمار مبلغی می بازند ، آنقدر ادامه می دهند تا هرچیزی که دارند ببازند ، اما اگر برنده شوند فقط در حدی بازی را ادامه میدهند که پولی برای یک شام خوب و یک نمایش برای آن شب برنده شوند و در همین حد قانع می شوند و از بازی دست می کشند. قماربازان بزرگ همیشه به این موضوع واقف هستند

سلام جناب کسری و دوستان

در تائید جمله بالا خاطره ای رو نقل کنم که خالی از لطف نیست.

شبی در کازینو با مردی اشنا شدم به نام الکسی در حدود 50 ساله سخن از کار و زندگی و خانواده و البته تبادل تجربیات در بازی که یکباره متوجه شدم غم و اندوهی چشمان الکسی را فرا گرفت و شروع کرد به اصطلاح خودمان درد و دل کردن .
الکسی تعریف میکرد که حدود 25 سال است که هفته ای یکی دو بار به کازینو امده و چند ساعتی زا در انجا به بازی پوکر میپردازد و از این طریق فارغ از مسائل کاری و خانواده استراحت مینماید و حتی در مجموع و با نگاه مخصوص خود به قمار کردن پولی را در کازینو نگذاشته است . با تعجب بعد از بیان این مطالب از طرف الکسی سئوال کردم پس این اندوهی که بنده در چشمان شما میبینم از کجاست چرا که خود میدانی که اکثریت قمار بازان بازنده اند ؟

در پاسخ سئوال من الکسی گفت
دلیل نگرانی من پسر من است پسر بنده نیز بازی در کازینو را دوست دارد و من هیچ مشکلی با این موضوع ندارم ولی اختلاف من با پسرم در این است که
پسر من بعد از باختن پولهایش در کازینو به خانه برگشته و با برداشتن پول دوباره در همان شب راهی قمار خانه میگردد.
و همین مورد باعث فلاکت او خواهد گشت.

ارادتمند-محمد

ممنون محمد جان ، خاطره جالبی مطرح کردید . آن جمله که از آن قهرمان پوکر نقل قول کرده بودم شاید آنقدر عمیق باشد که بتوان برای هر پوزیشن آن را سر لوحه خود قرار داد .
شاید برای دوستانی که در تاپیک های SSI شرکت داشتند جالب باشد که به نوعی این جمله بیانگر خلاصه کل صفحات تاپیک SSI از آغاز تا اکنون باشد .

دوستان سنتیمنت کار یک بار آن جمله را بخوانید و به نمودار SSI چند ماه گذشته نگاهی بیاندازید :

[Only registered and activated users can see links]

قطعا کلمه کلمه آن جمله را در این نمودار به وضوح مشاهده میکنید و تمام بدبختی و فلاکت جماعت فارکس کار از همین است .

با تشکر

mojiba
September 11th, 2010, 23:21
دوست مي دارم آن را كه چون تاس به سودش افتد؛ شرمسار شود و پرسد: نكند قماربازي فريبكار باشم؟ زيرا كه خواهان فناست.

sasanp
September 24th, 2010, 14:04
ادامه این تاپیک میتونست جذاب باشه ولی انگار فراموش شده...

Dr_Kiyan
December 20th, 2010, 02:26
سلام و خسته نباشید به همه دوستان بابت مطلبهای جالبتون و تشکر از کسری عزیز به خاطر تاپیک و مطلبای جالب و بحث برانگیزی که واقعا در دراز مدت میتونه مفید باشه.


منم سعی کردم خلاصه تجاربم و چندتا مقاله رو اضافه کنم به مطالب قبلی دوستان.


