PDA

View Full Version : سهام شناور آزاد


Reza
June 22nd, 2004, 10:00
دنياي اقتصاد
رسول اسكندري‌
www.Rasolmall.com

هرچند تعريف مشخص، دقيق و يكساني از سهام شناور آزاد و نحوه محاسبه آن در دنيا ارائه نشده است، اما قانونگذاران بورس‌هاي مختلف آن بخش از سهام هر شركتي را سهام شناور آزاد مي‌دانند كه احتمال بيشتري براي حضور در فرآيند معاملات داشته باشد. چون در واقع عرضه و تقاضاي اين بخش از سهام است كه قيمت سهام شركت را تعيين نموده و قابليت نقدشوندگي سهام را نشان مي‌دهد و سهام بلوكه شده به دليل عدم حضور در فرآيند عرضه و تقاضاي روزانه در نوسانات قيمت سهام تاثيري ندارد.موسسه مورگان استانلي‌ (Morgan Stanlety Capital International Inc) كه يك موسسه بين‌المللي در زمينه تعيين شاخص مي‌باشد، سهام شناور آزاد را به شكل زير تعريف نموده است:

«نسبتي از سهام يك شركت كه در بازار قابل معامله بوده و با اهداف مديريتي توسط سهامداران استراتژيك نگهداري نشود».بنابر اين در يك تقسيم‌بندي كلي سهامداران به دو دسته تقسيم مي‌شوند:

الف) سهامداران استراتژيك: سهامداراني كه معمولا با اهداف مديريتي و بلندمدت در سهام شركت‌ها سرمايه‌گذاري نموده و سهام متعلق به آنها جزو سهام شناور آزاد محاسبه نمي‌شود. معمولا اين سهامداران عبارتند از: دولت، شركت‌هاي وابسته به دولت، صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري دولتي، مديران و اعضا، هيات مديره شركت و بستگان آنها، موسسين شركت، كاركنان شركت (كه به آنها سهام وكالتي غيرقابل فروش اعطا شده باشد.) و شركت‌هاي زيرمجموعه (در صورتي كه سهام شركت اصلي را خريداري نموده باشند.)

ب) سهامداران غيراستراتژيك: سهامداراني كه هدف اصلي آنها از خريد و فروش سهام كسب سود بوده و اهداف مديريتي از خريد سهام يك شركت نداشته باشند. معمولا اين سهامداران عبارتند از: اشخاص حقيقي، صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري، صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري مشترك، صندوق‌هاي بازنشستگي، شركت‌هاي بيمه، صندوق‌هاي تامين اجتماعي و...درصد سهام شناور آزاد هر شركت براساس اطلاعات موجود در تركيب سهامداران در آخرين مجمع عمومي ساليانه محاسبه مي‌گردد و در طول سال تغييرات ساختار مالكيت آن با اطلاعات زير تعديل مي‌شود:

( 1 عرضه عمومي سهام جديد‌ الانتشار به عنوان سهام شناور آزاد و عرضه اختصاصي اين سهام به عنوان سهام استراتژيك تلقي مي‌گردد.

( 2 تغييرات در هيات مديره يا مديراني كه سهامدار هستند.

( 3 به فروش رسيدن سهام متعلق به سهامداران استراتژيك از طريق عرضه عمومي‌

( 4 در صورت وجود سهام خزانه اين سهام به عنوان سهام استراتژيك در نظر گرفته مي‌شود.

در بيشتر بورس‌هاي دنيا سعي مي‌گردد تا با استفاده از مفهوم سهام شناور آزاد شاخص‌ها را به گونه‌اي تعريف كنند كه عملكرد بازار به شكل بهتري نشان داده شود اين شاخص‌ها با عنوان شاخص تعديل يافته با سهام شناور آزاد (Free Float Adjusted index) ناميده مي‌شوند و به عنوان مثال از شاخص‌ تعديل شده شركت مورگان در بيش از 49 كشور استفاده مي‌گردد.

