Homitrade
September 6th, 2004, 20:37
اين مقاله از سايت تالاربورس(اقاي حسين زاده)نقل مي شود.به قول اقا ياسر ما سرمايه ها با تالار بورس روابط همزيستي داريم! :rolleyes:
کليات فرآيند مدلسازي و تشکيل ماتريس پورت فوليو(ترکيب سبد سهام)
اتريسهاي پورت فوليو، ماتريسهايي هستند که هر کدام به نوعي وضعيت و موقعيت شرکتها و سازمانها و واحدهاي کسب و کار را بر اساس متغيرهاي استراتژيک مختلف مورد ارزيابي و سنجش قرار داده و به تناسب نتايج حاصله، راهبرد مورد نظر را توصيه مينمايند. اين قبيل ماتريسها هر يک به تناسب سعي و تلاش ابداع کنندگانشان در ارتباط با توسعه استراتژي براي سازمان خاصي طراحي شده و به دنبال نتايج موفقيت آميزي که به بار آوردند، در قالب مدلهاي عمومي مورد استفاده فراگير، قرار گرفتند. از جمله اين ماتريس ها ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
- مدل ماتريس (BCG(Boston Consulting Group
- مدل ماتريس( GE(General Electric
- مدل ماتريس( DPM(Directional Policy Matrix
((عجله نکنيد شايد در ابتدا در ذهن شما اين سوال بوجود آمده باشد که اين مباحث چگونه ميتواند در بازار سرمايه به سهامداران کمک نمايد.فقط ميتوانم بگويم که درست است اين ابزارها براي تدوين استراتژي و يا تحليل وضعيت يک صنعت و يا يک شرکت در يک صنعت خاص بوجود آمده است ولي به ما کمک ميکند که تشخيص دهيم که کدام شرکت در چه مرحلهاي و در چه وضعيتي قرار دارد و آيا منطقاً سرمايه گذاري بر روي آن صنعت و يا شرکت با توجه شرايط حال و آينده صحيح است يا نه و کدام يک سريع تر به ما جواب(سود) خواهد داد.))
آنچه در اين نوشته سعي در ارائه آن داريم، پاسخ به اين سوال است که آيا اين قبيل ماتريسهابا توجه به شرايط، زمان و فضاي خاصي که در آن طراحي شدهاند، ميتوانند پاسخگوي نياز برنامههاي آتي و تصميم گيري در فضاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي کشورمان باشند و به تصميم گيريهاي صحيح در عرصه هاي مختلف(به خصوص بازار سرمايه)منجر شوند يا نه؟
در پاسخ به اين سوال، رويکرد ذيل را ميتوان دنبال کرد:
- کسب آگاهي و شناخت از ويژگي هاي هر يک از ماتريس هاي پورت فوليو
- کسب آگاهي و شناخت از ويژگي هاي فضاي کاري مورد نظر که قرار است در مورد آن تصميم گيري نماييم
- الگو برداري صحيح و اصولي از ماتريسها و متناسب سازي آنها جهت بکارگيري در شرايط مورد نظر
- طراحي و ابداع ماتريسهاي پورت فوليو خاص متناسب با شرايط موضوع مورد بررسي(خيلي مهم است)
بر اساس آنچه که در فوق بدان اشاره شد ميتوان گفت، هر چند ماتريس هاي پورت فوليو مورد نظر براي کاربردهاي خاصي طراحي شده و سپس توسعه يافتند، ولي اين به معني استفاده بي چون و چرا و چشم بسته از اين گونه ابزارها نيست.
اين قبيل ماتريس ها تنها ابزارهايي هستند در اختيار تصميم گيرنده تا بر اساس آن به شبيه سازي فضاي تصميم گيري پرداخته و بهترين تصميم و گزينه ممکن را بدست آورند.بديهي است در ميان نتايج حاصل از مدل با قضاوت و هوش انساني محک خورده و نتيجه نهايي به عنوان راهبردي اساسي اتخاذ ميشود. حال براي اينکه بتوان اعتبار هر يک از تصميم ها و راهبردها را افزايش داد و حداقل اين اطمينان را براي تصميم گيرنده ايجاد نمود که تصميماتي که اتخاذ شده، متناسب با فضاي تصميم گيري خاصي است که در آن قرار دارند، ميتوان نسبت به مدلسازي و ابداع ماتريس هاي پورت فوليو متناسب با نياز اقدام نمود. براي اين منظور ابتدا بايد نسبت به شناخت و تهيه فهرستي از متغيرهاي مختلف و سپس گروهبندي و کاهش فهرست مذکور تا رسيدن به کليديترين متغيرها پرداخت.
سپس مي توان با طراحي فضاي تصميمگيري و درجه بندي آن – که ميتواند دو يا چند بعدي باشد- زمينه تصميم سازي و تصميم گيري را فراهم نمود.