همه ما میخواهیم از ترید پول در بیاریم و همه سرمایه گذاران دنبال میلیونر شدن در بازار بورس یا فارکس هستند.با اینحال این یک موضوع روشنه که بیش از 90% سرمایه گذاران ضرر ده هستند!!! بنابراین اگه به کسایی که موفق بودند نگاه کنیم مسلما شانس ضرر ندادنمون بیشتر میشه.تعداد زیادی از این گروه خوش فکر سود ده نه ریاضیدان هستند نه تحصیلات دانشگاهی اقتصاد دارن و نه در کلاسهای آشنایی با مدیریت سرمایه شرکت کردند...اونها پوکربازای حرفه ای هستن!!
[Only registered and activated users can see links]


اغلب این بازیکن ها یک شاخص مشترک دارند اونا میدونند که نمیتونند همه دستها برنده باشند .و ما هم اگه به عنوان یک تریدر این موضوع رو باور کنیم شانس بردمون رو بیشتر کردیم.


ما باید بدونیم که روزهای بعد و معاملات بعدی هم هستند همانطور که ورقهای دیگه ای واسه پوکرباز وجود داره.پس اگه یک ترید جواب نداد فقط برای اینکه ترید کرده باشین دوباره ترید نکنین (البته این نکته تجربه شخصی من از پوکر هست مخصوصا وقتی ضرر میدم ناخواسته دستای بعد رو هم می خونم که معمولا باخته) .


موفقیت تو بازار فارکس تحصیلات دانشگاهی,یک استراتژی پیچیده و یا یک ریاضیدان نمیخود ,ما آدمها دوست داریم مسائل رو پیچیده کنیم و فکر می کنیم که هرچه موضوع رو پیچیده تصور کنیم زرنگتریم. تجربه ثابت کرده که پافشاری رو روشهای ساده میتونه آدم رو به سود برسونه پس سعی کنید که استراتژی ساده ای داشته باشید.


نکته قابل یاد گرفتنی تو بازار نیست و شما باید مثل یک پوکرباز فقط با احتمالاتی بجنگید که غیر قابل محاسبه هستند,و این دلیلی هست که بازیکنهای پوکر رو تو بازار فارکس موفق میکنه.



دلایل اصلی 4 تا مورد هستند:
[Only registered and activated users can see links]



1.صبر


اونها صبر می کنند تا دستی که مد نظرشون هست بیاد ,بر عکس این قضیه تو فارکس معامله گرایی هست که همیشه تو بازار هستند یا استراتژی اسکالپینگ دارن.این نکته رو بدونین که تو فارکس برای ترید کردن به سود نمی رسید بلکه برای درست ترید کردن به پاداش میرسید ,درست مثل پوکر.


2.توانایی فولد کردن(ریختن دست)


یک بازیکن حرفه ای در دو حالت خوشحاله یکی زمانی که دست خوبی داره و بت میکنه(افزایش شرط بندی) و زمان دیگه وقتی یک دست معمولی با احتمال کم برد رو فولد میکنه(دست رو میریزه و وارد شرط بندی نمیشه).این بازیکنها میزان باختشون رو کم نگه میدارند و این نکته رو میدونند که همه بازیکن ها می بازند!!! و این گروه میزان باختشون رو کنترل می کنند.


در بازار فارکس اغلب تریدرها خیلی احساسی با این مواقع برخورد میکنند به قول یک دوست عزیز"آلوده میشن" و ترید رو ادامه میدن و این موضوع به یک باخت عظیم تبدیل میشه..........که همه تجربه این حالت رو داریم!!!!!!!!


3.شجاع بودن در زمان مناسب


بازیکن حرفه ای این نکته رو میدونه که وقتی یک دست عالی داره باید پتانسیل بردش رو به حداکثر برسونه تا جایی که میتونه از این موقعیت پول میسازه این گروه بقیه بازیکن ها رو تا جایی که میتونن وارد شرط بندی میکنن (به قول همون دوست: پا میکننشون) و با دیسیپلین (نظم) به برد میرسن.


در مقایسه با فارکس تریدرهای متوسط وقتی سود کمی میکنن قانع میشن یا حداکثر صبر میکنن تا 2% دیگه سود کنن و فکر میکنن که سود خوبی کردن اما این گروه پوکربازها در فارکس موقعیت رو حفظ میکنند تا از شیب طولانی مدت به سود زیاد برسند.


4.دیسیپلین دیسیپلین دیسیپلین!!!!!!!