Reza
June 23rd, 2004, 09:25
سهام شناور آزاد
بخش دوم

دنياي اقتصاد- رسول اسكندري rasol@mail.com

در محاسبه اين شاخص‌ها شركت‌هايي كه درصد كمتري از سهام آنها به صورت شناور آزاد باشد، وزن كمتري خواهند داشت. به اين ترتيب، شاخص به شكل واقعي‌تري رشد يا كاهش ارزش سبد سهامداران انفرادي را نشان خواهد داد. به عبارت ديگر، مي‌توان گفت كه شاخص تعديل شده با سهام شناور آزاد معيار بهتري براي سنجش دارايي‌هاي قابل سرمايه‌گذاري در يك بورس است.

اما به نظر مي‌رسد در بورس اوراق بهادار تهران برداشت متفاوتي از سهام شناور آزاد شده است و با تعريف حجم مبنا سعي بر آن است كه از آن به عنوان يك «ابزار كنترلي» استفاده گردد.

بر اين اساس، در صورتي كه سهام يك شركت اجازه تغيير قيمت 5 درصدي را خواهد داشت كه حداقل 8 ده هزارم سهام آن در يك روز معامله شود. هدف از اعمال اين شرايط اينگونه عنوان مي‌شود كه دليلي براي رشد قيمت سهام شركت‌هايي كه درصد بالايي از سهام آنها بلوكه شده، وجود ندارد، زيرا اين امكان وجود دارد كه با معامله تعداد اندكي از سهام يك شركت قيمت آن تغيير كرده و به دليل سرمايه زياد و وزن بالا در شاخص، موجب ايجاد نوسان در شاخص شود در حالي كه واقعا ثروت سهامداران اين نوسانات را نداشته است. به همين دليل، با اعمال حجم مبنا سعي مي‌شود به شركت‌هايي اجازه تغيير قيمت داده شود كه درصد بالاتري از سهام آنها به صورت شناور آزاد بوده و احتمال بيشتري براي رسيدن به حجم مبنا و تغيير قيمت (مثبت يا منفي) داشته باشند.

اما واكنش بازار به اين قوانين با اهداف قانون‌گذاران متفاوت بوده است، زيرا تنها در صورتي كه حتي يك درصد از سهام شركتي به صورت سهام شناور آزاد باشد، مي‌توان چندين برابر حجم مبنا در يك روز بر روي آن معامله انجام داد. بنابراين تمام شركت‌هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به اندازه كافي سهام شناور آزاد دارند كه بتوانند تغيير قيمت داشته باشند.

طبيعي است كه بازار نسبت به درصد سهام شناور آزاد شركت‌ها بي‌تفاوت بوده و در عوض به دنبال سهامي مي‌گردد كه با نقدينگي كمتري بتواند حجم مبناي يك سهم را كامل كرده و از نوسان قيمت آن سود بيشتري داشته باشد. در چنين شرايطي بازار بر خلاف اينكه به دنبال خريد سهام شركت‌هايي با درصد شناور آزاد بالاتر باشد بيشتر به دنبال سهام شركت‌هايي است كه ارزش بازار پايين‌تري دارند.

به اين ترتيب سهامداران اقدام به فروش سهام شركت‌هاي بزرگ‌تر نموده و براي خريد سهام شركت‌هاي كوچك‌تر در صف انتظار مي‌ايستند و براي خريد سهام اين نوع شركت‌ها با يكديگر رقابت مي‌كنند و اين رقابت منجر به افزايش شديد قيمت سهام شركت‌هاي كوچك مي‌گردد.

اين وضعيت براي شركت‌هايي كه ارزش بازار بالايي دارند به دليل عرضه زياد سهام به گونه‌اي است كه با تعديل مثبت سود در بازار با كاهش قيمت مواجه مي‌شوند.

ادامه اين روند به تصميم‌گيري غيرمنطقي سهامداران دامن زده و در طول زمان آن را به عنوان يك باور عمومي تبديل مي‌نمايد كه «در بازار بورس اوراق بهادار تهران تصميم‌گيري بر مبناي تحليلگري مالي بي‌نتيجه است». در حالي كه اين نوع از رفتارها و تصميم‌گيري‌ها تنها نتيجه واكنش سهامداران به قوانين و رويه‌هاي وضع شده مي‌باشد.