ويژگيهاي ماتريس هاي پورت فوليو:
الف) وضعيت رقابتي عملکرد سرمايه واحدهاي تجاري يک شرکت را بصورت گرافيکي نشان داده، از اين نظر ابزار ارتباطي خوبي ميباشند. زيرا قوت و يا ضعف کل عملکرد سرمايه را به صورت گرافيکي و تصويري نشان مي دهند.
ب) وضعيت واحد تجاري يک شرکت را در دو بعد نمايش مي دهند، يکي بعد بيروني که جذابيت کلي صنعت مربوطه را در آن واحد تجاري نشان ميدهد و ديگري بعد داخلي که توان واحد تجاري را نشان ميدهد. پارامترهاي تعيين کننده جذابيت صنعت در حالت عادي از حيطه کنترل شرکت خارج بوده، اما پارامترهايي که مربوط به توان واحدهاي تجاري هستند، عمدتاً تحت کنترل شرکت ميباشند.
ج) قرار دادن هر واحد کاري در ماتريس پورت فوليو مربوطه، استراتژي خاصي را ميدهد که متناسب با توان رقابتي و درجه جذابيت آن صنعت ميباشد.
د) اين روش تخصيص منابع هر واحد تجاري را بر اساس اولويت هايي که در وضعيت آن واحد در ماتريس مربوطه بدست مي آيد، تعيين و پيشنهاد مي کند.
ه)از آنجا که روش هاي مدل پورت فوليو تمام واحدهاي تجاري را مد نظر قرار مي دهند، مکانيزم هايي کاربردي براي سنجش پتانسيل هاي سود دهي ارائه مي کنند.
و) روش هاي اين مدل در هوشياري و آگاهي هاي استراتژيک تصميم گيرندگان نقش عمده اي داشته و از آنجاييکه پياده سازي آن بر اساس گرد آوري و تحليل اطلاعات رقيبان واقع در آن صنعت خاص ميباشد، لذا ماتريس هاي پورت فوليو در تحليل هاي رقابتي کاربرد يمناسب دارند.همچنين مي توان ماتريس هاي پورت فوليو را براي رقيبان عمده طراحي نمود و بدين ترتيب اطلاعات ارزشمندي را در رابطه با قابليت و توان رقبا – در راستاي پيش بيني حرکات و عکس العمل آنها – بدست آورد. در دنباله به بحث در مورد معروف ترين ماتريس هاي پورت فوليو پرداخته خواهد شد.
کليات فرآيند مدلسازي و تشکيل ماتريس پورت فوليو(ترکيب سبد سهام)
اتريسهاي پورت فوليو، ماتريسهايي هستند که هر کدام به نوعي وضعيت و موقعيت شرکتها و سازمانها و واحدهاي کسب و کار را بر اساس متغيرهاي استراتژيک مختلف مورد ارزيابي و سنجش قرار داده و به تناسب نتايج حاصله، راهبرد مورد نظر را توصيه مينمايند. اين قبيل ماتريسها هر يک به تناسب سعي و تلاش ابداع کنندگانشان در ارتباط با توسعه استراتژي براي سازمان خاصي طراحي شده و به دنبال نتايج موفقيت آميزي که به بار آوردند، در قالب مدلهاي عمومي مورد استفاده فراگير، قرار گرفتند. از جمله اين ماتريس ها ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
- مدل ماتريس (BCG(Boston Consulting Group
- مدل ماتريس( GE(General Electric
- مدل ماتريس( DPM(Directional Policy Matrix
((عجله نکنيد شايد در ابتدا در ذهن شما اين سوال بوجود آمده باشد که اين مباحث چگونه ميتواند در بازار سرمايه به سهامداران کمک نمايد.فقط ميتوانم بگويم که درست است اين ابزارها براي تدوين استراتژي و يا تحليل وضعيت يک صنعت و يا يک شرکت در يک صنعت خاص بوجود آمده است ولي به ما کمک ميکند که تشخيص دهيم که کدام شرکت در چه مرحلهاي و در چه وضعيتي قرار دارد و آيا منطقاً سرمايه گذاري بر روي آن صنعت و يا شرکت با توجه شرايط حال و آينده صحيح است يا نه و کدام يک سريع تر به ما جواب(سود) خواهد داد.))