مسلما ضرر کردن متوالی خیلی سخته و روح آدم رو آزرده میکنه این موضوع اغلب تریدرها رو مجبور میکنه دوباره ریسک کننن تا باختشون رو جبران کنن اما پوکربازها ی حرفه ای ردیف باختن یا همون بد دست آوردن پشت سرهم رو یک موضوع عادی میدونن و این گروه صبر می کنن و تحت فشار روحی تسلیم نمیشن و با دیسیپلین عمل میکنن.کلید موفقیت این نکته هست که اونا روحا آمادگی چند ضرر کوچیک پشت سر هم رو دارن تا به یک برد بزرگ برسن و ضربه آخر رو بزنن!!


در مجموع باید گفت که موضوع ساده هست تفاوت بین بازنده و برنده یک چیزه توانایی کم نگه داشتن ضرر و در عین حال استفاده حداکثری از موقعیتها با ریسک بیشتر و این دلیلیه که پوکربازها اغلب در فارکس به میلیونرها تبدیل میشن اونا جو زده نمیشن تا ادامه بدن....اونا نمی خوان زرنگ بازی در بیارن و اونا نمیخوان پیچیده ترید کنن اما اونا ایمان دارن که می خوان پول بسازن!!!


Goodluck!!!!!!!!!!!!!


کیان

Kasra
January 23rd, 2011, 15:14
یک روز بعد از ظهر بود که جوانی 30 ساله در دفتر کمپانی Toro Trading نشسته بود و زیر لب به خودش و دوستش فحش می داد . نام این جوان Chris Fargis بود.
ماجرا از این قرار بود که دوستش چند روز پیش گفته بود با مدیران این شرکت آشنایی دارد و به او گفته بود برای مصاحبه استخدامی با آنها هماهنگ کرده است . با این که این موضوع برای Chris Fargis که سالهای اخیر را فقط صرف پوکر کرده بود مبهم بود ولی با خودش گفت سنگ مفت ، گنجشک مفت . برای مصاحبه میروم شاید فرجی شد.
ولی وقتی به دفتر این شرکت برای مصاحبه شغلی مراجعه کرد و عظمت آنرا مشاهده کرد دچار تردید شد . Toro Trading یکی از بزرگترین بازار سازهای فیوچرز و آپشن بود و جوان نمیدانست اصلا چرا حماقت کرده است و برای مصاحبه پا به آنجا گذاشته است .
فرمهای استخدامی را یکی یکی پر کرد در حالی که در پاسخ به سوالاتی که در زمینه تجربه ترید بود ، چیزی نداشت که بنویسد .به عنوان کسی که برای شغل ترید میلیون دلاری در بازارهای آپشن داوطلب شده بود ، وقتی حتی اقرار کرد که در عمرش حتی یک کتاب در مورد ترید و بازارهای مالی نخوانده است ، عرق سردی بر پیشانی اش نشست و احساس کرد با طناب دوستش به جایی رفته است که جز تحقیر شدن چیزی عایدش نشده است .
فرمها را تحویل داد و احساس کرد که زمان پایان مصاحبه فرا رسیده است .
مصاحبه کننده ، یکی از مدیران شرکت بود . ناگهان اتفاق عجیبی افتاد .
مصاحبه کننده خم شد از کشوی میزش یک دست ورق بیرون آورد با تعدادی ژتون پوکر . رو به جوان کرد و گفت :
"آقای Fargis ، می تونم از شما درخواست کنم که چند دست پوکر بازی کنیم ؟ "
چشمان جوان برقی زد و .....

[Only registered and activated users can see links]
Chris Fargis بازیکن حرفه ای پوکر

ماجرای استخدام Fargis در لوس آنجلس تایمز نیز انعکاس یافت . او در 6 سال گذشته تمام هزینه های زندگی اش را از راه بازی پوکر آنلاین به دست آورده بود .
یکی از مدیران Toro Trading می گوید : "بلد نبودن پوکر برای تریدرهای ما یک نکته منفی است و مساوی با این است که وال استریت ژورنال را مطالعه نکنند."
او ادامه می دهد : " من فکر میکنم پوکر بازی کردن ترجمان کامل ترید کردن است و بازیکنان پوکر به خوبی دانش ریسک و ریوارد و size management (پیاده سازی بهترین سایز پوزیشنها برای برنده بودن ) را دارا هستند."
آنها در Troro Trading فقط کسانی را استخدام میکنند که با سرعت بالا فکر و تصمیم گیری کنند : دقیقا ویژگی های بازیکنان حرفه ای پوکر آنلاین.

پس از وقفه ای که در این تاپیک به وجود آمد ، در پست های بعدی توضیح میدهیم که چرا از بین تمام انواع قمار بر پوکر تاکید میکنیم ؟

isar
January 23rd, 2011, 15:42
کسرا خان من خیلی وقته دوست دارم پوکر یاد بگیرم.
مقداری آموزش در اینترنت هست اما نامفهومه.

پ.ن : مثلا غیرمستقیم گفتم که پوکرم یادمون بدی :p

daivid
January 23rd, 2011, 18:33
یک تاپیک چندین روز پیش تو سایت همسایه زده بودم یه جورایی به این تاپیک مربوط میشه.الان که این تاپیکو دیم یادش افتادم.اگه خواستید میتونید از اینجا ([Only registered and activated users can see links])ببینیدش.

johntaylor
January 23rd, 2011, 21:15
درود دوستان

بعد از تاپیک های مسعود و فرشاد این بهترین تاپیکی بود که مطالعه کردم. البته تاپیکهای کسری عزیز همیشه خوندنی هستن و نکات آموزنده زیادی توشون هست. خیلی خوب و تمیز ارائه میده مطلبو. ممنون.
نمیدونم الان چند نفر از بچه های سرمایه بعد از خوندن این به این نتیجه رسیدن پوکر یاد بگیرن :laugh:. بوش میاد که به زودی شاهدش باشیم! :p:rolleyes:

adel222
January 27th, 2011, 13:23
به نام خدا
من این بست ها را تا اینجا دقیق مطالعه کردم . به عنوان شاگرد کلاس از اساتید اجازه می گیرم و یک جمع بندی و تلخیص می کنم .وجه اشتراک موفقیت در هر بازی یا تریدی که ریسک و بازده بالایی دارند . وقطعیت و یقین در انها نیست مثل قمار و بازارهای مالی وغیره :
1-بازی ها فقط دو حالت دارد 1-برنده 2- بازنده
2- بازی ها مدام تکرار می شوند.یکی بس از دیگری . و در هر کدام یکی از دو متغیر (برنده -بازنده) هست.
3-با بررسی و مطالعه می توانیم تا حدودی شانس خود در رسیدن به بازی برنده را بالا ببریم.
4-هر کدام از موقعیت برنده یا بازنده امکان رشد دارد.
5-می توانیم از موقعیت بازنده خارج شویم (درصد مشخصی از ریسک)
6-می توانیم به موقعیت برنده اجازه دهیم که رشد کند .تا حدی که نشانه ای از کندی و به دنبال ان توقف و برگشت دیده شود.
7- می توانیم به موقعیت برنده اضافه کنیم.
8- هیچ تعصبی روی یک موقعیت نداشته باشیم .بازی تکرار می شود.
9- میزان اسبرید را در همه حال به به حساب بیاوریم .در بورس اسبرید می شود کارمزد کارگذار و مالیات بر فروش سهم.
10- بازی تنها بازی است نه چیزی دیگر.تعصب یعنی قطعیت .اعتماد به نفس زیاد یعنی قطعیت .طمع یعنی قطعیت .ترس زیاد یعنی قطعیت .درصورتی که هر بازی دوباره و دوباره تکرار می شود هر کدام امکان یکی از دو حالت وجود دارد برنده - بازنده .
از اینکه در این سایت که جمعی دوست صمیمی که همدیگر را خوب می شناسند و با هم تعامل می کنند . من به عنوان یک بیگانه هر از گاهی سرک می کشم و مزاحم جمع دوستانه می شوم معذرت می خواهم .
یا حق

ravanshenas
February 3rd, 2011, 20:14
در مجموع باید گفت که موضوع ساده هست تفاوت بین بازنده و برنده یک چیزه توانایی کم نگه داشتن ضرر و در عین حال استفاده حداکثری از موقعیتها با ریسک بیشتر و این دلیلیه که پوکربازها اغلب در فارکس به میلیونرها تبدیل میشن اونا جو زده نمیشن تا ادامه بدن....اونا نمی خوان زرنگ بازی در بیارن و اونا نمیخوان پیچیده ترید کنن اما اونا ایمان دارن که می خوان پول بسازن!!!