آنچه در اين نوشته سعي در ارائه آن داريم، پاسخ به اين سوال است که آيا اين قبيل ماتريسهابا توجه به شرايط، زمان و فضاي خاصي که در آن طراحي شدهاند، ميتوانند پاسخگوي نياز برنامههاي آتي و تصميم گيري در فضاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي کشورمان باشند و به تصميم گيريهاي صحيح در عرصه هاي مختلف(به خصوص بازار سرمايه)منجر شوند يا نه؟
در پاسخ به اين سوال، رويکرد ذيل را ميتوان دنبال کرد:
- کسب آگاهي و شناخت از ويژگي هاي هر يک از ماتريس هاي پورت فوليو
- کسب آگاهي و شناخت از ويژگي هاي فضاي کاري مورد نظر که قرار است در مورد آن تصميم گيري نماييم
- الگو برداري صحيح و اصولي از ماتريسها و متناسب سازي آنها جهت بکارگيري در شرايط مورد نظر
- طراحي و ابداع ماتريسهاي پورت فوليو خاص متناسب با شرايط موضوع مورد بررسي(خيلي مهم است)
بر اساس آنچه که در فوق بدان اشاره شد ميتوان گفت، هر چند ماتريس هاي پورت فوليو مورد نظر براي کاربردهاي خاصي طراحي شده و سپس توسعه يافتند، ولي اين به معني استفاده بي چون و چرا و چشم بسته از اين گونه ابزارها نيست.
اين قبيل ماتريس ها تنها ابزارهايي هستند در اختيار تصميم گيرنده تا بر اساس آن به شبيه سازي فضاي تصميم گيري پرداخته و بهترين تصميم و گزينه ممکن را بدست آورند.بديهي است در ميان نتايج حاصل از مدل با قضاوت و هوش انساني محک خورده و نتيجه نهايي به عنوان راهبردي اساسي اتخاذ ميشود. حال براي اينکه بتوان اعتبار هر يک از تصميم ها و راهبردها را افزايش داد و حداقل اين اطمينان را براي تصميم گيرنده ايجاد نمود که تصميماتي که اتخاذ شده، متناسب با فضاي تصميم گيري خاصي است که در آن قرار دارند، ميتوان نسبت به مدلسازي و ابداع ماتريس هاي پورت فوليو متناسب با نياز اقدام نمود. براي اين منظور ابتدا بايد نسبت به شناخت و تهيه فهرستي از متغيرهاي مختلف و سپس گروهبندي و کاهش فهرست مذکور تا رسيدن به کليديترين متغيرها پرداخت.
سپس مي توان با طراحي فضاي تصميمگيري و درجه بندي آن – که ميتواند دو يا چند بعدي باشد- زمينه تصميم سازي و تصميم گيري را فراهم نمود.
ويژگيهاي ماتريس هاي پورت فوليو:
الف) وضعيت رقابتي عملکرد سرمايه واحدهاي تجاري يک شرکت را بصورت گرافيکي نشان داده، از اين نظر ابزار ارتباطي خوبي ميباشند. زيرا قوت و يا ضعف کل عملکرد سرمايه را به صورت گرافيکي و تصويري نشان مي دهند.
ب) وضعيت واحد تجاري يک شرکت را در دو بعد نمايش مي دهند، يکي بعد بيروني که جذابيت کلي صنعت مربوطه را در آن واحد تجاري نشان ميدهد و ديگري بعد داخلي که توان واحد تجاري را نشان ميدهد. پارامترهاي تعيين کننده جذابيت صنعت در حالت عادي از حيطه کنترل شرکت خارج بوده، اما پارامترهايي که مربوط به توان واحدهاي تجاري هستند، عمدتاً تحت کنترل شرکت ميباشند.
ج) قرار دادن هر واحد کاري در ماتريس پورت فوليو مربوطه، استراتژي خاصي را ميدهد که متناسب با توان رقابتي و درجه جذابيت آن صنعت ميباشد.
د) اين روش تخصيص منابع هر واحد تجاري را بر اساس اولويت هايي که در وضعيت آن واحد در ماتريس مربوطه بدست مي آيد، تعيين و پيشنهاد مي کند.
ه)از آنجا که روش هاي مدل پورت فوليو تمام واحدهاي تجاري را مد نظر قرار مي دهند، مکانيزم هايي کاربردي براي سنجش پتانسيل هاي سود دهي ارائه مي کنند.
و) روش هاي اين مدل در هوشياري و آگاهي هاي استراتژيک تصميم گيرندگان نقش عمده اي داشته و از آنجاييکه پياده سازي آن بر اساس گرد آوري و تحليل اطلاعات رقيبان واقع در آن صنعت خاص ميباشد، لذا ماتريس هاي پورت فوليو در تحليل هاي رقابتي کاربرد يمناسب دارند.همچنين مي توان ماتريس هاي پورت فوليو را براي رقيبان عمده طراحي نمود و بدين ترتيب اطلاعات ارزشمندي را در رابطه با قابليت و توان رقبا – در راستاي پيش بيني حرکات و عکس العمل آنها – بدست آورد. در دنباله به بحث در مورد معروف ترين ماتريس هاي پورت فوليو پرداخته خواهد شد.