جناب دکتر کیان ممنون بابت پست زیباتون..پاراگراف آخر متنتون واقعاً زیبا و تأثیر گذاره..
خیلی استفاده کردم از مطلبتون و پیگیر نوشته هاتون هستم..
خسته نباشید...

daivid
February 6th, 2011, 18:33
خوب همانطور که انتظارشو داشتیم بالاخره تاپیک پوکر قفل شد.دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره.البته راستش نمیشه نه به جناب کسری و نه به اقا رضا خرده گرفت.اینجا ایران است.نه ایران 2500 سال پیش.ایران سال 1389.با اینکه من زیادم رابطم با اقا رضا خوب نیست و یکبار هم خصوصی با هم بگو مگو داشتیم ولی نباید از حق گذشت که حداقل تو این فرومهای فارکسی کسی همچین کاری نمیکرد .حتی یک تاپیک خیلی خفیف تر در قیمتها زدم که کلی کلماتش دستکاری شد و یه جورایی هم معلوم بود که تمایلی برای ادامه تاپیک وجود ندارد .بگذریم من هم هر چی گشتم همانطور که جناب کسری گفتند هیچ منبع فارسی در این زمینه پیدا نکردم البته من به صورت پیشرفته دارم از منابع انگلیسی به مرور استفاده میکنم.این منابع با اینکه با ارزشن ولی تجربیات شخصی در انها نیست و به صورت اکادمیک است.البته هنوز به فروم خوانی نرسیدم.ولی حالا تا بیام افرادی مثل دوستان در تاپیک پوکر پیدا کنم احتمالا طول خواهد کشید.چه برسه به یک کلوپ درست و حسابی.که با این وقتی که ما واسه فارکس میزاریم...

خوب اول از همه تجربه خودمو در زمینه ریسکی که پوکر به شما میدهد و ربطش به بازارهای مالی میگم و بعد باقی ماجرا.

چیزی که پوکر در این مدت برای من داشت این بود که ریسک پذیری من رو بیشتر کرد.اگر عمقی به این قضیه نگاه کنید و جدی به پوکر فکر کنیم این مطلب را بیشتر میفهمیم.همیشه قرار نیست شما ببرید.اگر در زمانهای درست و با ریسک معقول ببرید برنده اید.

مثلا خود من یک استراتژی ثابت بعد از چند سال تست و تحقیق در بازار پیدا کردم.بارها تستش کردم.ریسک به ریواردشو درست کردم.نقطه ورود و خروجشم معلومه.و اتفاقا برعکس چیزی که خیلی ها تصور میکنند که سود در فارکس وجود ندارد باید عرض کنم که سود ده هم هست.و من فقط اون اوایل یعنی یکسال بعد ازاشنایی با فارکس یکبار کال شدم. و دوباره یکسال تحقیق کردم و .....اما از انجایی که من ادم خیلی منطق پذیر و دو دو تا چهار تایی هستم خیلی از زمانها نمیتوانستم ریسک بعضی از پوزیشنها را با اینکه با مانی منجمنته سیستم هم هماهنگ بود رو بپذیرم.و فرصت رو از دست میدادم.این داستان یک سال است که به همین صورت است.یعنی با این که سود میکنم ولی جلوی خیلی از سودهای من رو هم گرفته بود.

اما در این چند وقت خیلی ریسک پذیریم بالا رفته و در این چند هفته با این که کلی از وقتمو به پوکر اختصاص میدم بازم تمام پوزیشنهایی که بر طبق سیستم پیش میاد رو به راحتی و با قبول ریسک میگیرم.البته تمام اینها زمانی است که شما استراتژی دارید.ان را با دقت تست کردید و نفاط ضعف و قوتش رو میدونید و...فقط بحث روانشناسی مطرحه.این از قضیه اول


و اما دومین قضیه مربوط به بسته شدن تاپیک هست.بنده از جناب کسری درخواست دارم که اگر امکانش هست با اعمال شرایطی بتوانیم از پستهای دکتر کیان و اقا امید استفاده کنیم.من قبلا با این 2 عزیز هم صحبت کردم و ایشان هم ابراز تمایل کردند که اگر بشود در این تاپیک مطالبشان را پست خواهند کرد. و همچنین قرار برای بازی در کلوپها بین دوستان که مطالب رو دنبال میکنند.فقط میمونه شرایطش که باید ببینیم ایا جناب کسری میتوانند شرایط یا محدودیتهایی اعمال کنند که بشود در این تاپیک فعالیت داشت.(متنفرم از این که این جمله رو نوشتم یعنی خودمون داریم خودمونو سانسور میکنیم ولی اینجا ایران است).

با تشکر

پ.ن:راستی دوستان میتوانند با تشکر زیز این پست تایدد خودشون رو اعلام کنند.

Kasra
April 12th, 2011, 14:14
تعدادی از پست های آموزشی و ارزشمند جناب Daivid و جناب امید صفری به تاپیک "آموزش " انتقال داده شد و متاسفانه ناگزیر بودیم تمامی بقیه پست ها را حذف کنیم .
با توجه به اینکه سرمایه وب سایتی در زمینه بازارهای مالی می باشد ، امیدوارم دوستان در نظر داشته باشند فقط پست هایی در این تاپیک ارسال نمایند که برای تریدرهای بازارهای ارز و سهام کارایی داشته باشد و به این مسایل مرتبط باشد و لطفا از مطرح کردن قرار برای بازی های پولی در سایت های قمار آنلاین خود داری فرماید.
در پست آینده نگاهی می اندازیم به ماجرای مدیریت سرمایه آقای کریس فرگوسن و تبدیل 1 دلار به هزاران دلار ....

افسانه قمارباز

Dr_Kiyan
May 4th, 2011, 11:10
با سلام و عرض خسته نباشید و تشکر از کسری عزیز و بقیه دوستان


بعد از یک وقفه تقریبا طولانی به ادامه صحبتها درباره رابطه بین فارکس و پوکر میپردازیم .

شاید فکرشو هم نکنید اما شباهتهای بین پوکر و بلک جک و ترید در فارکس ، حرفه ای های این دو زمینه رو تبدیل کرده به انسانهایی موفق و مدیرانی قابل تحسین اما بحث امروز راجب رابطه فارکس و پوکره .


[Only registered and activated users can see links]

صفت بسیار مهمی که در پوکر بازها وجود داره اتکا به خودشونه اونا می دونن که فقط خودشون رو دارن و مهارتاشون هیچ کس و هیچ چیز دیگه ای در میز پوکر نمیتونه کمکشون باشه .


پوکربازها اعتماد به نفس فوق العاده ای دارن که مسلما بهترین همراه یک تریدره .


وقتی یک بازیکن حرفه ای پشت میز پوکر میشینه میدونه که باید با تکیه بر مهارتهاش ببره همین و بس و این درست مثل فارکسه...تو باید خودتو موفق کنی هیچکس نمیتونه کمکی کنه ،خودتی و خودت و اینو یک پوکر باز با تمام وجودش لمس کرده..




اغلب تریدر ها در فارکس کمبود 3 چیز دارن یکی اطلاعات یا علم، دوم اعتماد به نفس و سوم دیسیپلین و نظم..به خاطر اینکه دنبال کسایی هستن تا کمکشون کنه تا ادوایس بده راهنمایی و ایده و هزاران جور کلک و بیراهه یا جاده خاکی... اما یک پوکر باز تنهایی رو احساس کرده از همون ابتدا و میدونه خودشه و خودش و مهارتهاش.....


بحث رو تا همینجا نگه میدارم و ادامه صحبت رو به پست بعد موکول میکنم.






شاد باشین تا پست بعد بدرود.....

moj88
May 4th, 2011, 12:36
اقای دکتر کیانی از تمام اموزش های قبلی شما واقعا لذت بردم فشردن دکمه تشکر را کم دونستم از بودن در جمع شما بزرگوار بسیار خورسندم
تشکر

bbabareza
May 7th, 2011, 05:08
تعدادی از پست های آموزشی و ارزشمند جناب Daivid و جناب امید صفری به تاپیک "آموزش " انتقال داده شد و متاسفانه ناگزیر بودیم تمامی بقیه پست ها را حذف کنیم .
با توجه به اینکه سرمایه وب سایتی در زمینه بازارهای مالی می باشد ، امیدوارم دوستان در نظر داشته باشند فقط پست هایی در این تاپیک ارسال نمایند که برای تریدرهای بازارهای ارز و سهام کارایی داشته باشد و به این مسایل مرتبط باشد و لطفا از مطرح کردن قرار برای بازی های پولی در سایت های قمار آنلاین خود داری فرماید.
در پست آینده نگاهی می اندازیم به ماجرای مدیریت سرمایه آقای کریس فرگوسن و تبدیل 1 دلار به هزاران دلار ....

افسانه قمارباز

همچنان منتظر اين پست آينده .. :blush:

daivid
May 8th, 2011, 23:33
همچنان منتظر اين پست آينده .. :blush:

مدیریت سرمایه اش به این صورت است:

حداکثر buy-in برایring برابر 5 درصد از کل سرمایه است.هرگاه 10 درصد از کل سرمایه رو در میز از دست دادید باید از سر میز بلند شید و بای این جدید رو بر طبق کل سرمایه تایین کنید.یا همون مقدار قبلی و یا کمتر.

برای تورنومنتهای sit&go معمولی 5 درصد کل سرمایه .

برای sit&goهای مولتی تیبل و تورنومنتهای مولتی تیبل 2 درصد از کل سرمایه.

فرگوسن تاکید میکنه که یک مدیریت سرمایه هر چقدر هم خوب باشه نمیتونه یک بازیکن بد یا بازنده رو تبدیل به برنده کنه ولی نداشتن مدیریت سرمایه یک بازیکن خوب رو میتونه ورشکست کنه.

برای بدست اوردن پول اولیه هم از همون تورنومنتهای فری رولی که در فول تیلت برگزار میشه استفاده کرده.

مقدارbuy-inها هم بر مبنای موجودی کلی در هر زمان تایین میشه و هیچگاه نباید از ان عدول کرد.که برای ان باید علاوه بر بازیکن خوب بودن دیسیپلین هم داشته باشید.وبرای امتحان این کار این پروژه رو انجام داده.

برای دیدن کل صحبتها هم میتونیداگر عضو فول تیلت هستید در قسمتcashier/my promotions/my academy/lessons برید و ببینید.زمانش کوتاهه و به زبان ساده هم توضیح داده.یا اینکه از این ادرس که قبلا گذاشتم ببینی

Online Poker at Full Tilt Poker - All Promotions: Chris Ferguson Challenge ([Only registered and activated users can see links])

اینم یک ویدیو دیگه که همینا رو توضیح داده:

Bankroll Management - How did Chris Ferguson turn $0 into $10,000? By managing his bankroll with rules every poker player can follow. - Full Tilt Poker Academy ([Only registered and activated users can see links])

bbabareza
May 10th, 2011, 03:57
چه جالب

تقريباٌ من هم همين راه رو داشتم پيش ميرفتم

يعني فقط تورنمت فري رول 0.1 فول تيلت رو هر شب بازي مي كنم كه پولش رو از فري رول بدست آوردم

و تصميم اين بود هر زمان 200 دلار رو برنده شدم به همين روش پيش برم

البته چون ايران هستيم بعد از يك مرحله اي بايد تو هرايستگاه 50% پول رو به خاطر اين كه ايران هستيم خارج كنيم كه خوب سرعت

رشد رو كاهش ميده ولي بهتر از اينه كه 10 سال ديگه حساب اگه سنگين شد بعد بفهميم كه نمي تونيم خارج كنيم